دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


تجلی دوباره بریان دی پالما در سینمایی «کوکب سیاه»


تجلی دوباره بریان دی پالما در سینمایی «کوکب سیاه»
«کوکب سیاه» ماجرای واقعی و حل نشده «الیزابت شورت» دختری است که در دهه ۱۹۴۰ به هالیوود آمده بود با این امید که بازیگر معروفی شود، ولی قتل بی رحمانه اش در سال ۱۹۴۷ بود که نامش را برسر زبان ها انداخت و او را معروف کرد و معروف به «کوکب سیاه» شد.
البته هیچ گاه این پرونده حل و قاتل هرگز شناسایی نشد (اشاره به ناامنی در آمریکا و در پی آن ناتوانی نیروهای امنیتی).
یک سال بعد از مرگ « الیزابت شورت» «جیمز الروی» نویسنده معروف کتاب های جنایی به دنیا آمد.
او در یازده سالگی کتابی درباره الیزابت شورت خواند که بسیار روی او تاثیر گذاشت.
او از همان زمان تصمیم گرفت که رمانی درباره این ماجرا بنویسد و سرانجام در سال ۱۹۸۷ یعنی در ۳۹ سالگی رمان «کوکب سیاه» را نوشت.
رمانی که در فهرست رمان های پرفروش قرار گرفت.
جیمز الروی یکی از نویسندگان جنایی معروف آمریکاست.
کتاب معروف دیگر او «پرونده محرمانه لس آنجلس» توسط «کریستین هنسان» در سال ۱۹۹۷ به فیلم درآمد.
جذابیت رمان «کوکب سیاه» برای برایان دی پالما به حدی بود که بعد از آن که «دیوید فینچر» (کارگردان زودیاک) از ساخت آن انصراف داد، دی پالما پروژه را در دست گرفت.
● برایان دی پالما و کارنامه هنری اش:
برایان دی پالما یک کارگردان متفاوت با نوع فیلم سازی خاص می باشد.
کارنامه او را به چهار گروه عمده می توان تقسیم کرد؛ فیلم های راز آمیز و تعلیق آفرین که شبیه به کارهای هیچکاک می باشد و در جاهایی از کارگردان بزرگ سینمای تعلیق (هیچکاک) نیز سبقت گرفته است.
فیلم های گنگستری و فیلم های کمدی به اضافه چند فیلم جنگی (در دره خدایان).
دی پالما قبل از« کوکب سیاه» براساس شخصیت های واقعی زیادی فیلم ساخته است، مثلا «خواهران»، «کری» ، «صورت زخمی»، « تسخیر ناپذیران» و «غیر قابل انتشار» از این دسته اند.
او برای هیچ گونه نوآوری و بدعتی در فیلم هایش تردید نمی کند و با توانایی مثال زدنی اش به مولفی در امر فیلم سازی بدل شده است.
چیدمان عناصر دنیای نوآور و مدرن در «کوکب سیاه» بی نقص و در حد کمال است.
هر چند ظاهرا انتخاب رنگ و پرهیز از فیلم برداری سیاه وسفید (کاری که فینچر برای این فیلم در نظر داشت و بعدها حتی خود او در زودیاک هم منصرف شد) می تواند چالشی بزرگ برای این گونه فیلم ها باشد.
ولی چند تجربه درخشان نشان داده که دیگر نباید نگران این روش و شگرد زمخت بود.
اما با تمام گفته ها دی پالما در این فیلم از تونالیته رنگی استفاده کرده است، به گونه ای سایه روشن و نه سیاه و سفید .
عناصر مدرنیته در این سینمایی رمز آلود بسیار زیادند؛ قتل، نیرنگ، کارگاه، دسیسه، رودست خوردن،زن فتنه گر، سیگار و سیگار و سیگار (عنصری که درصورت حذف «کوکب سیاه» ساخته نمی شد.)
در فیلم عناصر مختص سینمایی دی پالما نیز جای خود را دارند.
چهره های کلاسیک و معصومی که در پشتشان فریبی نهفته است، کلاه شاپوها و سایه های هولناک از دیگر مشخصه های این سینماگر نکته سنج است.
دنیای بیشتر فیلم های دی پالما دنیایی از تباهی و خون است.
حتی وقتی هسته اصلی ماجرا، داستانی معمولی و در حواشی زندگی روزمره باشد.
