یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به دیوار نگاره ها در انتظار قلم


نگاهی به دیوار نگاره ها در انتظار قلم
گستره نوین روزگار مدرن با تغییر دادن تعاریف و نام ها به سوی دنیایی جدید رفت و بدیهی می نمود که در آن هنر دستخوش تغییراتی شگرف گردد. با بزرگ شدن شهرها و معماری های شهر زیرساخت های شهروندی متغیر و انسان ها براساس اصول از پیش تعیین شده در فضایی که حاکی از روح شهرنشینی بود به زندگی پرداختند.
با رشد شهرها مسئله ای که مورد توجه شهرسازان قرار گرفت. زیبایی سازی شهری و پس از آن عناصری بود که معرف آن شهر می شد.
یکی از این عناصر نصب دیوارنگاری بود که بی گمان از کاخ ها و قصرها و دربار آغاز گردید و پس از آن در هنر مذهبی مسیحی به نام کاتاکومب ها رشد کرد و پس از آن هم در رنسانس به اوج خود رسید. مثال هایی که می توان گفت: داوینچی، مازاگچو، رافائل و هنرمندان بزرگ دیگری بودند که از دل اومانیسم رنسانسی بیرون آمده بودند و اکثراً مضامین مذهبی را دنبال می کردند. اما در ایران از این نوع دیوار نگاره می توان در ابتدا و به شکل بدوی در دوره اشکانیان و در کوه خاجه و پس از آن به شکل تجسمی گونه اش از دوره عباسیان پیگیری بکنیم که البته مهم تر از هنر قبل از اسلام و دوره ساسانیان بوده است گواه این مدعا استفاده از رنگ های طلایی و زرد و خط گیری و حواشی آثار هست و البته این آثار هیچ گاه در ایران از دربار به بیرون نیامد تا به زمان صفویه که خود نیز سخنی دیگر دارد.
اما در رنسانس و هنر نقاشی دیواری غربی این نقاشی ها در طاق ها و قوس ها و با یک تفکر سنتی مذهبی نقاشی شده است.
برای مثال ثالوث مقدس با مریم عذرا، یوحنای قدیس وهبه کنندگان را می توانیم بگوییم که در حدود ۱۴۲۵ تا ۱۴۲۸ میلادی در کلیسای سانتاماریا در فلورانس تصویر شده است که بیانگر شگفتی و وجد هنرمند از القای پرسپکتیو و توهم ژرف نمایی است.
اما نقاشی دیواری همگام با سیر تحول انسان ها و جوامع در بسیاری از اوقات دستخوش نبض سیاسی زمانه خود گشت کما اینکه در همان رنسانس هم با ابداع خویشتن چهره ای دیگر از مسیح نمایان گشت و مسیح از هیئت شبان به هیئت پادشاه درآمد و در واقع مسیری ضدجریان را پیمود.
اما در اوایل قرن بیستم همزمان با انقلاب های سیاسی که در گوشه و کنار دنیا اتفاق افتاد نقاشی دیواری قلم و وسیله ای محکم برای بروز اعتقادات انقلابی و آرمانی گشت و تا حدودی تنها برای بروز نبض سیاسی زمانه خود بود و آن را بازگو می کرد. در مکزیک ریورا و فریداکالو از نامی ترین این هنرمندان بودند و آنان در جهت مبارزه با یورش آمریکایی ها به مکزیک دست به چنین آثاری زدند. اما در ایران و هم زمان با انقلاب اسلامی موج نوینی از نقاشی های دیواری که عکس و تمثال شهیدان و رهبر کبیر انقلاب بود بر دیوارهای شهر نقش بست اگر روزگاری از کشوری دیگر وارد می شدیم با مشاهده تصویر رزمندگان متوجه این مهم می شدیم که کشورمان در حال جنگ است و یاد و خاطره این عزیزان تا ابد جاویدان باید بر روی این دیوارها حک بشود. فهمیده ها، همت ها، باکری ها و بسیاری دیگر که در شهرها و روستاهایشان تصاویرشان به مانند پرده عاشورا به روی دیوار رفت. اصل مهمی که در دیوارنگاره اهمیت دارد سطح کار و بررسی نوع آن دیوار است. اکثر دیوارنگاره های ما زیرسازی نمی شوند و بعد از مدتی شاهد افت سطح دیوار هستیم. مثال های زیادی براین مدعاست که خود نشان از فاقد اهمیت گواه چنین مقوله ای است. در نظر داشته باشید که هدف از نقاشی دیواری صرفا پوشاندن دیوار نیست و متاسفانه باید اذعان کرد که در بسیاری از موارد این گونه برخورد می شود.
در نظر گرفتن ریتم و بافت یک نقاشی بسیار اهمیت دارد. نقاشی دیواری می بایست بسته به موقعیت قرار گرفتن آن دارای ویژگی خاص باشد. به عنوان مثال یک دیوار در یک مکان فرهنگی و یک محیط دانشجویی را در نظر بگیرید. موضوع انتخابی نوع پرداخت و انتخاب مفاد و عناصر بعدی می تواند هستی شناسی اثر را تعیین کند. حال این اثر و دیوار در یک بزرگراه به دلیل سرعت ماشین و زمان کوتاه مخاطب برای دیدن اثر متفاوت است و نکته جالب نوشته هایی چندسطری در این گونه نقاشی هاست که بی گمان خوانش آن مقدور نیست.
سال هاست که این دیوارها تشنه قلم نقاشانی است که می توانند اثرگذار باشند. نورپردازی این آثار آن قدر مهم است که ظرایف و حجم دیوار را به درستی نشان دهد. اما بارها دیده ایم که نقاشی علاوه بر نقطه کور دید بودن نورپردازی ناصحیح و رنگ نامناسبی داشته است. بی گمان نور و رنگ در جاندار کردن و قابل بحث بودن اثر میسر است. برای مثال تنها نمونه ای از یک کار آن طرفی می زنم. رو به روی دیواری درختانی بلند و قد برافراشته قرار داشتند. شهرداری نه تنها درختان را برای نقاشی قطع نکرد که با یک ایده مناسب نورپردازی نوینی کرد و از سایه درختان بر روی دیوار تنها استفاده کرد.
دیوارهای خاک گرفته شهر ما در انتظار قلم نقاشانی است که خوشبختانه چند صباحی است در گوشه و کنار شهر مشغول به کار هستند. مضامینی که از جنس زندگی روزمره هستند و با بهره جستن از امکانات دیوار خالق آثار جذاب شدند. نمونه آن دیوار قسمت شرقی میدان ونک است که چهره ای زیبا به آن قسمت میدان داده است. در نهایت لازم به یادآوری است که باید از نقاشانی که از ابتدای انقلاب و همزمان با این تب و تاب ها مشغول کار شدند یادی بکنیم که سخن از آن در این مجال نمی گنجد و خود نیز بحثی دیگر را می طلبد.
هامون قابچی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید