جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

تاریخچه مهریه


تاریخچه مهریه
می‏گویند در ادوار ماقبل تاریخ که بشر به حال توحش می‏زیسته و زندگی شکل قبیله‏ای داشته،به علل نامعلومی ازدواج با همخون جایز شمرده نمی‏شده است. جوانان قبیله که خواستار ازدواج بوده‏اند،ناچار بوده‏اند از قبیله دیگر برای خود همسر و معشوقه انتخاب کنند.از این رو برای انتخاب همسر به میان قبایل دیگر می‏رفته‏اند.در آن دوره‏ها مرد به نقش خویش در تولید فرزند واقف نبوده است;یعنی نمی‏دانسته که آمیزش او با زن در تولید فرزند مؤثر است.فرزندان را به عنوان فرزند همسر خود می‏شناخته نه به عنوان فرزندان خود.با اینکه شباهت فرزندان را با خود احساس می‏کرده نمی‏توانسته علت این شباهت را بفهمد.قهرا فرزندان نیز خود را فرزند زن می‏دانسته‏اند نه فرزند مرد،و نسب از طریق مادران شناخته می‏شد نه از طریق پدران. مردان موجودات عقیم و نازا به حساب می‏آمده‏اند و پس از ازدواج به عنوان یک طفیلی-که زن فقط به رفاقت‏با او و به نیروی بدنی او نیازمند است-در میان قبیله زن بسر می‏برده است.این دوره را دوره‏«مادر شاهی‏»نامیده‏اند
دیری نپایید که مرد به نقش خویش در تولید فرزند واقف شد و خود را صاحب اصلی فرزند شناخت.از این وقت زن را تابع خود ساخت و ریاست‏خانواده را به عهده گرفت و به اصطلاح دوره‏«پدر شاهی‏»آغاز شد
در این دوره نیز ازدواج با همخون جایز شمرده نمی‏شد و مرد ناچار بود از میان قبیله دیگر برای خود همسر انتخاب کند و به میان قبیله خود بیاورد.و چون همواره حالت جنگ و تصادم میان قبایل حکمفرما بود،انتخاب همسر از راه ربودن دختر صورت می‏گرفت;یعنی جوان دختر مورد نظر خویش را از میان قبیله دیگر می‏ربود
تدریجا صلح جای جنگ را گرفت و قبایل مختلف می‏توانستند همزیستی مسالمت‏آمیز داشته باشند.در این دوره رسم ربودن زن منسوخ شد و مرد برای اینکه دختر مورد نظر خویش را به چنگ آورد،می‏رفت‏به میان قبیله دختر،اجیر پدر زن می‏شد و مدتی برای او کار می‏کرد و پدر زن در ازای خدمت داماد،دختر خویش را به او می‏داد و او آن دختر را به میان قبیله خویش می‏برد
تا اینکه ثروت زیاد شد.در این وقت مرد دریافت که به جای اینکه سالها برای پدر عروس کار کند،بهتر این است که یکجا هدیه لایقی تقدیم او کند و دختر را از او بگیرد
این کار را کرد و از اینجا«مهر»پیدا شد
روی این حساب در مراحل اولیه،مرد به عنوان طفیلی زن زندگی می‏کرده و خدمتکار زن بوده است.در این دوره زن بر مرد حکومت می‏کرده است.در مرحله بعد که حکومت‏به دست مرد افتاد،مرد زن را از قبیله دیگر می‏ربوده است.در مرحله سوم مرد برای اینکه زن را به چنگ آورد به خانه پدر زن می‏رفته و سالها برای او کار می‏کرده است.در مرحله چهارم مرد مبلغی به عنوان‏«پیشکش‏»تقدیم پدر زن می‏کرده است و رسم مهر از اینجا ناشی شده است
می‏گویند مرد از آن وقتی که سیستم‏«مادرشاهی‏»را ساقط کرد و سیستم «پدر شاهی‏»را تاسیس نمود،زن را در حکم برده و لااقل در حکم اجیر و مزدور خویش قرار داد و به او به چشم یک ابزار اقتصادی که احیانا شهوت او را نیز تسکین می‏داد نگاه می‏کرد،به زن استقلال اجتماعی و اقتصادی نمی‏داد.محصول کارها و زحمات زن متعلق به دیگری یعنی پدر یا شوهر بود.زن حق نداشت‏به اراده خود شوهر انتخاب کند و به اراده خود و برای خود فعالیت اقتصادی و مالی داشته باشد،و در حقیقت پولی که مرد به عنوان مهر می‏داده و مخارجی که به عنوان نفقه می‏کرده است در مقابل بهره اقتصادی بوده که از زن در ایام زناشویی می‏برده است
منبع : زن روز