جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تقصیر تو بود


تقصیر تو بود
اگر یك جمله یا عبارت را بدون توجه به مفهوم آن چندین بار با صدای بلند تكرار كنیم چه می شود؟ جواب: مفهوم آن جمله تغییر می كند، به عبارت دقیق تر درك ما نسبت به آن جمله تغییر می كند. یكی از عباراتی كه بسیار به كار می رود ولی در واقع شنیده نمی شود و از تأثیرخود تخلیه شده است، همین عبارت «تقصیر تو بود» است.
▪به فهرست رایج تقصیرها دقت كنید:
من اشتباه كردم، تقصیر تو بود. من نفهمیدم، تقصیر تو بود. نتوانستم، تقصیر او بود. موفق نشدم، تقصیر خودم نبود. از او بدم می آید، تقصیر خودش است. عقب مانده ام، تقصیر شرایط است. راضی نیستم، تقصیر من نیست. دیر كردم، تقصیر ترافیك است. پوستم خشك است، تقصیر فصل است. چاقم، تقصیر غذاها است. قدم كوتاه است، تقصیر پدر و مادرم است. پول ندارم، تقصیر وضع اقتصاد و اجتماع است. جامعه خراب است، من بی تقصیرم. روزگار خراب است. رابطه والدین با فرزندان خراب و رابطه فرزند با والدین خراب است و هیچ كدام خود را مقصر نمی دانند و... .
با این همه تقصیر چه می كنید؟ چگونه دنیای خود را تعدیل می كنید؟ چگونه این همه تقصیر را پالایش می كنید؟
در دنیایی كه همه بیش از ما مقصر و مؤثر هستند، قطعاً قربانی می شویم. برای قربانی نشدن لازم است تقصیرات دیگران را علاوه بر شناسایی، به كار ببریم. به كار بردن یعنی تبدیل كردن و تبدیل شدن، از طریق ممكن و مفید.
▪نقص طرف مقابل در شما چه تأثیری ایجاد می كند، توقف یا تحرك؟
این یك توقع غیرممكن است كه انتظار داشته باشیم از كسی تقصیری سرنزند تا ما بتوانیم حركتی روان و موفق داشته باشیم. كیفیات غیرممكن را درك كنید تا دستگاه واقع بینی شما خواسته های ممكن خود را تعقیب كند. دستگاه واقع بینی هر كس می تواند نقش قصور دیگران را در انداز ه های طبیعی نمایان كند، اما ذهن منفعل آدمیان، حیله می كند و از قصور دیگران یك موقعیت و یك حق می سازد؛ حقی بزرگ تر از اندازه های واقعی كه معمولاً تحقق نمی یابد و تبدیل به قضاوتی شكایت آمیز می شود؛ شكایت از روزگار و روابط!
اگر روابط ما زنده و پویا نباشد، در برخورد با هر تقصیری دچار سكته روانی، ایست و توقف درونی و بیرونی خواهیم شد.
با تقصیر به عنوان یك مانع برخورد كنید كه باید رفع شود نه مثل یك دشمن كه باید دفع شود!
روش رفع مانع، فقط علامت گذاری و شناسایی آن نیست. برای رفع مانع باید طبیعت آن را درك كنیم. موانع موجود در راه ما قطعاً با بافت آگاهی ما تناسب و حتی تجانس برقرار می كنند. باید به نسبت مقاومت مانع، تجهیز شویم، تجهیزاتمان را با خستگی و ناشیانه به كار نبریم. به جای آن كه خودمان را مستهلك كنیم، مانع را فرسایش دهیم، دقت كنید: تقصیرات را فرسایش دهیم نه مقصرین را. ما معمولاً هنگام مواجه شدن با یك قصور، فرد مقصر را مورد حمله قرار می دهیم نه رفتاری مشخص را.
شازده كوچولو را به یاد آورید، پادشاهی كه به طور جاودانه حكمش در سیاره اش جاری بود چون روز دستور می داد خورشید طلوع كند و شب دستور می داد خورشید غروب كند. این یعنی با جریان طبیعی هر چیز منطبق و هماهنگ شدن. روابط نیز چنین هستند وقتی آدم ها در موقعیت تقصیر قرار می گیرند، در شب رفتار خود به سر می برند، اگر در آن هنگام حكم كنید خورشید بدمد، حكم شما جاری نخواهد شد. حكم درست، فقط در مدار درست جریان می یابد.
هر گاه در مواجهه با تقصیر كسی با خودمان، به مقاومت و عصبیت برسیم، در واقع به خط فاصله رسیده ایم. فاصله ای كه نابهنگام است، بی موقع است، تلف كردن موقعیت مناسب است. دانش ارتباطات، همان دانش فاصله ها است!
مثال: یك صحنه رزم تن به تن را تصور كنید. اگر حریف شما خطا، قصور و خامی كند، فرصت شما است كه پیش بروید نه آن كه دورتر بایستید و متوقف شوید. این مثال در صورتی مصداق می یابد كه هنگام مواجهه با تقصیر دیگران حس مبارزه داشته باشید. آیا هنگام مبارزه از تمام هشیاری، خلاقیت و حساسیت خود استفاده می كنید یا حواس خود را فلج می كنید؟ ما معمولاً نسبت به قصور اطرافیان دچار فلج پویش می شویم. حال اگر زندگی را عرصه جنگ و ستیز دائمی ندانید و بخواهید از در خرد و كنش وارد شوید نیز هنگام برخورد با قصور دیگران، به گوارش آن می پردازید، ابتدا در درون خود و سپس با تأثیرگذاردن بر محیط بیرون از خود، حتی اگر به كندی پیش روید هم مهم نیست، مهم مسیر درست است، این یعنی به كار بردن مثبت تقصیر دیگران!
چند نكته دیگر: ۱- بسیاری از ما در مرحله ای از بلوغ روانی خود، از این كه سایرین مقصر باشند، لذت می بریم چون خودمان در موقعیت بهتری قرار می گیریم. ۲- تشخیص تقصیر دیگران آسان است ولی تأثیر مثبت بر تقصیر دیگران جذاب تر از تشخیص آسان اولیه است. ۳- آنچه كه اسمش را تقصیرمی گذاریم، در واقع همان نحوه تأثیر دیگران بر امور است. این چیزی است كه می تواند از جانب شما قابل كنترل، تعدیل و یا اصلاح باشد. اگر فرد فرد ما خود را نسبت به قصور دیگران تنظیم و فعال كنیم، جامعه نیز تنظیم و فعال خواهد شد. فضیلت های فردی، فضیلت های جمعی هم هستند.
مهشید سلیمانی
منبع : روزنامه همشهری