جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


خصوصی سازی باید در فرهنگ بخش شود


خصوصی سازی باید در فرهنگ بخش شود
خـُ+صو+صی+سا+زی.
با گذشت دو سال از ابلاغ فرمان مقام معظم رهبری در راستایی اجرایی شدن اصل ۴۴قانون اساسی هنوز خصوصی سازی در فرهنگ بخش نشده است.
فصل نهم از سیاست های برنامه چهارم در ارتباط با توسعه فرهنگی است و دولت مکلف کرده تا به منظور رونق اقتصاد فرهنگ، اقداماتی را انجام دهد. تا این اقدامات علاوه بر رونق اقتصاد فرهنگی موجب افزایش اشتغال، بهبود کیفیت کالا و خدمات، رقابت پذیری و خلق منابع جدید، همچنین توزیع عادلانه محصولات و خدمات فرهنگی و نیز بستر مناسب برای ورود به بازارهای جهانی فرهنگ و هنر و تأمین فضاهای کافی برای عرضه محصولات فرهنگی شود. تکالیف برنامه برای دولت در ابعاد مختلف از جمله توسعه ساختارها و زیربناهای لازم برای رشد تولید و توزیع محصولات فرهنگی، هنری و ورزشی است، آن هم توسط بخش خصوصی.
سپس دولت مکلف است با اولویت کمک به بخش خصوصی و تعالی ترتیبی اخذ کند که امکان توسعه ساختارها و زیربناها را برای رشد تولید و توزیع محصولات فرهنگی، هنری و ورزشی فراهم کند.
ابتدا لازم است توجه گردد که با چه دیدگاهی به محصولات فرهنگی، هنری، ورزشی باید نگریست. آیا باید پذیرفت تمام محصولات و فعالیت های فرهنگی، کالا محسوب می شود و اگر کالا محسوب شوند چگونگی تولید و توزیع بیشتر آن ها می بایست امکان بازار را الزاما داشته باشد سپس کالای فرهنگی، مبتنی بر بازار تولید خواهد شد و بازار به عنوان عنصر اصلی کالای فرهنگی و محصول فعالیت های فرهنگی محسوب می شود.
در این نگرش شعر، موسیقی، نقاشی، کتاب، فیلم، ورزش و همه فعالیت های نرم افزاری انگاشته می شود و قیمت و ارزش آن را بازار و همچنین رقابت آن را بازار ممکن می سازد. در این نگرش نیازسنجی بر مبنای اهداف و سلایق و آرمان ها انتخاب می شود و شاید گاهی هیچگونه ارتباطی میان هنجارهای فرهنگی آن جامعه با فعالیت های فرهنگی انجام شده و محصولات تولید شده وجود نداشته باشد.
هالیوود نمونه بارزی از یک مجموعه محصولات فرهنگی است که هیچ پشتوانه هنجارمند فرهنگ در آمریکا ندارد. بلکه نقاط مورد توجه تهاجم پذیر در راستای سیاست های فرهنگ آمریکا مشخص شده و بر مبنای آن ها صورت می پذیرد و محصولات فرهنگ تولید می شود.
شاید نمونه دیگر را بتوان تولید انبوه کتاب آیات شیطانی دانست. از آنجایی که در سیاست های استکبارگرایانه آمریکا و انگلیس تقابل با فرهنگ اسلامی و تخریب هنجارهای اسلامی ناب محمدی مورد توجه بود می بایست این محصول تولید شده و آن تخریب را ایجاد شود.
در نگرش فعالیت های فرهنگی به مثابه محصولات و کالای فرهنگی تعداد و کمیت ارزشمندتر از کیفیت است اما در نگرش مهندسی فرهنگ هنجارها و زیرساخت های فرهنگی به جامعه ارزشمند محسوب می گردد و توسعه و روزآمد و کارآمد کردن آن منظورنظر خواهد بود. از این رو مهندسی فرهنگ اصالتا کیفیت را مقدم بر کمیت می داند و حاضر نیست با عددگذاری و قیمت گذاری و تمایلات بازار محصولات خود را عرضه و تولید کند. شاید در این دیدگاه کار کمی مشکل تر به نظر برسد، زیرا عملا می بایست فعالیت های گسترده فرهنگی و تبلیغاتی صورت پذیرد تا محصولات و فعالیت های فرهنگی مورد پذیرش بازار قرارگیرد. در این دیدگاه مهندسی فرهنگی افزایش اشتغال در حوزه محصولات و تولیدات فرهنگی الزما مساوی با درآمد نخواهد بود.
به نظر می رسد در مهندسی فرهنگی مبنا حمایت و پشتیبانی بیشتر حاکمیت از تولید و عرضه محصولات فرهنگی جلوه گری می کند و در این نگرش مسوولیت دولت در توسعه ساختارها و زیربناها و واسپاری به تعاونی و بخش خصوصی قاعدتا با اولویت کمک و پشتیبانی ممکن خواهد بود.
● توسعه ساختارها و زیربناها
به هرحال واقعیت این است که رشد و پیشرفت انقلاب اسلامی در منطقه و جهان نیازهای جامعه ایرانی و جامعه بین الملل را به محصولات و تولیدات فرهنگی و هنری، ورزشی افزایش داده است. در عین حال تهاجم فرهنگی و رفتارها استکباری و دشمن ستیزانه کشورهای دیگر، محدودیت ها و مشکلاتی را فراروی ساختارها و زیربناهای محصولات فرهنگی بومی کرده است.
از طرفی می بایست این ساختارها بر مبنای نیازها که آن نیازها، نیازهای موردنظر آرمان ها، چشم انداز و سیاست های ما می باشد فراهم شود.
همچنین مشکلاتی که با تهاجم فرهنگی ایجاد گردید. همه و همه ضرورت توسعه و تحول در زیرساخت ها را ایجاد می کند و نباید انتظار داشت ساختارها و زیربناهای کهنه و پوسیده ای که مبتنی بر تفکرات و آرمان های دیگر شکل گرفته می تواند پاسخگوی نیازهای تولید و توزیع مناسب محصولات فرهنگی ، هنری و ورزشی باشد.
ساختارهای جدید به شرطی توسعه یافته خواهند بود که بتوانند امکان تعامل، رقابت، اشتغال، کیفیت بیشتر را فراهم آورد و در این شرایط به طور یقین دولت عنصر حامی و ناظر می بایست باشد، زیرا هر اندازه چیدمان ساختاری دولت اجرایی تر شود، امکان نظارت و حمایت کاهش خواهد یافت.
● رشد تولید و توزیع محصولات
در حالی که نیازها افزایش یافته و رقابت در صحنه منطقه ای و جهانی به شدت تنگ می باشد می بایست سیاست ها و برنامه های تولیدی و توزیعی مطلوب تری ایجاد شود.
تا کنون میزان تولیدات و نحوه توزیع آن ها پاسخگوی جامعه رشد یافته و پویا نبوده است، علاوه بر آن گاهی هزینه های اضافی صرف فعالیت های موازی شده است و این هزینه اضافی نشان از عدم تناسب ساختارها و زیربناهای موجود است.
با رشد تولید و توزیع محصولات فرهنگی می بایست هم در وضعیت کیفی و هم کمی اما در راستای هنجارها و آرمان ها چنان تلاش کرد تا جاذبه های محصولات خود بازارهای خود را پیدا کند. به عنوان مثال اگر بنا باشد فرهنگ خواندن و حفظ قرآن توسعه یابد یا به عبارت دیگر فرهنگ قرآنی توسعه یابد می بایست هنرمندان، ادباء، شعراء، بازیگران، نویسندگان و... در این راستا علاوه بر هزینه های نرم افزاری اقدامات سخت افزاری جدی نیز بنماید و گاهی نمی توان برای افدامات و فعالیت های نرم افزاری قیمتی در بازار تهیه کرد.
امروزه تعداد شعرای کشورانقلاب اسلامی ما شاید با هیچ کشور دیگری قابل مقایسه نباشد، زیرا این تعداد به پشتوانه فرهنگ غنی تبلور عینی از وضعیت ادبی پیدا کرده است اما در عین حال نتوانسته اند ماندگاری و پویایی خود را در جوامع بین المللی آن طور که بایسته است نشان می دهد این اقدام نیازبه سرمایه گذاری و کمک دولت می باشد اما به بخش خصوصی و تعاونی نه کمک دولت به دولت.
● نتیجه گیری
از مجموع مطالب در می یابیم که اول دولت مکلف است تکالیفی را انجام دهد تا امکان توسعه فرهنگ وجود داشته باشدو موجب رونق اقتصاد فرهنگ و اشتغال شود.
دوم نگرش های مختلف می تواند جهت گیری برای تحول و توسعه ساختارها و رشد تولید و توزیع محصولات فرهنگی باشد.
سوم مهندسی فرهنگ که منطبق با هنجارها و ارزش های فرهنگی جامعه است، مورد تأکید و ملاک توسعه ساختارها و زیربناها برای رشد تولید و توزیع محصولات فرهنگی، هنری و ورزشی است.
چهارم واقعیت انکارناپذیر و نگران کننده این است که تولیدات محصولات فرهنگی از سوی سایر جوامع و فرهنگ ها و توسعه و نفوذ آن در جامعه ایرانی موجب آسیب جدی در فرآیند تولید محصولات فرهنگی شده است.
پنجم ساختارها و زیربناهای کهنه موجود نمی تواند پاسخگوی نیازهای فعلی باشد.
ششم دولت می بایست به بخش خصوصی و تعاونی این امکان را می دهد تا آن ها در این فضا فعال شود. هفتم فعالیت های فرهنگی نیازمند به کمک و پشتیبانی و نظارت دولت می باشد.
هشتم دولت به سرعت و جدیت می بایست فعالیت های خود را در تولید و توزیع محصولات فرهنگی به نظارت و حمایت تبدیل کند و نهایتا مسیر را برای فعالیت بخش خصوصی به گونه ای فراهم آورد ه که رقابت در کمیت و کیفیت مبتنی بر هنجارها و ارزش های فرهنگی ایران اسلامی فراهم شود و بتواند بخش خصوصی را به گونه فراهم آورده که رقابت در کمیت و کیفیت مبتنی بر هنجارها و ارزش های فرهنگی ایران اسلامی فراهم شود و بتواند بخش خصوصی و تعاونی بازارهای منطقه ای و جهانی را تحت تأثیر قرار دهد.
مریم السادات حسینی