پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا


ضرورت بازنگری در تشکلهای صیادی


بدون در نظر گرفتن تشکیل تعاونیهای صیادی پره در شمال و پیش از انقلاب، می توان گفت تشکلهای صیادی در ایران غالبا پس از انقلاب شکل گرفته اند. پس از گذشت این سالها شاید زمان طرح سؤالاتی در این زمینه ی از جمله:
۱-تشکلها و تعاونیهای صیادی در ایران تا چه اندازه به اهداف مورد نظر دست یافته یا نزدیک شده اند.
۲-در صورت توفیق یا عدم توفیق در دستیابی به اهداف, علل و عوامل ان در چییست؟
۳-و بالاخره با توجه به تجربه بدست آمده در شرایط فعلی چه تعهداتی در این تشکلها ضروری است.
اگر چه پاسخگویی به سؤالات مطرح شده به صورت دقیق و با استفاده از شاخصهای تعریف شده نیازمند انجام یک بررسی علمی است، اما تلاش می شود برای طرح موضوع مباحثی در ذیل ارائه شود:
شرایط تشکیل تعاونیهای صیادی:
شکل گیری و تأسیس تعاونیهای صیادی پس از انقلاب بدین سو از دو جهت تحت تأثیر فضا و شرایط آن زمان بوده است.
-شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی.
در ابتدای انقلاب نگرش مدیران و دست اندرکاران به شدت تحت تأثیر حمایت از بخش تعاونی با محدود کردن بخش خصوصی و حمایت از اقشار پائین دست توسط دولت و به صورت مستقیم بود. تحت تأثیر این نگرش سازماندهی مردم و فعالیت آنها در غالب تعاونی به شکلی وسیع و در بخشهای مختلف به ویژه در بخش کشاورزی انجام شد. تشکیل تعاونیها در بخش تولید فرش، جنگل و مرتع،تولیدات کشاورزی و بالاخره صید آبزیان در این راستا بود. پیش از این هیچ گونه سابقه ای از فعالیت جمعی و تعاونی در جنوب و برای تولید آبزیان وجود نداشت.پس از انقلاب، کشاورزی به عنوان محور توسعه در نظر گرفته شد و با این نگاه که تا زمانیکه در تولید نیازهای کشاورزی خودکفا نشدیم، نمی توان مستقل بود.
تولید در این بخش با ملاحظات سیاسی پیوند خورد و نتیجه این پیوند حمایت مستقیم دولت از فعالیت تولید و ورود آن تا مرحله تهیه و توزیع نهاده های مورد نیاز با استفاده از سوبسیدهای دولتی بود. درهمین راستا توسعه صیادی و تولید هر چه بیشتر آبزیان به عنوان یک راهبرد و سیاست برگزیده شد.در چنین شرایط و فضایی تشکیل تعاونیهای صیادی با سرعت و بدون اینکه متکی به یک بررسی کارشناسی باشد، انجام و به دنبال آن نیازهای جامعه صیادی با قیمت دولتی و به وسیله سیستم دولتی از کانال تعاونیها تأمین و توزیع شد.
وجود ظرفییت برای برداشت بیشتر از منابع آبزی، تأکید بر توسعه صید و حمایت همه جانبه دولتی موجب گردید که حداقل شرایط نیز برای استقرار تعاونیها چه در زمینه مدیریت و چه در زمینه ساختار سازمانی آنها در نظر گرفته نشود. افرادی که مدیریت تعاونیهای صیادی را به عهده گرفتند، لزوما افرادی نبودند که به لحاظ توانائیهای فردی آمادگی این کار را داشته باشند، بلکه افرادی بودند که با مجریان دولتی در این زمینه هماهنگ بوده و در نتیجه بیشتر مدیران تعاونیها از تجربه مهارت، مدیریت و شرایط احراز این جایگاه بهره ای نداشتند. آنچه امروز, شاهد ان هستیم، با وجود سالها تجربه نزد این تعاونیها، نه فقط سازمانی کارآمد و توانا برای رفع مشکلات و ارایه خدمات به اعضاء نمی باشد، بلکه متأسفانه در پاره ای موارد خود به معضل و مشکلی تبدیل شده اند که حاصل انبوهی از بدهی برای اعضاء است.
به نظر می رسد که ناکامی تعاونیها در تحقق اهداف با توجه به تغییر شرایط طی سالهای اخیر قابل درک است.در شرایط فعلی و با تغییر سیاست دولت مبنی بر عدم مداخله مستقیم در انجام امور و حذف سوبسیدها و همچنین محدودیت در بهره برداری از ذخایر آبزی در مقابل توسعه صید در گذشته، مدیریت تعاونیها مستلزم وجود دانایی، توانایی و انظباط مدیریتی است که غالب تعاونیها از آن بی بهره هستند. همانطور که گفته شد، تعاونیهای صیادی از ابتدا فاقد مدیران مناسب بود و در سالهای اخیر نیز در زمینه رفع این نقیصه اقدام اساسی صورت نگرفت و به ویژه فقدان یک نظارت مؤثر بر عملکرد و انتخاب موجب گردید که بیشتر مدیران تعاونیها بصورت ثابت مستقر باشند.
رخدادها و تجربه تعاونیهای صیادی طی سالهای اخیر ما را در مقابل سؤال محوری این بحث قرار داده با این مضمون که در شرایط فعلی چه تغییراتی در این تشکلها ضروری است؟ به نظر می رسد پاسخ به این سؤال می تواند در سه گزینه مطرح شود:
۱.تشکلهای صیادی فعلی از لحاظ ساختار ( سلسله مراتب، نظام انتخابی، توزیع جغرافیایی منطقه ای) مورد تجدید نظر و بازسازی سازمانی قرار گیرد.
۲.صیادان بهره بردار در قالب تشکلهای جدید متناسب با شرایط فعلی سازماندهی شوند.
۳.با توجه به ضعف عملکرد و سابقه غیر مثبت تعاونیهای صیادی گزینه ارایه خدمات به جامعه صیادی توسط بخش خصوصی طرح و بررسی شود.
چگونگی اجرای هر یک از سه گزینه پیش گفته نیازمند توضیحاتی است که به فرصتی دیگر موکول می شود.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی شیلات ایران