یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

جنگ آمارها <سر> بی کلاه مردم!


جنگ آمارها <سر> بی کلاه مردم!
در روزهای گذشته، رئیس جمهور و برخی مشاوران و معاونان او، آمارهایی از موفقیت‌های بی‌نظیر دولت نهم در سه سال گذشته ارائه کرده‌اند و در عین حال، دست به این پیش‌بینی زده‌اند که در سال‌جاری، حملات به دولت افزایش خواهد یافت. البته آنچه که از نظر سران دولت نهم، افزایش حمله به این دولت تلقی می‌شود یک موضوع بـی‌سـابقه نیست، بلکه نگاهی گذرا به مسائلی که در سال‌های ۷۲، ۷۶، ۸۰ و ۸۴ توسط رسانه‌های گوناگون و تـریـبون‌های مختلف منتشر می‌شد نشان می‌دهد با نزدیک شدن به ماههای پایانی دوره ریاست جمهوری، حجم انتقادات نسبت به دولت و رئیس جمهور افزایش می‌یابد. در عین حال آنچه هم‌اکنون با آن مواجه هستیم از دو جهت با دوره‌های پیشین متفاوت است. نخست آنکه ارزیابی انتقادی نسبت به عملکرد دولت، کمی زودتر از دوره‌های گذشته آغاز شده است. دومین تفاوت نـیـز در کـمـیـت و کیفیت انتقادها و گستردگی طیف مـنـتـقـدان اسـت. الـبـتـه اگـر کـمـی دقت شود ریشه هر دو تفاوت نیز به عملکرد رئیس جمهور و همکاران نزدیک او باز می‌گردد.
از نخستین روزهای سال‌جاری حملات رئیس و اعضای دولت نهم به مدیران پیشین و برنامه‌های آنها، شدت گرفته و حتی به صورت رسمی، مراکز نظارتی و قانونگذاری کشور به همراهی با مفسدان اقتصادی متهم شده‌اند. ضمن آنکه در دور جدید حملات، این سوژه نیز به مجموعه اتهامات مخالفان و منتقدان دولت اضافه شـده اسـت کـه <دولـتـی‌هـا را بـه تمرد در برابر برنامه رئیس جمهور تشویق می‌کنند.> همچنین در سال‌جاری ادعـاهای مربوط به موفقیت‌های بی نظیر دولت نهم در عرصه‌های گوناگون سیاسی، بین المللی و اقتصادی، پررنگ‌تر از همیشه مطرح گردیده و همراه با این ادعاها، مــدیـران پیشین به ضعف، کم‌کاری و ناکامی در حل مشکلات کشور متهم شده‌اند. ظاهراً همین دو دلیل برای منتقدان کافی بوده است که آنها نیز پاسخگویی همراه با انتقاد خود به دولت را زودتر از دوره‌های پیشین آغاز کنند و متناسب با غلظت حملات و ادعاهای دولت، آنها نیز بر شدت انتقادات خود بیفزایند. همچنین در دوره اخـیـر بـرخـلاف دوره‌های زمانی مشابه، دولت نهم با انتقادات شدیدی مواجه است که نام بسیاری از حامیان اولیه دولت نیز در میان منتقدان به چشم می‌خورد. این موضوع هم بی ارتباط با عملکرد دولت و رئیس جمهور نیست. زیرا به ادعای بسیاری از اصولگرایان و اصلاح طلبان، چرخه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌ها در دولت نهم، در اختیار افرادی است که پیشاپیش برنامه‌ریزی‌های دولت را تایید کرده‌ اند. این وضعیت به گونه‌ای بوده است که بسیاری از چهره‌های تأثیرگذار مجلس هفتم، بارها ناچار شدند انتقاد خود را به <کارشناسی نبودن> بعضی تصمیم‌گیریها و یا اتخاذ تصمیمات عجولانه و فاقد استراتژی ابراز دارند و گروهی از همکاران اصلی دولت هم چاره‌ای ندیدند جز آنکه در میانه راه از دولت جدا شوند. همچنین در سه سال گذشته، معمولاً هر گاه انتقادی به دولت مطرح شده است مسئولان دولتی، مـنـتـقدان را به ناآگاهی، مخالفت با دولت به خاطر از دسـت دادن مـنـافع، مرعوب بودن و دروغ گویی متهم کرده‌اند. نتیجه اینگونه برخورد دولتی‌ها شرایطی ایجاد کرده است که در سال پایانی فعالیت دولت نهم، هم طیف منتقدان بسیار گسترده است و هم لحن آنها نسبت به منتقدان پیشین تندتر به نظر می‌رسد؛ که البته تندتر از ادبـیاتی نیست که توسط بعضی دولتمردان برای پذیرایی از منتقدان به کارگرفته می‌شود! اما آنچه در این مـیـان، قـربـانـی ادعـاهـای دولتمردان و منتقدان آنها می‌شود، شرایط بسیار سختی است که بر زندگی بسیاری از آحاد ملت حاکم شده است. همچنین علیرغم افزایش درآمـدهـای کـشـور و وجـود فـرصـت‌های بالقوه برای سرمایه‌گذاریهای بزرگ و آینده‌ساز، هنوز هیچ نشانه‌ایاز بـه بـار نـشـسـتـن تـلاش‌هـای دولـت و نهایی شدن قراردادهای بزرگ اقتصادی به چشم نمی‌خورد. در واقع جنگ آمارها، فرصت مناسبی برای بعضی از دولتمردان به وجود آورده است که با <دیو> و <فرشته> سازی به مردم گـزارش دهند و امکان ارزیابی منصفانه و کارشناسی نـسـبت به آمارهای ادعایی دولتمردان یا دغدغه‌های آماری منتقدان را از بین ببرند. این در حالی است که می‌توان ادعا کرد آنچه در آمارهای دولتی اعلام می‌شود تـفاوت عمده‌ای با احساس اکثریت مردم نسبت به شرایط اقتصادی کشور دارد. همچنین در عرصه‌های دیپلماتیک نیز بسیاری از نشانه‌ها وجود دارد که ثابت می‌کند دیدگاه منتقدان اصولگرا و اصلاح‌طلب از دقت بیشتری برخوردار است.
راستی در این میان برای آنکه <سر> مردم بی کلاه نماند چه باید کرد؟ آیا باز هم باید از مافیای اقتصادی در داخل و طراحان ترور در خارج سخن گفت بدون آنکه بـرای مـردم مـشخص شود سهم مافیا و تروریست‌ها در نابسامانی‌های فعلی چقدر است و سهم تصمیمات غـیـرکـارشناسی و عدم استفاده از مشاوره‌ها، چقدر؟ آیا دولتمردان همچنان مایلند با استفاده از تریبون‌های یکطرفه، همه ناکامی‌های خود را به کارشکنانی نسبت دهند که قدرت آنها از مجموعه دولت و حامیان آن بیشتر است؟ آیا دولتمردان نمی‌خواهند به این موضوع نیز بیندیشند که <اگر در شرایط فعلی و علیرغم دسترسی به منابع بی‌نظیر مالی و حمایت‌های بی‌سابقه، همچنان قدرت اجرایی و تبلیغاتی مخالفان دولت بیشتر است، چرا مردم باید تاوان این جنگ را بدهند؟>
منبع : روزنامه آفتاب یزد