چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

حمله به غزه، هدف نابودی نخستین دولت اخوان المسلمین


حمله به غزه، هدف نابودی نخستین دولت اخوان المسلمین
دولت قانونی حماس که برآمده از اراده مردم فلسطین در انتخاباتی آزاد است و مردم مقتدر غزه که مقاومت و حماس را آزادانه انتخاب کرده اند (جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا که ناظر انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین بود، این انتخابات را علی رغم اینکه در میان مردمی تحت اشغال برگزار شد، آزادانه ترین انتخابات و بدون تقلب دانست. ۲۲ روز است مقتدرانه در برابر حملات همه جانبه و بی رحمانه ی زمینی، دریایی و هوایی ارتش صهیونیستی ایستادگی می کنند و تاکنون اجازه نداده اند اسرائیل به اهداف خود از این حملات دست یابدو جدایی از اینکه نتیجه این جنگ که به واقع کشتاری سازمان یافته است، چه خواهد بود و اینکه در نهایت پیروز این نبرد یکطرفه چه کسی خواهد بود، این نوشتار بر آن است مخاطبان را به موضوعی توجه دهد که شاید کسی تاکنون نخواسته این موضوع مطرح شود، علی رغم آنکه تردیدی نیست برخی کشورهای عربی منطقه که با اسرائیل در تهاجم به غزه همکاری دارند، این موضوع را لحاظ داشته اند.
در این نوشتار کوشیده می شود در چند بند مسأله برای مخاطبان تحلیل و مطرح شود:
۱) باریکه غزه، خاستگاه جنبش حماس است. غزه تا پیش از اشغال از سوی رژیم صهیونیستی، توسط حکومت مصر اداره می شد و به عنوان بخشی از خاک این کشور محسوب می شد. اما در سال ۱۹۶۷ غزه اشغال و از مصر جدا شد. البته به نظر می رسد دولت وقت مصر نیز چندان تمایلی به حفظ این باریکه نداشت زیرا:
الف) غزه به واقع از یک طرف پذیرای انبوهی از آوارگان فلسطینی بود و مهمترین مطالبه آنها بازگشت به خانه و کاشانه خود و تشکیل دولتی فلسطینی در سراسر فلسطین اشغالی شده بودند و در تمام ۱۹ سال آوارگی خود از ۱۹۴۸ برآن تأکید داشته اند.
ب) ساکنان غیر آواره در این باریکه نیز بیش از آنکه خود را مصری بدانند، به واقع فلسطینی بودند و همه علائق آنان با ملت دربند و آواره فلسطین و سرزمین اشغال شده فلسطین همراه بود و سرزمین های اشغالی ۱۹۴۸را بخش جدا شده از خود به عنوان سرزمین فلسطینی می دانستند.
ج) علقه های ناسیونالیسم عربی در مردم غزه به شدت وجود داشت، حتی شدیدتر از مصریان. دولت مصر که خود زمانی منادی ناسیونالیسم عربی بود، باتوجه به تحولات به وجود آمده و شرایط موجود آن زمان، این جریان را برای بقای خود خطرناک می دانست.
د) باتوجه به آرمان های جریان اسلامی اخوان المسلمین، مردم غزه گرایش زیادی به اخوان المسلمین پیدا کرده بودند و اخوان المسلمین مصر نیز به باریکه غزه به عنوان یکی از قدرتمندترین پایگاه خود نگاه می کرد. دولت مصر از قدرت روز افزون اخوان المسلمین احساس خطر می کرد و کاهش قدرت این جریان اسلام خواه برای دولت مصر بسیار حیاتی بود و با قبول جدایی غزه از مصر به واقع دولت وقت یکی از قدرتمندترین پایگاه اخوان المسلمین را از آن جدا کرد. بنابراین همانگونه که غزه خاستگاه حماس بود، جنبش حماس نیز به گونه ای ادامه شخصیت اخوان المسلمین به شمار می رود که برپایه اندیشه های این جریان شکل گرفته است و رگه های جریان اخوان المسلمین جریان حماس بیش از هرچیز دیگر در این جنبش دیده می شود.
۲) اخوان المسلمین جریانی است که با الهام از آموزه های سیدجمال الدین و شیخ محمد عبده شکل گرفته است. سیدجمال الدین و شاگرد و یار و یاور وی شیخ محمد عبده که همه مشکلات جهان اسلام و عقب ماندگی آن را ناشی از سلطه قدرت های زیادی خواه اروپایی و وابستگی دولت های اسلامی به آنها همچنین خودباختگی ملت های اسلامی در برابر دستاوردهای علمی غرب می دانستند، معتقد بودند زمانی ملت های منطقه به توسعه دست خواهند یافت که از سلطه اروپا خارج شوند، بنابراین ملل منطقه پیوسته باید دو چیز را مد نظر قرار دهند؛ وحدت ملت¬های مسلمانان برگرفته از آموزه های قرآن به عنوان امت واحده همچنین مبارزه علیه کشورهای سلطه طلب می دانستند هرچند هر دو نفر، معرفی تفکر جهانی اسلام برای غرب را نیز بسیار حائز اهمیت می دانستند و در کنار آن فراگیری علوم و فنون اروپایی را بدون تسلیم شدن در برابر فریبندگی های غربی را تأکید می کنند. اخوان¬المسلمین به عنوان یک جنبش اسلامی مهم از این اندیشه بزرگ حرکت خود را آغاز کرد و بسیار سریع توانست در کل جهان اسلام ریشه بدواند و کشور مصر به عنوان خاستگاه این جریان همچنان مطرح است. اخوان المسلمین نه تنها در میان اهل سنت بلکه در میان شیعیان نیز به سرعت طرفداران خود را پیدا کرد، زیرا این جریان اختلافات مذهبی را مصنوع اروپا و آفت و مانع توسعه جهان اسلام می دانست و تلاش گسترده¬ای را برای دورماندن از این آفت در اهداف و رفتار به کار بست. هرچند بعدها تفکر استثماری غرب، جریان وهابیت و سلفی گری را در میان اهل سنت و بهائیگری را در میان شیعیان، به واقع برای مقابله با رشد روز افزون اخوان المسلمین در میان مسلمانان و ایجاد شکاف، تعریف و ایجاد کرد و زمینه های کسب قدرت و حکومت را برای آنها مهیا ساخت. البته وهابیت و سلفی گری توانست در برخی کشورها از جمله عربستان به حکومت دست پیدا کند. جریان بهائیگری در ایران توانست همسو با حکومت پهلوی رشد کرده و زمینه های رسیدن به حکومت در ایران به عنوان پایگاه شیعیان برای جریان بهاییگری تقریباً فراهم شده بود، اما انقلاب اسلامی ایران این جریان و استعمارگران را مأیوس ساخت.
۳) جریان اخوان المسلمین به سرعت و تقریباً در همه کشورهای اسلامی طرفدارانی پیدا کرد و این طرفداران توانستند اندیشه های مترقی اخوان المسلمین را با فرهنگ بومی و ملی خود هماهنگ سازند به گونه ای که اخوان المسلمین ترکیه، سوریه، اردن، لبنان و دیگر کشورها هم با اخوان المسلمین مصر و هم با همدیگر وجوه امتیاز زیادی داشته و دارند.
۴) جریان اخوان المسلمین در همه کشورهایی که حضور داشته و دارد پیوسته از سوی دولت¬ها با محدودیت های فراوانی روبرو بوده است و همه این دولت ها اخوان المسلمین را که بازگشت به اندیشه های ناب اسلام را در امر حکومتی دنبال می کردند، به عنوان خطری برای ادامه حکومت خود تلقی کرده و پیوسته کوشیده اند از نقش آفرینی اخوان در حوزه های سیاسی- اجتماعی جلوگیری کنند. این محدودیت ها موجب شده اخوانیها از آغاز درپی دست یافتن به پایگاهی قدرتمند در منطقه باشند.
۵) پیروزی حماس در انتخابات ۲۰۰۶ و تشکیل دولت مقاومت در بخشی از فلسطین (مناطق اشغالی ۱۹۶۷ یعنی غزه و کرانه باختری) را می توان نخستین دستآورد اخوان المسلمین در امر حکومتی دانست. تشکیل دولت حماس به واقع سرآغازی برای تحقق آرزوی دیرین اخوانی ها به ویژه در حوزه جهان عرب بود و بی تردید تثبیت این دولت در صحنه منطقه، موجب می شود که اخوانی ها با قدرت بیشتری مطالبات خود را از دولت های منطقه طلب کنند. زیرا آنگونه که گفته شد از آنجا که حماس ادامه شخصیت اخوان المسلمین مصر است، قدرت یابی حماس در فلسطین به واقع بیشترین تأثیر را در مصر خواهد گذاشت. دولت مصر با توجه به این مسأله، از به قدرت رسیدن حماس، احساس خطر کرد و از همان آغاز کوشید با همکاری دیگر کشوهای عربی منطقه و اسرائیل، این قدرت نوپا را حذف کند.
۶) دولت های عربی منطقه به دلیل فقدان پایگاه مردمی و علم به اینکه ماندگاری آنها به واقع به دلیل وابستگی شان به قدرت های فرامنطقه ای و حرکت کردن همسو با سیاست های آن کشورها در منطقه است و از آنجا که اخوان السملیمن تقریباً در همه کشورهای منطقه طرفدارانی قدرتمند و زیاد دارد، دولت حماس را به واقع سرآغاز قدرت گیری مردمی در جهان عرب دانسته و برای نابودی آن با مصر و اسرائیل همداستان شده اند.
۷) متأسفانه اخوان المسلمین چه در مصر و چه در دیگر کشورها اهمیت تشکیل دولت حماس را ظاهراً به خوبی درک نکرده اند و حمایتی درخور باتوجه به خطری که حماس و به واقع دولت نوپای اخوان المسلمین را تهدید می کند، از آن نکرده اند و اکنون حماس محاصره در غزه به تنهایی صیانت از این دستآورد را عهده دار شده است. حال آنکه شایسته است اخوان المسلمین که از نفوذ زیادی در توده های مردم مصر برخوردار است، همت همه جانبه را به کار گیرد و از فرزند مشروع خود حمایت کند و همانگونه که فرزندش از مرگ و قدرت قاهره غالب(اسرائیل) نمی هراسد، از اعمال خشونت دولت غیر مردمی و حقیقتاً آمریکایی - اسراییلی مصر ترسی به خود راه ندهد و با فراخوان عظیم مردمی و حمله به رفح- حتی با تقدیم شهدای فراوان- حماس را حمایت کند ، زیرا از این فرصت تاریخی شاید دیگر هرگز بدست نیاید. هرچند به نظر می رسد اخوانی ها در دیگر کشورها هم از این امر مستثنی نیستند.
۸) شاید برخی، قدرت یابی دولت اسلام خواه در ترکیه را به عنوان نخستین دولت اخوان المسلمین لحاظ نمایند. اما باید گفت دولت اسلام خواه ترکیه تحت سیطره نظامیان ترکیه قدرت چندانی برای پیگیری آرمان اخوان المسلمین ندارد و علاوه برآن، این دولت پیمان های گسترده ای با اسرائیل و آمریکا در حوزه های مختلف منعقد کرده که با آرمان اخوان المسلمین همسو نیست و موجب بسط سلطه غرب و اسرائیل بر منطقه شده و می شود. حال آنکه حماس در همه ابعاد در راستای اخوان المسلمین حرکت کرده و می کند.
۹) شاید برخی می کوشند تشکیل جمهوری اسلامی در ایران را نتیجه ای جدا از جریان اخوان المسلمین مطرح سازند. اما نگارنده معتقد است که اندیشه های اخوان المسلمین همسو با ایران است که پیوسته منادی این آرمان ها بوده است :
۱) وحدت اسلامی
۲) مبارزه با سلطه گری های قدرت های غربی
۳) دستیابی به فناوری روز دنیا و درخدمت امت اسلام قرار دادن این دستاوردها
۴) حرکت در مسیر اقتدار به عنوان پایگاهی مقتدر و برای جهان اسلام
۵) پرهیز از حرکات تفرقه انگیز و برخورد هوشیارانه و با تسامح با این گونه حرکات، در عین توانایی بر برخورد مقتدرانه و .... اما از آنجا که این دولت در ایران غیر عرب و غیر سنی شکل گرفته دولتهای عربی با تکیه بر قومیت گرایی و سنی گرایی، در حوزه رسانه ای تلاش کرده اند از الگو شدن آن جلوگیری کنند. اما این سیاست ها درباره دولت حماس عرب و سنی کارگر نیست، پس حمله مستقیم به آن در دستور کار قرار گرفته است .
ابراهیم الوافد
روزنامه نگار مصری
منبع : خبرگزاری قدس ـ قدسنا