دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا
آنها پول خرج کردن رادوست ندارند
«چه کسی یک. . . را دوست دارد؟» این جمله تبلیغاتی فیلم «تیغ زن» که کنار عکس شطرنجی یک زن روی بیلبوردهایی در تهران دیده میشد، باعث جنجالهایی شد؛ بحثهایی که باعث شد بیلبوردها تغییر کنند و پخشکننده فیلم ناچار شد به فکر تبلیغات دیگری بیفتد. اگر چه این موضوع باعث شد علیرضا داوودنژاد از این اتفاق گلایه کند و بگوید «تیغ زن» از تبلیغات شهری محروم شده است. داوود نژاد در این باره گفته است: «طی چند هفته گذشته با یکی از شرکتهای تبلیغاتی برای در اختیار قرار گرفتن تعدادی از بیلبوردهای سطح شهر وارد مذاکره شدیم و اعلام کردیم ما در سه مرحله قصد داریم برای فیلم «تیغزن» تبلیغ داشته باشیم. بدین ترتیب که در یک مرحله درباره اسم فیلم کنجکاوی ایجاد بکنیم و در مرحله دوم اسم فیلم را بگوییم و بقیه مشخصات را نگوییم و در مرحله سوم، اسم فیلم و بقیه مشخصات و تصاویر را مطرح کنیم تا مشخص شود، این تبلیغ، تبلیغ یک فیلم است. اما دو، سه روز پس از شروع مرحله اول این تبلیغات، از آن شرکت تبلیغاتی با ما تماس گرفتند و گفتند که باید این تبلیغات جمع شود و پس از پیگیریها مشخص شد که اداره ارشاد استان تهران این دستور را داده است.» داوودنژاد با اشاره به اینکه ما برای انجام این تبلیغ مهر و امضا از وزارت ارشاد داشتیم، گفت: معلوم شد که جای اسم خالی در این تبلیغ ایجاد شبهه میکند، بنابراین ما هم سریع این تبلیغات را جمع کردیم و به جای آن تبلیغاتی را گذاشتیم که اسم فیلم و هنرپیشه در آن معلوم است و مشخص است که این تبلیغ، تبلیغ یک فیلم است و این جمله را که «این فیلم شبیه هیچ فیلم دیگری نیست» را هم در آن گذاشتیم؛ اما دوباره به ما اعلام شد که این تبلیغات هم باید جمع شود. او افزود: احساس میکنم کسانی که مسوول این تبلیغات هستند، ترجیح میدهند همهچیز کلیشهای و تکراری باشد تا در یکجور تکرار، سکوت و بدون هیچ تاثیرگذاری ویژهای فیلمها بیایند و بروند.
اگر چه داوودنژاد در نوآوری در تبلیغات سابقه دارد. سال ۷۴ پوسترهای «عاشقانه» برچسبی داشتند که وقتی کنده میشدند نام فیلم نمایان میشد. با این همه، جنجالها نشان داد که تبلیغات چقدر میتواند در توجه مردم به اثر هنری موثر باشد. در سالهای گذشته، برای تبلیغ فیلمها معمولا پوستر آنها را روی دیوارهای شهر میزدند و آگهیهایی در مطبوعات چاپ میکردند و حداکثر تیزرهایی از شبکههای تلویزیونی پخش میشد. اما الان اوضاع کمی تغییر کرده. این روزها میشود در اکثر سایتهای خبری بیلبوردها و میدانهای شهر تبلیغ فیلمها را دید؛ شیوههای که سالهاست در کشورهای دیگر دنیا مرسوم شده. اغلب کمپانیهای فیلمسازی دنیا با هزینههای چند میلیوندلاری محصولاتشان را تبلیغ میکنند و با این کار، فروش فیلم و سود حاصل از آن را تضمین میکنند؛ سودی که عموما چند برابر سرمایهگذاری اولیه است.
● وقتی هنوز قدیمی هستیم
در ایران کار تبلیغ فیلمها بر عهده شرکتهای پخشکننده است. آنها در قبال تبلیغ و توزیع کپیهای فیلم، بین ۸ تا۱۰ درصد فروش را به عنوان دستمزد دریافت میکنند. اغلب این پخشکنندهها برحسب تجربه و آشنایی با گرایش مردم به انواع مختلف فیلمها، برای تبلیغات سرمایهگذاری میکنند. حمید اعتباریان، تهیهکننده سینما، درباره این موضوع میگوید: «هزینه تبلیغات بستگی به کیفیت و پیشبینی فروش آن دارد. معمولا چیزی حدود۲۰درصد از کل هزینه تولید در نظر گرفته میشود. در سینمای ما یک فیلم شهری حدود ۳۰۰ میلیون هزینه بر میدارد که بین ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان آن صرف تبلیغات میشود.» اکثر پخشکنندهها به غیر از طراحی پوستر و توزیع آن، که هزینهای حدود یکمیلیون تومان دارد، به دنبال راههای دیگری هستند تا مخاطبان بیشتری را جلب کنند. برای همین تیزرهای تلویزیونی بسیار مورد علاقه تهیهکنندههاست. اگر چه مبالغی که برای این امر پرداخت میشود، نسبت به روشهای دیگر بیشتر است. علی سرتیپی مدیر شرکت فیلمیران، میگوید: «قیمت تیزرها بستگی به زمان پخش آنها دارد. مثلا زمان مسابقات فوتبال و سریالهای پربیننده گرانترین زمانها هستند. در این مواقع برای تیزری ۱۵ ثانیهای باید حدود سه تا چهار میلیون تومان پرداخت. اما در مواقع عادی یک تا ۵/۱ میلیون تومان لازم است.» البته این مبلغ با در نظر گرفتن تخفیف ۵۰ درصدی تلویزیون برای آثار فرهنگی است. در کنار این کار اکثر بیلبوردهای شهر هم به تسخیر تبلیغ فیلمها درآمدهاند؛ بیلبوردهایی که اجاره آنها ۷۰۰ تا۸۰۰ هزارتومان برای یک ماه هزینه دارد.
● وقتی با آیتی آشنا میشویم
چند سالی است که سینماگران ایرانی متوجه کاربران اینترنتی شدهاند و برای همین سایتهایی را از زمان پیشتولید فیلمها راهاندازی میکنند؛ سایتهایی که در آنها میتوان اطلاعاتی درباره فیلمها، خلاصه داستان، عکسها و... را دید. هزینه راهاندازی یک سایت با توجه به کیفیت طراحی، حجم اطلاعات و... حدود یک تا دو میلیون تومان است. تقی علیقلی زاده، تهیهکننده فیلمی مانند «دوئل»، میگوید: «راهاندازی یک سایت میتواند به راحتی به اطلاعرسانی درباره فیلم کمک کند. ما برای سایت دوئل عکس، سابقه عوامل، خلاصه داستان و... را به دو زبان تدارک دیدیم. اغلب روزنامهها و نشریات هم از این اطلاعات استفاده کردند. ما هر روز حدود هزار تا ۱۵۰۰ نفر ویزیتور داشتیم. برای همین فکر میکنم که توانستیم با مخاطبان فراوانی ارتباط برقرار کنیم؛ آن هم با هزینه نهچندان زیاد.» علاوه بر این، معمولا اسپانسرها در راهاندازی سایتها همکاری دارند و تبلیغات محصولات دیگری هم در آنها دیده میشود. بنابراین هزینه چندانی برای تهیهکننده و پخشکننده در بر ندارد.
● وقتی ایدههای نو ارائه میدهیم
مدتهاست که تهیهکنندهها بعد از اکران فیلمهایشان آنها را برای ارائه به بازار ویدئویی آماده میکنند؛ فیلمهایی که به تازگی با بستهبندیهای جذاب وارد بازار میشود و میتواند مخاطب و دوستداران فیلم را به خودش جذب کند. البته مدتی پیش همراه نمایش فیلمها، سیدیهایی تهیه شد که در آنها بخشی از پشت صحنه آنها هم موجود است. سرتیپی در مورد آنها میگوید: «هزینه تهیه این سیدیها حدود دو میلیون تومان بود که همه آن توسط اسپانسرها تامین شد. هدف ما هم از این کار فقط آشنایی تماشاگر با فضای فیلم بود.»
● وقتی به خارج از کشور میرویم
بعضی از آثار سینمای ایران، همزمان با نمایش در داخل کشور، در خارج هم اکران میشوند. البته نمایش آنها در سالنهای کوچک یا به صورت اجاره سالنهای سینماست. با این همه در کشورهایی که ایرانیان در آنها حضور دارند، فیلمها مورد استقبال قرار میگیرند و برای تهیهکننده ایرانی این نمایشها موفقیتآمیز است. اما تبلیغات در کشورهای دیگر شیوه جدیدتر و پرهزینهتر را میطلبد. «دوئل» یکی از فیلمهایی بود که تهیهکنندگانش برای نمایش در خارج از کشور هزینههای خاصی در نظر گرفتند. دکتر موسیزاده، مدیرعامل شرکت بهنگر در مورد پخش بینالمللی این فیلم میگوید: «ما در هشت کشور برای فیلم تبلیغ کردیم. آن هم به صورت چاپ کاتالوگ و بروشور، آگهی در تلویزیون و رادیو، بیلبورد و پوستر. کل هزینه تبلیغ هم حدود ۵۰هزار دلار شد؛ چیزی مشابه آنچه در ایران خرج کردیم. البته این کار برخلاف داخل کشور که از طریق جذب اسپانسر بود، ما فقط در ۵درصد از اسپانسر استفاده کردیم. آن هم به خاطر شرایط پخش فیلم در اروپا و آمریکا که با شیوه ما بسیار متفاوت است.
● آخر شاهنامه
اگر سینماگری بخواهد از تمام شیوههای ذکر شده استفاده کند، با یک حساب سر انگشتی بین ۳۵ تا ۴۰ میلیون تومان نیاز دارد؛ بودجهای که بخش عمدهای از آن از طریق اسپانسر تامین میشود. اما همین مبلغ هم معمولا جزء بودجههای غیرضروری برخی شرکتها به حساب میآید. آنها پول خرج کردن را دوست ندارند.
رها یزدان
منبع : روزنامه کارگزاران
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
خلیج فارس ایران آمریکا مجلس شورای اسلامی مجلس دولت شورای نگهبان دولت سیزدهم افغانستان جمهوری اسلامی ایران رئیسی بودجه
شهرداری تهران هواشناسی تهران شورای شهر شورای شهر تهران سلامت پلیس فضای مجازی قتل سیل وزارت بهداشت سازمان هواشناسی
قیمت دلار ایران خودرو قیمت طلا خودرو مالیات دلار قیمت خودرو بانک مرکزی بازار خودرو مسکن تورم سایپا
سریال پایتخت تلویزیون تئاتر سریال سینمای ایران فیلم موسیقی کتاب بازیگر سینما
سازمان سنجش انتخاب رشته باتری
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه جنگ غزه حماس روسیه اوکراین نوار غزه ترکیه عراق طوفان الاقصی
استقلال پرسپولیس فوتبال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال وحید شمسایی بازی سپاهان تراکتور جام حذفی آلومینیوم اراک باشگاه پرسپولیس
اپل همراه اول ایلان ماسک آیفون تبلیغات گوگل مریخ فناوری ناسا بنیاد ملی نخبگان
مواد غذایی سرطان خواب دندانپزشکی آلزایمر روغن حیوانی بارداری مالاریا هندوانه