جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مدیریت درد تا واپسین لحظه ها


مدیریت درد تا واپسین لحظه ها
ما باید به کیفیت زندگی هم مانند طول زندگی توجه کنیم.
دیم سیسلی ساندرس که در ۲۲ جولای سال ۱۹۱۸ پا به عرصه وجود نهاد، بنیانگذار بیمارستان یا آسایشگاه های مدرن و پیشگام حرکتی جهانی برای مهیا کردن مراقبت های مشفقانه برای بیماران در حال مرگ است به عنوان یک پرستار و مددکار اجتماعی و پزشک، ساندرس روش های جدید مقابله و کنترل درد و روش های جامع نگهداری از بیماران رابه وجود آورد. این حرکت سبب توسعه و ایجاد تخصص جدیدی در پزشکی شد که منجر به استفاده از مسکن و آسایشگاه ها و بیمارستان های کنونی گردید.این زن پیشگام، در سال ،۱۹۶۷ اولین آسایشگاه و بیمارستان جدید را با نام سنت کریستوفر در حومه لندن افتتاح کرد. امروزه این آسایشگاه سالانه پذیرای چهار هزار مراجعه کننده و بیش از ۵۰ هزار پزشک و دانش پژوه از سراسر دنیا است.
خانواده ساندرس، خانواده ای مرفه اما ناشاد بودند. مادر او زنی بی محبت و بی توجه بود، اما ساندرس کسی نبود که به خاطر داشتن چنین مادری، احساس تأسف کند. او تحصیلات خود را در سال ۱۹۳۸ در دانشگاه آکسفورد آغاز کرد، اما با شروع جنگ جهانی دوم تغییر رشته داد و در رشته پرستاری تحصیلات خود را به پایان رساند. او همیشه می خواست بداند که چگونه می تواند به بهترین وجه به خدای خود خدمت کند و خیلی سریع در سال ۱۹۴۸ پاسخ خود را گرفت، زمانی که به عنوان مددکار با بیماری لهستانی به نام دیوید تاسما ملاقات کرد که به بیماری سرطان غیرقابل درمان مبتلا بود.
دیوید از ورشو گریخته بود و اکنون در لندن در حال مرگ بود. درد، تنهایی و دلتنگی های تاسما، تأثیر عمیقی روی ساندرس گذاشت.
در دو ماه آخر عمر دیوید، ساندرس بارها به ملاقات او رفت. گویی در این ملاقات ها به ساندرس الهام شد که انسان ها نه فقط به کنترل کننده درد نیازمندند، بلکه به مراقبت هم نیاز دارند. او اصطلاح (درد مطلق) را به کار برد و عنوان کرد (من دریافتم که انسان رو به موت دردهای جسمی، روحی، روانی و اجتماعی خاصی را حس می کند که باید درمان شود.)
تاسما هنگام مرگ ۵۰۰ پوند به ساندرس داد و درخواست کرد صرف بیماران نماید. در نتیجه صحبت های آن دو و هدیه پر از مهر تاسما، ساندرس رسالت خود را دریافت: سبک کردن آلام و دردهای انسان های رو به موت. او در مصاحبه ای با روزنامه دیلی تلگراف لندن گفت: نمی خواستم دنیا را تغییر دهم، می خواستم علاجی برای دردها بیابم. برای تکمیل رسالت خود، او داوطلب خدمت در بیمارستان و آسایشگاه سنت جوزف شد. این فرضیه که به این بیماران نمی توان کمک کرد، سبب شد که راهبه ها به روش های کنترل درد توجهی نکنند، اما ساندرس آموخته بود که قبل از شروع درد، مرفین را به بیمار تزریق کند و در واقع قبل از شروع درد اقدام کند. با این کار، او بعدها نظریه خود، مدیریت درد و درمان را ارائه داد. ساندرس به فکر این افتاد که به بیماران بر طبق برنامه آرامبخش بدهد.
دوستان جراحش به او نصیحت کردند که او نمی تواند خود را وقف برنامه مدیریت درد بیماران مشرف به مرگ کند، زیرا مردم به نظرات یک پرستار اهمیت نمی دهند.
به همین دلیل، در سن ۳۳ سالگی و در زمانی که تنها عده معدودی از زنان توانسته بودند پزشکی بخوانند، او تحصیلات خود را در رشته پزشکی آغاز نمود.
در سال ۱۹۵۷ او اولین پزشک زنی بود که تحصیلات آکادمیک خود را به پایان رساند و خود را وقف رسیدگی و مراقبت از بیماران بدحال کرد. هنگامی که هنوز در سنت جوزف کار می کرد با دومین وظیفه خود آشنا شد. او با بیماری به نام آنتونی میشنویتز آشنا شد. آنتونی به او پیشنهاد داد که بیمارستانی ویژه بیماران محتضر تأسیس کند و آن را به نام قدیس حامی مسافران سنت کریستوفر نامگذاری کند. ۱۰ سال طول کشید تا ساندرس توانست بیمارستان سنت کریستوفر، اولین بیمارستان مدرن دنیا را تأسیس کند.
او ۵۰ سال در این بیمارستان - آسایشگاه تلاش کرد تا آخرین دقایق عمر بیماران در حال مرگ، برای آنان و خانواده هایشان انسانی وتوأم باآرامش شود. بیمارستان سنت کریستوفر همانند بهشتی برای بیماران بود و ساندرس ثابت کرد که یک برنامه ریز برجسته، پزشک مدیر، تأمین کننده بودجه ، ناشر و نویسنده موفق است.او اعتقاد داشت که رویارویی با مرگ همان رویارویی با زندگی است که برای مواجهه با هر مرحله باید مرحله دیگر را شناخت. تلفیق مراقبت های کلینیکی و پژوهش و آموزش سبب شده بود که آن بیمارستان به محل امن و آسایش بیماران تبدیل شود.
در دهه ۶۰ سفرهای متعدد ساندرس به لس آنجلس، بوستون و نیویورک سبب تأسیس بیمارستان های متعدد شد. تشویق های ساندرس سبب شد که در سال ۱۹۷۱ فلورانس والد جنبش تأسیس بیمارستان را در آمریکا بنیان گذاری کند. در زمانی که بسیاری نظریه مرگ از روی ترحم را پذیرفته بودند، ساندرس نظر دیگری داشت.
او در فکر ایجاد تغییراتی در باب نوع مردن در سراسر دنیا بود. در سال ۲۰۰۵ ساندرس در سن ۸۷ سالگی در بیمارستان سنت کریستوفر چشم از جهان فرو بست. او توانست روشی را ارائه دهد که با وجود استفاده از داروی آرامبخش، ضمن کنترل درد، بیمار در شرف موت هوشیار باشد.
سیسلی ساندرس در طول زندگی اش با سخنرانی های متعدد و تألیف کتاب های مختلف، بنیاد ساندرس را تأسیس کرد تا مکانی برای تحقیق و تفحص درباره آرامبخش ها و مسکن های موقتی باشد. فلسفه این زن انگلیسی ساده بود، او همیشه به بیماران می گفت: شما برای من به دلیل بودنتان بسیار مهم هستید و تا آخرین دقایق عمرتان هم برایم اهمیت خواهید داشت.در حال حاضر بیش از ۳۲۰۰ بیمارستان در آمریکا از ۹۰۰ هزار بیمار مراقبت می کنند و ۸ هزار بیمارستان در بیش از ۱۰۰ کشور در سراسر دنیا فعالیت می کنند.
معصومه پیروز بخت
منبع : روزنامه ایران