دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


برقراری نظم ترافیکی به کدام قیمت؟ ‏


برقراری نظم ترافیکی به کدام قیمت؟ ‏
مدتی است در راستای مباحث آلودگی هوا و عدم توجه رانندگان خودروهای شخصی برای تردد و ورود به مناطق محدوده طرح زوج و فرد و یا ترافیک شاهد قدرت نمایی نیروی انتظامی در خیابانها هستیم ، به انگیزه نظم ولی به کدام قیمت ؟
نیروی انتظامی در رویکرد جدید خود چند سال قبل با جداسازی نیروهای خود در حوزه راهنمایی و رانندگی و ترافیک با تشکیل پلیس راه و پلیس راهور و کنترل نا محسوس و پلیس بزرگراه نشان داد که رویکرد جدیدی را در حوزه تخصصی کردن نیروهای خود تعقیب میکند ،‌رویکردی که هم قابل دفاع بود و هم مورد تقدیر مردم قرار گرفت . اما مدتی است که پس از طرح مباحثی در خصوص آلودگی هوا و ترافیک سنگین تهران شاهد حضور نیروی انتظامی با چهره‌ای متفاوت در عرصه ترافیک و خیابانها هستیم ، نیروهایی با رنگ لباس متفاوت ، بعضا یا هیبت متفاوت ، با اسلحه ، باتوم ، دستبند ،‌ گاز و اسپری و دستبند به کمر ! آنهم برای کنترل ترافیک ! و اقداماتی نظیر قفل زدن به چرخ خودروها در معابر ،‌که البته خود اینکار در مبادی مربوطه منجر به ایجاد سد معبر و ترافیک میشود . در اینخصوص برخی نکات قابل تامل است :‏
‏۱) شان و کرامت انسانی مردم در این طرح در کجا رعایت میشود ؟ آیا تخلف عده ای باید سبب شود که نیروی انتظامی مانور قدرت داده و با هیبتی هراس آور در عرصه ها ظاهر شود ؟ این امر در حالی است که در بسیاری کشورها ی جهان جز در موارد خاص نیروی پلیس در انظار مردم ظاهر نمیشود . براستی آیا نیروی انتظامی به این نکته اندیشیده است که چرا مردم باید تاوان تخلف عده ای را داده و به حیثیت آنها خدشه وارد شود ؟ توجه به برخی از فرازهای قانون اساسی لازم است :‏
ـ جمهوری اسلامی ایران ، نظامی است بر پایه ایمان به :...۲ـ کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسئولیت او در برابر خدا ( اصل ۲ قانون اساسی )‏
ـ جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم ،‌همه امکانات خود را برای امور زیر بکار برد :
۱) ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی.
۲) بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسائل دیگر ....۷- تامین آزادیهای اساسی و اجتماعی در حدود قانون...۱۵- توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون بین همه مردم ...( اصل ۳ قانون اساسی )‏
براستی آیا مطالعه ای انجام شده که اینگونه رفتار نیروی انتظامی چقدر منجر به احساس هتک حیثیت افراد میشود . در نظر بگیرید زمانی که در یکی از خیابانها و در حاشیه آن قصد توقف دارید که حداکثر مامور پلیس میتواند شما را جریمه کرده و یا به فرض در جاهایی که تابلو نصب نموده در صورت توقف اتومبیل شما را با جرثقیل حمل کند ،‌ولی شما در حال توقف با ماموری با لباس ویژه و انواع سلاحها روبرو شوید که شما را منع از توقف کند و بدون برگه جریمه ای فقط با اتکا بر لوازمی که در اختیار دارد احساسی به شما دست دهد که اینجا جای توقف نیست و یا در همان حال توقف صدای بلندگوی اتومبیل پلیسی با تندی بسیار در لحن گفتار به ما دستور حرکت دهد ،‌چه احساسی باید به مردم دست دهد ؟ آیا واقعا این نوع رفتار برای بینندگان و شنوندگان به احساس امنیت عمومی می انجامد و یا احساس ایجاد نظم ؟! بنظر میرسد در این موارد شائبه جدی وجود دارد آیا پلیس حق دارد با مردم چنین رفتارکند ؟ پلیسی که برای توقف در حاشیه خیابان با تابلوی توقف ممنوع حداکثر میتواند جریمه کند آیا حق دارد با ایجاد رعب و هراس از آنان اجرای قانون را مطالبه کند ؟ براستی این اختیارات ویژه از کجا نشات گرفته است ؟ زمانی که تیمسار مرتضوی به عنوان اولین فردی که بعنوان فرمانده راهنمایی و رانندگی تلاشهای خود را برای ایجاد نظم در شهرها آغاز کرد که یادش بخیر و خدایش به سلامت دارد و هر آنچه امروز می بینیم تداوم زحمات اوست و البته شاید در ایجاد نظم اجتماعی عقبتر هم رفته باشیم ، ولی او که ماموران راهنمایی را در خیابانها به خط کرد و برگه جریمه دست آنها داد با اعتراض فراوان روبرو شد که طبق ضوابط راهنمایی و رانندگی فقط افسران پلیس حق جریمه دارند و نه وظیفه ها و ... و او مجبور شد از طرح خود عقب بنشیند ولی معلوم نیست با حضور اینهمه پلیس مسلح و دست بند به دست و با هیبتهای خاص چرا مردم نباید حق اعتراض داشته باشند که به کرامت و شان انسانی آنها اهانت میشود ؟! و آیا قوه قضائیه در مقام دفاع از حقوق عامه مردم در باره این رفتارها نباید وظیفه‌ای را برای خود تعریف کند ؟‏
۳) بر اساس قانون نیروی انتظامی مقرر شده که این نیرو وظیفه استقرار نظم و امنیت و تأمین آسایش عمومی و فردی را برعهده دارد ( بند ۱ ماده ۴ قانون نیروی انتظامی ) و در همین راستا وظیفه دارد که اجرای قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی و امور توزیع و حفظ حریم راههای کشور را بر عهده داشته باشد ( بند ۱۲ ماده ۴ همان قانون ) ولی آیا اجرای این مسئولیت در کنار مسئولیت سایر افراد نیست ؟ آیا نیروی انتظامی که در چند سال اخیر برای گسترش آگاهی مردم تلاش خوبی از خود نشان داده است گمان می‌کند واقعا به وظیفه خود در اطلاع رسانی عمومی و افزایش آگاهی مردم به نحو کامل عمل نموده است ؟‌آیا دستگاههای مربوطه در کشور در ایفای وظایف قانونی خود برای حفظ محیط زیست و کنترل آلودگی هوا اقدام نموده اند ؟ آیا تمام دستگاههای مربوطه در کنترل ترافیک و کاهش بار ترافیک وظایف قانونی خود را درست عمل نموده اند که اکنون با این نوع رفتار قاهرانه از مردم اجرای مقررات را مطالبه میکنند ؟ کسی تا کنون سوال کرده که ایجاد سهمیه ۱۲۰ لیتری بنزین اعطای حقی به شهروندان است که بر اساس آن باید بتواند این بنزین را مصرف کند و اگر با ماشین خود بیرون نیاید امکان دارد این احساس به او دست دهد که از اعمال حقوق قانونی خود منع شده ؟!‏
۴) ماموران نیروی انتظامی در مقام ضابطین قوه قضائیه در اجرای نظم و تامین عدالت و دفاع از قانون باید خود نیز تحت نظارت مردم باشند . اعطای این نوع اختیارات گسترده حتی به پلیس راهنمایی و رانندگی برای منع مردم از تردد و یا توقف ، تفسیری موسع از اجرای مقررات راهنمایی و رانندگی است که گسترش آن معلوم نیست با حقوق عمومی مردم انطباقی داشته باشد .اعطای اختیاری از منع تردد ،‌دستور ، توقیف خودرو حتی در وسط جاده و اعزام اجباری به پارکینگ آنهم با وضعیتی که به لحاظ نوع حمل آنها و یا نحوه نگاهداری در پارکینگ میتواند به خساراتی به اتومبیلهای مردم بیانجامد که خود تضییع حقوق عامه است و نه تامین آن.‏
۵) از سوی دیگر با رویکرد تخصصی نیروی انتظامی معلوم نیست چرا مجددا از پلیس راهور به نیروهای عادی پلیس برگشته ایم و حضور این افراد که باید وظایف دیگری داشته باشند را شاهد هستیم . جالب اینجاست که در سال ۱۳۷۹با تصویب مجلس اداره راهنمایی و رانندگی تهران طی مصوبه ای بطور مستقل برسمیت شناخته شد و مجری سیاستهای شهرداری گشت و بطور استثنایی اجازه داده شد که طبق تبصره ۲ الحاقی به ماده ۴ در امور امنیت شهری با نیروی انتظامی همکاری کند :‏
ـ ‏‌تبصره ۲ - اداره راهنمائی و رانندگی شهر تهران عنداللزوم در زمینه برقراری امنیت برابر با ابلاغیه‌های نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (‌ناجا)‌ انجام وظیفه می‌نماید.‏
ولی هم اکنون ظاهرا در اجرای همکاریهای متقابل باید از سایر نیروهای انتظامی در اداره راهنمایی و رانندگی تهران بهره برد! البته بماند اینکه با تصویب این قانون شائبه مغایرت قانونی اقدامات انجام شده در استفاده از سیار نیروهای پلیس در امور راهنمایی و رانندگی هم به ذهن متبادر میشود .‏
توجه به این نکته ضروری است که حضور پر رنگ نیروی پلیس راهنمایی و رانندگی و اجرای تکالیف قانونی در حوزه اختیارات قانونی و اجرای مقررات راهنمایی و رانندگی محل هیچگونه خدشه ای نیست ، ولی اجرای مقررات باید با رعایت حیثیت مردم و شان و کرامت انسانی آنها و بدون احساس نا امنی ناشی از رفتارهایی باشد که حتی در قالب پوشش نیروی انتظامی میتواند به ایجاد رعب وهراس بیانجامد.‏
دکتر سیدبهزاد پورسید
منبع : روزنامه صدای عدالت


همچنین مشاهده کنید