«کوکب سیاه» در سینمای معاصر از طرفی ریشه در بد بینی و یاس بشر تکنولوژی شده امروز دارند و از سویی دیگر بازسازی فضاهای گذشته می باشد.
دی پالما هم با این فیلم به خوبی توانسته یاد گذشته و سینمای سیاه و سفید قدیم را نگه دارد، به خصوص این که داستان فیلم هم در دهه چهل می گذرد، سایه روشن ها و کنتراست های شدید فیلم مخصوصا در بعضی از صحنه ها به خوبی فضای دلمرده و پرسوءظن را به بیننده منتقل می کند.
شهری که در فیلم تصور می شود، شهری آکنده از فساد و تهدید و خطر است که به خوبی ترس و نا امنی را القا می کند علاوه بر ناامنی موجود در فیلم شک، تردید و بی اعتمادی از عناصر حتمی این سینمایی رمزآلود می باشد.
«دی پالما» کارگردانی است که در فیلم هایش اولویت را به واقع گرایی نمی دهد، فیلم های او پیش از هر چیز نمایش گرایانه است تا واقع گرایانه.نمایشگری فیلم های او به کمک انواع تکنیک های سینمایی انجام می گیرد و هدف اصلی این تکنیک ها ایجاد تعلیق و هیجان است.
شاید علاقه و تاثیر گرفتن دی پالما ازآلفرد هیچکاک ریشه در همین مسئله دارد.
دی پالما «کوکب سیاه» هم مانند سایر فیلم هایش تکنیک های متنوعی به کار می گیرد.
مثلا « کوکب سیاه» سرشار است از حرکات دوربین و نماهای متفاوتی که ۱۸۰ درجه با هم متفاوت اند.
«کوکب سیاه» خطوط داستانی متعددی دارد.
همین مسئله باعث می شود که گاه فیلم از خط اصلی داستان، یعنی جریان قتل الیزابت شورت منحرف شود، که این عدم انسجام روایی به فیلم ضربه وارد کرده است.
مثلا مسئله فساد مالی «لی» و کشف این موضوع توسط «باکی» ربطی به موضوع اصلی فیلم ندارد و خود می تواند موضوع دیگری باشد.
در طول فیلم نماهایی سیاه و سفید از تست بازیگری الیزابت شورت (با بازی خوب «میاکرشز») را به طور متناوب می بینیم.
دختری که پس از عشق نافرجامش، آرزومندانه به دنبال زرق و برق های هالیوود راهی شده و در نهایت قربانی رویاهای سراب گونه و زیاده خواهی های خود می شود و در کعبه آرزوهایش (هالیوود) به درون منجلاب فساد و تباهی سقوط می کند، این نماهای سیاه وسفیدسیر تدریجی شکست آرزومندی او و در نهایت سقوطش را به خوبی به تصویر کشیده است.
«کوکب سیاه» از بنیان گذاران هالیوود و دنیای پرزرق و برق آن چهره ای منفی و فاسد را به تصویر می کشد.
اما در کوکب سیاه این افشاگری و گره گشایی به صورت کامل انجام نمی گیرد و کارگردان به علت مسائل حاشیه ای و منافع شخصی سعی در پنهان کاری و لفافه گویی دارد و از اصل قضیه طفره رفته است.
به گونه ای که به طور مستقیم و اشاره دار به مقصر بودن دست اندرکاران اصلی هالیوود اشاره نمی شود (به تعبیری دی پالما آبروداری کرده است) تا جایی که در پایان اتهام قتل متوجه دو نفر روان پریش (که یکی از آن ها از دست اندرکاران هالیوود) شده است.
بنابراین گره گشایی فیلم سردستی و ناشیانه به نظر می رسد.
در مجموع «کوکب سیاه» یک فیلم خوب و کامل است که البته با فیلم های شاخص دی پالما فاصله دارد.
دی پالما سال هاست که فیلم شاخصی نساخته که این معضل را بسیاری از کارگردانان در اواخر دوران کاری خود دارند، در چنین وضعیتی برخی از کارگردانان می توانند از این قالب بیرون بیایند و برخی نه.
اما «کوکب سیاه» تماشاگر را امیدوار می کند، چرا که به نظر می رسد دی پالما توانایی احیای مجدد را دارد.
این فیلم محصول ۲۰۰۶ می باشد و کاری مشترک از آمریکا و آلمان می باشد.
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید