سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

روابط آنکارا- تل آویو پایان ماه عسل


روابط آنکارا- تل آویو پایان ماه عسل
اتفاقی که در همایش حاشیه ای اجلاس داووس ۲۰۰۹ افتاد، روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی را وارد فاز تازه ای کرد.
دراین همایش (غزه؛ مدلی برای خاورمیانه) «رجب طیب اردوغان»- نخست وزیر ترکیه- برای نخستین بار به عنوان یک دیپلمات بلندپایه، رژیم صهیونیستی را مورد مواخذه ای جدی قرار داد.
لحن اردوغان خطاب به «شیمون پرز»- رئیس رژیم صهیونیستی- چنان محکم و درعین حال برای دوربین های تلویزیونی جهانی غیرمنتظره بود که پس لرزه های آن ماجرا همچنان پس از گذشت چند هفته ادامه دارد.
دراین اجلاس به جز اردوغان و پرز، سه عنصر دیگر هم حاضر بودند که هر کدام را می توان نماد و نماینده بخشی از دنیای معاصر دانست.
پرز نماینده تام و تمام رژیم صهیونیستی در مقام توجیه کشتارها و جنایت های آن بود، اردوغان نماینده معترضین و مخالفین جدی این جنایت ها، «عمروموسی» دبیرکل اتحادیه عرب- نماینده جامعه سیاسی و سران عرب، حاضرین در همایش به عنوان افکار عمومی بین المللی و مجری همایش- خبرنگار واشنگتن پست- به عنوان نماد رسانه ها و سازمان های بین المللی.
به جز اردوغان و پرز سه عنصر دیگر هم نقش خود را به خوبی ایفا کردند. عمروموسی سکوت کرد و نشست و هنگامی هم که به نحوه رفتارش اعتراض شد، ادعا کرد این گونه همایش ها فرصتی برای ارائه دیدگاه هاست و ما نباید آن را از دست بدهیم. مجری همایش که به نوعی داور میدان هم محسوب می شد به اردوغان اجازه صحبت نداد و حتی با روش های فیزیکی که هیچ جایگاهی در روابط بین الملل و سیاسی ندارد، سعی کرد مانع ادامه سخنان وی شود و البته تا حدی موفق هم بود چرا که اردوغان با اعتراض همایش را ترک کرد.
و اما حاضرین به عنوان نماینده افکار عمومی جهان به شکلی نمادین دو صحنه و دو پرده از یک نمایش را تجربه کردند.
در پرده اول پرز از مظلومیت اسرائیل، موشک های حماس و حق دفاع از خود گفت و حاضرین برای او و ادعاهایش کف زدند. این ادعاها و تشویق ها نماد همان بازی قدیمی بود؛ مظلوم نمایی صهیونیست ها و فریب افکار عمومی.
در پرده دوم حاضرین با حرف های تکان دهنده اردوغان روبرو شدند. اینکه وقتی پای کشتار باشد، اسرائیلی ها آن را خوب بلدند و نخست وزیرانی آنجا هستند که از ورود با تانک به مناطق فلسطینی مشعوف می شوند!
البته پرده دوم بازیگر دیگری هم داشت و آن مجری بود. کسی که اجازه نداد اردوغان همه حرف هایش را بزند و درحالی که باید حداقل بی طرف می بود، به طور آشکاری از پرز جانبداری کرد.
افکار عمومی پس از این پرده با واقعیتی تلخ روبرو شد. آنچه تا به حال به او گفته اند، او باور کرده و برایش کف زده است، دروغی بیش نبوده و واقعیت چیز دیگری است.
یک واقعیت تلخ دیگر هم خود را به تماشاگران صحنه تحمیل کرد. آنهایی که ادعای بی طرفی می کنند، به هیچ عنوان بی طرف نیستند.
پایان این همایش نمادین، آغاز ماجرایی دیگر بود؛ تنش و تیرگی روابط میان ترکیه و رژیم اشغالگر قدس. روزنامه صهیونیستی هاآرتص پس از اجلاس داووس نوشت ماه عسل روابط ترکیه و اسرائیل تمام شده است.
نگاهی گذرا به تاریخ روابط آشکار ترکیه و رژیم صهیونیستی نشان می دهد، این روزنامه به درستی این روابط را به «ماه عسل» تشبیه کرده است.
در ۲۸مارس ۱۹۴۹ یعنی کمتر از یک سال از تاسیس رژیم نامشروع اسرائیل، آنکارا آن را به رسمیت شناخت.
این واقعه برای صهیونیست ها بسیار مهم و حیاتی بود چرا که ترکیه اولین کشور مسلمانی بود که آنها را به رسمیت می شناخت. وسعت، جمعیت و موقعیت جغرافیایی و سیاسی ترکیه بر اهمیت این شناسایی می افزود.
اگر چه از همان ابتدا روابط پنهان آنکارا و تل آویو آغاز شد اما نخستین دیدار دو مقام بلندپایه آنها به سال ۸۵۹۱ بر می گردد. در این سال «دیویدبن گورین» نخست وزیر رژیم صهیونیستی با «اذبان مندرس» همتای ترک خود به صورت محرمانه دیدار کرد. بن گورین و مندرس در این دیدار روابط نظامی، اطلاعاتی و فرهنگی دوطرف را پایه ریزی کردند.
اوایل دهه هشتاد تل آویو و آنکارا روابط آشکار دیپلماتیک خود را به صورت نمادین آغاز کردند.
در سال ۹۸۹۱ لابی صهیونیست در آمریکا به نفع ترکیه وارد عمل شد. در حالی که عناصری در کنگره سعی داشتند کشتار ارامنه در جنگ جهانی را نسل کشی از سوی ترکیه معرفی کنند، این لابی مانع از این اقدام شد.
در این زمان روابط اقتصادی دوطرف هم رو به گسترش بود و به ۱۵۰ میلیون دلار در سال رسیده و ۷۰ درصد این مبلغ مربوط به واردات ترکیه از رژیم صهیونیستی بود.
در سال ۱۹۹۱ روابط دیپلماتیک دو طرف به سطح کامل یعنی تبادل سفیر رسید. یک سال بعد مسئولان ارشد دفاعی و توریسم ترکیه و رژیم صهیونیستی توافقنامه های مهمی را به امضاء رساندند که نقش مهمی در گسترش و تعمیق روابط آنها داشت. در همین سال «حیم هرزوگ» به عنوان نخستین رئیس رژیم صهیونیستی به اسلامبول سفر کرد تا از ترکیه به صورت غیررسمی دیدن کند.
سال ۳۹۹۱ شورای اقتصادی ترکیه- اسرائیل تشکیل شد و «شیمون پرز» که آن زمان وزیر خارجه بود به آنکارا رفت تا در مراسم خاکسپاری «تورگوت اوزال» رئیس جمهور ترکیه شرکت کند.
از ۱۳ تا ۱۵ نوامبر هم «حکمت ستین» به عنوان اولین وزیر خارجه ترکیه به تل آویو رفت و چند سند اقتصادی و آموزشی را با مقامات صهیونیستی به امضا رساند.
در همین سال دوطرف توافقات بسیار مهمی نیز در مورد مسائل جاسوسی و امنیتی امضاء کردند.
براساس این توافق، آنکارا و تل آویو همکاری گسترده ای را در مورد تهدیدات بالقوه متوجه دوطرف آغاز کردند. قسمتی از این توافق کار مشترک اطلاعاتی و امنیتی علیه سه کشور ایران، سوریه و عراق بود و قرار شد دوطرف یافته ها و اطلاعات خود را در این سه حوزه به اشتراک بگذارند.
سال ۱۹۹۴ اولین رئیس رژیم صهیونیستی به صورت رسمی به ترکیه سفر کرد. «ایزر وایزمن» در این سفر توافقنامه هایی هنری، فرهنگی، آموزشی، علمی و حتی ورزشی با مقامات ترک به امضا رساند.
همکاری های فرهنگی و هنری دوطرف در این برهه حاکی از عمق گسترش روابط دوطرف است. اینکه کشوری مانند ترکیه با آن پیشینه غنی فرهنگی و اسلامی با رژیمی مجعول و بی ریشه مانند اسرائیل روابط فرهنگی برقرار می سازد، جای تأمل بسیار دارد.
سال ۹۴ برای روابط دو طرف پربار بود. پرز برای دومین مرتبه به ترکیه سفر کرد. «تانسوچیلر» نخست وزیر ترکیه نیز در سفری رسمی به تل آویو رفت و توافقنامه تجارت آزاد میان دو طرف را امضاء کرد. این اولین سفر رسمی نخست وزیر ترکیه به رژیم صهیونیستی بود.
چیلر در آکادمی نوبل، جایزه صلح را به «پرز»، «اسحاق رابین» و «یاسرعرفات» داد و گفت وگوهای به اصطلاح صلح را میان طرفین آغاز کرد.
چند توافقنامه نظامی و اطلاعاتی هم به امضای دو طرف رسید. در این سال ۲۰۰هزار صهیونیست به عنوان توریست از ترکیه دیدن کردند.
چیلر یک سال بعد هم به تل آویو رفت اما این بار برای تشییع جنازه رابین!
«شیمون پرز» با ارسال نامه هایی برای سران کشورهای اروپایی ازآنها خواست آنکارا را هم در جمع خود بپذیرند.
اما ۲۴ دسامبر همین سال اولین شوک جدی نیز به روابط طرفین وارد شد. حزب اسلامی «رفاه» به رهبری «نجم الدین اربکان» در ترکیه به پیروزی رسید. آنچه صهیونیست ها را غافلگیر کرد این بود که یکی از شعارهای حزب رفاه قطع رابطه با اسرائیل بود. این موضوع آنها را با این واقعیت مواجه کرد که علی رغم روابط صمیمی شان با سران آنکارا، مردم مسلمان ترکیه به دنبال چیز دیگری هستند و مانند سیاستمداران خود فکر نمی کنند.
البته سیستم قدرت در ترکیه به نگرانی صهیونیست ها پایان داد. نظامیان در کودتایی آرام، اربکان را برکنار و حزب اسلامی او را منحل کردند.
در سال ۱۹۹۶ «سلیمان دمیرل»- رئیس جمهور ترکیه- به تل آویو سفر کرد. وایزمن هم چند ماه بعد به ترکیه سفر کرد.
در این سال هواپیماهای جنگی رژیم صهیونیستی به صورت آشکار امتیاز استفاده ازآسمان ترکیه را به دست آوردند.
قرارداد فروش موشک های هوا به زمین اسرائیل به ترکیه باارزش ۱۵۰میلیون دلار و ارتقاء ۵۴ هواپیمای جنگی «اف-۴» به ارزش ۶۳۲ میلیون دلار با صنایع هوایی رژیم صهیونیستی منعقد شد.
سال ۱۹۹۷ مردم شهر «سینکان»- در مجاورت آنکارا- در اعتراض به اقدامات تجاوزگرانه اسرائیل در شهر بیت المقدس دست به تظاهرات زدند. بلافاصله شهردار این شهر به جرم سازماندهی این اعتراض دستگیر شد.
طی این سال ها و سال های بعد، بیشترین روابط دو طرف مربوط به حوزه های نظامی بود و فرماندهان بلندپایه آنها سفرهای متعدد و دیدارهای بسیاری را به صورت آشکار و پنهان انجام دادند. سال ۱۹۹۸ ترکیه پروژه ارتقاء ۴۸ جنگنده «اف-۵» خود را به ارزش ۷۵ میلیون دلار به رژیم اسرائیل سپرد.
در همین سال ترکیه به همراه آمریکا و رژیم صهیونیستی، مانور مشترک «رلیانت مرمید» را برگزار کرد، نخست وزیر ترکیه «مسعود یلماز» از رژیم صهیونیستی دیدن کرد و وایزمن برای دومین بار راهی ترکیه شد. او سال ۹۹ سومین سفر خود به ترکیه را انجام داد.
در این سال «ایهودباراک»- نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی- هم از ترکیه دیدن کرد و «سلیمان دمیرل» نیز میهمان صهیونیست ها شد.
سال ۲۰۰۰ ترکیه و رژیم صهیونیستی در مورد صادرات ۵۰ میلیون مترمکعب آب از ترکیه به این رژیم توافق کردند.
درسال ۲۰۰۱ ترکیه سه مانور نظامی مشترک با این رژیم انجام داد.
درسال ۲۰۰۲ قرارداد صادرات آب تا یک میلیارد دلار به امضا رسید و رژیم صهیونیستی سیستم های الکترونیکی به ارزش ۱۱۰ میلیون دلار بر روی هلی کوپترهای جنگی ترکیه نصب کرد.
دراین سال حزب «عدالت و توسعه» در ترکیه به پیروزی رسید. سال ۲۰۰۳ «موشه کاتساو»- رئیس رژیم صهیونیستی- به آنکارا رفت.
در این سال سازمان ملل احداث دیوار حائل در مناطق فلسطینی را محکوم کرد. ترکیه از جمله کشورهایی بود که به این حکم رأی مثبت داد.
سال ۲۰۰۳ مبادلات اقتصادی دو طرف به یک میلیارد دلار و تعداد توریست های صهیونیستی که از ترکیه دیدن کردند به ۳۲۰ هزارتن رسید.
سال ۲۰۰۴ اردوغان شهادت «شیخ احمدیاسین» - بنیانگذار حماس- به دست صهیونیست ها را تروریسم خواند و جنایات اسراییل در منطقه غزه را نمونه بارز تروریسم دولتی قلمداد کرد.
شرکت ترکی «زورلو» برای ساخت سه نیروگاه تولید انرژی با رژیم صهیونیستی قراردادی ۸۰۰ میلیون دلاری امضا کرد.
«احمد قدی» - نخست وزیر فلسطین- به شکل رسمی به ترکیه سفر کرد و «عبدالله گل»- وزیر خارجه وقت- و اردوغان از وی استقبال گرمی کردند.
سال ۲۰۰۵ اردوغان به بیت المقدس رفت و با مقامات رژیم صهیونیستی و فلسطینی دیدار و گفت وگو کرد.
درسال ۲۰۰۶ حماس در انتخابات فلسطین به پیروزی رسید. درحالی که جامعه بین الملل و حتی اغلب کشورهای اسلامی نمی خواستند این مسئله را بپذیرند، ترکیه میزبان «خالد مشعل»- رئیس دفتر سیاسی- حماس شد. این موضوع با اعتراض شدید رژیم صهیونیستی مواجه شد.
دراین سال عبدالله گل به سرزمین های اشغالی سفر کرد و با فلسطینی ها و صهیونیست ها دیدار کرد.
اواخر سال ۲۰۰۷ آنکارا اعلام کرد درصدد میانجیگری میان رژیم صهیونیستی و سوریه است و گفت وگوهای غیرمستقیم دمشق و تل آویو به میزبانی آنکارا آغازشد.
البته سال ۲۰۰۵ نیز فاش شده بود که ترکیه چند دور میزبان مذاکرات مخفی و غیرمستقیم پاکستان و رژیم صهیونیستی نیز بوده است.
آنچه تاکنون مرور شد بخشی از روابط آشکار ترکیه و رژیم صهیونیستی طی دهه های اخیر بود و بدون شک روابط دو طرف گسترده تر و عمیق تر از آن چیزی است که درخبرها و گزارش های آشکار ذکر شده است.
حال با نگاهی به این تاریخچه بهتر می توان نتایج کشمکش اردوغان و پرز در داووس را تحلیل کرد.
حرکت اردوغان در داووس برای نخستین بار بازتاب دهنده واقعیت جامعه ترکیه در برابر مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی بود. مردم ترکیه در طول ۲۲ روز جنگ درغزه و حتی پس از آن بیشترین و عظیم ترین راهپیمایی ها را علیه این رژیم برپا کردند و نشان دادند تا چه میزان در مورد این موضوع آگاهی دارند.
آنان حتی علیه سفر «حسنی مبارک» -رئیس جمهور مصر- و «محمود عباس»- رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به کشورشان نیز تظاهرات کردند. این مسئله حاکی از بصیرت عمیق مردم ترکیه است چرا که آنان به خوبی می دانند اگر سازشکاری سران عرب و برخی عناصر فلسطینی نباشد، تل آویو نمی تواند اینچنین بی محابا دست به جنایت علیه مردم فلسطین بزند.
تاریخچه روابط دوطرف -ترکیه و رژیم صهیونیستی- به خوبی نشان می دهد این رابطه چنان عمیق و سازماندهی شده است که به سادگی از بین نخواهد رفت و نباید انتظار داشت به زودی تمام روابط اقتصادی، نظامی و سیاسی آنکارا با تل آویو قطع شود، اما بدون شک تداوم چنین روندی می تواند به قطعی روابط نیز منجر شود. البته زمان تحقق این امر به دو عامل مردم و دولت ترکیه بستگی دارد.
بدون شک تداوم و افزایش فشارهای مردمی به اشکال مختلف اعم از تظاهرات، تحریم کالاهای اسرائیلی و حتی حمله به منافع رژیم صهیونیستی در خاکشان می تواند در تسریع این روند موثر باشد. در مقابل تل آویو از همان آغاز اقدامات تهدیدآمیز خود علیه آنکارا را آغاز کرده است. این رژیم که روزی به نفع ترکیه در آمریکا لابی گری می کرد این بار لابی خود را برای به رسمیت شناخته شدن نسل کشی ارامنه به کار انداخته است.
گروه دوستی پارلمانی ترکیه و اسرائیل منحل شده و پیش بینی می شود تعداد توریست های صهیونیستی در ترکیه به شکل قابل توجهی کاهش یابد. چند روز پیش نیز یک فرمانده نظامی رژیم صهیونیستی با اظهارات خود عمق عصبانیت تل آویو را به نمایش گذاشت.
ژنرال آوی میزراهی در جمع خبرنگاران بااشاره به سخنان اردوغان که گفته بود شما آدم کشی را خوب بلد هستید، گفت که اردوغان در آینه نگاهی کند. ارامنه را قتل عام کردند و امروز همان کار را با کردها می کنند و قبرس را اشغال کرده اند.
این ادعاها با واکنش سخت ترکیه مواجه شد. سفیر رژیم صهیونیستی احضار و به شدت مواخذه شد و حتی ارتش ترکیه که دوستی نزدیکی با ارتش صهیونیستی دارد نیز مجبور به واکنش شد.
اینک مردم مسلمان ترکیه اردوغان را قهرمان می دانند و از دولت وی انتظارات بیشتری دارند.
بدون شک رژیم صهیونیستی سعی می کند دردسرهایی را برای آنکارا بیافریند اما تمام این تلاش ها برای آن است که ترکیه را بار دیگر در کنار خود ببیند چرا که از دست دادن آنکارا برای تل آویو بسیار گران تمام خواهد شد.
از این منظر درک تبلیغات گسترده علیه اردوغان و جداکردن ماجرای داووس از بحث روابط دوطرف آنچنان سخت نیست.
با توجه به شرایط کنونی می توان گفت نه تنها ماه عسل آنکارا و تل آویو تمام شده بلکه باید در انتظار جدایی آنها نیز بود.
محمد صرفی
منبع : روزنامه کیهان