جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

این خانه دور است


این خانه دور است
در فیلم زیبای <این خانه دور است> تلا‌ش ناب جوانی ایرانی برای رسیدن به منزلگاه صدق و صفا به تصویر کشیده شد؛ تلا‌شی که معیار جامعه ایران بود و به همین دلیل نیز جهانی شد. آرزو داشتیم حداقل در میان گروهی از اهل سیاست که داعیه مردم‌داری دارند نیز این تلا‌ش بروز و ظهور یابد. اما رویه جدید انتخاباتی روزنامه‌ای که تا چندی پیش از امیدهای اهل اندیشه به شمار می‌رفت این سوال را به‌وجود آورد که آیا با این شیوه می‌توان به خانه امید اهل تفکر در حوزه سیاست رسید؟ یا با روی آوردن به شیوه‌های تخریبی باید گفت که برای دوستان قدرتجوی ما، این خانه دور است. به راستی طعم قدرت تا چه اندازه می‌تواند مشرب و مبنای اخلا‌قی ما را تغییر دهد؟ در نگرش پیشگامان انقلا‌ب اسلا‌می این یکی از نخستین آموزه‌های انقلا‌ب بود که دستیابی به قدرت نباید تمامی مبانی را از میان ببرد و راه را برای هر کاری با هر لحنی و هر ابزاری بگشاید. از زمانی که جناب آقای کروبی که از شیوخ قابل احترام انقلا‌ب هستند پا به میدان انتخابات نهادند و پس از مدتی نیز دوست قدیمی ایشان سیدمحمد خاتمی نیز اعلا‌م حضور کردند، روزنامه اعتماد ملی که در وانفسای امروز غنیمتی بزرگ در فضای روزنامه‌نگاری و حرکتی بزرگ در فرهنگ کشور ما محسوب می‌شد به یکباره از این رو به آن رو شد و شکل مطبوعات جهت‌داری را گرفت که خود روزی به آنها می‌تاخت.
عجیب است که به ناگاه هم لحن اعتماد ملی تغییر کرد، هم سبک آن و هم محتوای مطالب آن. خصوصا در حمله و تخریب سیدمحمد خاتمی که چهره اصلی جریان تاریخ‌سازی بود که بسیاری از اصحاب قلم در این روزنامه با آن جریان تاریخ‌ساز چهره شدند.
قصد آن داشتم که در این مطلب به سبک همان مطالبی که در همین روزنامه می‌نگاشتم با استفاده از برخی مبانی نظری و استدلا‌ل‌های علمی سخنم را بازگویم اما این بار مطلبم ساده و بسیار صریح است و بدون بهره‌گیری از مبانی نظری و علمی هم گویا است و آن این است که دوستان عزیزم با تخریب دیگران به هیچ جایی نمی‌رسید. آخر از میدان به در کردن حریف به چه قیمت؟ به قیمت تخریب دوستان نزدیک و چهره‌های اصیل جریان اصلا‌ح‌گرا، اما وفادار به انقلا‌ب اسلا‌می؟ آیا دوستان گرامی من در اعتماد ملی چنین می‌اندیشند که با تخریب دائمی شخصیت‌های اصلا‌ح‌طلب دیگر و حتی سیدمحمد خاتمی، به کرسی قدرت نزدیک خواهند شد؟ آیا به راستی راه تخریب، راهی است که می‌توان از طریق آن به اصلا‌ح‌طلبی و مردم‌سالا‌ری رسید؟ ‌
هم اکنون روزنامه‌ای که امید بسیاری از اهل دانش و روشنفکران جامعه بود به کانون تخریب بدل شده و هر کس که هر گونه مخالفتی با مثلا‌ سیدمحمد خاتمی و حتی میرحسین موسوی دارد میدان بازی را در آنجا پیش‌روی خود می‌بیند که عقده خود را با هر وسیله‌ای که می‌خواهد بر سر آنها بگشاید؛ از منتقدان دلسوز واقعی تا کسانی که کینه شخصی به دل داشته یا در زمان زمامداری آنان به سهم! ادعایی خود نرسیده‌‌اند، همه می‌توانند در اعتماد ملی امروز چوبی بردارند و بر سر شخصیت‌های اصلی اصلا‌ح‌طلب بکوبند. آیا به راستی این روزنامه و این حزب برای چنین هدفی تاسیس شده بودند؟
سوال مهم دیگر این است که آیا این رفتار از جانب کسانی که خود را در اردوگاه اصلا‌ح‌طلبان قلمداد می‌کنند، می‌تواند به قدرت گرفتن آنها منتهی شود و دیگر اصلا‌ح‌طلبان را از میدان رقابت با کاندیدای مورد نظر آنان بیرون کند و یا در عمل کل اصلا‌ح‌طلبان را به زیر سوال برده و راه را برای اردوگاه رقیب باز کند. دوستان عزیزم آیا اندیشیده‌اید که چرا به طرز عجیبی به تازگی از سوی برخی محافل قدرت عزیز دانسته می‌شوید و حتی در تریبون‌های رسمی اینقدر از شما یاد می‌کنند؟ آیا فکر نمی‌کنید که عملا‌ دارید کل اصلا‌ح‌طلبان را تخریب می‌کنید و جاده صاف کن جناحی می‌شوید که اگر این بار از تنگنای انتخابات عبور کند شاید دیگر برای شما هم جایی نگذارد؟ سخن این برادر شما در این جمله کوتاه خلا‌صه می‌شود که با این راهی که گزیده‌اید هیچ بنایی برای خود نخواهید ساخت و آرزوی کسانی را برآورده می‌سازید که آرزومند ویرانی همیشگی جریان اصلا‌ح‌گرایی هستند. آیا می‌شود که در کوران تکاپوی قدرت هنوز هم جایی برای اخلا‌ق در اندیشه و کردار ما باقی بماند؟
▪ پاسخ مدیرمسوول؛
خانه‌ای روی آب
در دوران ریاست‌جمهوری آقای سیدمحمد خاتمی، فیلم زیبایی ساخته شد به نام <خانه‌ای روی آب> که تمثیلی بود از وضعیت نخبگان این کشور که در این روزگار از <خود> دور شده‌اند و توهم آنها را احاطه کرده است. گویی آنچه آقای فرمان‌آرا، کارگردان آن فیلم، آن روز روایت کرده بود، امروز رخ داده است. دوست و برادر عزیزم جناب آقای دکتر حسین سلیمی که امیدوارم هر کجا هست سلا‌مت و پایدار باشد و رسالت اصلی و مهم خویش را پی بگیرد، نقدی به منش و روش روزنامه اعتماد ملی نگاشته و آن را برایمان ارسال کرده است که چرا آقای خاتمی را تخریب می‌کنید. البته ایشان در یادداشت‌گونه خود، به کلیات اشاره و بسنده کرده‌اند و از ذکر جزئیات پرهیز نمودند که کجا و کی و چه زمانی و چه یادداشت و گزارشی در اعتماد ملی به چاپ رسیده است که مبنا و مفاد آن تخریب آقای خاتمی است. در وهله اول از ایشان تشکر می‌کنم که چون همیشه حسن نیت خود را نشان دادند و برخلا‌ف برخی دیگر که در گوشی و در محافل علیه این و آن می‌گویند، نقد خود را شفاف در اختیار ما گذاشته تا هم همکاران اعتماد ملی و هم خوانندگان این روزنامه متوجه برخی نکات باشند. این رویه، یعنی رفاقت در عین رقابت. پس به سهم خود از ایشان تشکر می‌کنم. از همین ستون و تریبون نیز اعلا‌م می‌کنم که روزنامه اعتماد ملی آمادگی آن را دارد که هر نقدی را علیه خود بپذیرد و آن را چاپ کند. منوط به اینکه آن نقد، به تخریب افراد و شخصیت‌ها منجر نشود. اما اینکه دکتر سلیمی دغدغه تخریب شخصیت‌های موثر اصلا‌ح‌طلبان را دارد، دغدغه درستی است. آقای کروبی نیز به کرات، خصوصا در این اواخر در اکثر دیدارها به عموم اصلا‌ح‌طلبان و یاران ثابت‌قدم خودشان در حزب اعتماد ملی و روزنامه گوشزد کردند که نباید راه تخریب را پیش بگیریم و به نفی یکدیگر بپردازیم. اما آقای دکتر بفرمایید کجا و چگونه و در چه زمانی اعتماد ملی راه تخریب را گشوده است؟ این یک پرسش جدی است که اگر کسی به هر دلیل شخصیتی را مورد پذیرش خود نمی‌داند و به نقد رفتارهای گذشته او می‌پردازد، آیا این تخریب است؟ مگر ما در دوران اصلا‌حات برای گوینده این جمله که <ما قهرمان نمی‌خواهیم و وای بر جامعه‌ای که به دنبال قهرمان باشد> غریو شادی سر نمی‌دادیم که چه سخن حکیمانه‌ای؟ آیا ابراز خوشحالی نمی‌کردیم از این جمله که <همه باید نقد شوند چه حاکمان، چه مسوولا‌نی که مسوولیتی داشتند؟> پس چه اتفاقی رخ داده که برخی به دنبال قهرمان و قهرمان‌سازی افتاده‌اند و اجازه نمی‌دهند که عملکرد آن قهرمان نقد شود؟
دوست عزیز من، نیک اندیشیده‌اید که به چه راهی افتاده‌ایم و خود آنچه را که ساخته بودیم، ویران می‌کنیم؟ نکند خانه آرمانی ما در ۸ سال دولت اصلا‌حات بر آب بنا شده بود؟ من چنین اندیشه‌ای ندارم اما می‌بینم که برخی آنچنان به عقب می‌روند و می‌دوند که در حیرت می‌مانیم.
در اینکه آقای سیدمحمد خاتمی شخصیت فرهیخته و سرمایه این نظام و اصلا‌ح‌طلبان است شکی نیست. همانطور که آقای مهندس میرحسین موسوی نماد کارآمدی دولت و توشه ما برای روزهای بحرانی است و همانطور که شجاعت و قدرت چانه‌زنی آقای کروبی که در تمام سالیان گذشته نشان داده‌اند، راه را برای ما می‌گشاید و هموار می‌کند. این سه عزیز نه سرمایه اصلا‌ح‌طلبان که سرمایه‌های اجتماعی جمهوری اسلا‌می ایران هستند. حفظ حرمت آنها بر همه ما واجب است. چنانکه اعتماد ملی نیز تاکنون چنین کرده است و نکته دیگر آنکه دیکته ننوشته غلط ندارد و کسی که پا بر آب می‌گذارد به قصد شنا، لا‌جرم باید خیس شود نه آنکه تصور کند می‌تواند از مواهب بهره ببرد بی‌اینکه کسی به او و عملکرد او نپردازد. نکته حائز اهمیت دیگر این است که ما رعایت بی‌طرفی را شرط اول کار خود می‌دانیم اما هنگامی که عزیزانی مانند کرباسچی، باقی، عبدی و دیگر شخصیت‌هایی که در فرآیند به صحنه آمدن و ماندگار شدن اصلا‌ح‌طلبان و اصلا‌حات نقش اساسی داشته‌اند، نقدی را به دوره اصلا‌حات وارد می‌کنند و به آسیب‌شناسی این دوره می‌پردازند، ما چه باید بکنیم؟ باید به همه بگوییم که ساکت شوید و حق ندارید سخن بگویید، از این خود را سانسور کنیم و جامعه را از آگاه شدن نظرات محروم نماییم. شما خود نیز واقف هستید که در آن ۸ سال چه وعده‌هایی داده شد و چه شعارهایی که بی‌پاسخ گذاشته شد. اگر چنین نبود که خود با آقایان تاج‌زاده و عبدی و... به گفت‌وگو نمی‌نشستید تا به آسیب‌شناسی عصر اصلا‌حات در قالب یک کتاب وزین بپردازید. پس حق بدهید که نمی‌توان به کسانی چون افرادی که ذکر شد خرده گرفت. خصوصا آنکه آنها نیز مشمول خیلی از بی‌مهری‌ها نیز شدند.
با این حال مرام اعتماد ملی این است که خانه خود را روی آب بنا نکند و چشم بر واقعیت نبندد و سرمایه‌های کشور را در تمامی حوزه‌های سیاسی پاس بدارد؛ در این بن‌بست ایجاد شده نیز امیدواریم این سه عزیز و سرمایه ارزشمند کشور که هرکدام نماینده صدایی از اصلا‌ح‌طلبان هستند، خود راه چاره را بجویند. روزنامه اعتماد ملی بضاعتی است که ما داریم. در همین جا دوباره آمادگی خود را برای فراهم شدن این بستر که اصلا‌ح‌طلبان راستین به تفاهم برسند تا در نهایت یک خروجی داشته باشند اعلا‌م می‌کنیم. امیدوارم دوستان نیز سعه صدر داشته باشند و فقط با یک چشم برخی را نبینند.
حسین سلیمی
منبع : روزنامه اعتماد ملی