پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اسپارتی


اسپارتی
● کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس: دیوید ممت. بازیگران: ول کیلمر، ویلیام میسی، درک لوک، اِد اونیل. کریستن بل. مدت: ۱۰۶ دقیقه.
این فیلم هم در روال دیگر فیلم‌های ممت است، فیلمی موجز و ماهرانه که حس می‌کنید او موقع نوشیدن قهوه‌اش به فکر ساختن آن افتاده. گرچه این فیلم جاسوسی مهیج، بهتر از فیلم قبلی ممت است، ولی به پای فیلم‌های ماقبل او نمی‌رسد. فیلم‌های هوشمندانه‌ای از قبیل خانه ورق‌ها و یا زندانی اسپانیائی و پسر وینسلو که وی با نکته‌سنجی دربارهٔ فیلم‌سازان، و یا هنرمندان و وکلا ساخته‌ است. اگر به خاطر حضور کیلمر نبود ـ که اینجا با بازی مهار شده‌تری، بار سنگین فیلم را بر دوش دارد ـ این فیلم می‌توانست تجربه‌ای کاملاً متفاوت در کارنامهٔ او باشد.
محور داستان، رابرت اسکات (کیلمر) نظامی خسته از زندگی است که به خدمت نیروی ویژه‌ای متشکل از مشاوران رئیس‌جمهور، سرویس امنیتی، اف‌بی‌آی و سیا، در آمده. دختر رئیس‌جمهور، لورا (بل) دزدیده می‌شود و اسکات و دستیارش کرتیس (لوک) مأمور پیدا کردن و نجات لورا، دستور توقف ناگهانی عملیات را دریافت می‌کنند، زیرا نجات لورا، دستور توقف ناگهانی عملیات را دریافت می‌کنند، زیرا وسایل ارتباط‌جمعی اعلام کرده‌اند که در یک حادثهٔ قایقرانی به همراه استادش در دانشگاه، مرده است. آنها پی‌ می‌برند که این گزارش، ساختگی است و کرتیس بی‌تجربه، از اسکات می‌خواهد که آنها، خود تحقیقات را به‌طور غیررسمی ادامه دهند. نتیجهٔ این تحقیقات، با وجود اشکال‌تراشی‌هائی که به دلایل سیاسی صورت می‌گیرد، آنچنان تکان‌دهنده است که کاخ سفید را نیز می‌لرزاند. فیلم‌نامه سرشار از توطئه ممت، ساختار خوبی دارد و با دقت پرورانده شده، گرچه فاقد دیالوگ‌های محشری است که ممت استاد آن است. غیر از کیلمر، شاهد بازی گیرائی هم از لوک جوان هستیم و میسی هم به‌عنوان بازیگر همیشگی این کارگردان تأثیرگذار است. شاید به‌دلیل نتیجه‌گیری زهدفروشانه‌اش، این فیلم، مدت طولانی در یادها باقی نماند ولی به هر حال، با وجود کیملر که کاملاً در نقش جا افتاده، یک سر و گردن بالاتر از فیلم‌های مشابه قرار می‌گیرد.
منبع : مجله دنیای تصویر