چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

<کرباس> شما، <زربافت> مردم!


<کرباس> شما، <زربافت> مردم!
فــرامــوشــی از نـعـمــت‌هــای خــداونــد بـرای انسانهاست تا بخشی از غصه‌های آنها کاهش یابد. اما مبتلا‌ شدن سیاستمداران به فراموشی، این نعمت را به دردسری برای خودشان و مردم تبدیل می‌کند. ۱۱ سال پیش در چنین روزهایی، نخستین اخبار جدی در مورد انتخابات ریاست جمهوری به سطح رسانه‌ها کشیده شد. در آن زمان تنها یک روزنامه مواضع اصلا‌ح‌طلبان - جناح چپ - را منعکس می‌کرد و صدها تریبون و رسانه - از جمله تعداد زیادی از رسانه‌های وابسته به حکومت یا نزدیک به حاکمیت- مواضعی را منعکس می‌کردند که مربوط به رقبای اصلا‌ح طلبان بود. این رسانه‌ها تمام خوبی‌ها را به یک کاندیدا نسبت می‌دادند و در مقابل، تنها کاندیدای احتمالی اصلا‌ح‌طلبان و حامیان او، با انواع تهمت‌ها مواجه بودند. شاید بتوان عصاره دیدگاه حاکم بر بعضی رسانه‌ها را در سرمقاله‌ای یافت که یک عضو نسبتاً سرشناس جناح محافظه‌کار و سردبیر روزنامه‌ وابسته به آن جناح نوشت: <سر ّ اینکه حداکثر نیروی انقلا‌ب - اگر نگوئیم همه نیروهای انقلا‌بی - امروز پشت سر آقای نـاطـق نـوری ایستـاده‌انـد همیـن اسـت که معادله رقابت انتخاباتی، چالش‌ بین چند جناح فکری نیست، بلکه متأسفانه باید بگوئیم همه کفر، پشت کاندیدای خاص نه از روی حب به او بلکه از روی بغض به انقلا‌ب ایستاده‌اند.>
اما علیرغم همه این تبلیغات، ظاهرا تشخیص مردم چیز دیگری بود و اکثریت آنها کاری کردند کـه بـه قول نایب رئیس پرنفوذ مجلس هفتم، محافظه‌کاران را برای مدتی به اغما فرو برد.
در ادامه همین روند، نتایج انتخابات دوره اول شوراها و همچنین رای مردم در انتخابات مجلس ششم، محافظه‌کاران <خارج شده از اغما> را دچارنوعی <عدم اعتماد به نفس> کرد ولذا در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۰، با کاندیداهایی متفرق و بدون تابلوی رسمیوارد شدند. پس از آن نیز حضور در انتخابات شوراها با تابلویی متفاوت صورت گرفت و زمانی که یکی از سران جبهه اصلا‌حات، گروه <آبادگران> را تابلوی جدید محافظه‌کاران نامید، سرلیست آبادگران به شدت واکنش داد. در سومین مرحله نیز برای حضور در انتخابات مجلس هفتم، از تابلوی همیشگی محافظه‌کاران استفاده نشد. اما پس از انتخابات دوره دوم شورای شهر، همان کسانی که با رسم کاریکاتور اهانت‌آمیز به استقبال این انتخابات رفته بودند، پیروزی ۴، ۵ درصدی در آن انتخابات را نشانه اقبال مردم به اصولگرایان دانستند و گروهی که با نام جدید در انتخابات مجلس هفتم حضور یافته بودند، رای متوسط ۱۰ تا ۱۵ درصدی واجدان شرایط به اصلی‌ترین چهره‌های اصولگرایان را نشانه خروج از زیرآوار و حاصل اراده الهی برای عدم پیروزی اصلا‌ح‌طلبان نامیدند. پس از این دو انتخابات، ناگهان فضای <عدم اعتماد به نفس> جای خود را به امیدواری‌های فراوان - و بعضاً کاذب - داد. عده‌ای بدون کوچک‌ترین اشاره به عدم همراهی بیش از ۸۰ درصد واجدان شرایط با بسیاری از اصولگرایان راه یافته به مجلـس هفتـم، خـوشحـالی خود از عدم پیروزی اصلا‌ح‌طلبان را به بهانه‌های مختلف و با واژه‌های گوناگون ابراز کردند و از جمله خدا را سپاس گفتند که <دیگر گوش کردن به رادیوی مجلس، تن کسی را نمی‌لرزاند.> مواجهه اصولگرایان، با انتخابات ریاست جمهوری نهم نیز بسیار دیدنی و شنیدنی بود، به طوری کهخیلی زود فراموش کردند که کاندیدای اصلی آنها، کمتر از ۲ میلیون را‡ی آورده و منتخب مرحله دوم انـتـخــابــات، حـتــی یکبـار در جلسـات همـاهنگـی اصولگرایان برای انتخابات شرکت نکرده است. آنها به روی خود نیاوردند که را‡ی بسیاری از مردم به احمدی نژاد، بیش از آن که را‡ی به یک چهره وابسته به جبهه اصولگرایان باشد، را‡ی به کسی بود که با کنارگذاردن روش‌های رایج تـبلیغ و انتقادهای وسیع به مــدیــریــت‌هــای گــذشـتــه، عـمـلا‌ً رفـتـار بـسـیـاری از محافظه‌کاران و اصولگرایان را نیز زیر سوال می‌برد!
به هر حال مجموع این فراموش کاری‌ها باعث شده است که در ماهها و هفته‌های اخیر، ادعاهای مربوط به اقبال مردم نسبت به اصولگرایان و حمایت آنها از دولت نهم و مجلس هفتم فزونی یابد.
در این سوی ماجرا، اصلا‌ح‌طلبان - یا بخش قابل توجهی از آنها- فرصتی یافتند که به بازبینی رفتار گذشته خود بپردازند. آنها ضمن پافشاری بر اصلی‌ترین دیدگاهها و سیاست‌های خویش، در عین حال اعتراف کردند که برخی روش‌های ایشان برای رسیدن به هدف اشتباه بوده است. این اعتراف که با ارزیابی مردم از عملکرد نه چندان موفق سه سال گذشته دولت و مــجـلـــس اصـــولـگـــرا هـمـــزمـــان شـــد، بـسـیـــاری از استراتژیست‌های جناح اصولگرا را نسبت به سرنوشت آینده خود نگران ساخته است ولذا به نظر می‌رسد بار دیگر به روش‌هایی روی آورده‌اند که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ آن را آزمودند و جواب منفی گرفتند. نگرانی‌ها از احتمال پیروزی اصلا‌ح‌طلبان در انتخابات مجلس هشتم و متعاقب آن ریاست جمهوری دهم، تا جایی پیش رفته است که حتی برخی روش‌های تخریبی با گستردگی بیشتر نسبت به سال ۷۶ آغاز شده و هر روز بر شدت آن افزوده می‌شود.
به طوری که به جای استقبال از روش‌های اعتدال طلبانه اصلا‌ح‌طلبان، به مردم هشدار داده می شود که <اصلا‌ح‌طلبان میانه‌رو، بدتر از افراطی ها هستند> و یا <همه اصلا‌ح‌طلبان، سروته یک کرباسند>!
بـرای نـگارنده مشخص نیست کــــــه با توجه به نامگذاری سال ۸۶ بنــــــــام <اتحاد ملی و انسجام اسلا‌می> این گونـــــــــه سخنان، چه تناسبی با تبعیت از ولا‌یت فقیــــــــه دارد، اما کسانی که معتقدنـــــد <دولت و مجلس اصولگرایان، در سه سال اخیر گام‌های بلندی بــــــرای مردم برداشته‌اند> و نیز مدعیان اقبال روز افزون مردم به جبهـه اصولگرایی، از چه چیز نگران هستند که با هشدارهای اینچنینی به خیال خود می‌خواهند از نفوذ اصلا‌ح‌طلبان به مجلس جلوگیری کنند؟ کسانی که معتقدند سخنان رئیس جمهور اصولگرای ایران، موافقت ۷۷ درصدی مخاطبان امریکایی را به دنبال داشته است، قاعدتاً نباید نگران جذب مخاطبان ایرانی به طرف کسانی باشند که منتقد دولت نهم و مجلس هفتم هستند. البته اصولگرایان می‌توانند نسبت به سرنوشت انتخابات مجلس هشتم نگران باشند به شرط آن که بپذیرند که سه سال مدیریت اصولگرایان بر دو قوه مهم کشور، مردم را تشویق نموده است که بار دیگر به طرف اصلا‌ح‌طلبان روی بیاورند یا به عبارت بهتر <کسانی که از نظر برخی تریبون‌داران، کرباس تلقی می‌شوند به نظر اکثر مردم پارچه زربافت هستند و زربافت‌های اصولگرایان، برای مردم...>!
برخی حملا‌ت به اصلا‌ح‌طلبان، نشان می‌دهد که فعالیت‌های گسترده‌ تعدادی از رسانه‌ها و تریبون‌های پرخرج و با نفوذ برای <کرباس‌نمایی> و <زرنمایی> نیز نتیجه مطلوب را برای اصولگرایان به دنبال نداشته است. پس بهتر است به جای این تلا‌ش‌ها، طرحی نو در اندازند و با گذشتن از خیر انتخابات اسفند ۸۶ ،از حالا‌ خود را برای انتخابات مجلس نهم آماده کنند!
منبع : روزنامه آفتاب یزد