دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


محاکمه تاریخ


محاکمه تاریخ
در طول عمر حدود پنج دهه‌ای تاسیس تلویزیون در کشورمان که با تلویزیون خصوصی ثابت پاسال - که به فردی به همین نام متعلق بود- شروع و پس از آن به رادیو و تلویزیون ملی ایران و پس از انقلاب نیز به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تغییر نام داد، انواع و اقسام مجموعه‌های تلویزیونی در ژانرها و برهه‌های زمانی مختلف ساخته و روانه آنتن شبکه‌های متفاوت شده‌اند.
از مجموعه‌های خانوادگی و درام که بیشترین تعداد سریال‌‌های ایرانی را تشکیل می‌دهند گرفته تا سریال‌‌های پرهزینه و سنگین تاریخی و نهایتاً مجموعه‌های پلیسی و کاراگاهی. بی‌گمان یکی از دلایل تعداد بیشتر سریال‌‌های ملودرام گذشته از تنوع بیشتر دستمایه‌های آنها که جولانگاه بزرگ‌تری را در اختیار نویسندگان و کارگردانان قرار می‌دهد، سهولت و سادگی مراحل تولید آنها از مراحل تحقیق و نگارش گرفته تا مراحل تصویر‌برداری‌، تدوین و آماده‌سازی نهایی برای پخش می‌باشد. مراحلی که برای ساخت یک مجموعه با دستمایه پلیسی که به لحاظ مضمون کلی با سوژه‌هایی نظیر جنایت، قتل، تعقیب و گریز و... عجین است به این سادگی‌‌ها طی نشده و هر کدام دشواری و پیچیدگی خاص خود را دارند؛ پیچیدگی و دشواری که هر چند به پای مرارت‌‌های بی‌شمار ساخت یک مجموعه تاریخی نمی‌رسد اما به هر حال چندان سهل‌الوصول هم نیست.
تعداد تنها بیست و سه مجموعه پلیسی- کاراگاهی در بازه زمانی پنج دهه‌ای عمر تلویزیون در کشورمان خود گواهی محکم بر این مدعاست که این حوزه، حوزه‌ای نیست که هر مجموعه‌سازی از جسارت و قابلیت کار کردن و دوام آوردن در آن برخوردار باشد. البته آمار مذکور براساس جست‌وجوهای گسترده منابع نوشتاری و اینترنتی نویسنده این یادداشت و نیز یاری گرفتن از حافظه شفاهی به دست آمده و براساس آمار رسمی سازمان صدا وسیما نمی‌باشد، چرا که متاسفانه نه مجموعه مکتوبی از آرشیو سریال‌‌های تلویزیونی در بازار موجود است و نه سایت عریض و طویل سازمان صدا و سیما حاوی اطلاعات جامعی در این زمینه است.
به هرحال مجموعه‌های پلیسی- کاراگاهی تلویزیون تا آنجا که امکان دسترسی به اطلاعاتشان وجود داشت عبارتند از: مجموعه هشدارهای پلیس (در قالب برنامه جنگ هفته-۱۳۶۷ که مهدی آرین‌نژاد نقش کلاهبرداری به نام آقای کمالی را در آن ایفا می‌کرد و به همین نام هم در میان مردم معروف شده بود) شلیک نهایی (۱۳۷۴) و تصمیم نهایی(۱۳۸۱)، کلانتر (سری اول ۱۳۸۲) و سری دوم (۱۳۸۵) همگی از ساخته‌های محسن شامحمدی همچنین هر دو مجموعه کاراگاهی حمید تمجیدی یعنی مزد ترس(۱۳۷۱) و بازی با مرگ(۱۳۷۷) شب روباه (همایون اسعدیان-۱۳۷۷)، سریال مرگ در سکوت (شهریار پارسی پور-۱۳۷۸) مجموعه روزی عقابی
( سید محمدرضا مفیدی- ۱۳۷۸)، پلیس جوان(سیروس مقدم-۱۳۸۰) معما (نادر مقدس-۱۳۸۲) مجموعه کاراگاهان (حمید لبخنده ۱۳۸۶) و نیز هر سه اثر پلیسی مهدی فخیم‌زاده یعنی خواب و بیدار(۱۳۸۱) حس سوم (۱۳۸۴) و بی‌صدا فریاد کن (۱۳۸۶)، ضلع ششم (۱۳۷۴- مسعود فروتن)، دومین انفجار(۱۳۷۶- نادر مقدس)، شرکت (۱۳۷۸- عبدالله باکیده)، غریبه (۱۳۷۹- جواد اردکانی) سرانجام سه مجموعه کاراگاه علوی(۱۳۷۵)، جست‌وجو در شهر(۱۳۸۲) و کاراگاه علوی ۲(۱۳۸۷) از ساخته‌های حسن هدایت. با اندکی تامل در این بیست وسه مجموعه پلیسی می‌توان آنها را در قالب سه گروه عمده طبقه‌بندی کرد . ( البته مجموعه‌های کاراگاهی خارجی تلویزیون در این آمار لحاظ نشده‌اند). گروه نخست مجموعه‌های پلیسی معاصر مانند دوگانه کلانتر(محسن شامحمدی)، دو اثر پلیسی حمید تمجیدی شامل مزد ترس و بازی با مرگ و... گروه دوم مجموعه‌های مربوط به حوزه امنیت کشور مانند غریبه و آینه‌های نشکن هر دو ساخته جواد اردکانی و سرانجام گروه سریال‌‌های پلیسی- تاریخی مشتمل بر سری اول و دوم کاراگاه علوی از ساخته‌های حسن هدایت که به بهانه پخش مجموعه تلویزیونی کاراگاه علوی ۲ که هر چهارشنبه از شبکه اول سیما پخش می‌شود در ادامه این یادداشت به بررسی همین گروه می‌پردازیم.
حسن هدایت کارگردان ۵۳ ساله سینما و تلویزیون که اتفاقاً در رشته غیرمرتبط مدیریت صنعتی هم فارغ‌التحصیل شده است کار فیلمسازی خود را با فیلم سینمایی پیک جنگل(۱۳۶۲) آغاز کرد و از آن سال تاکنون تقریباً هر دو سه سال یک بار شاهد یک اثر سینمایی از او بوده‌ایم که عبارتند از:آتش در زمستان(۱۳۶۴)میهمانی خصوصی(۱۳۶۵) گراند سینما(۱۳۶۷)شهر خاکستری(۱۳۶۹)دلاوران کوچه دلگشا(۱۳۷۱)چشم شیطان(۱۳۷۲) آخرین بندر(۱۳۷۳)بیگانه‌ای در شهر (۱۳۷۳)، سایه روشن(۱۳۸۰) و گرداب (۱۳۸۴). علاوه بر این یازده اثر سینمایی که اکثر آنها در برهه‌های تاریخی پهلوی اول و دوم و قاجاریه اتفاق می‌افتند (مانند گراند سینما، پیک جنگل چشم شیطان و...) او تاکنون سه مجموعه از چهار مجموعه تلویزیونی خود را نیز در همان فضاهای تاریخی اواخر سلطنت رضاشاه و نخستین دهه حکومت فرزند او به تصویر کشیده است. مجموعه‌های محاکمه (۱۳۷۸)، کاراگاه علوی(۱۳۷۵) و سری دوم آن (۱۳۸۷) که هر سه در یک بازه زمانی ۱۳ ساله تولید و پخش شده‌اند به روشنی میزان علاقه حسن هدایت و انگیزه بالای او برای کار کردن در آن مقطع خاص تاریخی را نشان می‌دهند. در واقع او که به واسطه سال‌‌ها کار در عرصه سینما و تلویزیون به خوبی به مشکلات و حساسیت‌‌های کار در عرصه‌های تاریخی آن‌هم تاریخ معاصر آگاه است با کوشش و پشتکاری مثال‌زدنی به فعالیت در این عرصه ادامه داده و دشواری‌‌های آن را به جان خریده است.
