پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

جریان‌های فکری در خبرگان چهارم


جریان‌های فکری در خبرگان چهارم
هاشمی رفسنجانی نیز در میان دو جبهه دیگر یعنی جامعه مدرسین و اصلاح طلبان از مقبولیت برخوردار بود و میزان حامیان او در مجلس خبرگان به اکثریت قریب به اتفاق تبدیل شدند و مجلس خبرگان سوم با شکل گیری این سه جبهه سیاسی- فکری به پایان دوره خود نزدیک شد.
در ابتدای آغاز رقابت ها و زمزمه کاندیداتوری این و آن برای این مجلس تمامی تحلیل ها هم بر وجود این سه جبهه میان روحانیون ارشد جمهوری اسلامی ایران متمرکز شد.اما با آغاز کاندیداتوری اعضای هوادار این سه جریان عدم ثبت نام، ردصلاحیت ها و قبولی یا عدم قبولی در آزمون شورای نگهبان بازی انتخابات را به گونه یی دیگر رقم زد.
از یک سو برخی از اصلاح طلبان همچون «مجید انصاری»، «هادی خامنه یی» و «سیدمحمدحسین ارسنجانی» که از اعضای ارشد مجمع روحانیون مبارز هستند، ردصلاحیت شدند و برخی دیگر از هواداران این تشکل همچون «سیدمحسن موسوی تبریزی»، «هاشم هاشم زاده هریسی» و «محمدرضا توسلی» رای لازم را کسب نکردند.
افرادی همچون «سیدجلال الدین طاهری اصفهانی» نیز به دلیل کسالت در انتخابات خبرگان ثبت نام نکردند.«ابراهیم امینی نجف آبادی» از اعضای ارشد و معتدل جریان راستگرایان که به اصلاح طلبان نزدیک بود، هم همچون «طاهری» از ثبت نام برای کاندیداتوری خبرگان استنکاف کرد و «محمدرضا عباسی فرد» هم از جریان راستگرایان که او هم به اصلاح طلبان نزدیک بود و از هواداران «مهدی کروبی» به حساب می آمد نیز ردصلاحیت شد.
از سوی دیگر «شاگردان آیت الله مصباح یزدی»، جبهه مقابل اصلاح طلبان که قبل از انتخابات خبرگان همه متفق القول آنان را داعیه دار خبرگان آتی می پنداشتند، اعضای ارشد آنان ردصلاحیت شدند و پس از این مساله نیز حضور جدی در انتخابات خبرگان نیافتند و به گونه یی آشکار در تهران لیست ۱۱نفره دادند و در سایر استان ها غیرمستقیم افرادی را به گونه یی محدود معرفی کردند.
مرتضی آقاتهرانی، ناصر سقای بی ریا و علی مصباح یزدی ردصلاحیت شدند و دیگر اعضای این مجموعه هم دیرهنگام کاندیداتوری خود را اعلام کردند. با این توضیحات ستادهای «سقای بی ریا» در چهارمحال و بختیاری از آن علیرضا اسلامیان عضو جامعه مدرسین شد که از سوی جامعتین در لیست قرار گرفته بود و توانست با حمایت «ستاد نخبگان حوزه و دانشگاه» (شاگردان آیت الله مصباح یزدی) وارد خبرگان شود و کاندیدای اختصاصی آنان در مجلس خبرگان باشد.البته آنان به صورت آشکار فقط ۱۱ نفر را در تهران معرفی کردند که کاندیدای اختصاصی آنان غیر از «محمدتقی مصباح یزدی» که برخی گروه های دیگر همچون کارآمدی و جامعتین نیز از او حمایت کرده بودند، «علی مومن پور» عضو جامعه مدرسین و از همفکران آنان و «عزیز خوشوقت» بودند که این دو هم به خبرگان راه نیافتند.
آنان در سایر استان ها به گونه یی آشکار لیست ندادند، بلکه غیرمستقیم از کاندیداهای همفکر خود حمایت کردند. با این وجود این مجموعه به نام های سیدمحمدرضا مدرسی از آذربایجان غربی، محمد حسین زاده یزدی از اردبیل، محمد عمومی از اصفهان، غلامرضا فیاضی از زنجان، علی اسلامی از قزوین، حسن عالمی و عبدالجواد غرویان از خراسان رضوی، سیدرحیم توکل از مازندران، محمود رجبی از هرمزگان و سیدمصطفی موسوی فراز از همدان نیز نتوانستند آرای لازم را کسب کنند و به مجلس خبرگان راه یابند.فقط جامعتین بود که با کمترین آمار و ردصلاحیت به دلیل اینکه اعضا و کاندیداهای آنان تمامی در حوزه های علمیه کرسی دارند و به تدریس می پردازند، توانستند به عنوان رکن جدی رقابت های انتخاباتی خبرگان حاضر باشند و فقط لطفی از ایلام ردصلاحیت شد.
و در مازندران کاندیداهای آن یک نفر کم داشت و در کردستان و گلستان کاندیدا معرفی نکردند البته فقط از جامعه مدرسین نزدیک به ۳۰ نفر از اعضای شورای مرکزی آنان کاندیدا بودند. همچنین برخی از کاندیداهای آنان در رقابت های انتخاباتی با سایر گروه ها نتوانستند به خبرگان راه یابند و اکثریت آرا را از آن خود کنند.
افرادی همچون محمدصادق نجمی از آذربایجان شرقی، سیدمحمدرضا مدرسی (از فقهای شورای نگهبان و مشترک با لیست شاگردان مصباح) از آذربایجان غربی، سیدمجتبی حسینی از ایلام، غلامرضا رضوانی و غلامرضا مصباحی مقدم از تهران، محمدرضا ناصری از چهارمحال و بختیاری، سیدعبدالصمد ساداتی از سیستان و بلوچستان، محمدمهدی شب زنده دار از فارس، علی اسلامی از قزوین، محمد هاشمیان از کرمان، محسن اراکی از خوزستان و محمدعلی تسخیری از گیلان از جمله افرادی بودند که از راهیابی به مجلس خبرگان بازماندند و نتوانستند از سایر رقبای خود پیشی بگیرند.
در آستانه برگزاری انتخابات خبرگان ۵ لیست ارائه شد؛ «جامعتین (جامعه مدرسین و جامعه روحانیت)، نخبگان حوزه و دانشگاه (شاگردان آیت الله مصباح)، اصولگرایی و کارآمدی، حزب اعتماد ملی و حزب کارگزاران (البته به همراه خانه کارگر و حزب اسلامی کار)».با ارائه این ۵ لیست می توان در آینده در درون مجلس خبرگان با ۴ جبهه روبه رو شد، زیرا «کارگزاران» و «اعتماد ملی» به دلیل اشتراکات سیاسی و فکری مطمئناً با یکدیگر هماهنگ خواهند بود و به عنوان یک جبهه با عنوان «اصلاح طلبان» فعالیت خواهند کرد.
● جبهه سنت گرایان
جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که اکثر کرسی های خبرگان را از آن خود کرده است محور جبهه سنت گرایان خواهد بود. این جریان در تمامی نهادهای حوزوی جایگاه جدی دارد. آنان در عرصه خبرگان و معادلات سیاسی محافظه کار هستند و به دنبال این هستند که کمتر تغییر جدی در ساختارهای حکومت شکل بگیرد.
همچنین به دلیل پایگاه فقهای این مجموعه و ارتباط قوی با اکثر مراجع تقلید از دفاع از آرای جدید در احکام فقه پرهیز می کنند. آنان با توجه به این افکار ارتباط عمیقی را با توده مردم در عرصه امور دینی ایجاد کرده اند.
جامعه مدرسین و جامعه روحانیت از یک طرف با «شاگردان مصباح» همسایه است و از سوی دیگر خود با «اصلاح طلبان» به ویژه همفکران «اکبر هاشمی رفسنجانی» همسایگی دارند. آنان حدود ۶۷ کرسی را در خبرگان به خود اختصاص داده اند که اکثر آنان با برخی دیگر از گروه ها مشترک هستند. البته حضور نزدیک به ۳۰ عضو شورای مرکزی جامعه مدرسین و ۱۰ عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت در میان اعضای راه یافته به خبرگان نشان از آن دارد که اکثریت قریب به اتفاق کاندیداهای مشترک با سایر گروه ها و جامعتین بیش از دیگر گروه ها سمپاتی دارند و هماهنگ با آنان عمل می کنند، چرا که خود در این دو مجموعه تاثیرگذارند.
● جبهه اصلاح طلبان
جبهه اصلاح طلبان در مجلس خبرگان رهبری برخلاف گذشته که مجمع روحانیون مبارز محور بود، بر محور «اعتماد ملی» به همراه «حزب کارگزاران» شکل گرفته است. آنان با وجود اینکه حدود ۵۷ کاندیدای قرار گرفته در لیست شان در مجلس خبرگان آتی حاضر می شوند، اما به دلیل وابستگی سیاسی تعدادی از این کاندیداهای مشترک به گروه های رقیب به ویژه «جامعتین»، مانور اکثریتی آنان مشهود نخواهد بود، بلکه با ائتلاف و همفکری با سایر گروه ها در مقاطع زمانی مختلف می توانند کارساز عمل کنند و فراکسیون اقلیتی فعال را پایه گذاری کنند.
از کارگزاران ۴۵ کاندیدا و از حزب اعتماد ملی ۴۷ کاندیدا حضور یافتند که با در نظر گرفتن این دو گروه به عنوان یک جبهه حدود ۵۷ نفر از لیست انتخاباتی این دو جریان بر روی کرسی های مجلس خبرگان قرار می گیرند.آنان معمولاً هماهنگ با سایر گروه های اصلاح طلبان تحت برخی نظرات نوگرایانه هستند. البته با وجود محوریت اعتماد ملی و کارگزاران عملگرایی در میان آنان نمود بیشتری دارد. اصلاح طلبان از یک سو در کنار خود جامعتین را دارند و در دیگر سو «جبهه اصولگرایی و کارآمدی» که در آینده امکان نزدیکی این جریان به جبهه کارآمدی که عملگرایانه رفتار می کنند، بیشتر است. البته با وجود نقش جدی اکبر هاشمی رفسنجانی در خبرگان احتمال نزدیکی آنان به بخشی از جامعتین وجود دارد.
