یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


«آینه های نشکن» و جاسوسی


«آینه های نشکن» و جاسوسی
شبکه دوم سیما این روزها، با پخش سریال های متنوع و رنگارنگش، بعد از شبکه اول سیما در مقام دوم از لحاظ جذب مخاطب است.
یکی از سریال های جذاب و دیدنی این روزهای جعبه جادویی «آینه های نشکن» است که تا به امروز توانسته جایگاه مناسبی بین بینندگان برای خود ایجاد کند.
از آن جایی که مسئله «انرژی هسته ای» یکی از مضامین اساسی و سرنوشت ساز ایران و سیاست های آن می باشد، کم لطفی و غیر قابل بخشش است، اگر دنیای تصویر، در قاب گویایش به آن و حواشی بی بدیلش بپردازد.
از این رو، تلویزیون پیشتاز این مسیر بوده، سینما را پشت سر گذاشته و به جا، به موقع اقدام کرده است.
«آینه های نشکن» اولین اثری می باشد که مسائل هسته ای و چگونگی آن در قالب تصویر نشان می دهد تا جایی که مستندوار یکی از مراکز هسته ای ایران را معرفی می کند، علاوه بر جنبه نسبتا علمی و تحقیقاتی سریال، حواشی امنیتی و جاسوسی این مسئله مورد بررسی قرار می گیرد.
مسئله جاسوسی و پیگیری های امنیتی به علت تعلیق و دوگانگی که در بیننده ایجاد می کند، همیشه جذاب و قابل توجه بوده است، اما از آن جایی که شم فیلم سازان ما در امر فیلم های پلیسی و جاسوسی کمی دچار نقصان و مشکل می باشد، نمی توان این ژانر را به عنوان ژانری موفق و جذاب (حداقل در ایران) معرفی کرد.
معمولا فیلم های ساخته شده در این زمینه ها دچار افت فیلم نامه داستان پردازی های آبکی می باشند، تا جایی که در آینه های نشکن نیز به وضوح این کمبودها قابل لمس و درک می باشد، در جاهایی از سریال موقعیت ها چنان مارک دار و مشخص مطرح می شود که بیننده را نسبت به حقیقی بودن ماجرا بدبین می سازد و حتی با خلق جریانات پلیسی پیش پا افتاده قدرت و توانایی نیروهای امنیتی را زیر سوال می برد، مثلا هر بیننده هوشمندی می داند که در استودیوی ساخت فیلم های مستند «هسته ای» به علت مسائل امنیتی مطمئنا تدابیری چون دوربین مخفی به کار رفته است اما روند سریال تا مدت ها (چند قسمت ابتدایی) مصرانه سعی داشت بیننده را مجاب کند که مامورین امنیتی از فعالیت های جاسوسی سیمین که در همان استودیو صورت می گیرد خبر ندارند، (و این به دور از عقل است)
گذشته از پیچ و تاب های ابتدایی و غیر لزوم، شخصیت پردازی ها نیز دچار اغراق می باشد تا جایی که مخاطب به محض دیدن چهره، گریم و حرکات کاراکترها متوجه جایگاه آن ها در داستان و روند ماجرا می شود و تا پایان سریال را حدس می زند و به تعبیری دیگر شخصیت ها به واسطه چهره مشخص شده و نمادینشان لو رفته و قابل پیش بینی می شود.
گذشته از عیوب و نقص های کوچک و بزرگ سریال، دوباره زرق و برق و حضور چهره ها موفق تر و موثرتر از فیلم نامه و داستان پردازی عمل کرده و موجب پر بیننده بودن این سریال شده است.
«جواد اردکانی» کارگردان این سریال در ابتدا قدرتمند و خیره کننده با استمرار از معضل و مشکل روز جوانان یعنی بی کاری شروع کرد و خیل عظیمی را در همان اول کار مجذوب خود کرد.
بیکاری و حواشی آن، فرار مغزها و حضور بیگانگان از مسائلی است که به طور زنجیروار «اردکانی» به عنوان مشکلاتی پی در پی به آن ها می پردازد.
اردکانی در کارنامه حرفه ای اش برای بار دوم به مسئله جاسوسی می پردازد. او اولین بار در سریال «غریبه» با بازی «هانیه توسلی» این موضوع را مطرح کرده ، «غریبه» که بارها و بارها به صورت سریال و سینمایی به عناوین مختلف پخش شده است، از سریال های پر بیننده تلویزیون بوده است.
اردکانی در سریال قبلی اش، مضمون جاسوسی را در کنار عشقی ماندگار و اساطیری بیان کرد، این هوشمندی او باعث شده بیننده بی هیچ تردیدی پی گیر مسئله این زوج درگیر ماجراهای جاسوسی باشد.
این بار نیز آینه های نشکن در لفافه ای از عواطف خانوادگی و وابستگی های آن به این مسئله می پردازد و با تمام کمبودها بیننده را وادار به پیگیری می کند، زیرا مخاطب کنجکاو است بداند سیمین با این مشکل چه می کند و چگونه از این مخمصه خلاص می شود، به گونه ای بیننده نیز همراه با شخصیت سیمین با این معضل درگیر می شود و کنجکاو می شود.
بازی جذاب، باورپذیر و دوست داشتنی «صبا کمالی » در نقش سیمین یکی از نقاط قوت سریال می باشد او به خوبی توانسته نقش کاراکتر دختری ساده و در عین حال بلند پرواز را ایفا کند، او که نقش اصلی و بار اساسی سریال را به دوش می کشد، دست مایه و عاملی قابل نفوذ برای عوامل بیگانه و رسیدن به اهداف شان می باشد.
«آزیتا حاجیان» یکی از چهره های به نام سینما و تلویزیون می باشد که نقش او در «دزد عروسک ها» ماندگار و همیشه جاوید بوده است.
استعداد ذاتی و توانایی اش باعث شده با قدرت و بی هیچ تردیدی دست به هر کاری و ایفای هر گونه نقشی بزند و موفق باشد.چیزی نمی گذرد که او را در کاراکتر تاثیرگذار و دوست داشتنی «مش دریای» ساعت شنی دیده ایم، او کم بازی می کند و اما گزیده و حساب شده این کار را می کند و همیشه موفق و به یادماندنی بوده است.
نقش او در این سریال کاملا دوگانه می باشد و به گونه ای جزئی از تعلیق سریال را به دوش می کشد، «حبیبی» یکی از جاسوسانی می باشد که تشکیلات به مدد او سیمین را فریب داده و مجبور به همکاری می کند.
کاراکتر حبیبی یکی از مجهولات و شخصیت های غیر قابل پیش بینی سریال است که خاکستری می باشد.
در جاهایی شخصیتی دلسوز و مهربان است و گاهی خبیث و خشن.
حاجیان در این سریال توانسته به خوبی و به نحو احسن کارش را انجام دهد و مقتدرانه نقشی حاشیه ای و فرعی را چنان برجسته و عمیق جلوه دهد که بیننده را شیفته و مجذوب می کند.
اما باید انصاف را رعایت و بیان نمود. «حاجیان» بیشتر در یک کاراکتر مثبت موفق و تاثیرگذار بوده است.
این طور که مشخص است شخصیت «حبیبی» یکی از طعمه ها و فریب خورده های گذشته این سازمان جاسوسی بوده است.
یکی دیگر از کاراکترهای سریال «سعید نیک پور» می باشد که رئیس و سر دسته این سازمان بوده است.«محب» شخصیت پیچیده و خشنی دارد، البته این کاراکتر و به تصویر کشیدنش به نوعی دچار اغراقی شدید و غیر قابل پذیرش می باشد. «محب» و دستوراتش است که داستان و چگونگی روندش را تعیین می کند.
«سعید نیک پور» از بازیگرانی می باشد که به علت نوع چهره و نگاه معصومش بیشتر در نقش انسان هایی مثبت و روحانی ظاهر شده است، او در سینمایی «خدا نزدیک است» به خوبی توانست توانایی اش را به کارگردانان و دیگر عوامل سینما اثبات کند.
پذیرش نقش منفی توسط او و کارگردان، ریسک بزرگی بوده که هر دوی آن ها متحمل شده اند، اما این طور که از شواهد برمی آید او توانسته به خوبی از پس این آزمایش و امتحان برآید.
عوض کردن حیطه کاری و کلیشه کاری است بس سخت و دشوار، مخصوصا برای نیک پور که سن بالایی نیز دارد، او علاوه بر بازی تاثیرگذار باید با چهره مهربانش نیز مبارزه کند، تا بتواند اثری قابل درک را بیافریند.
نقش«محب» در عین حال که ساده و خطی می باشد، دچار پیچیدگی ها و هیجان های متعددی می باشد که «علی قربان زاده» از بازیگران جوانی بود که با سینما وارد دنیای تصویر شده در ابتدای حضورش مورد توجه مردم و سینماگران قرار گرفت. بازی او در سینمایی «جوانی» باعث شد طرفداران زیادی را شیفته خود وبازی اش کند.
اما قربان زاده مانند چراغی که شتاب زده روشن شده سپس خاموش می شود، خیلی سریع با شهرت زودهنگامش شروع کرد و ناگهان پایان یافت.او بعد از مدت ها دوری از بازیگری و دنیای آن دوباره با تلویزیون به این عرصه برگشته است،
او با بازی خونسردانه و بی تفاوتش به نوعی شیوه ای منحصر به فرد برای این کار دارد.
اما متاسفانه در سریال، به شخصیت «مسعود» به طور کامل و گسترده پرداخته نشده است و علی رغم شروع پر رنگ این کاراکتر در اواسط داستان دچار افت کم رنگی می شود.
افت فیلم نامه در مورد شخصیت کاملا مشهود است و به روند ماجرا لطمه زده است و از کاراکتر مسعود، فردی در حاشیه و بی ربط به ماجرا ساخته است، تا جایی که بودن و یا نبودن این شخصیت هیچ فرقی در داستان و ماجرا ندارد.
تنها مسئله ای که موجب موثر بودن این کاراکتر می شود، حلقه اتصال او با یاسمین است. او موجب شده یاسمین به این تشکیلات راه پیدا کند.
علی رغم کم رنگی و در حاشیه بودن نقش «قربان زاده» حضور او به یکی از نقاط قوت فیلم بدل شده است، زیرا «مهدی صباغی» را همه در «روزگار جوانی» به خاطر دارند. پسر کرد و ورزشکاری که با قلب رئوف و بزرگش همه را تحت تاثیر قرار داه بود.
او در «آینه های نشکن» یکی از متفاوت ترین نقش های دنیای حرفه ای اش را ایفا کرده است.
نقش «عماد» در این سریال یکی از شخصیت های غیر قابل پیش بینی و متفاوت است او در ابتدا شخصیتی دست و پا چلفتی و شوخ طبع است، اما در ادامه مشخص می شود که ماموری زیرک، توانمند و قدرتمند می باشد.
در شخصیت عماد، رگه هایی از طنز و شوخ طبعی نیز موجود است که باعث می شود بیننده را بیشتر مجذوب کند البته که بازی تاثیرگذار و متفاوت «مهدی صبایی» نیز در امر جذب مخاطب موثر بوده.
جالب است بدانید، تهیه کنندگی این اثر، حمید آخوندی، تهیه کننده «روز سوم» نیز بوده است به همین دلیل، به علت همکاری با «مهدی صبایی» او رابرای این نقش انتخاب کرده است.
«آینه های نشکن» که قبلا «فتانه» نام داشت، از سریال های پر مخاطب تلویزیون و شبکه دوم سیما می باشد که به مدد بازی قابل قبول بازیگرانش پیش می رود.
منبع : روزنامه خراسان