صاحبنظران تاریخی و تلویزیونی به نیکی می‌دانند که حساسیت کار در مقطعی از تاریخ و در ارتباط با شخصیت‌‌هایی که نسل‌‌های اول و دوم بازمانده از آنها هنوز در قید حیات هستند و عکس‌العمل‌‌هایی گاه غیرقابل پیش‌بینی نسبت به نحوه پرداخت مجموعه تاریخی به اجدادشان ابراز می‌کنند حساسیت کمی نیست (به عنوان نمونه می‌توان به واکنش و نقطه نظرات متفاوت فرزندان شهریار نسبت به مجموعه‌ای که کمال تبریزی درباره او ساخت اشاره کرد)و نویسنده و کارگردان یک کار تاریخی تا چه میزان باید به مطالعات و منابع قوی و مستند متکی بوده و تا چه حد باید جسور و خطرپذیر باشد.
از طرف دیگر در شرایطی که تنها لوکیشن موجود برای ثبت وقایع مربوط به دوران حکومت رضاشاه همان شهرک معروف سینمایی غزالی است و گاه در آنِ واحد چندین گروه سینمایی و تلویزیونی در آن مشغول تصویربرداری هستند، انتخاب سوژه‌هایی که تولید آنها ماه‌‌ها کار شبانه‌روزی در این شهرک و مبارزه با انواع ناملایمات را می‌طلبد و پرهیز از تن دادن به کار با سوژه‌های دم دستی و پیش پا افتاده خانوادگی و اجتماعی که به لوکیشن‌‌های آنچنانی هم نیازی ندارند چه انگیزه قوی و چه دلبستگی عمیقی را می‌طلبد. به راستی غیر از حسن هدایت چند کارگردان داریم که این چنین پیگیرانه به کار مداوم در این حوزه علاقه‌مند بوده و دائماً در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات آن هستند.
به جز ضیا‌الدین دری سازنده مجموعه درخشان «کیف انگلیسی» که این روزها در حال آماده سازی سری دوم این مجموعه بوده و کارگردان شاخص و امتحان پس‌داده‌ای هم هست و نیز حسن فتحی که دو مجموعه با کیفیت شب دهم (۱۳۸۰) و مدار صفر درجه(۱۳۸۶) از او در اذهان باقی مانده است شاید تنها بتوان به نام محمدرضا ورزی کارگردان جوان تلویزیون اشاره کرد که ظرف دهه گذشته مجموعه‌‌های تلویزیونی کریمخان زند، قائم‌مقام فراهانی و فیلم‌های تلویزیونی کابینه کودتای سیاه، سقوط، کاخ تنهایی، صدراعظم و پدرخوانده که همگی به همین برهه تاریخی تعلق دارند به نویسندگی و کارگردانی او روی آنتن رفته‌اند.
آثاری که اگرچه در ردیف آثار متوسط تلویزیونی جای گرفته و در جذب مخاطبین عام و خاص چندان موفق نبوده‌اند اما به هر حال تولد یک کارگردان جوان علاقه‌مند به این حوزه را نوید می‌دهند.
اما حسن هدایت شاخص‌ترین مجموعه‌ساز برهه تاریخی دهه‌های دوم و سوم قرن حاضر پس از ساخت دو فیلم سینمایی پیک جنگل و گراند سینما (داستان طنز مبارزه دو سینمادار برای به دست آوردن کُپی فیلم‌‌های روز که در واقع پوششی بود بر مبارزه پنهانی دو سفارتخانه انگلیس و روسیه در تهران که تجربه لازم برای کار در این مقطع زمانی را برایش به همراه آورد) در سال ۱۳۷۳ اولین مجموعه تلویزیونی خود را با دستمایه‌ای پلیسی- سیاسی جلوی دوربین برد.
مجموعه کاراگاه علوی ۱ گذشته از آنکه نخستین تجربه هدایت در این ژانر محسوب می‌شد اولین مجموعه تلویزیونی نیز بود که با چنین دستمایه‌ای تولید و پخش شد. تا پیش از کاراگاه علوی ۱ تمام سریال‌‌های پلیسی و کاراگاهی سیما در زمینه‌های پلیسی و جناییِ صرف و در مقاطع غیرتاریخی ساخته و روانه آنتن شده بودند.
مجموعه‌هایی مانند ضلع ششم (مسعود فروتن-۱۳۷۴)، شلیک نهایی(محسن شامحمدی-۱۳۷۴) و بسیاری مجموعه‌های دیگر که در سطور بالا به آنها اشاره شد و همچنین مجموعه‌های پلیسی خارجی نظیر سریال انگلیسی پوآرو، مجموعه‌های آلمانی کاراگاه کاسترو ‌و دِرِک. شاید تنها استثنا در این زمینه سریال جذاب و خوش‌ساخت لبه تاریکی( محصول شبکه B.B.C )بود که مضمونی پلیسی- سیاسی داشت و در پائیز سال ۱۳۶۹ از شبکه اول سیما پخش می‌شد. هدایت در نخستین مجموعه پلیسی خود احمد نجفی که در آن زمان هم چندان ناشناخته نبود را به عنوان بازیگر نقش اول مجموعه‌اش برگزید و به سبک و سیاق تمام مجموعه‌های کاراگاهی دنیا یک دستیار باوفا اما نه چندان باهوش و استعداد به نام آسپیران دودکار (با بازی زنده‌یاد فرهاد خان‌محمدی) را در کنار او قرار داد. در حقیقت اگر کاراگاه علوی را معادل شرلوک هلمز تصور کنیم آسپیران دودکار هم به نوعی نسخه ایرانی دکتر واتسن محسوب می‌شد.
مجموعه کاراگاه علوی که دوازده سال پیش در چنین فصلی دوشنبه شب‌‌ها از شبکه اول سیما پخش می‌شد بیشتر از آنکه پلیسی بوده و به باز کردن گره‌های جنایی بپردازد؛ مجموعه‌ای سیاسی بود که جنایات پشت پرده خاندان پهلوی اول و دوم را به تصویر می‌کشید.
در فیلمنامه اکثر قسمت‌‌های آن مجموعه که داستان‌‌های اپیزودیک یک و یا دوقسمتی مستقل از هم داشت، ابتدا جنایتی رخ می‌داد و آنگاه درگیر شدن کاراگاه علوی و دستیارش با موضوع بیشتر از آنکه جو پلیسی را در کار حاکم سازد به مناسبات پشت پرده سیاسی دامن می‌زد. در واقع هدایت کوشیده بود ماجراهای پشت پرده و اختلاس‌‌های کلان مقامات آن دوره زمانی را با رنگ و لعاب پلیسی به بیننده عرضه کند. از جمله ویژگی‌‌های دیگر کارآگاه علوی می‌توان به عدم استفاده هدایت از بازیگران شاخص و شناخته شده در قسمت‌‌های اپیزودیک مجموعه اشاره کرد. اما کار بعدی حسن هدایت سریال تلویزیونی محاکمه بود که در سال‌های ۱۳۷۹-۱۳۷۸ باز هم دوشنبه‌ها از شبکه اول سیما پخش می‌شد. در این مجموعه هدایت بدون استفاده از پوشش پلیسی برای داستانش، آن را کاملاً در یک فضای سیاسی به تصویر کشیده بود.
بازیگر نقش اول آن مجموعه عزت‌الله انتظامی ‌بود که البته پیش از آن هم در فیلم سینمایی گراند سینما یک بار دیگر جلوی دوربین حسن هدایت قرار گرفته بود. محاکمه، داستان پیرمردی شجاع و جسور را روایت می‌کرد که در بحبوبه جابه‌جایی دو حکومت پهلوی اول و دوم به شکل کاملاً فعال در مناسبات سیاسی جامعه دخالت کرده و علی‌رغم سن و سال بالا حضوری پررنگ در فعالیت‌‌های سیاسی داشت. حسن هدایت در آن مجموعه نیز همان استراتژی عدم استفاده از تعداد زیادی بازیگر سرشناس را حفظ کرده بود و به جز انتظامی‌، هرمز هدایت و مهناز افضلی که چندان هم برای عموم بینندگان شناخته شده نیستند نقش‌‌های اصلی را بازی می‌کردند.
از جمله ویژگی‌‌های مجموعه محاکمه در مقایسه با کاراگاه علوی که به توفیق بیشتر آن نیز منجر شد، این بود که ژانر این مجموعه یک ژانر مشخص و معلوم یعنی ژانر سیاسی بود و کارگردان سعی نکرده بود که از تلفیق دو ژانر پلیسی و سیاسی ژانر جدیدی را خلق کند. اما کار بعدی هدایت که تا به امروز تنها مجموعه‌ای از اوست که زمان معاصر را به تصویر می‌کشد سریال تلویزیونی جست‌وجو در شهر بود که در سال ۱۳۸۲ از شبکه پنج سیما (تهران) روی آنتن رفت. در آن مجموعه که به موضوع مقابله نیروهای امنیتی با عوامل بیگانه در آستانه اجلاس کنفرانس سران کشورهای اسلامی در تهران می‌پرداخت باز هم هرمز هدایت بازیگر محبوب حسن هدایت که با توجه به نام خانوداگی مشابه‌شان اصلاً بعید نیست که نسبت خانوادگی با هم داشته باشند یکی از نقش‌‌های اصلی را بازی می‌کرد و دانیال حکیمی نیز در نقش دستیار او ایفای نقش می‌کرد .
گرچه هدایت در آن مجموعه بر خلاف کاراگاه علوی وجه پلیسی کار را تقویت کرده بود ولی باز هم به وضوح رگه‌های آشکار سیاسی در بافت آن مجموعه قابل رویت بود. نکته جالب اینکه حامد بهداد که البته در آن مقطع هنوز حامد بهداد امروزی نبود در یکی از نقش‌‌های نه چندان برجسته ایفای نقش می‌کرد؛ و اما تماشای تنها چند سکانس ازآخرین ساخته تلویزیونی حسن هدایت که چند هفته ایست پخش آن از شبکه اول سیما آغاز شده یعنی مجموعه کاراگاه علوی ۲، باز هم علاقه بی‌حد و حصر این کارگردان به تجربه‌اندوزی در مجموعه‌های سیاسی- جنایی را به اثبات می‌رساند.
در واقع اگر از چند تغییری که هدایت در سری دوم این مجموعه اعمال کرده مانند بازی یوسف مرادیان به جای فرهاد خان‌محمدی در نقش دستیار اول کاراگاه علوی و دادن یک نقش حاشیه‌ای به زنده‌یاد خان‌محمدی (قهوه‌خانه‌دارِهمکار پلیس) بگذریم تفاوت آنچنان محسوسی در سری دوم این مجموعه لحاظ نشده است.
باز هم داستان‌‌ها ماجراهای سیاسی هستند که با ظاهر و رنگ و لعابی پلیسی به بیننده عرضه می‌شوند. از نقطه‌نظر کارگردانی هم مجدداً حسن هدایت در ایجاد ریتم و ضرباهنگ متناسب با یک کار کاراگاهی تا حدودی ناتوان نشان داده و ریتم کند حاکم بر مجموعه چندان با ماهیت پلیسی آن سازگاری ندارد. اما استفاده از بازیگران شاخص‌تری مانند مجید مظفری در قسمت‌‌های اپیزودیک مجموعه در کنار استفاده از بازیگران جوان‌پسندی مانند یوسف مرادیان نشان می‌دهد که این بار هدایت قشر وسیع‌تری از مخاطبین را هدف گرفته و البته تا حدودی نیز موفق بوده است. اگرچه برای اظهارنظر کلی در خصوص این مجموعه باید چند ماهی دیگر به انتظار نشست.
مازیار معاونی
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی


همچنین مشاهده کنید