دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

همکاری در خلال تمام دوران ها


همکاری در خلال تمام دوران ها
چند هفته پس از آن که نخست وزیری بریتانیای کبیر را بر عهده گرفتم به ایالات متحده رفتم تا بر دوستی تاریخی و منافع مشترکی که دو کشور را به هم پیوند می زند صحه بگذارم.ناظران بیرونی ممکن است به پیمان ها و اتحاد های بزرگ تنها از دریچه تنگ و تاریک قرن نوزدهمی نگاه کنند و آن را پیمان ها و توافق هایی قلمداد کنند که از سر نیاز ایجاد شده است.
با وجود این اعتقاد دارم دوستی دو کشور انگلیس و امریکا که در دو سوی اقیانوس اطلس قرار دارند ریشه در منافع بنیادی تر و ماندگارتر از منافع عادی و حتی تاریخ مشترک دو کشور دارد. ریشه آن بر ایده آل های مشترکی قرار گرفته که دو قرن است سرنوشت این دو کشور را به هم پیوند زده است.«وینستون چرچیل» همیشه در سخنانش از عبارت «میراث مشترک» بریتانیا و امریکا استفاده می کرد. مطمئناً چرچیل به چیزی بیش از تاریخ، مکان و نهادهایی می اندیشید که در تجربه تاریخی مشترک دو کشور وجود دارد. «میراث مشترکی» که چرچیل از آن سخن می راند باور مشترک به چیزی بود که از آن به عنوان «اصول بزرگ آزادی و حقوق بشر» یاد می کرد.
ارزش هایی که با ایده آزادی در بریتانیا آغاز شد و از لایحه حقوق قوانین عمومی انگلستان نشات گرفت به بهترین شکل در «اعلامیه استقلال امریکا» تجلی یافت.
این ارزش ها منجر به آن شد که رونالد ریگان رئیس جمهور فقید امریکا هر گاه از بریتانیا به امریکا می آید یا از امریکا به بریتانیا می رود را مانند سفر به وطن و سرزمین مادری بداند. دلیل آن هم دوستی دو کشور در رسیدن به مقصد براساس ارزش هایی است که تاکنون بر جا مانده است.در ملاقات با بوش رئیس جمهور امریکا از میراث مشترکی سخن گفتم که دلیل آن نه «تاریخ» مشترک بلکه «ارزش های مشترک» بود. ارزش هایی که روی سرنوشت مشترک بنا شده است. این ایده که تمام انسان ها با هم برابر هستند و اینکه تمام ادیان آزاد هستند تا باورهای خود را ابراز کنند فرهنگ و هنر از تکثر و تنوع استقبال کند، حکومت مسوولیت پذیر و پاسخگو باشد و اینکه باید برای همه اعم از مرد و زن فرصت وجود داشته باشد. همین ایده ها است که دو کشور را به هم پیوند می دهد و به ما نیرو می بخشد تا با هر چالشی رو به رو شویم.
از خطر تکثیر سلاح های هسته یی، فقر جهانی و تغییر در گرمایش زمین گرفته تا بزرگ ترین چالش جهان امروز یعنی مبارزه با تروریسم جهانی، همه دشمن ارزش های مشترک ما است.این شراکت به این دلیل بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد که اگر ما پایان قرن گذشته را به نبرد برای نجات ایده آزادی از تهدید افراطیون و تمامیت خواهان سپری کردیم، در این نسل ما در برابر تهدید های تروریسم از ایدئولوژی آزادی به دفاع خواهیم پرداخت.
از ۱۱ سپتامبر تاکنون گروه القاعده هزاران نفر را در ۱۹ کشور جهان قربانی کرده و مشخص است که برای باورهای دینی هیچ ارزش و احترامی قائل نیست. تنها در بریتانیا ۱۵ اقدام تروریستی صورت پذیرفته است. در گزارش هفته گذشته خود به پارلمان اشاره کردم که سرویس های امنیتی بریتانیا حدود ۳۰ نقشه تروریستی احتمالی را ردیابی کرده اند. از جمله طرح یک بمب گذاری انتحاری بود که جان حداقل ۲ هزار نفر را به خطر می انداخت.همه باید در تصمیم خود هوشیار باشیم تا بتوانیم از حملات و آسیب ها جلوگیری کنیم و تروریسم را شکست دهیم. همین ارزش های مشترک است که عامل موفقیت خواهد بود.
برای کسب این موفقیت باید تمام روش های دیپلماسی را بسیج کنیم، تمام ابزارهای هوشمندانه جاسوسی را به کار ببندیم، به ابزارهای قانونی و سیاستگذاری متوسل شویم و از توانایی نیروهای نظامی و امنیتی خود بهره بگیریم تا باعث انزوای تروریست ها شویم.بر این اساس تلاش های قرن بیست و یکمی نبردی است که به قدرت نظامی نیاز دارد و ما هم در افغانستان و هم در عراق در حال نبرد هستیم.باید این نکته را به خاطر داشته باشیم که در زمان جنگ سرد، جبهه متحد مقاومت در برابر کمونیسم را از طریق انبوهی از سلاح های متعارف و تلاش های فرهنگی دنبال می کرد و حجم استقرار این گونه سلاح ها به اندازه یی بود که روزولت از آن به عنوان «سلاح های دموکراسی» یاد کرد.بنابراین مانند همیشه راهی که پیش رو داریم حمایت از جوامعی است که در آن هویت های قوی و مستقل شکل گیرد تا در برابر افراطی های خشونت طلب که سعی دارند از جوانان کم سن و سال و آسیب پذیر سوءاستفاده کنند ایستادگی کند. باید در مقابل «روایت یک طرفه» تروریست ها بایستیم و ایدئولوژی آنان را با شکست روبه رو کنیم.چه در داخل و چه در خارج از کشور باید از جریان عادی و اصلی اجتماع، صداها و نظرات میانه رو و اصلاح طلبان حمایت و بر ارزش های مشترک موجود میان ادیان تاکید کنیم.
همان طور که برای مبارزه با تروریسم جهانی با هم متحد هستیم بنابراین در باورمان به جهانی سازی هم کاملاً معتقدیم و باید آن را یک فرصت ببینیم و نه تهدید. اطمینان دارم که با همکاری دو طرف می توانیم مجدداً از گفت وگوهای تجاری قطر شروع کرده و به نفع اقتصاد کل جهان فعالیت کنیم. خشم مشترک ما ضد بی عدالتی به این معنی است که نمی توان یک جا نشست و بحران انسانی در دارفور را نظاره گر بود و برای آن کاری انجام نداد. باید برای استقرار سربازان سازمان ملل و اتحادیه آفریقا و آتش بس فوری تلاش کرد و اگر نیاز بود به تبعیت از امریکا تحریم ضد آنان را لغو کرد. بله، شاید اقیانوس اطلس به لحاظ جغرافیایی بین ما فاصله انداخته اما هنوز پیوند های تاریخی و قدرت ایدئولوژی های ما باعث اتحاد دو کشور امریکا و انگلیس است. با تکیه بر چنین بنیانی بر معضلات زمان خود چیره خواهیم شد.
ترجمه؛ آرش فرحزاد
منبع؛ Washington post
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید