جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
نکتهای درباره کتاب <غریب آذری> نوشته دکتر صادق زیباکلام
نوشتهای که اخیرا از دکتر صادق زیباکلام با نام <غریب آذری> منتشر شده، تحت عنوان <نخستین اثر داستانی> ایشان معرفی شده است، حال آنکه در هیچجا چنین کتابی را در زمره ادبیات داستانی نگنجانیدهاند. کوتاهترین تعریف داستان را از زبانام. اچ. ایبرمز (مورخ و منتقد ادبیات انگلیسی) ارائه میکنم که در <فرهنگ توصیفی اصطلاحات ادبی( >انتشارات رهنما) آن را چنین تعریف میکند: <هرگونه روایت ادبی منثور یا منظوم که حاصل ابتکار [و تخیل] باشد، نه شرح وقایعی که عملا رخ دادهاند.> اگر کتاب دکتر زیباکلام را در قیاس با هرگونه اثر داستانی دیگر بررسی کنیم، به چند دلیل آن را از مقوله داستان خارج میدانیم: الف) فاقد عنصر تخیل است. به عبارتی این اثر بیشتر گزارشی است از تعدادی برخورد میان فردی به نام افضل یزدانپناه و دکتر زیباکلام، که البته رابطه استاد و شاگردی قابل تحسینی را بیان میکند. ب) فاقد هر گونه صناعت روایی است. هیچ نشانی از روایتگونگی () narrativity ندارد. ج) فاقد صناعات ادبی از قبیل تشبیه، استعاره و هرگونه شگرد بلاغی ادیبانه و صناعات معنایی و بدیعی است. اگر قرار باشد این نوشته را در زمره چترواژه <ادبیات> بگذاریم، شاید بتوان گفت به خاطرهنویسی تعلق دارد، اما نه از نوعی که ادبیت () literariness یا <ادب - گونگی> داشته باشد. اگر از حیث گونهشناسی به این نوشته نگاه کنیم، شاید تنها چیزی که به ذهن برسد <واقع - داستان( >) faction یا داستان مستند باشد. اما <واقع - داستان> باید ترکیبی از واقعیت () fact و داستان () fiction باشد.
نوشته دکتر زیباکلام واقعیت است ولی عاری از عنصر تخیل یا ذهنساختگی است. این نوشته از حیث پهنه و درازا نه در مقوله رمان میگنجد - که تقریبا کوتاهترین مورد آن را میتوان <شازدهاحتجاب> هوشنگ گلشیری دانست - و نه داستان کوتاه است- به دلایلی که در بالا ذکر شد. اما اگر از قرار دادن این نوشته در زمره ادبیات بگذریم، میتوان آن را یادنامهای شخصی، مرثیهای (غیرادبی) و یک مقاله غیررسمی پرمحتوای انتقادی دانست. این مقاله انتقادی با بهرهگیری از تجربه زیباکلام در تدریس دانشگاهی و اندیشه جامعهشناختی بر نکات مهمی از وضعیت آموزشی دانشگاههای ایران انگشت نهاده است.
الف) شکاف میان آنچه در نظام آموزش و پرورش تحت عنوان تاریخ به دانشآموزان داده میشود و آنچه خود دانشجویان در دانشگاه میآموزند.
ب) نخبهکشی و ضعف هدایت و برنامهریزی برای سرمایههایی (فارغالتحصیلانی) که به محض اتمام درس و دانشگاه به حال خود رها میشوند. مثال خوبی که ایشان ذکر کردهاند، به کارگیری یک فوقلیسانس علوم سیاسی در اداره دارایی است؛ اشاره به تفکر پایگان محوری کذب در ذهنیت افرادی که قومیتها را تحقیر میکنند؛ ستیز پیدا و پنهان فرهنگی در میان متعصبان، که در این مورد خاص از یک استاد علوم سیاسی نیز مثال آورده است.
سعید سبزیان
منبع : روزنامه اعتماد ملی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
بنیامین نتانیاهو رهبر انقلاب انفجار مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت سیزدهم روز معلم معلمان دولت بابک زنجانی مجلس شهید مطهری
ایران هواشناسی بارش باران آتش سوزی هلال احمر قوه قضاییه تهران پلیس شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش فضای مجازی
سهام عدالت قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار بازار خودرو حقوق بازنشستگان خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو کارگران
سریال نمایشگاه کتاب شهاب حسینی مسعود اسکویی تلویزیون تئاتر سینمای ایران سینما دفاع مقدس
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس چین ترکیه نوار غزه انگلیس اوکراین
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ
هوش مصنوعی گوگل کولر اپل همراه اول تلفن همراه تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب دیابت بیمه