دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 May, 2024
مجله ویستا


من هرگز از ستایش ایرانیان خسته نمی‌شوم


من هرگز از ستایش ایرانیان خسته نمی‌شوم
عنوان این کوته‌واره از احساسات عمیق و قلم یک فرانسوی که شیفته و مسحور تاریخ و تمدن ایران و آسیا بود، تراوش شده است؛ کنت ژوزف آرتور دو گوبینو. او در چهاردهم ژوئیه ۱۸۱۶ در حومه پاریس دیده به جهان گشود و در ۱۳ اکتبر ۱۸۸۲ در ایتالیا درگذشت. وی همزمان با موسیقیدان و آهنگساز آلمانی، واگنر می‌زیست.
دوستی و پیوند اتفاقی او با واگنر گره‌ای بود از عمق رنج و فهم انسانیت و رها شدن بر فراز درهم‌تنیدگی‌های صدمه زننده دنیای سیاست. واگنر در مورد او می‌گوید گوبینو تنها هم‌عصر و هم‌زمانه من است. گوبینو در زمان ناصرالدین شاه مصادف با سال‌های ۱۸۵۵ تا ۱۸۵۸ به عنوان دبیر سفارت در تهران به فعالیت پرداخت و حاصل این سفر ۳ ساله‌اش کتابی است به نام ۳۳ سال در آسیا> که در برگیرنده مشاهدات و دریافت‌های او از اوضاع ایران است. وی آثار دیگری را نیز در مورد ایران نگاشته تاریخ ایرانیان، ادیان و فلسفه‌های آسیای وسطی و داستان‌های آسیایی. همسر واگنر، کوزیما در سال ۱۸۸۱ در حین مطالعه کتاب داستان‌های آسیایی به گوبینو می‌نویسد: <آیا می‌بایست این چنین دیرهنگام با تنها نویسنده اصیلی آشنا می‌شدم؟ من داستان‌های آسیایی را با ولع می‌خوانم چنانکه گویی می‌بلعم، زیرا طعمشان را می‌چشم و از چشیدنشان لذت می‌برم. من با این قصه‌ها لطیف و جاذبه نوینی که برایم تازه است در زبان فرانسه کشف می‌کنم...>(مجله نمایش، شماره ۳۷ و ۳۸، ۱۳۸۰) چهره گوبینو در آلمان نسبت به فرانسه کاملا‌ متفاوت است، این انعکاس از توجه گوبینو به مسائل نژادی نشات می‌گیرد. دکتر نوایی در این مورد می‌نویسد: <گوبینو آن‌قدر که در آلمان محترم و مغتنم شمرده می‌شود در کشور فرانسه محبوب نیست چه... وی در رساله نابرابری نژادها فرانسویان را مردمی متفرعن و از خودراضی خوانده که حاصل یک روز خود را در ساعتی از دست می‌دهند؛ از این جهت است که در آلمان به نام او انستیتوهایی ساخته‌اند و کتاب‌ها نوشته‌اند. فردریک نیچه دانشمند آلمانی سخت تحت‌تاثیر افکار گوبینو بوده اما فرانسویان خوش ندارند از او یاد کنند.>(نوایی عبدالحسین، ایران و جهان، ج دوم، ص۴۱۳)
اثر گوبینو با عنوان <۳ سال در ایران> دربرگیرنده دو وجه ممتاز نگاه او به سفرنامه‌نویسی است. (وقایع بر خود رفته و باز‌شکافی و واکاویی وجوه ذهنی جامعه قاجاریه) او در بخش اول، خاطرات سفرش را از اسکندریه تا تهران نقل کرده و با سکونت در ایران بر آن می‌شود تا نتیجه مطالعاتش را بنگارد. گوبینو علا‌وه بر تجزیه و تحلیل وقایع آن روزگار ایران از دیدگاه نظری بر اساس مطالعات خود در بخش ملت و مذهب مطالب درخور توجهی را نگاشته است. او در بخش ملت به شیوه‌ای می‌خواهد به مشاهده و تحلیل و تبیین بپردازد که بر تمامی برداشت‌های موضعگیرانه و باب روز چشم ببندد و تا جایی که می‌تواند خودش را به جای یک ایرانی فرض کند. او نگاه‌های خصمانه برخی از ناظران آسیا را نقد می‌کند و کمبود اطلا‌عات آنها را از علل عدم دریافت واقعیت‌ها و وضعیت مردمان آسیا می‌داند. وی احساسات مذهبی مردم ایران را حسی ملی معرفی می‌کند و علا‌قه ایرانیان را نسبت به حضرت علی(ع) تا حد پرستش بالا‌ می‌برد. به ویژه جای گرفتن روایت - ساختگی - ازدواج امام حسین(ع) با شاهزاده خانمی ایرانی‌تبار را در باورهای توده و آزار و اذیت اعراب را نسبت به حضرت علی(ع) در پیوند با واکنش مردم ایران در برابر ظلم اعراب عاملی محکم در گرایش‌های ایرانیان به آن حضرت و خاندانش معرفی کرده است. او این گرایش و تمسک به اعتقادات یکپارچه مذهبی را در بین ایرانیان به همراه برتری تاریخ ملی ایران به معنی واقعی کلمه میهن‌پرستی می‌خواند در صورتی که در برابر آن ایرانیان فاقد حس میهن‌پرستی سیاسی قلمداد می‌کند و آن را با اتفاقات زمان ناصرالدین شاه و صدارت میرزا آقاخان نوری مستند می‌کند.
در زمان حمله انگلیس‌ها به جنوب بر سر مساله هرات، صدراعظم و شاه بر آن می‌شوند تا روحانیون را به صدور فتوای جهاد و ترغیب و تشجیع مردم دعوت کنند اما با امتناع روحانیون از این امر مردم به دعوت حکومت در مسجد شاه جمع می‌شوند و واعظی بر منبر به سفارشاتی در مورد نماز می‌پردازد و نماز خواندن را از موجبات ثروتمند شدن قلمداد می‌کند.
گوبینو واکنش یکی از حاضران را به سخنان واعظ بدین‌گونه تشریح می‌کند: <تو که راز ثروتمند شدن را بدون انجام هیچ کاری به این خوبی بلدی پس چرا این همه دم از فقر می‌زنی؟> <۳ سال در آسیا، ص ۲۱۷) سپس در حالی که جمعیت همهمه‌کنان چیزهایی را با حالت تمسخر می‌گویند، واعظ ورود میرزا آقاخان را اعلا‌م می‌کند، با آمدن صدراعظم سکوت بر جمعیت مستولی می‌شود و میرزا آقاخان به منظور تحریک احساسات مذهبی مردم سخن می‌گوید وسپس متن اعلا‌میه جهاد خوانده می‌شود و روحانی دیگری مساله جهاد را تفسیر می‌کند، اما جمعیت پراکنده می‌شود. گوبینو این عکس‌العمل را نمودی از خلا‌ حس وطن‌پرستی سیاسی قلمداد می‌کند، در حالی که مردم تنگستان و چاه کوتاه در حرکتی خودجوش به مقابله با انگلیسی‌ها رفتند! با اندکی درنگ در موضع بی‌اعتنایی مردم می‌توان دریافت که سیاست‌های مذهبی حکومت قاجاریه - که همواره از نظر فقه سیاسی شیعه حکومتی غاصب تلقی می‌شدند - کاملا‌ ناکارآمد به نظر می‌رسد.
برگزاری مراسم تعزیه با تدارکات هر چه بیشتر و مراسمی که طی آن ناصرالدین شاه شمایل حضرت علی(ع) را با حضور روحانیون به گردن خود آویخت و سلب برخی از حقوق مذهبی روحانیون و پرداخت پول به آنها برای جلب نظر و... گویای روشنی است از اینکه مردم به دستورات حکومتی عکس‌العملی منفعلا‌نه و حتی تمسخرآمیز نشان دهند و همچنین عدم حضور روحانیون خوشنام و مردمی در ارتباط با حکومت نیز ظاهر شدن روحانیون منفعت‌طلب را در اینگونه جریانات در پی داشته است.
دنباله بررسی گوبینو از حس میهن‌پرستی در بین مردم ایران بدین نقطه می‌رسد که: <سلطنت‌ها، فتوحات و تسخیر سرزمین‌ها به تدریج قدرتشان را از دست می‌دهند و از بین می‌روند و بی‌آنکه به شخصیت فردی ایرانی لطمه زده باشد. اگر بخشی از ایران را جدا کنند، سراسر آن را تجزیه کنند، نامش را تغییر دهند همچنان ایران خواهد ماند و لذا هرگز نخواهد مرد>(همان ص ۲۲۳) در خطوط بعد احساسات مردم ایران را نسبت به سرزمینشان به سنگ خارا تشبیه می‌کند: <در نظرم سنگ خارایی مجسم می‌شود که امواج به ژرفی‌ها غلتانیده ولی تحولا‌ت کره زمین آن را به خشکی کشانده و رودخانه عظیمی آن را با این سو وآن سو رانده و اکنون فرتوت و ساییده و آسیب‌دیده، اما هنوز همان تخت سنگ خارا است...> (۲۲۳ و ۴)
در بخش دیگر به طرزی برجسته برای نزدیک کردن احساسات مذهبی مردم ایران به فرانسویان روایتی را نقل می‌کند که در آن چهره نجات‌بخش یک فرانسوی در زمان پادشاه ژان - که به گفته مترجم اثر معلوم نیست کدام ژان؟ - در دربار یزید آن هم در زمانی که اسرای حادثه کربلا‌ را نزد خلیفه می‌آورند به گونه‌ای ترسیم شده که او در برابر ظلم خلیفه نسبت به اسرا و رد درخواستش از سوی خلیفه برای در پیش گرفتن رفتاری تساهل‌آمیز، به اسلا‌م (مذهب شیعه) ایمان می‌آورد و در دم به شهادت می‌رسد! نقل این روایت ساختگی آن هم از سوی نویسنده و متفکری چون کنت دو گوبینو به خوبی تمایل ظریف او را به فرهنگ شیعه در ایران می‌نمایاند.
او این روایت را پس از توصیف مراسم تعزیه و مقایسه آن با شاهکارهای تراژدی فرانسه نگاشته و تعزیه را از این نوع شاهکارها بسیار تاثیرگذارتر خوانده است! و آن را تئاتری به سبک یونان قدیم می‌خواند. گوبینو در قسمتی از سفرنامه خود به زندگی امیرکبیر و اصلا‌حات او پرداخته و از دریچه نقادانه اقدامات او را در اصلا‌ح امور کشور به بررسی نشسته است. او ضمن اشاره به نظم حاکم شده و رهیافت‌ها و راهکارهای این اصلا‌حگر دوران ناصرالدین شاه آرمان‌های والا‌ی امیر را تا احیای گذشته کهن و درخشان ایران ارتقا می‌دهد و یک‌یک اصلا‌حات امیر را برمی‌شمرد؛ ساخت سربازخانه‌ها و کاروانسرا و پل و بازسازی تشکیلا‌ت پست، مساحی اراضی و ثبت املا‌ک ایجاد صنایع جدید، تاسیس مدرسه دارالفنون، جلوگیری از رشوه‌خواری و کسب مداخل و... گوبینو عاقبت تلخ امیر را با سختگیری‌های افراطی او علیه خویشان و دربار شاه گره می‌زند و اضطراب و پریشانی خاطر همسر امیر را در روز واقعه مرگش بدین‌گونه شرح می‌دهد: <از اقامتگاهش خارج شد... به سوی در خروجی رهسپار شد ولی در را قفل کرده بودند. این در بسیار نازک و از چوب بید بود که در مقابل مشت و لگدهای شاهزاده خانم تاب نیاورد و شکست...> او سپس تاثر خود را از حضور در اقامتگاه امیر در کاشان بدینسان نشان می‌دهد: <منظره این در شکسته قلب انسان را می‌فشرد، گویی این داستان غم‌انگیز به پایان نرسیده بود.>(ص ۱۸۶)
آمنه ابراهیمی
منبع : روزنامه اعتماد ملی