دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

چرا ثروتمندان هر روز ثروتمندتر و فقیران فقیرتر می‌شوند


همكاری اقتصاد دانان و فیزیكدانان در سالهای اخیر برای بهره‌گیری از یافته‌های فیزیكی در توصیف رفتار اقتصادی افراد و جوامع منجر به شناخت بهتری از قوانین حاكم بر سیستمهای اقتصادی شده است. از جمله دستاوردهای این شناخت تازه، یافتن توضیحی برای پدیدار توزیع غیر عادلانه ثروت در جوامع است. در طول تاریخ همه كسانی كه به عدالت اجتماعی علاقه مند بوده‌اند در این اندیشه بوده‌اند كه با یافتن شیوه‌هایی، شرایط را برای توزیع عادلانه‌تر امكانات در جوامع فراهم آورند، اما آمارها نشان می‌دهد كه به رغم تلاش خیرخواهان در جهان، توزیع نامتقارن و غیرعادلانه امكانات همچنان رو به گسترش است. در سال ‪ ۱۹۷۹‬شماری از محققان با بررسی در شرایط حاكم بر جامعه آمریكا به این نتیجه رسیدند كه در این جامعه، بر خلاف بسیاری دیگر از جوامع در آن افراد می‌توانند با فعالیت فردی به امكانات مالی بالا دست یابند بازهم اختلاف و فاصله طبقاتی بسیار زیاد است بطوریكه متوسط ثروت ‪ ۱‬درصد بالای جامعه ‪ ۳۳‬برابر متوسط ثروت ‪ ۲۰‬درصد پایین جامعه است. جالب آنكه زمانی كه در سال ‪ ۲۰۰۰‬همین آمارگیری مجددا تكرار شد آشكار گردید كه اختلاف میان ثروت این دو گروه از ‪ ۳۳‬درصد به ‪ ۸۸۵‬درصد افزایش یافته است. به عبارت دیگر ثروتمندان در این جامعه بر حجم ثروتشان به مقدار زیادی افزوده شده در حالیكه فقرا فقیر مانده‌اند. برخی از محققان در بررسی الگوهای فقر و ثروت در جوامع مختلف به این نتیجه رسیده‌اند كه این روند در بقیه جوامع نیز عینا تكرار می‌شود. در سال‌های اخیر فیزیكدانان كوشیده‌اند با بهره‌گیری از مدلهای فیزیكی رفتارهای اقتصادی افراد و جوامع را بررسی كنند.
به گفته سوداكار یارلاگادا از موسسه فیزیك هسته‌ای هند در كولكاتا محققانی كه در كنفرانس اقتصاد-فیزیك گرد هم می‌آیند علاقه‌مند به شناخت این نكته هستند كه تا چه اندازه تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌های اجتماعی در ظهور این نوع الگوهای توزیع ثروت دخالت دارد. به گفته رابین موریس استاد بازنشسته اقتصاد از كالج برك بك دانشگاه لندن مردم معمولا و بطور متوسط از درجه هوش و استعداد و انگیزه‌های كم و بیش یكسان برخوردارند و با این حال در عمل فاصله‌های میان آنان از حیث دسترسی به منابع ثروت بسیار زیاد است. در سال ‪ ۱۸۹۷‬یك مهندس پاریسی به نام ویلفردو پارتو نشان داد كه توزیع ثروت در اروپا از یك قانون توانی ساده تبعیت می‌كند. اقتصاد دانان بعدها دریافتند كه این قانون صرفا در مورد افراد بسیار ثروتمند صادق است و ضرورتا در خصوص توزیع ثروت در میان دیگر افراد اطلاع دقیقی بدست نمی‌دهد. ویكتور یاكوونكو و همكارانش از دانشگاه مریلند الگوی توزیع ثروت در میان آمریكاییان را ار سال ‪ ۱۹۸۳‬تا ‪ ۲۰۰۱‬مورد بررسی قرار دادند و نتیجه گرفتند كه در حالیكه فرمول پارتو در مورد ثروتمندترین طبقات كه ‪۳‬درصد جامعه را تشكیل می‌دهند صادق است، توزیع ثروت در مورد ‪۹۷‬درصد بقیه جامعه از قانون دیگری تبعیت می‌كند كه مشابه قانون تبادل انرژی در اتمهای درون یك گاز است. بر اساس این مدل درست همانگونه كه اتمهای گاز با یكدیگر انرژی مبادله می كنند و اصل بقای انرژی بر این فعل و انفعالات حاكم است، افراد در اجتماعات نیز با یكدیگر پول مبادله می‌كنند و اصل بقای پول نیز در اینجا نیز صادق است. پول از بین نمی‌رود بلكه نظیر انرژی بازتوزیع می‌شود. یاكوونكو دریافت كه كل درامد و سرمایه كسانی كه در ترازهای فقر قرار دارند تغییر چندانی نمی‌كند، درست نظیر انرژی اتمهایی كه در پائین ترتین ترازهای انرژی واقع هستند. در عوض ثروت كسانی كه در بالاترین ترازها واقعند در فاصله سالهای ‪۱۹۸۳‬ تا ‪ ، ۲۰۰۱‬تا پنج برابر افزایش یافته است. این تحقیقات و تحقیقات مشابه این ادعا را مطرح می‌سازد كه در همه جوامع دو نوع الگوی اقتصادی در جریان است.
یك الگو مختص افراد بسیار ثروتمند است كه بر اساس آن درامد این افراد دائما افزایش می‌یابد. الگوی دیگر مختص بقیه افراد است. در مورد این افراد، تغییر چندانی در اوضاع و احوال مادی پدید نمی‌آید.
البته از آنجا كه هم مدل اتمها و هم مدل فعالییتهای اقتصادی متكی به تحولات الله بختكی و تصادفی است، این احتمال وجود دارد كه بعضی از افراد ناگهان از فقر به ثروت زیاد دست یابند همانطور كه این احتمال وجود دارد كه برخی اتمها از پائین تراز انرژی به ترازهای بالا رانده شوند. اما برخی دیگر از محققان كه مدلهای دقیق تری را برای بررسی نحوه توزیع ثروت بسط داده‌اند با این نظر كه نمی‌توان برای تغییر موقعیت افراد فقیر كاری انجام داد موافق نیستند. به عنوان نمونه بكاس چكرباتی از موسسه فیزیك هسته‌ای هندوستان نشان داده كه اگر افراد شروع به پش انداز كنند و از ولخرجی و اسراف بپرهیزند شانس اینكه بتواند از چنبره فقر رها شوند بالا می‌رود. به اعتقاد برخی از اقتصاد دانان هرچند مدلهایی كه به وسیله فیزیكدانان برای فهم تحولات اقتصادی ارائه شد دربردارنده نكات در خورتوجهی است اما به علت آنكه هنوز انتزاعی هستند چندان برای آنكه جهت تدوین سیاستها مورد استفاده قرار گیرند آمادگی ندارند. در عوض فیزیكدانان بر این نكته تاكید دارند كه این مدلها می‌توانند راهنمای خوبی برای اقتصاد دانان باشند بخصوص كه بسیاری از نظریه‌هایی كه اقتصاد دانان پیشنهاد داده‌اند كمكی به مشكل توزیع عادلان ثروت نكرده است و سهل انگاری در این زمینه می‌تواند عوارض خطرناكی ببار آورد.
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید