جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دیدار شوم


دیدار شوم
«وقتی که سیاست خارجی مطرح می شود، وی دیگر یک اردک لنگ نیست و می تواند کارهای زیادی انجام دهد»! این جمله را «ریچارد هاس» رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در مورد جرج بوش در آستانه سفر وی به خاورمیانه گفته است. رئیس جمهور آمریکا سفر دوره ای- و در واقع تبلیغاتی- خود را به خاورمیانه از هفته قبل شروع کرده است. این سفر به دلایلی که خواهد آمد، کانون توجه رسانه های جهان و تحلیل گران سیاسی قرار گرفته است.
این سفر که با هدف پیشبرد منافع رژیم صهیونیستی و تلاش برای تحریک کشورهای منطقه علیه ایران صورت می گیرد، به باور بسیاری از ناظران سیاسی از پیش شکست خورده است. بوش در مصاحبه ای که قبل از سفر با روزنامه عرب زبان الحیات داشت، ضمن آنکه مدعی شده «هر آنچه در خاورمیانه رخ می دهد با امنیت آمریکا مرتبط است»! اهداف خود را از سفر به خاورمیانه «برقراری صلح و حل مناقشه فلسطین و اسرائیل» و هم چنین «انزوای ایران و ترغیب کشورهای منطقه برای موضع گیری علیه ایران» خوانده است. البته نباید کارکردهای پنهان این سفر را که پیرامون آن فکر شده ولی معمولاً بدان تصریح نمی شود، از نظر دور داشت؛ و آن اینکه بوش در دوره ای که قیمت نفت خام به بشکه ای ۱۰۰ دلار رسیده در تلاش است با سفر به کشورهای حاشیه خلیج فارس و نفت خیزی چون عربستان، بحرین، امارات و کویت از امنیت انرژی آمریکا اطمینان حاصل نماید. هم چنین رئیس جمهور آمریکا درصدد بهبود وجهه آمریکا در جهان و پاک کردن آثار منفی جنگ در افغانستان و عراق است.
سؤالی که مطرح می شود این است که چرا جرج بوش این موقع را برای سفر خود انتخاب کرده است؟ و آیا اساساً می توان چنین وضعیتی را صرفاً تلاش رئیس جمهوری دانست که محبوبیت خود را در کشورش و در جهان به شدت از دست داده و سعی دارد در ماههای آخر ریاست خود میراثی ظاهراً آبرومندانه برجای گذارد؟
وضعیت خاص آمریکا در منطقه که با نشانه هایی چون از بین رفتن محبوبیت و وجهه این کشور در خاورمیانه و شکست های پی درپی در منطقه شکل گرفته، بوش را به این فکر انداخته است تا با اتخاذ سیاستی منفعلانه، برای بازسازی وجهه آمریکا و جمهوری خواهان تلاش کند تا در پرتو کارکردهای رسانه ای، شاید وجهه این کشور در انظار جهانی ترمیم شود.
روزنامه شیکاگو تریبون در حالی که این سفر را تور هشت روزه جرج بوش برای دیدن خاورمیانه می خواند، می نویسد: «این سفر نمی تواند فرصت کافی برای رئیس جمهور آمریکا به وجود آورد تا موانع پیش روی آخرین سال ریاست جمهوری خود را بردارد و به این ترتیب می توان گفت که تردیدهای زیادی در مورد بازدید بوش از خاورمیانه وجود دارد.»
بوش نه تنها در داخل آمریکا با مشکلات زیادی مواجه است، بلکه در سیاست خارجی نیز با چالش های بزرگی دست و پنجه نرم می کند. نتایج نظرسنجی موسسه پیو از افکار عمومی ۴۷ کشور جهان نشانگر رشد فزاینده احساسات ضدآمریکایی و مخالفت با سیاست خارجی کاخ سفید است. ۸۹درصد از فرانسویان، ۸۳درصد کانادایی ها و ۷۴ درصد از انگلیسی ها، سیاست های آمریکا را در عرصه بین الملل یک جانبه می دانند. هم چنین به وضوح وجهه آمریکا در میان کشورهای اسلامی به پایین ترین درجه خود رسیده است.
آمریکا در حالیکه سعی دارد به بهانه مبارزه با تروریسم و با هدف تامین امنیت آمریکا، ترکیب خاورمیانه را با طرح «خاورمیانه بزرگ» تغییر دهد، دست به هر جنایتی زده است. روز پنجشنبه و در حالیکه تنها دو روز از حضور بوش در خاورمیانه با این ادعای واهی که «من تلاش می کنم قبل از پایان دوره ریاست جمهوری ام، صلح را در خاورمیانه بوجود آورم»! می گذرد، جنگنده بمب افکن های ارتش آمریکا به بهانه سرکوب القاعده، هجده تن بمب بر سر ساکنان منطقه جنوب بغداد فرو می ریزند.
جالب آن است که ۶۲درصد از خود آمریکایی ها نیز با سیاست های بوش در خاورمیانه، افغانستان و عراق و آنچه جنگ بر ضد تروریسم خوانده می شود و هم چنین با دخالت آمریکا در درگیری های فلسطین و اسرائیل مخالف اند. با این اوصاف آیا بازسازی چهره آمریکا توسط سران کاخ سفید شدنی است؟!
و اما صلح خاورمیانه؛ سفر بوش در حالی صورت می گیرد که آمریکا در نوامبر گذشته کنفرانس- به اصطلاح- صلح آناپولیس را برگزار کرد که البته هیچ نتیجه عینی و عملی در راه صلح در برنداشت و حتی رژیم صهیونیستی پس از این کنفرانس بلافاصله جنین آناپولیس را با از سرگیری ساخت وساز شهرک های یهودی نشین در شرق بیت المقدس، سقط کرد.
آمریکا به نوعی دنبال نجات آناپولیس است. هرچند محمود عباس و مسئولان تشکیلات خودگردان فلسطین مدعی اند که نشست آناپولیس دستاوردهایی برایشان داشته و بازگرداندن آمریکا به دایره میانجیگری برای حل مناقشه بین فلسطینی ها و رژیم صهیونیستی را یکی از نتایج آن برمی شمارند، اما در آن سو جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) تاکید کرده است که سخن از آتش بس با توجه به خوی تجاوزگری رژیم صهیونیستی بی معناست و ملت فلسطین به مقاومت مشروع خود ادامه خواهد داد.
شکی نیست که سفر بوش پوششی برای نسل کشی فلسطینی ها و حمایت از کشتار رژیم تروریستی اسرائیل در نوار غزه و بازداشت ها در کرانه باختری است و درست در همان زمانی که بوش با مقامات اسرائیل و تشکیلات خودگردان درباره روند صلح چانه زنی می کرد و حماس را تروریسم می خواند، خبرگزاریها از کشته و مجروح شدن دهها فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی خبر می دادند.
جرج بوش در حالی وارد سرزمین های اشغالی شده که به نوشته مطبوعات رژیم صهیونیستی در میان رؤسای جمهور آمریکا بیشترین حجم حمایت سیاسی و نظامی را از این رژیم به عمل آورده است. وی چند روز پیش در مصاحبه با یکی از شبکه های اسرائیل صراحتاً اعلام کرد در صورت هرگونه تهدید علیه اسرائیل بی چون و چرا از این رژیم حمایت خواهد کرد و آن را از باورهای اصلی خود می داند!
بوش در این سفر با مطرح کردن شعار به اصطلاح «مبارزه با تروریسم» توانایی جنبش حماس را محدود خواهد کرد و در جهت از بین بردن همیشگی ایده حق بازگشت فلسطینیان به سرزمین شان اصرار خواهد کرد؛ چیزی که به هر حال معنای «صلح» نمی دهد.
و اما برنامه انزوای ایران؛ بوش در آستانه سفر به خاورمیانه گفته است که «راه برخورد با مسأله ایران از طرق دیپلماتیک، ادامه منزوی کردن این کشور در جامعه بین المللی است». وی در اظهاراتی در جمع نمایندگان تعدادی از روزنامه های عربی با بیان اینکه واشنگتن دارای برنامه کامل برای برخورد با ایران است می افزاید: «یکی از پیام های من طی دیدار از منطقه آن است که مسأله ایران راجدی بگیرید.»
مقامهای آمریکایی بارها در دیدار با مقامات کشورهای عربی و در جریان سفر به این کشورها، تلاش کرده اند تا با طرح این ادعا که برنامه هسته ای صلح آمیز ایران خطری بزرگ برای امنیت کشورهای منطقه است، آنها را به این برنامه بدبین کرده و با سیاستهای خصمانه خود علیه ایران همراه سازند. آنان تلاش می کنند اینگونه القاء کنند که ایران به دنبال تسلط بر منطقه است تا ضمن آنکه ادامه حضور تنش آفرین خود را در منطقه توجیه نمایند، بتوانند با فروش سلاح به این کشورها به بهانه خطر ایران، کارخانه های تولید تسلیحات و سلاحهای کشتار جمعی خود را از ورطه ورشکستگی نجات دهند. وزارت دفاع آمریکا اخیراً فروش موشک های پاتریوت و سامانه هشدار اولیه را به امارات متحده عربی و کویت به ارزش ۱۰ میلیارد دلار اعلام کرد. علاوه بر آنکه اخیراً فروش ضدهوایی آواکس را به عربستان به ارزش ۴۰۰ میلیون دلار گزارش کرده است.
آنچه معلوم است یکی از هدفهای بوش از سفر به خاورمیانه ترساندن اعراب از ایران است. بوش می خواهد در مقابل اسرائیل یک دشمن فرضی جدید به نام ایران برای اعراب بتراشد تا توجهات از اسرائیل دور شود و ایران تحت محاصره سیاسی- امنیتی کشورهای عربی قرار گیرد. اما آنچه تاکنون مسلم شده این است که آنچه در آمریکا روی کاغذ خوب به نظر می آید، در بین جهان عرب کمتر و کمتر متقاعد کننده به نظر می رسد. روزنامه عکاظ چاپ عربستان می نویسد: «جهان عرب نیازمند برقراری پل ارتباطی با ایران و ایجاد اطمینان فراوان در سطح ملی و رسمی با آن کشور است. عمرو موسی دبیرکل اتحادیه عرب نیز در مصاحبه یکشنبه پیش خود با اشاره به مناسبات اخیر میان ایران و کشورهای عربی می گوید: «کشورهای عربی در حال استفاده از حق خود برای برقراری رویکرد خاص خود با ایران هستند. حال که ایران برنامه تسلیحات هسته ای در دست اجرا ندارد چرا ما باید ایران را منزوی کنیم؟»
با وجود اظهارات ضد ایرانی آمریکایی ها، ایران بارها تأکید کرده که برنامه هسته ای آن صلح آمیز بوده و خواهان امنیت، ثبات و شکوفایی کشورهای منطقه است و اتفاقاً حضور بیگانگان از جمله آمریکا را عامل ناامنی و بی ثباتی خاورمیانه بویژه خلیج فارس می داند. مسلماً برقراری صلح و ثبات و پایداری در خاورمیانه بدون ایران که قدرت بزرگ منطقه به حساب می آید، امکان پذیر نیست.
بوش به هیچ یک از اهداف آشکار و نهانش در سفر به خاورمیانه دست نخواهد یافت و نهایتاً شاید به گرفتن چند عکس یادگاری در کنار سران کشورهای عربی بسنده کند. بی شک کسانی که کنار بوش با لبخند عکس می گیرند روزی باید جواب ملت و تاریخ کشورشان را بدهند. بی جهت نیست که سیدحسن نصرالله استقبال سران عرب از بوش را نقطه سیاه تاریخ اعراب می خواند.
سفر بوش به خاورمیانه دیدار شومی است که تاکنون دامن صدها بی گناه در جنوب بغداد، نوار غزه و منامه را گرفته است.
حمید امیدی
منبع : روزنامه کیهان