شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

تیم ملی و مسئله لژیونرها


تیم ملی و مسئله لژیونرها
اگر برخی نقل قول ها را مبنا بگذاریم، یک اختلاف سلیقه آشکار و نوعی درگیری پنهان بین سران فدراسیون فوتبال و علی دایی بر سر دعوت یا عدم فراخوانی لژیونرهای اروپایی به مسابقات بعدی تیم ملی به وجود آمده است. وقتی می گوییم فدراسیون منظورمان علی کفاشیان رئیس این نهاد است، وگرنه وقایع ماه های اخیر نشان می دهد نفراتی چون تاج، محمدی و شفق ، یا مسئله فوق جز شرح وظایف شان نیست و یا ترجیح می دهند در این گونه مناقشه ها دخالت نکنند. پس از این که دایی مجوز صعود از مرحله اول انتخابی جام جهانی را گرفت بیش از پیش به این باور رسید که می تواند در مرحله نهایی انتخابی هم چنین کند. فاکتورهایی در این ارتباط هست که سرمربی تیم ملی را در این زمینه مصرتر کرده است.این که از هر گروه دو تیم مستقیما بالا می روند و تیم های سوم گروه ها نیز بعدا در ستیز با یکدیگر و نماینده متوسط اقیانوسیه شانس مجردی برای سفر به آفریقای جنوبی می یابند این فرضیه، نه چندان نامقبول را به وجود آورده است که مرحله بعدی پیکارها اگر از مرحله قبلی آسان تر و خوش فرجام تر نباشد، سخت تر هم نخواهد بود. دایی چه قبل و چه بعد از اردوی اروپایی اخیر تیم ملی در اروپا که وی بر مثمرثمر بودن آن بسیار پای فشرده به این نکته اشاره کرد که با همین ترکیب جوان و بدون لژیونرها هم صعود خواهیم کرد اما درست در همان روزها کفاشیان در مصاحبه هایی در تهران که مشخص بود هدف اصلی آن پیام رسانی به دایی در خصوص لزوم دعوت لژیونرهای اروپایی به دیدارهای بعدی تیم ملی است. تاکید کرد که لژیونرها به تیم ملی فراخوان می شوند.
● یک طرف قضیه
از چند سال پیش نیز این فرضیه طرفدارانی داشته که لژیونرهای فوق آن طور که باید و چنان که از آنها انتظار می رود، در بازیهای تیم ملی می درخشند و انگیزه های لازم را ندارند، بنابراین اگر میدان به جوان ترهایی داده شود که برای رسیدن به درجه و مرتبه لژیونرها حاضر به هر گونه جان فشانی هستند، به نفع همگان تمام خواهد شد. اما این فقط یک سوی قضیه است زیرا عده ای هم معتقدند نوع و چگونگی استفاده از لژیونرها و نامداران نیز شرط است و گاهی حتی حضور ۲۰ دقیقه ای این بازیکنان به خاطر کلاس بالا و کارایی ویژه ای که دارند، می تواند باعث بهروزی تیم ملی شود و در برخی مسابقات خاص حتی به حضور ۹۰ دقیقه ای آنها در میدان نیاز است و این که تصور شود هر روز و در هر مسابقه و با استفاده از جوانترها و کنار گذاشتن لژیونرها می توان به هدف رسید، برداشتی اشتباه است و این قبیل بازیگران هستند که به خصوص حالا و با رسیدن روزهای سخت و اصلی انتخابی جام جهانی ۲۰۱۰ می توانند حوادث بزرگی را به سود کشورمان رقم بزنند.
● در معرض تردید
اما این که علی دایی هنر و توان استفاده مطلوب از آنها به شکلی که گفتیم، را داشته باشد در معرض تردید قرار دارد. تاکید مکرر و غیر ضروری او بر لزوم استفاده از جوانان نشانگر این است که او ابتدا ساکن و در اصل به موضوع فراخوانی افراد موفق گرایشی ندارد و ترجیح می دهد با نفرات داخلی کار کند. او حتی از لژیونرهای اماراتی نیز بیشتر روی مهره هایی مثل شجاعی تاکید داشته (که او نیز اخیرا به اروپا کوچ کرده است) و به طرز غیر قابل توجیهی از کنار نام های معدنچی و کاظمیان که از قضا تیم ملی به آنها نیاز مبرم دارد، گذشته است. مجموعه این مسائل و رویکردها این باور را به وجود آورده است که دایی کار کردن با بازیکنان مطیع و افرادی که احتمالا به زعم وی حرف گوش تر هستند ارجح می دارد و کسانی را که سر سخت اند و به خاطر شهرت، نام شان بر تیم ملی سنگینی می کند، نمی پسندد.
چون دایی رسما و به وضوح به این نکات اشاره نکرده، نمی توان روی این باورها پای فشرد و بارها دلیل عدم دعوت از مهدوی کیا و هاشمیان را مصدومیت آنان ذکر کرده اما از یک سو آسیب دیدگی های فوق اینک ترمیم و رفع شده است و بنابراین منعی در خصوص دعوت شان نیست و از طرف دیگر عملکرد فعلی دایی به عنوان ناقض اکثر حرف ها و کارهای او در گذشته، به اندازه کافی تردید برانگیز است.
● ضد و نقیض ها
دایی در آخرین سالهای بازیکنی اش در تیم ملی بارها از لزوم استفاده از باتجربه ترها گفت و ادامه حضور خود در میدان را نیز در سایه و پرتو همین فرضیه توجیه و توصیف می کرد و معتقد بود که در میدان های بزرگ باید از نامداران سود جست، زیرا به زعم وی جوانترها در آن جا جواب نخواهند داد و چطور حالا در مقام سرمربی تیم ملی یقینا خلاف این عمل می کند، مسئله ای است که احتمالا خود او هم نمی تواند جواب آن را بدهد و توضیحی را برای آن بیاورد. در چنین فضایی باید به کفاشیان حق داد که در آستانه فراخوانی ملی پوشان برای مرحله نهایی انتخابی جام جهانی از دعوت لژیونرها می گوید. شاید تصور شود که جملات رئیس فدراسیون، دایی را در برابر یک الزام کاری انجام شده قرار می دهد و وی را ناگزیر به دعوت از نفرات مورد بحث خواهد کرد. اما اینک که پیکارهای جهانی غرب آسیا در تهران از راه رسیده و دایی با همان نفرات ماه های اخیر پای به این مسابقات گذاشته و لژیونرهای اروپایی همچنان در محاق هستند، تشخیص پایان کار و دعوت یا عدم فراخوانی لژیونرهای مورد بحث سخت می نماید.
● یک یاغی؟!
با این حال این یک فرض بسیار محتمل است که دایی بعد از اتمام مسابقات غرب آسیا که با اکتفا به نکونام و شجاعی و از جمع لژیونرهای اروپایی و رویکرد به یکی دو چهره مقیم امارات در عمل به سیاست های خود ادامه بدهد و سران فدراسیون نیز نظر به تنگ بودن وقت مجبور به تمکین و بهتر بگوییم تحمل وی شوند! مسئله علی کریمی را باید از همه نفرات دیگر دشوارتر و لاینحل تر دانست زیرا اگر سرمربی صاحب این فرضیه و تصور کلی باشد که کنار آمدن با نام های بزرگ مثل هاشمیان و مهدوی کیا سخت است کریمی در دفتر محاسبات و نگاه وی به خاطر اظهارات و مصاحبه های چندی پیش اش لابد تبدیل به یک یاغی شده و جالب تر این که در حالی که سران فدراسیون که پیکان انتقادات کریمی متوجه آنان بود از حق شان گذشته و دعوت مجدد وی را بلامانع دانسته اند، دایی از حق دیگران نمی گذرد(!) و حتی توصیه های سران درجه اول کشور نیز در این ارتباط مورد توجهی بایسته قرار نگرفته است .با توجه به جدول رقابت های پیش رو همان طور که قبلا گفتیم تیم ملی می تواند به رغم همگروه شدن با امثال عربستان و کره جنوبی روی صعودش حساب کند و در آن صورت دایی حتما از دلایل حقانیت خود و صحت تصمیمش خواهد گفت اما اگر هم چنین شود، توجیهی بر کار فوق نخواهد بود. چون تیم ملی محل جولان ایده های شخصی نیست و فقط جای بهترین ها است و از طرف دیگر هیچ تیم و کشوری نباید از بخشی از نیروهای در دسترس چشم بپوشد و به دلایلی نه چندان محکم آنها را کنار بگذارد و حتی در غیاب آنان توفیق و صعود مورد نظر حاصل آید ، باز توجیهی بر رویکرد فوق نخواهد بود.
وحید رسولی
منبع : روزنامه جوان