یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


صنعت ورشکسته


صنعت ورشکسته
رئیس انجمن فولاد در تشریح اوضاع صنعت فولاد، از همه چیز شاكی است به خصوص آن كه معتقد است دولت فقط به فكر منابع درآمدی خود است بدون آن كه به ماهیت نظام تولید كه موتور اصلی اقتصاد و اشتغال است توجه داشته باشد. با تقی بهرامی رئیس انجمن فولاد در محل انجمن فولاد به گفت وگو نشستیم.
* در برنامه چهارم رشد ۸ درصدی برای اقتصاد در نظر گرفته شده است كه ۵/۲ درصد آن باید از طریق رشد بهره وری تحقق یابد. در بخش فولاد، آیا این میزان رشد امكان پذیر هست؟ و اصولاً جهت دستیابی به هدف بهره وری در این صنعت باید روی چه اصولی تأكید بورزیم؟
- در حال حاضر، صنعت فولاد با ۱۰ الی ۱۳ درصد ضایعات در حال فعالیت است و راندمان كار آن نیز، كمتر از۶۰ درصد است. ما اگر بخواهیم به سمت تحقق بهره وری مورد نظر برنامه چهارم حركت كنیم، باید صنایع فرسوده مان را، به طور كامل نوسازی كنیم و كارخانه هایی كه بدون نظام استاندارد مالی و با مدیریت سنتی فعالیت می كنند را كاری كنیم كه به صورت نظام مند و برنامه ریزی شده اداره شوند. برنامه های مدیریتی كه بر اساس آن مدیریت فروش و مالی را متحول كنیم اگرچه این امر نیازمند هزینه است اما راهی غیر از این نیست.
فقدان این مدیریت ها باعث شده كه اكنون ما ندانیم كه قیمت تمام شده هر كیلو فولاد چه میزان است.
* یعنی می گویید با وجود این میزان كارخانه های فولاد آهن قیمت تمام شده فولاد مشخص نیست؟
- وقتی حسابداری صنعتی بر واحدهای تولیدی حاكم نباشد، مدیریت كارخانه از كجا بفهمد كه چه میزان زیان می دهد؟ انجمن فولاد بر مبنای حسابداری صنعتی لیستی از هزینه ها را تهیه كرده كه بر اساس آن قیمت تمام شده هر تن آهن معین شده است.
جمع كلی هزینه ما برای یك كیلو فولاد، چهارصد و هفتاد و هفت تومان می شود. در این حال عوارض فروش ۱۴ تومان و چهار ریال اضافه می شود كه مجموعاً بیش از ۴۹۳ تومان می شود اما قیمت فعلی این محصول در بازار حدود ۳۶۰ هزار تومان است. بنابراین اگر این ۳۶۰ تومان را از رقم قیمت تمام شده محصول برای فروش كم كنیم، ۱۳۳ تومان و ۴ ریال، تولیدكننده فولاد در هر كیلو متضرر می شود.
* یعنی فولاد در ایران حدود ۳۰ درصد زیر قیمت تمام شده آن به فروش می رسد؟
- چرا این نكته را ندیدند؟ چون سیستم حسابداری شان غلط است و به صورت سنتی عمل می شود.
* آقای بهرامی اكنون یك مقایسه ای بین قیمت نهایی فولاد در ایران و بازار جهانی این محصول انجام دهید.
- اگر قیمت تمام شده فولاد بر اساس محاسبات درست صورت گیرد تقریباً برابر قیمت جهانی می شود. قیمت جهانی فولاد برای هر تن حدود۵۰۰ دلار است كه بنا بر قیمت تولیدی هر كیلو در ایران، هر تن فولاد ۴۹۳۰ هزار تومان تمام می شود در حالی كه قیمت فولاد در سطح جهانی حدود ۴۵۰ هزار تومان است. این كه چرا قیمت تمام شده ما بیش از قیمت جهانی است یكی از دلایل، نرخ سود بالای بانكی است. برای مثال بانك های خصوصی وام خود را با ۳۱ درصد بهره ارائه می دهند. عوارض ۳ درصدی برای فولاد حدود ۱۴۴ ریال تمام می شود. حقوق گمركی برای واردات مواد اولیه فولاد ۲۶۰ ریال برای هر كیلو است. بنابراین از این میزان حدود ۴۰ تومان به جیب دولت ریخته می شود. دولت به جای این كه در چنین وضعیتی از طفل نوپای صنعت فولاد كه در بخش خصوصی متولد شده دستگیری كند، باری نیز روی دوش آن می گذارد و در نتیجه زمین خوردن این طفل را سرعت می بخشد.
* آیا تجربه كشورهای دیگر نیز مانند ایران است؟ آیا رقبای خارجی ما هم، این موارد را پرداخت می كنند؟ مگر آنان به اندازه ما ضایعات دارند؟ برای مثال ژاپن و آلمان. علت ضایعات بالا در ایران چیست؟
- ماشین های فرسوده، نبود اتوماسیون، نبود برنامه مدیریتی مناسب و... .
* چرا اینها متحول نشده اند؟
- چه كسی باید متحول بكند؟ الان، تولیدكننده فولاد در هر كیلو ۱۳۳ تومان زیان می دهد ولی در عوض شغل ایجاد كرده كه به ازای هر شغل باید ۳۰ میلیون تومان در ایران هزینه شود، بنابراین دولت حداقل باید در دریافت عوارض و... به این صنعت كمك كند.
* اكنون بحث این است كه چرا تولیدكننده ایرانی نمی تواند این ضایعات را به حداقل برساند و این كه چرا نمی تواند اتوماسیون را در واحد تولیدی خود مستقر كند یا...
- برای این كه ماشین آلات ما مدرن نیست؛ اطلاعات ما به روز نیست.
* چرا اطلاعاتتان را به روز نمی كنید؟
- برای این كه این امكان به وجود نیامده تا تولید كننده ما صنعتی رفتار كند. همان طور كه گفتم هنوز به قیمت تمام شده واقعی نرسیده ایم.
* بنابراین به نظر می رسد رقابت در این صنعت هنوز شكل نگرفته؟
- ببینید، رقابت باید منطقی و منصفانه باشد. فرض كنید دو دونده هستیم كه می خواهیم با هم رقابت كنیم. دست و پای بنده را زنجیر زده اند اما حریف من دست و پایش باز است. در چنین شرایطی، چه اتفاقی می افتد؟ من می خواهم بگویم كه چرا نباید از بعضی هزینه هایی كه امروز ما برای تولید متقبل می شویم مانند تمام كشورهای توسعه یافته معاف شویم بلكه در طرق دیگر نیز به ما كمك شود. چرا تعرفه های فولاد را پایین آورده ایم كه بر تولیدكننده فولاد داخلی عرصه تنگ شود. اصولاً تعرفه برای حفظ بازار داخلی ایجاد می شود. ما معتقدیم همسو با رشد قیمت فولاد در بازار جهانی باید درصد تعرفه ها به صورت معكوس پایین آید و زمانی كه قیمت فولاد كاهش یافت تعرفه ها رشد كند تا از این طریق تولیدكننده زیر پای واردكننده له نشود. متأسفانه این ساز و كار در كشور ما انجام نمی شود. همان طور كه می دانید مجلس به دولت این اختیار را داده كه دولت هرجا دید تغییر تعرفه لازم هست، تغییر دهد و هرجا عوارض لازم نیست آن را حذف كند. در حالی كه دولت این روند را عمل نمی كند.
* اكنون چه میزان واردات فولاد به كشور انجام می شود؟
- در شش ماهه اول حدود دو میلیون و۸۰۰ هزار تن واردات انجام شد.* بحث صادرات كه در سال گذشته ۸۹۵ میلیون دلار داشتیم چگونه است در حالی كه كشور به فولاد نیاز دارد؟
- امسال این میزان بیشتر شده. صادرات به این لحاظ لازم است كه ما نباید بازارهای جهانی را فراموش بكنیم، حتی اگر با ضرر هم بتوانیم به صادرات ادامه بدهیم، به نفع كشور خواهد بود چرا كه بالاخره روزی ما وارد WTO خواهیم شد. در آن روز این حضور در بازار بسیار مؤثر واقع می شود، بنابراین ما باید طوری عمل كنیم كه نسبت به بازار جهانی بیگانه نباشیم. از سوی دیگر در حال حاضر آن قدر واردات انجام گرفته كه كارخانه های داخل مجبورند محصولات خود را صادر كنند.
* در رقابت با كالاهای وارداتی، محصولات ایران چه كیفیتی دارد؟
- در كل خوب هستند. اما در عین حال برخی نكات قابل توجه اند. كارخانه های دولتی، در حال حاضر مدیران برجسته ای را دارد و چون این كارخانه ها معادن سنگ آهن را در اختیار دارند كه روزانه از سه میلیون تن سنگ، یك میلیون تن آهن استخراج می كنند، این مسئله برای آنها سودآوری دارد. از سوی دیگر، سرمایه گذاری این كارخانه ها نیز مستهلك شده است اما بخش خصوصی تازه وارد عرصه تولید شده و در نتیجه در بخش هزینه ها هم بحث بازگشت سرمایه را دارند. هم اینك اكثر ماشین آلات دست دوم و فرسوده را جهت تولید از خارج خریداری كرده اند (چرا كه چشم انداز دقیقی از كار نداشته اند) در نتیجه اكنون هم ضایعات كارخانه های خصوصی بالاست و هم با مشكلات متعددی در روند تولید مواجه هستند.در همین حال بحث مالیات بر ارزش افزوده مطرح شده كه مسئولین دولتی معتقد هستند، در تمام دنیا این مالیات گرفته می شود كه بنده معتقد هستم اولاً هیچ كجای دنیا شركت ها ضرر نمی دهند. بالاخره یك سود ۷ درصدی می برند. تنها كشور ماست كه صنعت ضرر می دهد. با وجود این، دریافت مالیات بر ارزش افزوده را مطرح می كنند.
* احتمالاً نظر شما این نیست كه مالیات بر ارزش افزوده ذاتاً بد است بلكه معتقدید در خصوص صنعت فولاد، این مالیات نباید گرفته شود؟
- من به دو چیز اشاره می كنم؛ یكی این كه برخی كشورها این نوع مالیات را دریافت می كنند و البته در آنجا خوب پاسخ داده است، اما آیا تولید كنندگان آن كشورها ۳۱ درصد سود بانكی پرداخت می كنند؟ آیا آنها عوارض معمول در كشور ما را پرداخت می كنند؟
* آقای بهرامی خوب است كه نرخ سود رسمی دولت كه همان ۱۶ درصد برای فعالیت های اقتصادی است را لحاظ كنید كه البته همین ۱۶ درصد نیز برای فعالیت تولیدی بسیار سنگین است.
- با همین ۱۶ درصد نیز اگر هزینه تمام شده را محاسبه كنیم، ۷ درصد نیز مالیات ارزش افزوده، ۲ درصد نیز جریمه كه حدود ۲۵ درصد علی الحساب بر قیمت تمام شده اضافه می شود. هزینه های قانون كار و تأمین اجتماعی و مالیات ها و عوارض و دیگر هزینه ها را نیز اگر لحاظ كنید در مجموع باید۴۰ درصد از درآمدها برای آنها در نظر گرفت.
* تجربه های دیگر كشورها چه چیز را نشان می دهد؟
- یك تجربه در سطح آلمان انجام شد كه بر اساس آن، هر شركتی كه به تولید رسید۵۰ درصد از میزان تسهیلاتی كه دریافت كرده بود را دولت بخشید. در سطح ژاپن، دولت وام های ۱۵ ساله بدون بهره پرداخت كرد و در نهایت نیز ۲۰ درصد آن را به تولیدكننده بخشید... .
* در اینجا یك نكته قابل بحث است كه پرداخت چنین وام هایی در ایران، سریع كانالهایی برای رانت و رونق واسطه گری به وجود می آورد به جای این كه صرف تولید شود. آیا وام های پرداختی در ژاپن تبدیل به رانت شد؟
- در شرایط فعلی كشور ما این احتمال زیاد است، بنابراین باید مكانیزمی طراحی شود كه مانع از رانت زایی گردد.
این مشكل دولت است و باید راهی را پیدا كند تا این اتفاق روی ندهد. باید راهی بیندیشد كه حاشیه سود بازار واسطه گری، با حاشیه سود تولید آن قدر فاصله نداشته باشد كه پول ها به سمت اقتصاد غیرمولد سوق پیدا كند. جدای از این مسئله، دولت نه تنها برای فولاد كه باید برای تمام صنایع و معادن، حداقل معافیت در خصوص مالیات و عوارض را به گونه ای لحاظ كند. برای مثال لااقل برای ۱۰ سال، دولت هیچ نوع مالیات، عوارض و حقوق گمركی از تولید كننده نستاند و با ابزار تعرفه، از این بازار محافظت كند تا در نهایت صنعت به بلوغ نسبی برسد و بتواند روی پای خود بایستد.
* اما در عین حال بر وجود تعرفه ها این نقد وارد است كه احتمال دارد مانع رقابت شده و بستر انحصار و پایین ماندن كیفیت را فراهم آورد.
- نخیر، نظر ما این نیست. ما معتقدیم كه میزان تعرفه ها در اختیار دولت است. دولت بر مبنای محاسبه و منطق، هرگاه لازم دید، بر اساس رشد و افت قیمت های جهانی تعرفه ها را كاهش و افزایش دهد.برای مثال، وقتی قیمت جهانی بالا می رود، قیمت داخلی نیز بالا می رود. در اینجا دولت با پایین آوردن نرخ تعرفه، از رشد غیرمنطقی قیمت فولاد جلوگیری كند و یا برعكس اگر قیمت جهانی كاهش یافت به طوری كه قیمت فولاد وارداتی، بازار داخلی را تهدید كرده دولت با بالا بردن نرخ تعرفه، از صنعت فولاد حفاظت كند. در حالی كه اكنون دو تا سه سال است كه نرخ تعرفه تغییر نكرده است.
در سال ۸۱ ، برای هر كیلو ۸۵ تومان حقوق گمركی دریافت می كردند و مالیاتی كه از تولیدكننده می گرفتند صفر بود. در سال ۸۳ ، میزان ۵ درصد عوارض برای واردات مواد اولیه كارخانجات فولاد مقرر شد در حالی كه برای تعرفه واردات فولاد تغییری ایجاد نشد. در نتیجه، این اتفاق افتاد كه هزینه تولید كننده بالا رفت و به مرور توانش را از دست داد. امروز تمام تولید كنندگان بخش خصوصی در مرز ورشكستگی قرار دارند یا كاملاً ورشكسته اند. در سال جاری تولید كنندگان فولاد حداقل۱۰ میلیارد تومان متضرر شدند.
* مهم ترین نقد شما نسبت به دولت چیست؟
- دولت همواره می گوید: بدهید.۲۶ تومان حقوق گمركی دریافت می كند، ۱۴ تومان عوارض برای مواد اولیه، به محض ورود به كارخانه ۷ درصد باید مالیات ارزش افزوده پرداخت شود. درست است كه سود بانكی مصوب شورای اقتصاد برای فعالیت اقتصادی ۱۶ درصد است اما دریافت این نوع تسهیلات كه به آسانی و سریع نیست. در نتیجه تولیدكننده مجبور است برای تأمین مالی به بانك های خصوصی و در مواقع خیلی ضروری از بازار زیرزمینی پول، وامهایی با درصد۵۰ درصد به بالا دریافت كند. به خصوص آن كه به دلیل بالا بودن سرمایه در گردش صنایع فولاد، ما مجبوریم تسهیلات را سریعاً از محل های مختلف جذب كنیم. در این صورت نرخ بهره ۴۰ درصدی برای ما به نرخ مناسب سود بانكی در بازار غیررسمی تبدیل می شود. در چنین وضعیتی دولت ۷درصد مالیات ارزش افزوده نیز از ما دریافت می كند.
* اما میزان مالیات بر ارزش افزوده در نهایت از مصرف كننده دریافت می شود و شما باید این هفت درصد را بر قیمت تمام شده خود اضافه كنید.
- اصلاً چنین چیزی وجود ندارد ما هیچ وقت در فاكتورهایمان این ۷ درصد را لحاظ نمی كنیم.
* چرا لحاظ نمی كنید؟
- نمی خرند. فولاد وارداتی در بازار به وفور وجود دارد و به قیمتی كه فولاد تولیدی فروخته می شود همین حالا هم ۱۳۳ تومان با ضرر فروخته می شود.
* در این صورت چرا تولید را متوقف نمی كنید؟
- خود به خود دارد متوقف می شود. تا كی ما می توانیم به تولید ادامه دهیم؟ اكنون دو شیفت را تعطیل كرده ایم و تنها با یك شیفت كاری كار می كنیم. خیلی از كارخانه ها تعطیل كرده اند.
* چند تا از این واحدها را می توانید نام ببرید كه ورشكسته شده اند؟
- همه. من می گویم كه همه ورشكسته اند.
* چرا شما فراتر از بازار داخلی ایران برای بازارهای خارجی فعالیت نمی كنید؟
- اكنون فولاد به عراق صادر می كنیم. ما هرچه داشتیم به عراق صادر كردیم.
* در ایران به دلیل پایین بودن هزینه هایی چون نیروی انسانی و... قیمت فولاد را برای صادركننده رقابتی می كند.
- چرا نمی توانیم رقابت بكنیم. نكته آنجاست كه پرداختی های ما به دولت زیاد و ضایعات ما نیز زیاد است. شاید یك كارخانه توانایی رقابت داشته باشد، ولی اكثر كارخانه ها نمی توانند. اكنون به دلایلی كه گفتم قیمت تمام شده ما بالاتر از قیمت جهانی است؛ بنابراین اكنون صادراتی را كه داریم انجام می دهیم نیزهمراه با ضرر است.

محمود فراهانی
منبع : روزنامه همشهری