● جبهه عملگرایان
جبهه عملگرایان تحت تاثیر ورود جریان جدیدی به نام «ائتلاف اصولگرایی» حدود ۶۲ کاندیدای مشترکشان با سایر گروه ها به مجلس خبرگان راه یافتند که به دلیل جوان بودن این مجموعه امکان حمایت کاندیداهای راه یافته اندک به نظر می رسد.جوهره اصلی این جبهه بر مبنای گروهی به نام «خبرگان و کارآمدی» ایجاد شده است که اعضای این گروه «اسماعیلی، قائم مقامی، هادوی، قمی، نواب و فاضل گلپایگانی» هستند.
آنان اکثراً افرادی هستند که در نهادهای نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها رشد یافتند و با وجود اعتقاد جدی به ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی نقد هایی را به جریان هوادار آیت الله مصباح وارد می کنند. البته نگاه نوگرایانه آن در برخی از مسائل فقهی و سیاسی تا حدی ناهماهنگ با جامعتین به نظر می رسد. در آستانه انتخابات خبرگان، آنان بر مستقل بودن خود پای فشردند و خواستار نظارت مستمر خبرگان بر عالی ترین رکن نظام بودند.
سیدعباس حسینی قائم مقامی که رئیس مرکز اسلامی هامبورگ است در گفت وگو با بازتاب بر لزوم نظارت خبرگان بر نهادهای منسوب به رهبری پای فشرد و مهدی هادوی تهرانی نیز بر پاسخگو بودن رهبری در برابر خبرگان تاکید کرد. حمایت رسانه یی آنان در طول دوره تبلیغات از سوی سایت بازتاب انجام می شد که این مساله نشان از ارتباط این جریان با تکنوکرات های اصولگرای منتقد نگرش حاکم بر دولت دارد. به هر حال در کنار این جریان اصلاح طلبان قرار دارند که در برخی آرا هماهنگی بین این جریان به وجود خواهد آمد.
● جبهه اصولگرایان رادیکال
جبهه اصولگرایان رادیکال بر محور لیست «شاگردان آیت الله مصباح یزدی» شکل گرفته است که شخص مصباح یزدی نقش کلیدی در این جریان دارد.این جبهه بر محور افکار و تئوری این روحانی ارشد شکل گرفته که منتقدان این جریان به ویژه در اواخر دوره سوم و در دوره چهارم از تمامی جریان ها به حساب می آیند.
البته به دلیل عضویت برخی حامیان آیت الله مصباح و شخص او در جامعه مدرسین امکان نزدیکی این جریان فقط به مجموعه جامعتین وجود دارد؛ البته در برخی مسائلی که شخص هاشمی رفسنجانی نقشی در آن نداشته باشد زیرا حضور هاشمی و مصباح بر سر یک موضوع بار دیگر این شکاف را فعال خواهد کرد و اجازه ائتلاف و هم رایی را نخواهد داد. این گروه با توجه به ارائه برخی کاندیداهای مشترک با سایر گروه ها تنها توانسته است ۲۹ نامزد را از لیست محدود خود به داخل مجلس خبرگان راهی کند که تنها چند تن از آنان حامی جدی این جریان هستند.
با این تفاسیر مجلس خبرگان آتی با ۴ جبهه روبه رو است؛ «جبهه سنت گرایان»، «عملگرایان»، «اصلاح طلبان» و «اصولگرایان رادیکال». با وجود اقلیت بودن اصولگرایان رادیکال امکان دارد که نوع جبهه گیری در درون مجلس خبرگان میان «جبهه سنت گرایان با محوریت اکثر اعضای جامعه مدرسین و جامعه روحانیت منهای حامیان جدی هاشمی» و «جبهه اصلاح طلب موتلف با عملگرایان با حمایت هاشمی رفسنجانی» شکل گیرد و تمامی مباحث در درون خبرگان بین «حفظ وضع موجود خبرگان و عدم تغییر روال گذشته» و در مقابل «تغییر وضع موجود، اطلاع رسانی عمومی و نظارت جدی» در چالش قرار گیرد.
البته به دلیل اینکه مناسبات حاکم میان روحانیون ارشد فقط بر مبنای مناسبات جریان های سیاسی نیست و برخی دغدغه های خاص این مجموعه هم در آن لحاظ می شود، بنابراین امکان تغییر جبهه یی اعضای مورد حمایت گروه ها وجود دارد و قرار گرفتن برخی اعضای مجلس خبرگان در لیست این ۵ گروه سیاسی به معنای هواداری آنان از این مجموعه ها نیست.
منبع : روزنامه اعتماد