یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دوباره همدیگر را پیدا کردیم


دوباره همدیگر را پیدا کردیم
می‌گویید افسرده شده‌اید؟ بله افسرده شده‌ایم. دلیلش هم خیلی عجیب نیست. ما منتظر اتفاق‌های بزرگ‌تر بودیم. اتفاق‌های بزرگی که برای ما افتاد و به سادگی هم افتاد و ما از خودمان پرسیدیم چرا؟ از آن طرف برنامه‌ریزی کردیم برای این اتفاقات ولی برایمان پیش نیامد. باز هم از خودمان پرسیدیم چرا؟ روزی که آریان متولد شد، ما دلمان می‌خواست کنسرت برگزار کنیم و کردیم. دلمان می‌خواست آلبوم داشته باشیم و داشتیم. دلمان می‌خواست که با یک خواننده خارجی کنسرت برگزار کنیم و کردیم. تمام پله‌هایی که می‌شد در فضای موسیقی پاپ مجاز بالا رفت را ما بالا رفتیم. اما حالا نمی‌دانیم معیار سنجش موفقیت چیست. هیچ معیاری وجود ندارد و همین ماجرا ما را دلسرد کرده است. در همه مقاطع زمانی سعی کردیم جلوی این حس را بگیریم و تلاشمان را بیشتر کردیم، اما نتیجه این شد که بیشتر خسته شدیم.
انگار که هر چه ما بیشتر تلاش می‌کنیم، یک نیروی مقاومت بزرگ‌تر می‌آید و جلوی راه ما را می‌گیرد. شبیه به این است که شما برای تدارک یک مهمانی بزرگ تلاش می‌کنید ولی وقتی مهمان‌هایتان می‌آیند کاری به کار شما ندارند و فقط به یک ماجرای کوچک و بی‌اهمیت گیر می‌دهند، طبیعی است که در این شرایط خستگی در تن شما می‌ماند. از آلبوم سوم به این طرف، ما خیلی مشکل داشتیم. از پرداخت نهایی آلبوم سوم تا تور کنسرت‌های آن آلبوم تا بزرگ‌ترین کنسرتش، باشگاه انقلاب. بعد از آن هم به قول محسن رجب‌پور، داستان گذر بین دو دولت پیش آمد که وضعیت موسیقی پاپ بلاتکلیف شد و ما تا یک سال نمی‌دانستیم باید موسیقی را رها کنیم یا ادامه بدهیم. تا آنکه به جام‌جهانی رسیدیم و به آلبوم چهارم که می‌دانستیم قرار است در کنار کریس‌دی‌برگ بایستیم و بخوانیم. ما همه انرژی‌مان را جمع کردیم تا یک آلبوم متفاوت داشته باشیم. آماده کردن این آلبوم آخر، دو سال و نیم از ما وقت گرفت و این‌بار به جز خستگی روحی، خستگی جسمی هم برای ما داشت. حالا حتی آن تبلیغ‌های قبلی را هم نداریم. قبلا کنسرت می‌گذاشتیم و روی فروش‌ آلبوم هم تاثیر می‌گذاشت.
ولی الان فضا، فضای رکود است. دیگر هیچ‌کدام از آن لحظات خوب گذشته برای ما تکرار نمی‌شود. ما برای ساده‌ترین کارهایی که در گذشته انجام می‌دادیم، سختی می‌کشیم. ناخودآگاه آدم خسته می‌شود. ناشکر نیستم. وقتی ما چهارمین آلبوم را به بازار فرستادیم، همه آنهایی که فکر می‌کردند گروه آریان تمام شده، شوکه شدند. طرفدارهایمان سورپرایز شدند که یک آلبوم برایشان آماده کرده‌ایم با ۱۴ آهنگ و چهار ویدئو و از همه مهم‌تر با حضور کریس‌دی‌برگ. موزیسین‌ها و منتقدین تعجب کردند که ما دوباره برگشتیم و با قدرت برگشتیم. یک عده هم که همیشه انتقاد دارند و راه قبلی‌شان را ادامه دادند. حالا از ۳۱ تیرماه تا ششم مردادماه در کیش کنسرت داریم و به آنجا هم امیدواریم. می‌دانیم که تنها شاخصه کار مجاز در ایران، همین کنسرت‌های داخلی است. یک بخشی از مشکلات هم ربطی به ما ندارد. از فضای سیاسی و اقتصادی حاکم بر ایران می‌آید. ولی مهم این است که ما سعی کرده‌ایم در تمام مقاطع زمانی، از موقعیت‌های موجود بهترین استفاده را ببریم. حالا هرچقدر که موقعیت وجود داشته باشد! اما طبیعی است که در شرایطی که اوضاع بد است، ما هم ناامید شویم. خسته شویم، حوصله نداشته باشیم. تازه ما گروه اکتیو و پرجنب‌وجوشی هستیم و وقتی در کنار هم قرار می‌گیریم حال ما خوب است. هر کداممان در یک مقطعی از زمان، دچار افت روحی می‌شویم که آن هم در هر خانواده‌ای وجود دارد. در این شرایط کنار هم قرار می‌گیریم تا حالمان بهتر شود. دیگر یادگرفته‌ایم که وقتی از هم جدا افتادیم اوضاع‌مان بدتر می‌شود. مثل آن دوره‌ای که پیش از آلبوم چهارم گذراندیم و زیاد با هم کاری نداشتیم. در همان دوره من آنقدر نابود شدم که به محسن رجب‌پور گفتم دیگر می‌خواهم سازهایم را بفروشم و از موسیقی فاصله بگیرم. نمی‌دانم چقدر حرفم را باور کرد ولی از موسیقی زده شده بودم. نمی‌دانستم چه اتفاقی برای ما افتاد که از دوران اوج به اینجا رسیدیم، همه‌اش از خودم می‌پرسیدم چرا؟ و حتی نمی‌دانستم از همه تلاش‌هایی که در گذشته انجام دادیم، اسمی باقی مانده یا نه. تا اینکه آن دوره تمام شد و ما به خاطر آهنگ جام‌جهانی و به خاطر آلبوم چهارم دوباره کنار هم قرار گرفتیم، از آن زمان دیگر بحران انرژی نداریم. شخص کریس‌دی‌برگ که یک انرژی مضاعف برای ما بود. ما همدیگر را دوباره در آلبوم چهارم پیدا کردیم. دقیقا زمانی که برای ویدئو‌ها دوباره به هم بازگشتیم و در کنار هم قرار گرفتیم. حالا هم می‌دانم که با اولین کنسرت همه اتفاق‌های خوب دوباره از اول آغاز می‌شوند. می‌دانم که حالمان از اینی که هست، خیلی بهتر می‌شود.

نینف امیرخاص
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید