جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ارثیه مرگبار بوتو


ارثیه مرگبار بوتو
هنگامیکه در ماه می ۱۹۹۱ راجیو گاندی، نخست وزیر اسبق هند توسط یک بمب گذار انتحاری کشته شد، یک طغیان احساسات در سطح بین الملل پدید آمد. در روزهای اخیر هم دیدیم که یکی دیگر از فرزندان خلف و جذاب و تحصیلکرده غرب از یک خاندان سیاسی آسیای جنوب شرقی که در یک میتینگ انتخاباتی بسر می برد، به شکل تراژیکی ترور شد.
اما بهر شکل، مابین این دو مرگ تفاوت مهمی وجود دارد:
در حالیکه آقای گاندی بوسیله یک هندوی متعصب سری لانکایی و بدلیل سیاست هایش در تقابل با آنها ترور شد، خانم بوتو مشخصا قربانی گروههای اسلامی ستیزه جویی شد که خود او در زمان صدارتش در سال های دهه ی ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ اجازه داده بود تا نشو و نما پیدا کنند.
تحت نظارت خانم بوتو بود که آژانس اطلاعاتی پاکستان، سرویس های داخلی اطلاعاتی، برای اولین بار گروه طالبان را در افغانستان مستقر نمودند. همچنین ، در همان زمان بود که صدها تن از مبارزین جوان اسلامی از درون مدارس مذهبی عضوگیری شدند تا دسائس و توطئه های آژانس اطلاعاتی [پاکستان] در کشمیر هند را پیاده کنند. اکنون بنطر می رسد که برخی تروریست های متعصب ، درست مانند هیولاهای فرانکشتین ، به خود شخص و حکومتی که کمک کرده بود تا آنان بوجود آیند، حمله ور شده اند.
این درست است که عضوگیری از جهادیون قبل از اینکه خانم بوتو به نخست وزیری منصوب شود، آغاز شده بود و اینکه وقتی خانم بوتو به نخست وزیری رسید، به قدر کافی قوی نبود – یا با کفایت نبود- که کنترل کاملی بر سرویس های اطلاعاتی یا ارتش پاکستان اعمال نماید، اما اینهم ساده لوحانه است که باور کنیم که او هیچ نفوذی بر سیاست خارجی کشورش در قبال دو همسایه مهم اش، هند و افغانستان نداشته است.
دیگر هر کسی می داند که حکومت منحوس طالبان در افغاستان، چه از آب در آمد، چگونه وحشیانه زنها را هدف گرفته بودند و چگونه اجازه دادند تا القاعده در کمپ هایی در داخل افغانستان به آموزش بپردازد. اما مورد دیگر، آنچه که غالبا فراموش می شود، ارثیه دوره تصدی خانم بوتو در یک دوره طولانی مخاطره آمیز است : کشاندن کشمیر به درون بازی های جهادی.
در سال ۱۹۸۹، زمانیکه شورش در بخش هندِ مناطق مورد مناقشه برای اولین بار آغاز شد، این شورش یک قضییه غیر حرفه ای نوپا همراه با تفکرات سکولارانه مسلمانان کشمیر بود که دهکده به دهکده و با اسلحه های دست ساز – سلاح های گرم درست شده از میل فرمان درشکه گرفته تا چیزهای دیگر - اوج می گرفت. در سالهای اوایل دهه ی ۱۹۹۰، پاکستان هزاران نفر از افراد خشکه مقدس جهادی بسیار مبرز و تعلیم دیده و تا گردن مسلح را به مرزها گسیل داشت. برخی از آنان مانند عرب های مهاجر بنیادگرایی بودند که در همان زمان القاعده در پیشاور، در شمال غربی پاکستان در حال شکل دادن آنها بود.
تا سال ۱۹۹۳، در دور دوم صدارت خانم بوتو، عرب ها و افغان های جهادی ( و کارفرمایان سرویس های اطلاعاتی داخله ) اختیار و رهبری شورش های منطقه ای را در دست گرفته بودند. در این مرحله بود که رهبری سکولار جبهه آزادیبخش «جامو و کشمیر» در برابر گروههای بنیادگرای اسلامی مانند حزب المجاهدین شروع به عقب نشینی نمودند.
طی یک مصاحبه در سال ۱۹۹۴، از بی نظیر بوتو درباره سیاست هایش در قبال کشمیر و پتانسیل خطر رشد نقش مذهبیون متعصب در مناقشات جویا شدم. او جواب داد که:" هند تلاش می کند که بر سیاست های سرکوب گرانه اش در کشمیرسرپوش گذارد. هند قدرت دارد، اما قادر به اینکه مردم کشمیر را سرجای خود بنشاند نیست. ما حاضر به سکوت و همدستی با سرکوب نیستیم."
حمید گل، که در اولین دوره وزارت بوتو در راس آژانس اطلاعاتی پاکستان بود ، بیشتر آماده جوابگویی بود. او به من گفت:" مردم کشمیر به پا خاسته اند و اراده ملی پاکستان بر کمک به آزادی آنها قرار دارد. اگر جهادی ها پیشروی کنند و بر هند استیلا پیدا کرده و برای آرمان مشروعی، تلاش نمایند و ارتش آنها را در خاک خودشان به زانو درآورند، چرا ما نباید از آنها حمایت نمائیم؟"
البته مرگ بی نظیر بوتو یک فاجعه است، بخصوص که او امیدهای مجسم بسیاری از پاکستانی های آزادیخواه بود. اما برخلاف گزارشی که ما در هفته گذشته دیده ایم، او قابل قیاس با داوو آونگ سان سو کی [رهبر جبهه ملی دموکراسی میانمار-برمه] نیست. دولت خانم بوتو بوسیله سازمان عفو بین الملل و دیگر گروهها بدلیل استفاده از جوخه های مرگ ، پیشینیه وحشتناک مرگ زندانیان تحت بازداشت پلیس ، آدم ربایی و شکنجه وسیعا مورد انتقاد بود.
اما از جنبه حسن نیت و صداقت دمکراتیک اش : او زمانیکه در قدرت بود، هیچ شک و تردید نداشت که از اجتماعات احزاب سیاسی مخالف ممانعت بعمل آورد.
در داخل حزب خودش، او خود را رهبر همیشگی حزب تلقی کرده بود و تمامی تصمیمات را کنترل می کرد. او از اینکه برادرش مرتضی می خواست برای رهبری حزب در مقابل او عرض اندام کند، مخالفت کرد و زمانیکه مرتضی اصرار ورزید، این ظن قوی وجود دارد که او را در خارج خانه خانواده بوتو، در تله ای که برایش کار گذاشته بودند، بوسیله شلیک گلوله یک پلیس کشتند.
بی نظیر بوتو مطمئنا یک زن شجاع و آزاد فکر بود. اما سوگنامه هایی که او را بعنوان کسی که " مرد تا دمکراسی را حفظ کند"، تاریخ را تحریف می کنند. برعکس ، او یک مستبد بالفطره بود که کار ناچیزی برای حقوق بشر انجام داد، او یک سیاستمدار حسابگری بود که برای تبدیل شدن پاکستان به پایگاه عمده جهادیون جیره گیر، توطئه و تبانی می کرد و این در حالی بود که شورشی را که در کشمیر کوک کرد ، دو قدرت هسته ای را به آستانه یک جنگ کشانده بود.
نوشته: ویلیام دالریمپل
برگردان المیرا مرادی
نیویورک تایمز
گرفته از دنیای ما
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه