جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
فاطمه زهرا علیهاالسلام سرّ لیلهٔالقدر
در این نوشتار، سعی بر آن است نسبت و تعامل باطن و حقیقت وجود فاطمه زهرا علیهاالسلام با حقیقت وجود و باطن «لیلهٔ القدر» مقایسه شود و در محورهای «تعیّن و تعیین اصل وجود» و «هندسه خلقت و شریعت»، بر ویژگیهای اشتراكی و مشابهتهای این دو آفریده عظیم تأكید گردد. در این مقاله، منزلت سه عالم «سرشت»، «سرنوشت» و «شخصیت حضرت فاطمه علیهاالسلام » با رویكردی تطبیقی بررسی میشود.
معرفت به همه مؤلّفههای شخصیتِ برجسته و هستیِ شاخص و ممتازِ یگانه زنان در همه اعصار و امصار و در دو عالم پیدا و پنهان بسیار مشكل و معسور مینماید؛ چه اینكه از حیث «هویّت وجودی» ـ نه «ماهیت مفهومی» ـ و حقایق درون ذاتی، از باب «وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ» (صافات: ۱۶۴) تكرارناپذیر و همتانابردار و ادراكناشدنی است؛ و هرچه از حیث وجودی، قویتر، شدیدتر و كاملتر بوده و تجرّد بیشتری داشته باشد و به هستی محض قرب یابد مصداق «لایُدرِكُه بُعدُ الهِمَم و لایَنالُه غَوصُ الفِطَن»(۲) خواهد شد كه نه حكیم با ادراك حصولی و نه عارف با ادراك حضوری خویش، توان درك و معرفت به قلّههای بلند و منیع ذات و شخصیت وجودی او را ندارد و عرفانِ به آن انسان كامل هر آینه اعتراف به «جهل» و «عجز» از معرفت به حقیقت ذاتی اوست. اما راه ورود به بهشت ذات و جنّت وجود و هستی او نیز مسدود و بسته نیست، بلكه معرفت به مراتب و درجاتی از هستی و كمالات وجودی او ممكن و میسور است؛ یعنی اكتناه به ذات انسان كامل، كه مظهری از «لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیءٌ»(شوری: ۱۱) و «وَلَمْ یَكُن لَّهُ كُفُوا أَحَد» (توحید: ۴) شده و جامع اسماء جمال و جلال الهی است و كون جامع، تا غیب و شهادت وجود مطلق و مضاف هستی را در خانه خویشتن به هم گِره زده، راه ورود به حقیقت ذاتش را بر روی نامحرمان و محرومان از تماشاگه راز مسدود مینماید و تنها محرمان دل در حرم وجود و حریم هستیِ تشبّه یافته به هستی مطلق و مطلق هستی او راه دارند تا «لم یَحجبُها عن واجبِ معرفتهِ»(۳) نیز صورت پذیرد و الگوشناسی و الگوپذیری در مقام استكمال وجودی با حركت جوهری، تجدّد امثالی و حركت حبّی(۴) تعیّن یابد.
شخصیت جامعالابعاد و بلكه جامعالاضداد انسان كاملی همچون فاطمه زهرا علیهاالسلام و وجود نورانی و الهی آن انسان معصوم و حجت بالغه و خلیفه خدای سبحان به دلیل قرب وجودی به وجود مطلق، قابل ادراك به تمام معنا و معرفتپذیر به صورت كامل و جامع و تمام عیار نیست و از جمله، تشابه و تقارب وجودی لیلهٔ القدر و فاطمه زهرا علیهاالسلام در همین نكته بلیغ، عمیق و انیق نهفته است كه چنانكه «لَیْلَهِٔ الْقَدْرِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَیْلَهُٔ الْقَدْر»(قدر:۱ـ۲)، و «اِنّما سُمّیت فاطمهُٔ لاَنّ الخَلْقَ فُطِموا عَن معرفتِها»(۵) و لیلهٔ القدر مراتبپذیر و مشكّك و فاطمه علیهاالسلام نیز از حیث وجودی مرتبهپذیر و دارای درجات وجودی است كه باید برای ادراك به قدر میسور و ممكنِ آن یادگار رسول خدا صلیاللهعلیهوآله رقای وجودی و توسعه در هستی و بسط ذاتی یافت و به مقام لیلهٔالقدر تقرّب پیدا كرد. خدای سبحان عقل و دل انسان را مستعد و شایسته معرفت به اسوههای جمال و جلالیاش قرار داد كه انسان متكامل در پرتو هدایت، حمایت، ارشاد و اشارت انسان كامل، كه انسان مكمّل است، باید به عقلپروری و مهرورزی و محبتِ وجودی سیر صعودی یابد و قوس صعود را در عوالم وجود طی نماید تا به شبستان شهود و بزم وجود همچون فاطمهای معصوم و ثمره شجره وجود بار یابد.
آری، انسانهای تشنه كمال و شائق وصال و مشتاق دیدار حضرت حق سبحانه راهی جز ورود به دارالشهود شخصیت بیهمتای انسان كاملی چون صدیقه طاهره علیهاالسلام ندارند ... و نسل جدید و جوان جامعه جهانی امروز و مدینه فاضله اسلامی برای خروج از بحران هویّت و فقرشناسنامه حقیقی و رهایی از خطر و آفت فطرتسوز و ویرانگر جوهره وجود ـ یعنی از خود بیگانگی ـ بایسته است كه از «فصل» و «غربت» با شخصیتی همچون فاطمه علیهاالسلام ، كه در حكمت علمی و عینی، عرفان نظری و عملی، اخلاق قولی و فعلی، درك و درد دینی، عدالت فكری، اخلاقی و عملی، قسط فردی و اجتماعی، حكمت و حكومت فراگیر و جهانشمول، عقل تعالی یافته در دو ساحت علاّمه و عمّاله و عشق و محبت راستین و جاودانه و خیر جامع دنیا و آخرت و سعادت مادی و معنوی و ... سرآمد و الگوی جاودانه و تمامنانشدنی و به تعبیر شیرین و دلنشین قرآن كریم، «كوثر» یا خیر و نعمت فزاینده و متزاید و زوالناپذیر و ابدی است، انس ذهنی، ذاتی و عملی و حشر متافیزیكی و وجودی یافته، آن انسان برتر و نمونه را سرمشق حیات معقول و سرلوحه زندگی پاك خویش قرار دهد تا با فاطمهشناسی و فاطمهگرایی، حیات طیّبه یابد و به فطرت خویش بازگردد و به اصل خود واصل شود و بر روزگار فصل و فراق از خودِ حقیقی و منِ علوی خویش خط بطلان بكشد و به «از كجا آغاز كنیم» كه پرسشی عقلانی و تكاملگرایانه است، با «از فاطمه» پاسخ دهد تا بازگشت به خویشتن را تجربه كند و دو سَرِ حلقه هستی و آغاز و انجام نظام وجود را دریابد، كه حدیث «لولا فاطمهُٔ لما خَلقتُكما»(۶) از آغاز هستی با نام و یاد و حقیقت نوری فاطمه علیهاالسلام و حضور باهرالنور او در صحنه حشر اكبر و نغمه ملكوتی و غریو رحمانی «اَین الفاطمیون»(۷) به فرجام حیات ابدی و جاودانه انسان به هم سرشته گردد و انسان متكامل رهین فیض وجودی و نعمت پایدار كوثر آفرینش و گوهر خلقت و پاره تن سیّد كائنات و كُفو علی علیهالسلام قرار گیرد.
و در ظلّ توجهات آن انسان هادی، این انسان هابط به مقام صعود در هبوط بپردازد و مصداق «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه»(فاطر: ۱۰) قرار گیرد تا در سایهسار شجره پاك و پرثمر ایمان و عمل صالح، به كمال امكانی خویش نایل گردد و آیه «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهًٔ طَیِّبَهٔ» (نحل: ۹۷) را در فكر، فعل و انگیزه خویش متجلّی سازد و چنین انسانی هویّتمدار و شناسنامهدار و حقیقی شده در دار وجود، مفقودالاثر و بیهویّت و بیبركت نباشد، بلكه در هر مكان(۸) و هر زمان،(۹) مبارك گردد و كوثرشناسِ كوثرمنش، كوثر روش و كوثر گرایش و خود كوثری شود كه از هرچه تكاثر و كثرت است رهایی یابد و به مقام كوثر و وحدت دست یازد.
غرض این است كه انسانِ وامانده در طبیعت و سرگشته كوی مادیت و طوفانزده در صحرای حیرت و فارغ از هویّت و هستی خویش، ولی تشنه آب حیات و شیفته كمال، طمأنینه، سكونت و یقین و سعادت حقیقی و خوشبختی واقعی در پرتو بصیرت و تفقّه به شخصیت جامع الاطراف فاطمه علیهاالسلام و تأسّی به بینش، منش و روش زندگی او، در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی، راه نجات، رشد، فلاح، صلاح و رستگاری در پیش گیرد و با قراردادن آیینه فاطمی پیش روی خویش و تابلوی زیبا و نورانی و ماندگار آن یادگار پیامبر خدا محمّد مصطفی صلیاللهعلیهوآله ، به خویشتنشناسی، خویشتنیابی، بازشناسی و بازسازی وجود خود پرداخته، به خودیابی و بازیابی خویش و نقد و تأویل هستی و حیاتش بپردازد؛ چه اینكه فاطمه علیهاالسلام در همه ساحتهای عقلانی، نفسانی و جسمانی و ابعاد برهانی و عرفانی، بینش اسلامی و بصیرت دینی و معرفت اجتماعی و عدالتخواهانه و ولایتشناسی و ولایتیابی الگویی كامل است و علم و عمل، ایمان و خردورزی، و عقل و عشق را در حیات نورانی خود به ظهور رسانده است. پس معیار كمال هر چیزی همانا هستی اوّلی و ذاتی شیء است، نه هستی مادی ثانوی و عرضی آن؛ زیرا حقیقت هر چیزی را صورت نوعیّه آن ترسیم میكند كه حاكی از نحوه هستی اوست، نه اوصاف بیرونیاش كه ترجمان نحوه ارتباط او به خارج از حقیقتش میباشند؛ و كمال ذاتی انسان، كه همان هستی آگاه و فعّال اوست، به نحوه اندیشههای صحیح است كه از مبادی عالی دریافت میكند و به نحوه نیّت و اراده تدبیر بدن و جهان طبیعت است كه همان عقل نظری و عقل عملی او را تشكیل میدهد. و اگر حضرت فاطمه علیهاالسلام سیده زنان جهانیان است و غیر از حضرت علی علیهالسلام احدی همتای او نمیباشد تنها به لحاظ كمال وجودی آن بانوست، نه به لحاظ پیوندهای اعتباری او.(۱۰)
در این نوشتار، برآنیم كه چنین انسان كاملی را از زبان انسان كامل، و قرآن ناطق را از زبان و طریق قرآن صامت شناسایی كنیم و فضایل و كرایم وجودی و اوصاف جمالی و جلالی فاطمی را از محضر پیامبر عظیمالشأن صلیاللهعلیهوآله و امامان معصوم علیهمالسلام جستوجو نماییم. موضوع فاطمه علیهاالسلام و لیلهٔالقدر از یك سو، معسور و مشكل بودن معرفت به شخصیت حضرت زهرا علیهاالسلام ؛ و از سوی دیگر، میسور و ممكن بودن ادراك نسبی و همسان با مرتبه وجودی خودمان را نشان میدهد تا بر محور «اِنّ هذهِ القلوبَ اوعیهٌٔ فخیرُها اَوعاهَا»(۱۱) و مدار «أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِیَهٌٔ بِقَدَرِهَا» (رعد: ۱۷)، به حضور وجودی كوثری و كوثر وجودیاش باریابیم، تا به قدر سعه وجودی خویش، معارفی، حقایقی و انواری فراچنگ آوریم و فراروی ارباب فضل و فیض و اصحاب كمال و كرامت و مشتاقان كوی ولایت قرار دهیم.
● سِرّ قَدْر و قَدَر (فاطمه علیهاالسلام و لیلهٔالقدر)
گرچه قدرشناسی و فاطمهشناسی به آسانی فراچنگ نمیآید، اما اندكی تلاش و خلوص در كاوشهای قرآنی و كاوش در پژوهشهای وحیانی، چه وحی وجودی و تكوینی و چه وحی تدوینی و تشریعی، به تدریج ما را به سوی ادراك فاطمه علیهاالسلام و قدر به پیش میبرد. آنگاه كه به برخی ویژگیهای مشترك و وحدت وجودی و تساوی، بلكه تساوق فاطمه علیهاالسلام و قدر بیندیشیم، به راز و رمزها پی خواهیم برد؛ از جمله:
الف) فاطمه علیهاالسلام انسان كامل تكوینی است، و قرآن كریم كلام تدوینی جامع، كه فاطمه علیهاالسلام صورت عینیّه و تكوینیه قرآن كریم و قرآن صورت تدوینیه و علمیه فاطمه زهرا علیهاالسلام است؛ چه اینكه اهل بیت وحی علیهمالسلام جامع كلام تكوین و تدوین و واجد كتاب حقیقت و شریعت و شامل نشئه حقیقی و اعتباریاند؛ یعنی انسان كامل جامعِ عوالم كلیِ عقل، مثال و ماده و باید و نباید در نظام تشریع است كه مرحله اعلا و برین آن به «كتاب مبین» و «امّ الكتاب» منتهی میگردد و موجود عینی است، نه اعتباری، و تكوینی است، نه تدوینی؛ كه انسان كامل كون جامع و صاحب همه نشئات وجودی است كه حتی فرشتگان شأنی از شئون وجودی اویند، تا چه رسد به مراتب دیگر هستی.(۱۲)
از اینرو، فاطمه زهرا علیهاالسلام واجد همه مراتب نظام خلقت و شریعت است. فاطمه زهرا علیهاالسلام از باب اینكه قرآن در حقیقت وجود و كُنه و وعاء هستیاش تجلّی یافت، ظهور قرآن و در نتیجه، ظهور علم الهی است(۱۳) تا همه مقامات وجودی را در قوس نزول و صعود دارا باشد. فاطمه علیهاالسلام و قدر عین هم و مفسِّر حقیقت وجودی هم هستند، كه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: «مَنْ عَرفَها حَقَّ مَعرفتِها أدركَ لیلهَٔالقدرِ، و اِنّما سُمّیت فاطمهُٔ لِاَنَّ الخَلْقَ فُطِموا عَن كُنهِ مَعرِفتها.»(۱۴)
استاد علاّمه حسنزاده آملی مینویسند: «مبانی عقلی و نقلی داریم كه منازل سیر حبّی وجود، در قوس نزول، معبّر به لیل و لیالی است؛ چنانكه در معارج ظهور صعودی، به یوم و ایّام؛ بعضی از لیالی لیالی قدرند و بعضی از ایام ایام اللّه. از این اشارت در «اِنّا اَنزلناهُ فی لیلهِٔ القدرِ»(قدر: ۱۱) و در حدیث مذكور و نظایر آنها تدبّر بفرما، اقرأ و ارقَ. این فاطمه علیهاالسلام ، كه لیلهٔ القدر یازده كلام اللّه ناطق است، كه امام صادق علیهالسلام فرمود: كسی كه حق معرفت به آن حضرت پیدا كند، یعنی به درستی او را بشناسد، لیلهٔ القدر را ادراك كرده است...»(۱۵)
در تفسیر فرات كوفی آمده است: محمّد بن قسم بن عبید به اسناد مُعَنْعن از أبی عبداللّه (حضرت امام صادق علیهالسلام )، ما را حدیث كرده كه آن جناب در تفسیر سوره مباركه «قدر» فرموده است: «اِنّا اَنزلناهُ فی لیلَهِٔ القدرِ» لیله «فاطمه» است و قدر «اللّه» است؛ كسی كه فاطمه را آنسان كه حق معرفت اوست شناخت، همانا كه لیلهٔالقدر را ادراك كرده است.(۱۶)
حال چنانكه قرآن ظاهر و باطن، و محكم و متشابه دارد، فاطمه علیهاالسلام نیز دارای چنین مراتب و ظهور و بطونی است كه نه قدرِ «قدر» را میتوان به حقیقت شناخت و نه قدرِ فاطمه علیهاالسلام را میتوان فهمید و فهماند و قدرشناسی كرد، كه الفاطمهُٔ، ماالفاطمهُٔ و ما ادریكَ ماالفاطمهُٔ؟!
ب) لیلهٔ القدر ظرف تقدیر الهی در تكوین و تشریع و برای عالم و آدم است و ولایت علی علیهالسلام در چنین شبی تقدیر شد كه امّ و روح لیالی قدر زمانی است و پیش از آسمانها و زمین است و فوق آنها.در كتاب معانی الاخبار با اسناد خود به مفضّل بن عمر آورده است: «ذكرَ عند ابوعبداللّه علیهالسلام «ِانّا اَنزلناه فی لیلهِٔ القدرِ» قال: ما اَبْیَنَ فضلُها علیَ السوَر. قال: قلتُ: و ایُّ شیءٍ فضلُها؟ قال: نُزلت ولایهُٔ امیرِالمؤمنین علیهالسلام فیها. قلتُ: فی لیلهِٔ القدرِ الّتی نَرتجیها فی شهرِ رمضان؟ قال: نعم، هی لیلهُٔ قُدِرت فیها السمواتُ والارضُ و قُدِرت ولایهُٔ امیرِالمؤمنینَ فیها.»(۱۷) انسان كامل، هم ظرف حقایق قرآنی است و هم صاحب ولایت كلّیه و مطلقه تا قوام وجود به آن روح كلی قرار گیرد كه لیلهٔ القدر در همه ازمنه و اعصار وجود دارد، «فِیهَا یُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیم»(دخان: ۴) تا بر تجدّد، استقبال و استمرار دلالت نماید و ملائكه با روحالقدس به اذن پروردگارشان سال به سال در زمان حیات رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله بر آن جناب نازل شوند و پس از رحلت آن حضرت بر كسانی كه از حیث صفات وجودی با پیامبراكرم صلیاللهعلیهوآله وحدت شخصیتی و وجودی دارند و خلیفه الهی و خلیفه رسول خدایند نازل گردند كه چنین بود، هست و خواهد بود و سِرّ نزول فرشتگان بر فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز دانسته خواهد شد؛(۱۸) چنانكه فرمودند: با سوره قدر بر امامت ما احتجاج كنید و بدانید كه در بحث و استدلال پیروز میشوید؛ چون پس از رسول اكرم صلیاللهعلیهوآله حجت خدا بر خلق او همین سوره است. این سوره سَروَر دین و بزرگترین دلیل مذهب شما و نهایت دانش ماست. امام باقر علیهالسلام فرمود: «یا معشرَ الشیعهِٔ! خاصِموا سورهٔ «اِنّا اَنزلناهُ» تُفلِحوا. فَوَاللهِ اِنّها لَحجهُٔ اللّهِ ـ تبارك و تعالی ـ عَلیَ الخلقِ بَعدَ رَسولِ اللّهِ صلیاللهعلیهوآله و اِنّها لَسیِّدهُٔ دینِكم و اِنّها لغایهُٔ عِلمنا...»(۱۹)
پس فاطمه زهرا علیهاالسلام انسان كاملی است كه قرآن بر او نازل گردیده و فرشتگان بر او نازل شدهاند و در هر عصر، انسان كامل آن عصر محل نزول ملائكه و میزبان آنها خواهد بود.(۲۰) تمام فرشتگان طوافكننده فاطمه علیهاالسلام در شب قدرند و شب قدر تكرار شونده خواهد بود(۲۱) و اساسا فرشتگان با اراده انسان كاملی همچون فاطمه علیهاالسلام نیز نزول و عروج دارند و در خدمت اویند.(۲۲) پس در لیلهٔالقدر، تقدیر و سرنوشت نظام وجود رقم میخورد و فاطمه زهرا علیهاالسلام ظرف تحقق و تعیّن این تقدیر الهی است و واسطه فیض و فضل الهی به عالم و آدم و جهان غیب و غیب جهان، و همه چیزِ هستی از مدار وجودی او و مجرای هستیاش تشخّص مییابد و هزاران نقش بر لوح عدم از قاف قدرت الهی و قلم خداوندی از رهگذر و نسیم قدسی وجود آن عزیز الوجود رقم خورده است.
مرحوم علاّمه طباطبائی رحمهالله نیز مراد از «قدر» در «لیلهٔالقدر» را تقدیر الهی در همه هستی و استمرار و تداوم آن دانستهاند.(۲۳) تفسیر نمونه نیز تقدیر همه چیز و رابطه تقدیر در شب قدر با اراده و اختیار انسان و نزول قرآن و نسبت و ترابط و تعامل تقدیر در شب نوزدهم، تحكیم در شب بیست و یكم و امضا و تثبیت در شب بیست و سوم را شرح میدهد.(۲۴) از اینها میتوان نسبت انسان كامل با لیلهٔالقدر و نسبت آن دو با سرنوشت انسان و جهان را به خوبی شناخت و نقش حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را در هندسه هستی و لیلهٔ القدر بازیافت.
ج. شگفتآور است كه بدانیم، هم شب قدر از حیث هویّت وجودی و ماهیت مجهول است و به آسانی فهم حقایق آن روزی هر كسی نخواهد شد ـ مگر صلاحیت علمی و عملی برای سالك كوی قدر ـ و هم حقیقت ذات و وجود فاطمه علیهاالسلام مجهول است، مگر برای اوحدی از انسانها كه در درجه اول، انسانهای كامل هستند و آنگاه با حفظ مراتب وجودی، اولیای الهی و بندگان صالح و صاحب مقام ولایت در درجه دوم.
اما شب قدر مخفی است، به دو دلیل:
۱) اهمیتبخشی و مراقبت از شب قدر تا بهترین و بیشترین بهرهوری برای اهلش حاصل آید.
۲) عظمت و فخامت شبقدر و میزان تأثیرگذاری آن در جهان خلقت و شریعت و بدینسان، اولیاءالله در میان خلق و مؤمنان پنهان هستند و اینكه فاطمه زهرا علیهاالسلام ناشناخته ماند و در زمان حیات ظاهریاش، مجهول و مظلوم واقع شد و پس از ارتحال از جهان فانی به سوی جهان باقی نیز قبر مطهّرش مجهول و ناشناخته است، خود حكایتی از عظمت و اهمیت این شخصیت ممتاز اسلامی در سرنوشت فرهنگی ـ سیاسی جهان اسلام و آیتی بر حقّانیت اسلام امامت، ولایت و اندیشه، و انگیزه و عمل شیعه خواهد بود تا هماره عقول و قلوب را به سمت خویش معطوف دارد و تاریخ بشریت را از گذشته تاكنون و آینده، متوجه خویش سازد و این خود سِرّی از اسرار آفرینش و راز سر به مهر كتاب خلقت و شریعت و جهان تكوین و تشریع است.
● قرآنشناس راستین یا شارح شریعت (فاطمه علیهاالسلام و قرآن)
انسان كاملی چون صدیقه طاهره علیهاالسلام عالم به قرآن، عامل به قرآن و حامل قرآن كریم است و درجات قرآن با معارج انسان كامل تطابق دارد و نسبتی تام و تمام در میانشان برقرار است و تمامی حقایق و معارف قرآنی به نحو اتم و اكمل، در انسان كامل و از جمله فاطمه زهرا علیهاالسلام مجتمعند؛ چه آنكه او «قول ثقیل» را در ثقل علمی و عملیاش تحمّل كرد: «إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْكَ قَوْلًا ثَقِیلًا.» (مزّمّل: ۵)
علاّمه طباطبائی رحمهالله قول ثقیل را «قرآن عظیم» دانسته كه از حیث تلقّی و دریافت معنای آن (ثقل علمی) و از حیث تحقّق به حقیقت توحیدی (ثقل عملی) «ثقیل» خوانده شد(۲۵) و تنها انسان كامل حامل و وارث ثقل علمی و عملی آن و انسانی همچون فاطمه زهرا علیهاالسلام ، كه «بتول» خوانده شد و در فرازی از سوره مزّمّل پس از آیه یاد شده نیز سخن از «وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا» (مزّمّل: ۸) آمده، مشعر به این معناست كه انسان بتول توان تلقّی و تحمّل و تحقّق قول ثقیل را داراست و البته راه اعتلای انسان به فهم خطاب محمّدی صلیاللهعلیهوآله نیز مسدود نخواهد بود؛ باید استكمال عقلی و باطنی داشت و مقامات معنوی و فتوحات غیبی نمود و حجابزدایی از ملك تا ملكوت كرد و در پرتو نور آفتاب ولایت و عنایت انسان كامل، به خزاین اسرار و علوم الهی راه یافت.(۲۶)
به هر تقدیر، فاطمه علیهاالسلام و قرآن به هم سرشته و درهم تنیدهاند و «لَنْ یفترقا»(۲۷) هستند و او همه كمالات را از جهات چهارگانه دارا بود؛ یعنی نزاهت از نقص در وجدان كمال و رها شده، مصون از عیب در مقام دارایی كمال، و در دو مقام حدوث و بقا نیز واجد كمال امكانی و وجودی بود كه به تعبیر استاد جوادی آملی، «زیرا نه فاقد كمال هستند تا در حوزه تكامل آنان نقص راه یابد و نه آنچه دارند آفتزده است تا در قلمرو تعالی آنها عیب رخنه نماید و نه در مرحله حدوث، فاقد فضل و فیض ویژه بودهاند كه مسبوق به نقص باشد و نه در نشئه بقا فاقد فوز و فیض میشوند تا ترقّی آنان ملحوق به نقص یا عیب گردد. این مقام جمع الجمعی مربّع را میتوان از عدیل بودن آنان با كتاب بیبدیل الهی ـ یعنی قرآن ـ استنباط كرد.»(۲۸)
حال، نسبت فاطمه علیهاالسلام و قرآن كریم رادر چند نكته توضیح میدهیم:
▪ نكته اول:
چنانكه قرآن كریم یا قرآن صامت و وحی مُنْزَل الهی دارای صفات ثبوتیه و سلبیه یا جمالیه و جلالیه است، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز دارای صفات مشترك با قرآن در دو بعد ایجابی و سلبی و جمالی و جلالی است. چنانكه قرآن نور است(۲۹) فاطمه علیهاالسلام نیز نور است، خداوند نیز نور است.(۳۰) این وحدت نوری بین آفریننده فاطمه علیهاالسلام و قرآن و متكلّم با كلام تكوینی (فاطمه علیهاالسلام ) و كلام تدوینی (قرآن) نكتهای است بس مهم. قرآن قول فصل(۳۱) است و فاطمه علیهاالسلام نیز فصل الخطاب؛ قرآن هدی(۳۲) است، فاطمه علیهاالسلام نیز هدایتكننده انسان؛ قرآن رشد،(۳۳) حق،(۳۴) كریم،(۳۵) شفاء،(۳۶) رحمت،(۳۷) برهان،(۳۸) عزیز،(۳۹) حكیم،(۴۰) مطهَّر،(۴۱) غیر ذی عوج،(۴۲) ذكر،(۴۳) مصدِّق،(۴۴) عظیم،(۴۵) بیان،(۴۶) و قیّم(۴۷) است، فاطمه علیهاالسلام نیز بر اساس نصوص حدیث و مجامع روایی و بخصوص متن دعای «زیارت جامعه كبیره» رشد، حق، كریم، شفاء، رحمت، برهان، عزیز، حكیم، مطهّر، غیر ذیعوج، ذكر، مصدّق، عظیم، بیان و قیّم، كه دعاها و خطبههای حضرتش نیز از حیث علمی و فعل و تقریر، و سیره عملی ایشان از حیث عملی، دلالتی تام بر این صفات وجودی مینمایند.
▪ نكته دوم:
فاطمه علیهاالسلام از راسخان در علم(۴۸) و تأویلشناسان و تأویلگران(۴۹) قرآن كریم و قرآنشناسان و مفسِّران قرآن كریم(۵۰) میباشد كه سیر معرفتی ـ سلوكی حضرتش از ظاهر قرآن و الفاظ كتاب وحی الهی تا اُمّ الكتاب و كتاب مكنون و لوح محفوظ كشیده شده است. فاطمه علیهاالسلام تمامی مراتب لیلهٔالقدر را داراست و در باب علم و عرفان فاطمه علیهاالسلام به قرآن، توجه به حدیث ذیل یك ضرورت و خود گویای مقام قرآنشناسی و معرفت به همه مدارج و معارج وحی الهی و مقامات قرآنی است. خودِ زجاجه وحی و میوه نبوّت، امّ الائمّهٔ المعصومین، سیدهٔ نساء العالمین، فاطمه بنت رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله ، فرمود: «ستایش خدای را كه مرا منكر امری از كتابش قرار نداده و در هیچ حقیقتی از امركتاب مرا سرگردان ننموده است.»(۵۱) و یاد آوردهاند: «زنی خدمت حضرت صدیقه علیهاالسلام رسید و سؤالی كرد و جواب شنید تا ده سؤال؛ خجلت كشید، عرض كرد: بر شما مشقّت نباشد. فرمود: اگر كسی اجیر شود كه باری را به سطحی ببرد به صدهزار دینار، آیا بر او سنگین است؟ عرض كرد: نه. فرمود: من اجیر شدهام برای هر مسئله به بیشتر از مابین زمین و عرش كه از لؤلؤ پر شود.»(۵۲)
حال چگونه او مفسِّر و مبیِّن قرآن نباشد كه قرآن فرمود: «اِلاّ المطهَّرونَ»(واقعه: ۷۶) و قرآن نیز مصداق «مطهّرون» را معرفی نموده(۵۳) كه حضرت فاطمه علیهاالسلام از جمله مطهّرون است و با ظاهر و باطن قرآن مساس دارد و معارف بیكران قرآن بر او مكشوف و معلوم است.(۵۴) پس درس دینشناسی و درد دینداری و مكتب قرآنشناسی و قرآنمداری هر آینه در مكتب فاطمه علیهاالسلام قرار دارند.▪ نكته سوم:
قرآن كریم در ترسیم و تصویر سیمای ملكوتی فاطمه علیهاالسلام و چهره نورانی و رحمانیاش، مشحون از آیات است كه به حسب تفسیر، تأویل، تطبیق و با تكیه بر مجامع روایی و حدیثی، بر مقامات معرفتی و معنوی آن حضرت دلالت تام و كامل دارند، و از جمله آیات الهی، آیه تطهیر «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرا»(احزاب: ۳۳) است كه اراده در «اِنّما یریدُ اللّه» اراده تكوینی است؛(۵۵) خدای سبحان با اراده تكوینی تخلّفناپذیر خود، موهبت طهارتِ از هرگونه رجس را، خواه در اندیشههای عقل نظری و خواه در نیّت و ارادههای عقل عملی، به اهل بیت عصمت علیهمالسلام اعطا نمود و «انَّما» نیز اقتضای حصر دارد و تطهیر تكوینی را تنها به آن ذوات طاهره اختصاص داده است، و «یُرید» دلالت بر دفع هرگونه رجس است، نه رفع آن و با دوام و استمرار فیض، اذهاب رجس سازگار است.(۵۶)
و در آیه مباهله «فَمَنْ حَآجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَهُٔ اللّهِ عَلَی الْكَاذِبِین»(آل عمران: ۶۱)، كه دلالت بر مظهر جمال و جلال الهی بودن اهل بیت علیهمالسلام و از جمله، فاطمه زهرا علیهاالسلام دارد، جلال و جمال فاطمه علیهاالسلام همتای جلال و جمال علی علیهالسلام قلمداد شده است(۵۷) و به تعبیر استاد حسنزاده آملی، آیه مباهله دلالت بر تفضیل فاطمه معصومه علیهاالسلام بر همه زنان عالم دارد.(۵۸)
البته آیاتی همانند ۹۲ آل عمران، ۶ و ۲۳ انسان، سوره كوثر، فرازهایی از سوره الرحمن و مطفّفین، كه بر بحر نور و وحدت و مقام مقرّبین و ابرار و اصحاب یمین دلالت دارند و به صورت كامل و اظهر بر شخصیت حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام دلالت مینمایند، هر كدام نشانههایی از آن بینشاناند تا ما را به عمق و ژرفای وجودی فاطمه زهرا علیهاالسلام دلالت نمایند. پس قرآن كریم معرِّف و مفسِّر شخصیت فاطمه علیهاالسلام و فاطمه علیهاالسلام نیز مفسِّر و مبیِّن قرآن كریم است كه دو قرآن ناطق و صامت همدیگر را تفسیر مینمایند و این بیانگر وحدتِ وجودی و جوهری آیات بیّنات و وحی الهی با بقیهٔ النبوّه و پاره تن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میباشد كه او تفسیر قرآن و قرآن تفسیر اوست؛ یعنی قرآن فاطمه مجسّم و معیّن و مدوّن و فاطمه علیهاالسلام قرآن مجسّم و معیّن و مكوّن است، كه القرآنُ معَ الفاطمهٔ و الفاطمهُٔ معَ القرآن.
● فاطمه و محمّد و علی علیهمالسلام ؛ روح واحد ـ نور واحد
عرفان به فاطمه علیهاالسلام قرین و رهین عرفان به محمّد صلیاللهعلیهوآله و علی علیهالسلام نیز میباشد؛ چه اینكه در انسان كامل بودن، در لیلهٔ القدر و یومالله بودن، در معصوم و حجتالهی بودن، در خلیفهٔاللّه بودن و در نور واحد بودن، مشترك و دارای صفات وجودی واحدیاند و فاطمه علیهاالسلام غیر از اینكه پاره تن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ، میوه دل و نور چشم پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله است، از باب اینكه كفو علی علیهالسلام میباشد و كفو او نفس پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله است، او نیز نفس پیامبر صلیاللهعلیهوآله است. علاوه بر این، در تفسیر انفسی «لیلهٔالقدر» آمده كه لیلهٔالقدر همانا بنیه محمّدی است كه از آن به «صدر محمّد صلیاللهعلیهوآله » تعبیر شده؛ چنانكه در تفسیر عرائسالبیان آوردهاند: «لیلهُٔ القدرِ هی البنیهُٔ المحمّدیهُٔ حال احتجابِه علیهالسلام فی مقامِ القلبِ بعدَ الشهودِ الذّاتیِ لاَنَّ الانزالَ لایُمكنُ الاّ فی هذه البُنیهِٔ فی هذهِ الحالهِٔ. و القدرُ هو خطرُه علیهالسلام و شرفُه اذ لا یَظهرُ قدرُه و لایَعرفُه هو اِلاّ فیها.»(۵۹)
و در بیان السعادهٔ، از «بنیه محمّدیه» به «صدر محمّد صلیاللهعلیهوآله » تعبیر نموده و گفته است: «فی لیلهِٔ القدرِ الّتی هی صدرُ محمّد صلیاللهعلیهوآله »(۶۰) و یا استاد علاّمه حسنزاده آملی مرقوم داشتهاند: «و اِذا دریتَ اَنّ بقیهَٔ النبوّهِٔ و عقلیهَٔ الرسالهِٔ و ودیعهَٔ المصطفی و زوجهَٔ ولیِّ اللّهِ و كلمهَٔ اللهِ التامّهِٔ فاطمهُٔ علیهاالسلام ذات عصمهٔ ...»(۶۱)
علی علیهالسلام نیز در توصیف آل النبی صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «هُم موضعُ سِرّهِ و لجأُ اَمرِه و عَیبهُٔ علمِه و مُؤمّل حُكمه و كَهوفُ كُتبه و جِبالُ دِینه. بِهِم اَقام انحناءَ ظَهرِه و اَذهبَ ارتعادَ فرائِصه. لایُقاس بِه آلُ محمّدٍ صلیاللهعلیهوآله مِن هذهِ الاُمّهٔ اَحدٌ و لا یُسوّی بِهم مَن جَرت نِعمتُهم علیه ابدا. هُم اَساسُ الدینِ و عِمادُ الیقینِ، اِلیهم یَفیءُ العالی و بِهم یَلحقُ التالی و لَهم خَصاصُ حَقِّ الولایهِٔ و فیهم الوصیّهُٔ والوارثهُٔ ...»(۶۲)
در توصیفهای امام علی علیهالسلام ، چند مطلب مهم وجود دارد:
الف) اهل بیت علیهمالسلام جایگاه سرِّ، صندوق دانش، ملجأ حكم و كهفهای كتاب خدا و كوههای دیناند كه پشت خمشده دین به ایشان راست گردیده و لرزش پشت آن بدانها آرام گشته است.
ب) احدی از این امّت قابل قیاس با آنان نیست؛ كه ایشان اساس دین و استوانههای یقین هستند؛ كه آنان واجد حق ولایتاند و در آنها وصیت و وراثت موجود است.
پس هرگونه كمال علمی و عملی از همتایی آنان با قرآن كریم، همانندی آنها با كشتی نوح، آمد و شد ملائكه و معدن علم و حكمت و جز آن برای حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز وجود دارد و نیز از طریق شناخت شخصیت ممتاز و برجسته حضرت علی علیهالسلام نیز توان ورود به خانه وجود و شخصیت حقیقی فاطمه علیهاالسلام حاصل خواهد شد؛ چه اینكه در حدیث آمده است: قال مولینا جعفر بنُ محمّدٍ الصادقِ: «لولا أنّ اللّهَ ـ تبارك و تعالی ـ خلَقَ الامیرَالمؤمنینَ علیهالسلام لِفاطمهَٔ علیهاالسلام ما كان لَها كفوٌ علی ظَهرِ الارضِ مِن آدمَ و مَنْ دونِه.»(۶۳)
و یا در حدیث آمده است كه «لولاكَ لَما خلقتُ الافلاكَ و لولا علیٌّ لَما خلقتُكَ و لولا فاطمهُٔ لما خلقتُكما.»(۶۴)
و یا اینكه حضرت محمّد صلیاللهعلیهوآله ، علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام مصداق آیه ولایت، مباهله، ذیالقربی و تطهیر هستند و كلمهٔاللّه، صراطاللّه، حبلاللّه، اسماءاللّه و وجهاللّه نیز خوانده شدهاند.
حال آیا شناخت فاطمه علیهاالسلام با محمّدشناسی و علیشناسی گِره نخورده است؟ و یا امیرالمؤمنین از پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله پرسید: «أیُّنا أحبُّ الیكَ؟ أنا اَو هی؟ قال: هی أحَبُّ الیّ و اَنتَ اَعَزُّ عَلَیَّ»؛(۶۵) كدامیك از ما نزد شما محبوبتریم: من یا فاطمه؟ حضرت فرمود: فاطمه محبوبتر است و تو عزیزتری. به تعبیر استاد جوادی آملی، چون هر كدام به نوبه خود مصداق كوثرند كه خدای سبحان به پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله عطا فرمود و كوثر، كه عطای ویژه الهی است، هم محبوب است و هم عزیز.(۶۶)
و یا رسولاللّه صلیاللهعلیهوآله فرمود: «فاطمهُٔ بضعهٌٔ مِنّی، یَسرُّنی ما یَسرُّها و یَغضِبنی ما یَغضِبُها.»(۶۷)
از سوی دیگر، فاطمه زهرا علیهاالسلام صاحب مقام ولایت است كه مقام معرفت تام و یقینی به ذات قدسی خداوند سبحان و فنای عالم و آدم در حضرت حق و شهود هستی به عنوان تجلّی خدا و ملك طلق حضرت حق میباشد و صاحب ولایت به مقام نبوّت تعریفیه یا انبائیه رسیده كه نبوّت یاد شده غیر از نبوّت تشریعیّه است؛ چنانكه استاد حسنزاده آملی نیز مرقوم داشتهاند: «یَجبُ الفرقُ والتمییزُ بینَ النبوّتینِ التشریعیّهِٔ والانبأئیّهٔ. فاِنّ النبوّهَٔ التشریعیّهِٔ قد خُتمتِ بِالرسولِ الخاتِمِ محمّدٍ صلیاللهعلیهوآله ، فحلالُه حلالٌ الی یومِ القیامهِٔ، و حرامُه حرامٌ الی یومِ القیامهِٔ، و اَمّا النبوّهَٔ الانبائیّهِٔ المُسمّاهُٔ بالنبوّهِٔ العامّهِٔ، والنبوهُٔ التعریفیّهِٔ والنبوّهُٔ المقامیّهِٔ اَیضا فهی مستمرّهٌٔ اِلیَ الابدِ یَنتفعُ مِن تلكَ المأدُبهِٔ الأبدیّهِٔ كلُّ نفسٍ مستعدهٍٔ لاَِن تَسمعَ الوحیَ الانبائیَ، فافهم!»(۶۸)
ایشان در تفسیر «كهف قرآن كریم» نیز با استناد به آیه «فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَهًٔ مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا» (كهف: ۶۵)، مقوله انبیای تشریع و انبیای علم و سلوك را طرح و تبیین كردهاند(۶۹) و اگرچه حضرت علی علیهالسلام هنگام غسل دادن بدن مطهّر رسولاللّه صلیاللهعلیهوآله خطاب به آن حضرت فرمود: «بأبی انتَ و أمّی، یا رسول اللّه! لقد انقطعَ بموتِكَ ما لم یَنقطع بموتِ غیرِكَ مِن النبوّهِٔ و الانباءِ و أخبارِ السماءِ»(۷۰) كه ناظر به ختم نبوّت و خاتمیت و اكمال دین و نبوّت تشریعی است و پایان نزول وحی مخصوص رسالت اعلام شده، اما اصل نزول جبرئیل و القای وحی به انسان كامل از حضرت فاطمه علیهاالسلام و امامان علیهمالسلام نفی نشده است؛ چنانكه در بحث فاطمه علیهاالسلام و لیلهٔالقدر اشارتی بدان شد(۷۱) و سیر ضرورت نزول وحی و فرشتگان بر انسان كامل از القای معارف و حقایق غیبی تا تحت ولایت و فرمان بودن فرشتگان برای انسان كامل، بلكه فرشته، شأنی از شئون وجودی انسان كامل است و عرضه اعمال امّت به انسان كامل دانسته شده است.(۷۲)
از اینروست كه نبوّت، امامت و ولایت به هم گره خوردهاند و وجود یكی علت وجود دیگری خواهد بود. با عنایت به جهات و حیثیات بحث و از مقوله نبوّت موهوب، عصمت غیراكتسابی، وحی غیرارادی، تداوم ولایت به وجود فاطمه علیهاالسلام و صیانت از ولایت تا مرز شهادت از سوی حضرت فاطمه علیهاالسلام ، خود تفسیری بر پیوند وجودی محمّد صلیاللهعلیهوآله ، علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام خواهد بود كه مقامات باطنی، صفات وجودی و امتیاز ویژه ذوات مقدّس را روشن مینماید كه در حدیث آل عبا نیز مندرج است و این بخش نوشتار به گوشهای از این پیوند وجودی اشاره داشت، ولی بحث تفصیلی آن مقام و موقعیتی دیگر میطلبد تا مبانی عقلی، نقلی و عرفانی ابحاث طرح شده نیز روشن گردند.
● كوثر آفرینش (فاطمه علیهاالسلام و فضایل الهی ـ انسانی)
چنانكه از مباحث مطرح شده فضایل، سجایا و مكارم اخلاقی و مقامات علمی و عملی صدیقه طاهره علیهاالسلام به نحو اجمال تبیین شد و روش بحث نیز بهرهوری از آیات و احادیث بود، در این فصل نیز دستكم به دو نكته مهم پرداخته میشود:
الف) خطبهها، ادعیه، نیایشها و روایات حضرت زهرا علیهاالسلام حكایت از عمق اندیشه، بصیرت دینی و معرفت اسلامی، جامعیت دینشناختی، روحیه عرفانی، انس و ارتباط با خدا و معنویتگرایی اصیل، ژرفاندیشی در عرصههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن حضرت دارند و كافی است نیمنگاهی به مجموعه معارف فاطمی داشته باشیم تا صلاحیت علمی و عملی حضرتش را در اسوه قرار گرفتن برای همه انسانها در همه عصرها و نسلها متوجه شویم ـ كه این خود بحث مستقلی میطلبد.ب) توجه به برخی آیات و احادیث نبوی و مجموعه سخنانی ارزشمند از امامان معصوم علیهمالسلام در تبیین اوصاف و فضایل فاطمی كه در این فصل مورد توجه واقع خواهند شد تا گوشههایی از شخصیت نورانی حضرتش و رقیقهای از حقیقت وجودی فاطمه زهرا علیهاالسلام روشن گردد:
۱) فاطمه علیهاالسلام كوثر اعطا شده از سوی خدای سبحان به پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله و امّت ختمیّه است كه سوره كوثر در شأن و شخصیت آن حضرت نازل شده: «اِءنَّا أَعْطَیْنَاكَ الْكَوْثَرَ.»(كوثر: ۱)(۷۳)
۲) فاطمه علیهاالسلام كلمهٔاللّه است: «فَتَلَقّی آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ.» (بقره: ۳۷)(۷۴)
۳) فاطمه علیهاالسلام مایه شادی دل و سرور نفس رسولاللّه صلیاللهعلیهوآله ، قرّه عین و اشك چشم در مقام شوق در پرتو نگاه رحمانی و عامل آرامش و آسایش جان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله است كه فرمود: «تَسُرُّ بها(۷۵) تَقَرُّ بها عینی»(۷۶) و «یَطمئنُّ بها قلبی.»(۷۷)
۴) فاطمه علیهاالسلام از مقرّبان و السّابقون(۷۸) و اصحاب یمین(۷۹) و ابرار(۸۰) است. ویژگیهای علمی و عملی، ایمانی و رفتاری اصحاب یمین و ابرار از زیرمجموعههای مقرّبان خواهد بود و فاطمه زهرا علیهاالسلام چون از مصادیق مقرّبان الهی است، همه آنها را به نحو اتم و اكمل دارا میباشد.(۸۱)
۵) فاطمه علیهاالسلام شخصیتی است كه پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله در وصفش فرمود: «اُمّ ابیها و فداها ابوها»(۸۲) و بر دست او بوسه میزد و هماره هنگامی كه فاطمه علیهاالسلام بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله وارد میشد، برای او بلند میشد و به سوی او میرفت؛ «قام الیها»(۸۳) و در هنگام هجرت، مسافرت و جهاد، آخرین منزلی كه ترك میكرد منزل فاطمه علیهاالسلام بود و اولین منزلی كه بدان وارد میشد منزل فاطمه زهرا علیهاالسلام بود(۸۴) كه این غیر از ارتباط پدر و فرزندی و انس عاطفی، حكایت از امتیاز وجودی و برتری سیده نساء عالمین مینماید كه به تعبیری:
این محبت از محبتها جداست حبّ محبوبِ خدا حبّ خداست.
۶) فاطمه علیهاالسلام از حیث مرتبه وجودی و نسبت حقیقی با خدا و رسولش، به مقام و منزلتی رسید كه فانی فی الله شد و مظهری از اسماء جمال و جلال الهی گشت، بهگونهای كه پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: خشنودی فاطمه، خشنودی من و غضب او، غضب من است.(۸۵)
۷) فاطمه علیهاالسلام شخصیتی است كه پیامبر عظیمالشأن صلیاللهعلیهوآله در اوصاف و فضایل او تعابیری به كار بردهاند كه هر كدام از آن تعابیر آیتی بر مرتبهای از مراتب شخصیتی حضرت زهرا علیهاالسلام است. در اینجا، تنها به برخی از آنها اشاره میكنیم:
ـ اولین شخصی كه در بهشت بر من وارد میشود فاطمه است.(۸۶)
ـ همانا خداوند از رضایت تو راضی، و از خشم تو خشمگین میشود.(۸۷)
ـ دخترم فاطمه حوریهای است كه صفات جسمی زنانه ندارد.(۸۸)
ـ فاطمه سرور زنان در روز قیامت است.(۸۹)
ـ او سیده زنان اهل بهشت است.(۹۰)
ـ فاطمه بخشی از وجود من است.(۹۱)
ـ ای فاطمه! آیا خشنود نیستی كه سرور زنان جهانیان و سرور زنان این امّت و سرور زنان اهل ایمان هستی؟(۹۲)
از سوی دیگر، اوصاف و اسماء فاطمه زهرا علیهاالسلام هر كدام ناظر بر مرتبهای از هستی و شأنی از شئون وجودی اوست كه نیاز به تدبّر و تفسیر دارد؛ مثل: فاطمه، صدّیقه، طاهره، زهراء، بتول، محدّثه و حوراء.
آنچه نیز در باب ایمان، جهاد فی سبیلاللّه، شجاعت و شهامت ایمانی و سیاسی و اجتماعی، عبادت و عرفان، خلوص، ایثارگری، وفای به عهد، توفیق در همسرداری، تربیت فرزند، حضور در صحنههای فرهنگی، اجتماعی و غیر آنها از حضرت نقل شده است، خود بر جامعیت شخصیتی حضرت فاطمه علیهاالسلام و رشد متعادل و تربیت همهجانبهاش در مجاورت پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله و خانه وحی و رسالت دلالت دارد و او را برترین و والاترین اسوه و الگویی برای اهل بصیرت، سعادت و كمال قرار داده است.(۹۳)
● فاطمه علیهاالسلام و انسان امروز (الگوی جاودانه)
یكی از دغدغهها و پرسشهای نسل جدید و جوان جامعه نوین این است كه چه رابطه و نسبتی بین شخصیت حضرت فاطمه علیهاالسلام و شرایط، مقتضیات زمانی و مكانی و تحوّلات دنیای كنونی و دوران نوین وجود دارد؟ آیا در عصر جدید، میتوان امثال حضرت زهرا علیهاالسلام را الگویی تمام عیار برای خویش قرار داد یا نه؟ و البته چه بسا شبهاتی نیز در این زمینه مطرح باشند. در ذیل، به اجمال و با پیوند محتوایی بحث با مباحث پیشین توجه به چند مسئله را به عنوان مسائل محوری مطرح مینماییم:
الف) موانع فرهنگی
۱) عدم معرفی جامع، منطقی، عقلانی و زمان آگاهانه حضرت زهرا علیهاالسلام به نسل جدید؛
۲) عدم توجه به ادبیات و زبان نو در طرح و تحلیل ابعاد شخصیتی حضرت فاطمه علیهاالسلام ؛
۳) عدم تنوّع در روش و ارائه محصولات فرهنگی ـ هنری در معرفی ابعاد شخصیتی حضرت زهرا علیهاالسلام ؛
۴) عدم سنجش شرایط سنّی، استعدادی، تحصیلی و طبقات اجتماعی در الگوسازی از اندیشه، منش و روش فاطمه زهرا علیهاالسلام ؛
۵) عدم تهذیب و پیرایش نقلهای تاریخی و احادیث متنوّع و گاهی متضاد درباره ابعاد وجودی فاطمه زهرا علیهاالسلام .
ب) عوامل فرهنگی ـ علمی
۱) تبیین همهجانبه شخصیت صدیقه طاهره علیهاالسلام با زبان نوین و ادبیات نوشتاری، گفتاری و سمعی ـ بصری و ارائه آن به نسل جوان و تشنه الگوهای فراگیر و جاودانه؛
۲) پاسخگویی عالمانه همراه با شرح صدر به پرسشها و شبهاتی كه در اذهان نسل جدید وجود دارند.
۳) اجتناب از افراط و تفریط در تبیین شخصیت حضرت زهرا علیهاالسلام و دوری از التقاطاندیشی، زمانزدگی و غربزدگی از یكسو، و گریز از سطحینگری، قشریگرایی، جمود و تحجّر و زمانستیزی از سوی دیگر؛ انسان كاملی همچون فاطمه زهرا علیهاالسلام را باید از چند منظر مورد سنجش و شناخت و آنگاه معرفی قرار داد:
الف) تبیین ابعاد و اوصاف چنین انسان كاملی برای اهل تخصص، حكمت و عرفان به وسیله محققان و پژوهشگران به صورت عمیق و اجتهادی و با تكیه بر قرآن و سنّت؛
ب) تحلیل ابعاد وجودی حضرتش برای نسل میانه و طبقات متوسط از مؤمنان جامعه؛
ج) ارائه تصویر و تفسیری عقلانی، كاربردی و تأثیرگذار از تمام وجوه شخصیتی حضرت زهرا علیهاالسلام برای نسل جوان و طبقه نوجوان و روشنفكران جامعه بر حسب مرتبه علمی و جایگاه اجتماعی آنها به زبان روزآمد و كارآمد و در عین حال، جالب و جذّاب.
۴) تبیین سیره علمی و عملی فاطمه زهرا علیهاالسلام ، هوشمندی، عناصر جهادی و حماسیِ اندیشه و بینش فاطمی، حضور و ظهور منطقی، متعادل و زمانآگاهانه، مسئلهشناسانه و دینمدارانه حضرت فاطمه علیهاالسلام در ساحتها و عرصههای گوناگون اجتماعی.
ناگفته نماند از گذشته تاكنون تلاشهای فراوانی در معرفی الگوی كامل فاطمی شده و كارهای متعددی صورت پذیرفتهاند، اما كافی و ناظر به شرایط روز نبودهاند. واقعا اگر انسان كامل و تمامعیاری همچون فاطمه زهرا علیهاالسلام را دیگران داشتند، با او چسان معامله میكردند؟ به راستی، اگر شعاع شخصیت علمی و عینی صدیقه طاهره علیهاالسلام آنچنان كه بایسته و شایسته اوست معرفی گردد و الگوشناسی و الگوسازی هویّت و شخصیتش صورت پذیرد، جهانیان، بخصوص جوانان تشنه معرفت، معنویت، عدالت، موفقیت و پیشرفت، سعادت و كمال، پیرو او نخواهند شد؟
انسانها دارای دو عقل نظری و عملی، قوای ادراكی و تحریكی، اندیشه و انگیزه، اراده و فعالیتهای تدبیری و التذاذی، ابعاد عقلانی و نفسانی و جسمانی، یا عقل و قلب و قالب هستند كه معارف و معالم الهی و بشری نیز معطوف به آنهاست و هر انسان طالب كمالی در صدد آن است كه در چنین عرصهها و جبهههایی تكامل یابد و توسعه وجودی پیدا نماید. حال اگر مقامات عقلانی، عرفانی و حكمتی ـ حكومتی یا سیره فراگیر علمی و عملی فاطمه زهرا علیهاالسلام آنچنان كه باید و شاید معرفی گردند در پذیرش عمومی و جلب توجه برای جامعه جوان و جهان جدید با همه رویكردها و رهیافتهای گوناگون جذبه نخواهند داشت؟
بلكه با توجه به آنكه در جهان غربِ پیش از قرون وسطا، و غربِ عصر نوزایی (رنسانس) و غربِ معاصر، كه الگوهای مختلف را دیده و تجربه كرده است و حتی زنان و دختران غربی در پی گمشده خویش، آن هم در عصر نهضتهای فمنیستی و ضد فمنیستی قرار دارند و روزگار وصل خویش را دنبال میكنند و از الگوهای محدود، متغیّر، زوالپذیر، افراطی یا تفریطی خسته و واماندهاند، ضرورت الگوشناسی و الگوسازی بیش از پیش احساس میگردد، و اگر زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی آن هم در بخشهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، مدیریتی، تربیت فرزند و صیانت جامع از كانون خانواده و حركت بر اصل عقلانیت و عدالت، خردورزی و عاطفهمحوری و مهروزی و در عین حال، داشتن فردیت كامل و مستقل و تعادل و توازن در رشد و شكوفایی قوای وجودی حضرت فاطمه علیهاالسلام تبیین، تحلیل و ابلاغ گردد تحوّلی شگرف و انقلابی فرهنگی و درونی ایجاد خواهد شد و فاطمهشناسی و فاطمهگروی در میان نسل امروز یك حقیقت تابنده و پاینده میگردد. پس در صورت ارائه تصویری روشن، درست، زمانشناسانه، نیازسنجانه، عالمانه و حسابشده از تمام هویّت و ماهیت و شاكله و شخصیت حضرت زهرا علیهاالسلام و نگاهی تاریخی، جامعهشناختی، تربیتی و روانشناختی، معرفتشناسانه و در دسترس به حضرتش، شكاف و انقطاع نسل امروز با آن كوثر هستی و گوهر وجود و الگوی جاودانه برداشته خواهد شد و آن فصل و انقطاع به وصل و اتصال وجودی با او تبدیل خواهد گشت.
● نتیجهگیری
فاطمه زهرا علیهاالسلام همچون لیلهٔالقدر، حضوری مستمر، كارآمد و تأثیرگذار در همه عرصههای هستی دارد و ظرف وجودش ظرف تحقق اراده و مشیّت الهی و افاضه فیض ربوبی است. او اگرچه به مثابه «قدر»، قدرش ناشناخته مانده است و باید تأویل حقیقت و كنه وجودش را در قیامت مشاهده كرد، اما به مقدار ممكن و میسور، باید به سراغ این انسان كامل مكمّل و هادی و اسوه ابدی رفت و به او قرب وجودی یافت. فاطمه علیهاالسلام خود قرآن مجسّم و وحی معیّن و از مفسّران و تأویلشناسان و راسخان در علم است كه مصداق «اولواالعلم»، «اولواالالباب»، «اوتواالعلم»، «اولواالایدی والابصار»، «اهل تفكر و تذكّر»، برهان و عرفان یا عقل و عشق است و اینهمه حقایق معرفتی ـ سلوكی در دریای هستی او متموّجاند و صلاحیت تام و كامل برای الگوبودن و اسوه انسانها قرار گرفتن، تا خود معیاری برای صحّت و قبولی و ارزش و اعتبار عقاید، اخلاق و اعمال یا نظام منسجم و به هم پیوسته و معرفتدینی قرار گیرد.(۹۴) او، كه در حكمت و سلوك، ولایت و امامت، جهاد و حماسهسازی، حضور بالقوّه و بالفعل در متن جامعه، تفسیر دین، دینشناسی و دینداری، حكمت نظری و عملی، بینش و گرایش و دانش و منش، سرآمد روزگار برای تمام اعصار و امصار است و بقیهٔالنبوّهٔ و صراط مستقیم هدایت و كمال و آیت سعادت و علامت خوشبختی راستین و گنجینه علم، عقل و معنویت و نعمت فزاینده و تمامناشدنی حضرت حق یا كوثر است، برای همه انسانهای مشتاق كمال و كرامت و شائق فضیلت و شرافت، منبعی زلال از معرفت، محبت، عبودیت و ولایت به شمار میآید.
محمّدجواد رودگر(۱)
۱. دكترای عرفان اسلامی و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد كرج.
۲. نهجالبلاغه، خطبه ۱، ص ۲۲.
۳. همان، خطبه ۴۹.
۴. حسن حسنزاده آملی، گشتی در حركت، تهران، مركز نشر فرهنگی رجاء، ص ۴۴ـ۱۰۸ و ص ۳۰۴ـ۳۳۶.
۵. همو، فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، (با ترجمه فارسی) قم، قیام، ۱۳۷۸، ص ۲۲ـ۲۴.
۶. شیخ علی نمازی، مستدرك صفینهٔ البحار، تحقیق شیخ حسن نمازی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۹ ق، ج ۸، ص ۲۴۳ و ج ۳، ص ۱۶۹.
۷. زینب فواز العاملی، معجم، اعلام النساء، ج ۳، ص ۱۲۱۶.
۸. مریم: ۳۱.
۹. ابراهیم: ۲۲.
۱۰. عبداللّه جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، قم، اسراء، ۱۳۸۲، ج ۲، ص ۶۸ـ۷۰.
۱۱. نهجالبلاغه، حكمت ۱۴۷.
۱۲. ر. ك: عبدالله جوادی آملی، پیشین، ج ۲، ص ۱۰۸ـ۱۱۰ / همو، تفسیر موضوعی قرآن مجید، ج ۱، ص ۲۱۴ـ۲۲۳ / حسن حسنزاده آملی، ادب فنای مقربان، ج ۱، ص ۱۵۰ـ۱۵۱ / همو، انسان و قرآن، تهران، الزهراء، ۱۳۶۴، ص ۱۳۸ـ۱۳۹.
۱۳. حسن حسنزاده آملی، انسان و قرآن، ص ۱۳۶ / داود صمدی آملی، شرح دفتر دل، قم، نبوغ، ۱۳۷۹، ج ۲، ص ۴۹۷ـ۴۹۹.
۱۴. هر كس فاطمه را آنگونه كه سزاست بشناسد، لیلهٔالقدر را درك كرده است و علت نامگذاری وی به فاطمه آن است كه خلایق از كُنْه معرفت فاطمه محروم و بریده شدهاند. (حسن حسنزاده آملی، فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، (با ترجمه فارسی) قم، قیام، ۱۳۷۸، ص ۲۲ـ۲۴.)
۱۵. حسن حسنزاده آملی، انسان و قرآن، ص ۲۱۳ / همو، شرح فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٍٔ، چ سوم، قم، طوبی، ۱۳۸۲، ص ۲۶۰ـ۲۶۱ / داود صمدی آملی، پیشین، ج ۲، ص ۴۹۲ـ۴۹۳.
۱۶. همان، ص ۲۱۲ و ۲۶۱ / حسن حسنزاده آملی، هزار و یك كلمه، ج ۳، ص ۴۴ / داود صمدی آملی، پیشین، ج ۱، ص ۶۶۰ـ۶۶۲.
۱۷. نزد امام صادق علیهالسلام درباره «ِانّا اَنزلناه فی لیلهِٔ القدرِ» سخن به میان آمد، حضرت فرمود: چقدر فضیلت آن بر سایر سورهها آشكار است! راوی میگوید: گفتم: چه فضیلتی دارد؟ فرمود: ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام در آن نازل شده است. گفتم: در شب قدری كه امید داریم در ماه رمضان باشد؟ فرمود: بله، آن شب قدری است كه آسمانها و زمین و ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام در آن مقدّر شدهاند. (حسن حسنزاده آملی، انسان و قرآن، ص ۲۴۲.)
۱۸. همان، ص ۲۴۴ـ۲۴۵.
۱۹. همان، ص ۲۴۲ / محمّد بن یعقوب كلینی، كافی، ج ۱، ص ۲۴۹، ح ۶ و نیز ر. ك: حسن حسنزاده آملی، ادب فنای مقرّبان، ج ۱، ص ۱۴۲.
۲۰. همان، ص ۲۴۹.
۲۱. عبدالعلی بن جمعه عروسی حویزی، نورالثقلین، ج ۵، ص ۶۳۹، ح ۱۰۵.
۲۲. حسن حسنزاده آملی، ادب فنای مقربان، ج ۱، ص ۱۵۳.
۲۳. سیدمحمّدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲۰، ص ۴۷۰.
۲۴. ناصر مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، چ سی و یكم، ۱۳۸۳، ج ۲۷، ص ۱۸۷ـ۱۸۹.
۲۵. سیدمحمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج ۲۰، ص ۱۳۹.
۲۶. ر. ك. به: حسن حسنزاده آملی، انسان و قرآن، ص ۱۲۰ـ۱۵۳.
۲۷. ابوعیسی بن سوره، سنن ترمذی، ج ۵، ص ۴۳۴، ج ۲۸۱۳.
۲۸. عبداللّه جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج ۲، ص ۱۱۰.
۲۹. نساء: ۱۷۴.
۳۰. نور: ۳۵.
۳۱. طارق: ۱۳.
۳۲. بقره: ۱۸۵ و ۲.
۳۳. جن: ۲.
۳۴. فصّلت: ۴۲.
۳۵. واقعه: ۷۷.
۳۶. یونس: ۵۷ / اسراء: ۸۲.
۳۷. اسراء: ۸۲ / فصّلت: ۲.
۳۸. نساء: ۱۷۴.
۳۹. فصّلت: ۴۱.
۴۰. فصّلت: ۴۲ / یس: ۲.
۴۱. بیّنه: ۲.
۴۲. زمر: ۲۸.
۴۳. حجر: ۹.
۴۴. آل عمران: ۳.
۴۵. حجر: ۸۷.
۴۶. آل عمران: ۱۳۸.
۴۷. كهف: ۱ و ۲.
۴۸. آل عمران: ۷.
۴۹. همان.
۵۰. احزاب: ۳۳.
۵۱. حسن حسنزاده آملی، فصٍّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۶۵ / همو، شرح فصٍّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۲۹۴.
۵۲. همو، هزار و یك نكته، ج ۲، نكته ۹۳۲ / همو، شرح فصٍّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۲۹۵.
۵۳. احزاب: ۳۳.
۵۴. همو، سرچشمه اندیشه، ج ۲، ص ۷۵ـ۷۷.
۵۵. همان، ص ۷۱ـ۷۴.
۵۶. حسن حسنزاده آملی، سرچشمه اندیشه، ج ۲، ص ۷۴ / فصٍ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّه، ص ۷۶ـ۷۷.
۵۷. عبدالله جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج ۲، ص ۸۴.
۵۸. همو، شرح فصِ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّه، ص ۱۹۳ و ۲۰۳.
۵۹. لیلهٔ القدر بنیه محمّدی صلیاللهعلیهوآله با انسان كامل است كه به واسطه آن به مقام «قلب» احتجاج شده است، پس از شهود ذاتی؛ چرا كه انزال قرآن صورت نمیگیرد، مگر بر چنین قلب و سینه منشرح و به قدر بزرگی منزلت و جایگاه و شرف آن حضرت صلیاللهعلیهوآله میباشد و چنین سینهای شایستگی آن را دارد كه بر آن قرآن نازل شود و به سوی آن نزول قرآن صورت گیرد. (مقام قلب، مقام شهود حقایق اشیا به نحو تمییز و تفصیل است كه پس از مقام روح میباشد كه مقام روح مقام لفّ و جمع است و در آن امتیاز منتفی است.)
۶۰. به نقل از: حسن حسنزاده آملی، انسان و قرآن، ص ۲۱۶ـ۲۱۷ / همو، فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۲۴.
۶۱. اكنون كه فهمیدی بقیه نبوت و عقلیه رسالت و ودیعه مصطفی و زوجه ولی الله و كلمه تامّه الهی، فاطمه علیهاالسلام ، حایز مقام عصمت است ... . (حسن حسنزاده آملی، شرح فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۱۵۲.)
۶۲. آنان (اهل بیت پیامبر علیهمالسلام ) مركز اسرار خدا، پناهگاه دستور و خزینه علم پروردگارند؛ آنان سرچشمه دستور خدا، نگهبان كتابهای الهی و پشتوانه دین خدایند. به وجود خاندان رسالت انحرافهای دین برطرف میگردد و تزلزل آن فرو مینشیند. این خانواده اساس دین و تكیهگاه یقیناند. پیشگامان به آنان بازمیگردند و عقبماندگان به ایشان میرسند. این خانواده از امتیازات حكومت برخوردارند و سفارشهای جانشین برای آن حضرت صلیاللهعلیهوآله و دریافت علوم و مال مخصوص ایشان میباشد. (نهجالبلاغه، خطبه ۲.)
۶۳. امام صادق علیهالسلام فرمود: اگر خداوند متعال امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را برای فاطمه علیهاالسلام نمیآفرید برای فاطمه علیهاالسلام همتایی از آدم و غیر آن روی كره زمین نبود. (محمّد بن یعقوب كلینی، پیشین، ج ۱، كتاب «الحجه»، باب «مولد الزهراء»، ص ۴۶۱.)
۶۴. ای محمّد صلیاللهعلیهوآله اگر تو نبودی عالم را نمیآفریدم و اگر علی نبود تو را خلق نمیكردم و اگر فاطمه نبود تو و علی را نیز نمیآفریدم. (محمّدباقر مجلسی، پیشین، ج ۱۵، ص ۲۸ و ۲۹؛ ج ۵۷، ص ۱۹، ۲۰۱؛ ج ۶۰، ص ۳۰۳ / عبدالحسین امینی، پیشین، ج ۲، ص ۳۰۰، ج ۵، ص، ۴۳۵، میرزا حسین نوری طبرسی، پیشین، ج ۲، ص ۶۱۵. و نیز برای شرح و بسط و تفسیر حدیث مطرح شده، ر. ك: محمدعلی گرامی، لولا فاطمهُٔ.)
۶۵. امیرالمؤمنین علیهالسلام از پیامبر صلیاللهعلیهوآله سؤال كرد: كدامیك از ما پیش تو دوست داشتنیتریم: من یا فاطمه علیهاالسلام ؟ پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: فاطمه را بیشتر دوست میدارم، ولی تو نزد من عزیزتری. (محسن الامین، اعیان الشیعه، ج ۱، ص ص ۳۰۷ / احمد بن شعیب نسائی، خصائص، ص ۳۷.)
۶۶. عبداللّه جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج ۲، ص ۸۴ـ۸۵.
۶۷. محسنالامین، پیشین، ج ۱، ص ۳۰۷ به نقل از: ابوالفرج اصفهانی، الاغانی.
۶۸. باید بین دو نبوّت تشریعی و انبائی تفاوت قایل شد؛ زیرا نبوّت تشریعی به رسول خاتم محمّد صلیاللهعلیهوآله خاتمه یافت. پس حلال آن حضرت تا روز قیامت حلال است و حرام وی تا روز قیامت حرام. اما نبوّت انبائی، كه به «نبوّت عامّه» و «نبوّت تعریفی» و نبوّت مقامی نیز موسوم است، همیشه تا ابد مستمر است و از این سفره ابدی همه نفوس مستعد بهرهمند میشوند تا از وحی انبائی بشنوند. فافهم. (حسن حسنزاده آملی، فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۲۶ / همو، شرح فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۳۲۴ـ۳۳۶.)
۶۹. همو، شرح فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۳۲۴ـ۳۳۶ / سیدمحمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج ۱۳، ص ۳۴۱ـ۳۸۵ / ناصر مكارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۱۲، ص ۵۲۰ـ۵۳۸ و ص ۵۴۹ـ۵۵۲.
۷۰. نهجالبلاغه، خطبه ۲۳۵.
۷۱. عبداللّه جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن مجید، ج ۳، ص ۴۰۰ـ۴۱۳ / همو، زن در آینه جلال و جمال، ص ۱۴۲ـ۱۸۱ / همو، ولایت در قرآن، ص ۲۷۵ـ۳۲۰ / حسن حسنزاده آملی، ادب فنای مقرّبان، ج ۱، ص ۱۴۷.
۷۲. حسن حسنزاده آملی، ادب فنای مقرّبان، ج ۱، ص ۱۵۰ـ۱۵۸.
۷۳. ر. ك. به: المیزان / ناصر مكارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۲۷، ص ۳۷۶ـ۳۷۵ / فضل بن حسن طبرسی، مجمعالبیان، تهران، مكتبهٔ العلمیهٔ الاسلامیه، ج ۵، ص ۵۵۰ / حسن حسنزاده آملی، شرح فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۱۳۴ و ۱۴۲ـ۱۴۳ / عبداللّه جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج ۲، ص ۹۹ـ۱۰۷.
۷۴. ر. ك. به: عبدالله جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ص ۱۴۳ـ۱۴۴ / ناصر مكارم شیرازی و دیگران، پیشین، چ چهل و ششم، ج ۱، ص ۱۹۹ / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج ۱، ص ۸۸ـ۸۹.
۷۵. محمّدباقر مجلسی، پیشین، ج ۸۳، ص ۶۷.
۷۶. همان.
۷۷. همان.
۷۸. واقعه: ۷ـ۹۶.
۷۹. منافقین: ۱۹ـ۲۸.
۸۰. انسان: ۵ـ۲۱.
۸۱. سیدمحمّدحسین طباطبائی، پیشین، ص ۳۵۳ـ۳۵۷ و ۲۱۳ـ۲۲۹ / ناصر مكارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۲۶، ص ۲۷۰ـ۲۸۱، ج ۲۵، ص ۳۴۲ـ۳۵۹ / مرتضی مطهّری، آشنایی با قرآن، ج ۶، ص ۸۷ـ۹۴ و ۲۱۹ تا ۲۲۵.
۸۲. شیخ صدوق، الامالی، مجلس ۴۱، ح ۷، ص ۱۴۱.
۸۳. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج ۲، ص ۷۵۱.
۸۴. همان، ج ۳، ص ۷۵۰.
۸۵. ابن قتیبه، الامامهٔ والسیّاسهٔ، ج ۱، ص ۱۴ / زینب فواز العاملی، پیشین، ج ۴، ص ۱۲۱۴.
۸۶. ابن صباغ، الفصول المهمه، ص ۱۲۹.
۸۷. محمد بن ابی بكر الشلی، المشروع الروی، ص ۸۶.
۸۸. محب الدین طبری، ذخائر العقبی، ص ۲۶.
۸۹. ابونعیم اصفهانی، حلیهٔ الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ۲، ص ۴۲.
۹۰. محمّد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ج ۵، ص ۲۰.
۹۱. محمّد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۹۶ / ابن حجر عسقلانی، الاصابهٔ، ج ۴، ص ۳۳۶.
۹۲. حاكم نیشابوری، المستدرك علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۵۶.
۹۳. در این زمینه، ر. ك. به: عذرا انصاری، جلوههای رفتاری حضرت زهراء / سیدجعفر شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا علیهاالسلام / محمّد دشتی، نهج الحیاهٔ فرهنگ سخنان فاطمه علیهاالسلام .
۹۴. عبدالله جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج ۲، ص ۱۰۶ـ۱۰۷ / همو، زن در آینه جلال و جمال، ص ۱۴۲ـ۱۴۴
۱. دكترای عرفان اسلامی و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد كرج.
۲. نهجالبلاغه، خطبه ۱، ص ۲۲.
۳. همان، خطبه ۴۹.
۴. حسن حسنزاده آملی، گشتی در حركت، تهران، مركز نشر فرهنگی رجاء، ص ۴۴ـ۱۰۸ و ص ۳۰۴ـ۳۳۶.
۵. همو، فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، (با ترجمه فارسی) قم، قیام، ۱۳۷۸، ص ۲۲ـ۲۴.
۶. شیخ علی نمازی، مستدرك صفینهٔ البحار، تحقیق شیخ حسن نمازی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۹ ق، ج ۸، ص ۲۴۳ و ج ۳، ص ۱۶۹.
۷. زینب فواز العاملی، معجم، اعلام النساء، ج ۳، ص ۱۲۱۶.
۸. مریم: ۳۱.
۹. ابراهیم: ۲۲.
۱۰. عبداللّه جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، قم، اسراء، ۱۳۸۲، ج ۲، ص ۶۸ـ۷۰.
۱۱. نهجالبلاغه، حكمت ۱۴۷.
۱۲. ر. ك: عبدالله جوادی آملی، پیشین، ج ۲، ص ۱۰۸ـ۱۱۰ / همو، تفسیر موضوعی قرآن مجید، ج ۱، ص ۲۱۴ـ۲۲۳ / حسن حسنزاده آملی، ادب فنای مقربان، ج ۱، ص ۱۵۰ـ۱۵۱ / همو، انسان و قرآن، تهران، الزهراء، ۱۳۶۴، ص ۱۳۸ـ۱۳۹.
۱۳. حسن حسنزاده آملی، انسان و قرآن، ص ۱۳۶ / داود صمدی آملی، شرح دفتر دل، قم، نبوغ، ۱۳۷۹، ج ۲، ص ۴۹۷ـ۴۹۹.
۱۴. هر كس فاطمه را آنگونه كه سزاست بشناسد، لیلهٔالقدر را درك كرده است و علت نامگذاری وی به فاطمه آن است كه خلایق از كُنْه معرفت فاطمه محروم و بریده شدهاند. (حسن حسنزاده آملی، فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، (با ترجمه فارسی) قم، قیام، ۱۳۷۸، ص ۲۲ـ۲۴.)
۱۵. حسن حسنزاده آملی، انسان و قرآن، ص ۲۱۳ / همو، شرح فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٍٔ، چ سوم، قم، طوبی، ۱۳۸۲، ص ۲۶۰ـ۲۶۱ / داود صمدی آملی، پیشین، ج ۲، ص ۴۹۲ـ۴۹۳.
۱۶. همان، ص ۲۱۲ و ۲۶۱ / حسن حسنزاده آملی، هزار و یك كلمه، ج ۳، ص ۴۴ / داود صمدی آملی، پیشین، ج ۱، ص ۶۶۰ـ۶۶۲.
۱۷. نزد امام صادق علیهالسلام درباره «ِانّا اَنزلناه فی لیلهِٔ القدرِ» سخن به میان آمد، حضرت فرمود: چقدر فضیلت آن بر سایر سورهها آشكار است! راوی میگوید: گفتم: چه فضیلتی دارد؟ فرمود: ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام در آن نازل شده است. گفتم: در شب قدری كه امید داریم در ماه رمضان باشد؟ فرمود: بله، آن شب قدری است كه آسمانها و زمین و ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام در آن مقدّر شدهاند. (حسن حسنزاده آملی، انسان و قرآن، ص ۲۴۲.)
۱۸. همان، ص ۲۴۴ـ۲۴۵.
۱۹. همان، ص ۲۴۲ / محمّد بن یعقوب كلینی، كافی، ج ۱، ص ۲۴۹، ح ۶ و نیز ر. ك: حسن حسنزاده آملی، ادب فنای مقرّبان، ج ۱، ص ۱۴۲.
۲۰. همان، ص ۲۴۹.
۲۱. عبدالعلی بن جمعه عروسی حویزی، نورالثقلین، ج ۵، ص ۶۳۹، ح ۱۰۵.
۲۲. حسن حسنزاده آملی، ادب فنای مقربان، ج ۱، ص ۱۵۳.
۲۳. سیدمحمّدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲۰، ص ۴۷۰.
۲۴. ناصر مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، چ سی و یكم، ۱۳۸۳، ج ۲۷، ص ۱۸۷ـ۱۸۹.
۲۵. سیدمحمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج ۲۰، ص ۱۳۹.
۲۶. ر. ك. به: حسن حسنزاده آملی، انسان و قرآن، ص ۱۲۰ـ۱۵۳.
۲۷. ابوعیسی بن سوره، سنن ترمذی، ج ۵، ص ۴۳۴، ج ۲۸۱۳.
۲۸. عبداللّه جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج ۲، ص ۱۱۰.
۲۹. نساء: ۱۷۴.
۳۰. نور: ۳۵.
۳۱. طارق: ۱۳.
۳۲. بقره: ۱۸۵ و ۲.
۳۳. جن: ۲.
۳۴. فصّلت: ۴۲.
۳۵. واقعه: ۷۷.
۳۶. یونس: ۵۷ / اسراء: ۸۲.
۳۷. اسراء: ۸۲ / فصّلت: ۲.
۳۸. نساء: ۱۷۴.
۳۹. فصّلت: ۴۱.
۴۰. فصّلت: ۴۲ / یس: ۲.
۴۱. بیّنه: ۲.
۴۲. زمر: ۲۸.
۴۳. حجر: ۹.
۴۴. آل عمران: ۳.
۴۵. حجر: ۸۷.
۴۶. آل عمران: ۱۳۸.
۴۷. كهف: ۱ و ۲.
۴۸. آل عمران: ۷.
۴۹. همان.
۵۰. احزاب: ۳۳.
۵۱. حسن حسنزاده آملی، فصٍّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۶۵ / همو، شرح فصٍّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۲۹۴.
۵۲. همو، هزار و یك نكته، ج ۲، نكته ۹۳۲ / همو، شرح فصٍّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۲۹۵.
۵۳. احزاب: ۳۳.
۵۴. همو، سرچشمه اندیشه، ج ۲، ص ۷۵ـ۷۷.
۵۵. همان، ص ۷۱ـ۷۴.
۵۶. حسن حسنزاده آملی، سرچشمه اندیشه، ج ۲، ص ۷۴ / فصٍ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّه، ص ۷۶ـ۷۷.
۵۷. عبدالله جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج ۲، ص ۸۴.
۵۸. همو، شرح فصِ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّه، ص ۱۹۳ و ۲۰۳.
۵۹. لیلهٔ القدر بنیه محمّدی صلیاللهعلیهوآله با انسان كامل است كه به واسطه آن به مقام «قلب» احتجاج شده است، پس از شهود ذاتی؛ چرا كه انزال قرآن صورت نمیگیرد، مگر بر چنین قلب و سینه منشرح و به قدر بزرگی منزلت و جایگاه و شرف آن حضرت صلیاللهعلیهوآله میباشد و چنین سینهای شایستگی آن را دارد كه بر آن قرآن نازل شود و به سوی آن نزول قرآن صورت گیرد. (مقام قلب، مقام شهود حقایق اشیا به نحو تمییز و تفصیل است كه پس از مقام روح میباشد كه مقام روح مقام لفّ و جمع است و در آن امتیاز منتفی است.)
۶۰. به نقل از: حسن حسنزاده آملی، انسان و قرآن، ص ۲۱۶ـ۲۱۷ / همو، فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۲۴.
۶۱. اكنون كه فهمیدی بقیه نبوت و عقلیه رسالت و ودیعه مصطفی و زوجه ولی الله و كلمه تامّه الهی، فاطمه علیهاالسلام ، حایز مقام عصمت است ... . (حسن حسنزاده آملی، شرح فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۱۵۲.)
۶۲. آنان (اهل بیت پیامبر علیهمالسلام ) مركز اسرار خدا، پناهگاه دستور و خزینه علم پروردگارند؛ آنان سرچشمه دستور خدا، نگهبان كتابهای الهی و پشتوانه دین خدایند. به وجود خاندان رسالت انحرافهای دین برطرف میگردد و تزلزل آن فرو مینشیند. این خانواده اساس دین و تكیهگاه یقیناند. پیشگامان به آنان بازمیگردند و عقبماندگان به ایشان میرسند. این خانواده از امتیازات حكومت برخوردارند و سفارشهای جانشین برای آن حضرت صلیاللهعلیهوآله و دریافت علوم و مال مخصوص ایشان میباشد. (نهجالبلاغه، خطبه ۲.)
۶۳. امام صادق علیهالسلام فرمود: اگر خداوند متعال امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را برای فاطمه علیهاالسلام نمیآفرید برای فاطمه علیهاالسلام همتایی از آدم و غیر آن روی كره زمین نبود. (محمّد بن یعقوب كلینی، پیشین، ج ۱، كتاب «الحجه»، باب «مولد الزهراء»، ص ۴۶۱.)
۶۴. ای محمّد صلیاللهعلیهوآله اگر تو نبودی عالم را نمیآفریدم و اگر علی نبود تو را خلق نمیكردم و اگر فاطمه نبود تو و علی را نیز نمیآفریدم. (محمّدباقر مجلسی، پیشین، ج ۱۵، ص ۲۸ و ۲۹؛ ج ۵۷، ص ۱۹، ۲۰۱؛ ج ۶۰، ص ۳۰۳ / عبدالحسین امینی، پیشین، ج ۲، ص ۳۰۰، ج ۵، ص، ۴۳۵، میرزا حسین نوری طبرسی، پیشین، ج ۲، ص ۶۱۵. و نیز برای شرح و بسط و تفسیر حدیث مطرح شده، ر. ك: محمدعلی گرامی، لولا فاطمهُٔ.)
۶۵. امیرالمؤمنین علیهالسلام از پیامبر صلیاللهعلیهوآله سؤال كرد: كدامیك از ما پیش تو دوست داشتنیتریم: من یا فاطمه علیهاالسلام ؟ پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: فاطمه را بیشتر دوست میدارم، ولی تو نزد من عزیزتری. (محسن الامین، اعیان الشیعه، ج ۱، ص ص ۳۰۷ / احمد بن شعیب نسائی، خصائص، ص ۳۷.)
۶۶. عبداللّه جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج ۲، ص ۸۴ـ۸۵.
۶۷. محسنالامین، پیشین، ج ۱، ص ۳۰۷ به نقل از: ابوالفرج اصفهانی، الاغانی.
۶۸. باید بین دو نبوّت تشریعی و انبائی تفاوت قایل شد؛ زیرا نبوّت تشریعی به رسول خاتم محمّد صلیاللهعلیهوآله خاتمه یافت. پس حلال آن حضرت تا روز قیامت حلال است و حرام وی تا روز قیامت حرام. اما نبوّت انبائی، كه به «نبوّت عامّه» و «نبوّت تعریفی» و نبوّت مقامی نیز موسوم است، همیشه تا ابد مستمر است و از این سفره ابدی همه نفوس مستعد بهرهمند میشوند تا از وحی انبائی بشنوند. فافهم. (حسن حسنزاده آملی، فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۲۶ / همو، شرح فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۳۲۴ـ۳۳۶.)
۶۹. همو، شرح فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۳۲۴ـ۳۳۶ / سیدمحمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج ۱۳، ص ۳۴۱ـ۳۸۵ / ناصر مكارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۱۲، ص ۵۲۰ـ۵۳۸ و ص ۵۴۹ـ۵۵۲.
۷۰. نهجالبلاغه، خطبه ۲۳۵.
۷۱. عبداللّه جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن مجید، ج ۳، ص ۴۰۰ـ۴۱۳ / همو، زن در آینه جلال و جمال، ص ۱۴۲ـ۱۸۱ / همو، ولایت در قرآن، ص ۲۷۵ـ۳۲۰ / حسن حسنزاده آملی، ادب فنای مقرّبان، ج ۱، ص ۱۴۷.
۷۲. حسن حسنزاده آملی، ادب فنای مقرّبان، ج ۱، ص ۱۵۰ـ۱۵۸.
۷۳. ر. ك. به: المیزان / ناصر مكارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۲۷، ص ۳۷۶ـ۳۷۵ / فضل بن حسن طبرسی، مجمعالبیان، تهران، مكتبهٔ العلمیهٔ الاسلامیه، ج ۵، ص ۵۵۰ / حسن حسنزاده آملی، شرح فصّ حكمهٍٔ عصمتیّهٍٔ فی كلمهٍٔ فاطمیّهٔ، ص ۱۳۴ و ۱۴۲ـ۱۴۳ / عبداللّه جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج ۲، ص ۹۹ـ۱۰۷.
۷۴. ر. ك. به: عبدالله جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ص ۱۴۳ـ۱۴۴ / ناصر مكارم شیرازی و دیگران، پیشین، چ چهل و ششم، ج ۱، ص ۱۹۹ / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج ۱، ص ۸۸ـ۸۹.
۷۵. محمّدباقر مجلسی، پیشین، ج ۸۳، ص ۶۷.
۷۶. همان.
۷۷. همان.
۷۸. واقعه: ۷ـ۹۶.
۷۹. منافقین: ۱۹ـ۲۸.
۸۰. انسان: ۵ـ۲۱.
۸۱. سیدمحمّدحسین طباطبائی، پیشین، ص ۳۵۳ـ۳۵۷ و ۲۱۳ـ۲۲۹ / ناصر مكارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۲۶، ص ۲۷۰ـ۲۸۱، ج ۲۵، ص ۳۴۲ـ۳۵۹ / مرتضی مطهّری، آشنایی با قرآن، ج ۶، ص ۸۷ـ۹۴ و ۲۱۹ تا ۲۲۵.
۸۲. شیخ صدوق، الامالی، مجلس ۴۱، ح ۷، ص ۱۴۱.
۸۳. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج ۲، ص ۷۵۱.
۸۴. همان، ج ۳، ص ۷۵۰.
۸۵. ابن قتیبه، الامامهٔ والسیّاسهٔ، ج ۱، ص ۱۴ / زینب فواز العاملی، پیشین، ج ۴، ص ۱۲۱۴.
۸۶. ابن صباغ، الفصول المهمه، ص ۱۲۹.
۸۷. محمد بن ابی بكر الشلی، المشروع الروی، ص ۸۶.
۸۸. محب الدین طبری، ذخائر العقبی، ص ۲۶.
۸۹. ابونعیم اصفهانی، حلیهٔ الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ۲، ص ۴۲.
۹۰. محمّد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ج ۵، ص ۲۰.
۹۱. محمّد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۹۶ / ابن حجر عسقلانی، الاصابهٔ، ج ۴، ص ۳۳۶.
۹۲. حاكم نیشابوری، المستدرك علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۵۶.
۹۳. در این زمینه، ر. ك. به: عذرا انصاری، جلوههای رفتاری حضرت زهراء / سیدجعفر شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا علیهاالسلام / محمّد دشتی، نهج الحیاهٔ فرهنگ سخنان فاطمه علیهاالسلام .
۹۴. عبدالله جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج ۲، ص ۱۰۶ـ۱۰۷ / همو، زن در آینه جلال و جمال، ص ۱۴۲ـ۱۴۴
منبع : مجله بانوان
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت سیزدهم
هلال احمر قوه قضاییه یسنا آتش سوزی تهران پلیس بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت خودرو بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت طلا قیمت دلار خودرو دلار سایپا ایران خودرو بانک مرکزی کارگران تورم
فضای مجازی سریال شهاب حسینی تلویزیون نمایشگاه کتاب عفاف و حجاب مسعود اسکویی سینما فیلم سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا حماس جنگ غزه اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید لیگ برتر بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول خودروهای وارداتی تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه دیابت بیماری قلبی کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی