جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تفاوت در ساختار خبر و گزارش


تفاوت در ساختار خبر و گزارش
زمانی که بارون معاون دبیر سرویس شهری روزنامه « واکو تریبیون هرالد» بود سعی کرد از عوامل و اهرم‌هایی برای تغییر فاکتور زمان در گزارش‌هایش بهره گیرد. دبیران سرویس‌های مختلف آن روزنامه تصمیم گرفتند که یک مطلب فیچری به نام «یک دقیقه در واکو» را بنویسند. و همه باید مطلب خود را در ساعت ۲ بعد از ظهر تحویل می‌دادند؛ در نتیجه به محل‌ها و حوزه‌های متفاوت خبری رفتند. بارون به جای رفتن به سراغ موضوعات روز پاراگراف‌هایی سه جمله‌ای درباره محاوره مردم در مکان‌هایی مثل فروشگاه‌ها و یا یادگیری شنا توسط دانشجویان یک دانشگاه در مجتمع ورزشی دانشگاه تولید و ارائه کرد. او سپس همه را در یک قالب و ساختار کلی جای داد و از فاکتور تغییر زمان بدرستی سود جست تا بتواند خواننده‌ها را مثلا از یک مراسم تشییع جنازه به یک کودکستان منتقل کند. خودش می‌گوید: «وقتی قرار است یک رویداد کوتاه را بنویسید، باید در هر دو سه پاراگراف یک بار خواننده را از این سو به آن سو ببرید تا داستان تان شگل گیرد.» در عین حال بارون معتقد است که داستان‌های طولانی‌تر باید حتما به قسمت‌هایی کاملا متفاوت و واحدهایی که هر یک راه مخصوص خود را می‌روند، تقسیم شوند.« وقتی داستان‌تان طولانی‌تر می‌شود، باید قسمت‌بندی آن را به خوبی رعایت کنید و برای هر قسمت یک توضیح با میان تیتر‌های جذاب داشته باشید». او به سیستم هرم وارونه نیز اعتقاد دارد. وی به عنوان فردی که سال‌های برای خبرگزاری U.P.I کار کرده است، می‌داند که باید مهم‌ترین قسمت‌های روادید مورد اشاره‌اش را در ۳ یا ۴ پاراگراف اول بگوید تا اگر بقیه حذف شد یا خواننده وقت نکرد بخواند، اصل مطلب و مهم‌ترین قسمت آن توسط خواننده جذب شده باشد. «من در مهم‌ترین قسمت‌ها یکی دو نقل قول را هم می‌آورم و سپس کل ماجرا را دور آن شرح می‌دهم». مطلب فیچر فرق می‌کنند و برای آن‌ها باید ساختار دیگری ریخت «‌در مطلب فیچری، ایده به ایده به هم پیوند می‌خورند، اما در مطالب خبری باید فاکت fact به fact پیش بروید و نمونه تازه ارائه کنید.» بارون نمونه‌ای را در این ارتباط عرضه می‌کند و به تشریح یک توفان مرگ‌بار در ایالت تگزاس آمریکا اشاره می‌کند. از آن‌جا که او دستی در کار ورزش دارد، به این فکر افتاد که تحقیق کند، آیا کسی از جمع ورزشکاران رشته فوتبال در آن توفان جان باخته است یا نه، او معتقد بود که چنین چیزی می‌تواند توجه زیادی را برانگیزد زیرا دیگران متوجه آن نشده بودند. او در این رابطه اسامی کشته شده‌های توفان را با لیست بازیکنان تیم فوتبال مقایسه کرد و دید شش نفر از آن‌ها جزو قربانیان هستند. بنابراین مطلب خودش را این‌طور شروع کرد: «تیم فوتبال مدرسه(جارل گوگارز) فصل جدید (۱۹۹۷) را در برابر (بروکویل ادی) در زمان از قبل تعیین شده، شروع خواهد کرد. کسی هم درخواست لغو این مسابقه را نداده است؛ هر چه باشد فوتبال مدارس چیزی است که روحیه‌ها را ارتقاء می‌بخشد، حتی اگر بخشی از یکی از تیم‌های حاضر در مسابقه اصلا وجود خارجی نداشته باشد، هدف بازمانده‌های توفان این است که همان کارهای قبلی را بطور منظم انجام دهند، و آن ارائه نمایش‌هایی موفق تحت رهبری تری برک است. برای آن‌ها مرگ شش فوتبالیست منطقه دلیلی برای توقف سایرین نیست.» بارون در مقام توضیح می‌افزاید: « قدم بعدی من این بود که درباره دو برادر که در توفان کشته شده بودند، توضیحاتی را ارائه کنم. آن‌ها به خیال این‌‌که توفان ابتدا به خانه‌های موقتی و تریلرهای مستقر در پشت ماشین‌ها آسیب می‌رساند از رفتن به محل اقامت خود چشم‌پوشی کردند و به خانه دوست خود رفتند حال آن‌که توفان خانه دوست‌شان را خراب کرد و خانه‌های چسبیده به ماشین‌ها سالم ماندند. اگر می‌خواستم با یک لید معمولی این قضیه را شرح بدهم هیچ فایده‌ای نداشت و اثر ضربتی نمی‌گذاشت. مثلا اگر می‌نوشتم که: دیروز شش بازیکن تیم فوتبال جارل در توفان کشته شدند که دو نفرشان از ترس آسیب رسیدن به تریلرها به خانه دوست‌شان پناه برده بودند، چیز ساده و هجوی می‌شد. در نتیجه قضیه را به چند قسمت تقسیم کردم و از هرکدام یک فکت آوردم و خواننده را قدم به قدم تا ته ماجرا بردم». ایرادی که بارون در ورزشی‌نویسان معمولی می‌بیند، این است که سطحی می‌نویسند و به گزارش صرف راضی‌اند. «گاهی پیش می‌آید که حتی گزارش آن‌ها هم گویا نیست و وقتی آن‌ها را کوتاه می‌کنم، معترض می‌شوند. البته سعی داشته‌ام که پایان گزارش را کوتاه نکنم. زیرا جای نتیجه‌گیری است و اگر از قسمت‌های وسط بزنید مشکل خاصی بوجود نمی‌آید».
منبع : فرهنگسرای رسانه