یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

نوآوری، شکوفایی و نسل آینده


نوآوری، شکوفایی و نسل آینده
در دنیای امروز نوآوری و خلاقیت، به عنوان ضرورت انکار ناپذیر و الزام آور برای شکوفایی و پیشرفت جامعه بیش از هر زمان دیگری اساسی و حیاتی به نظر می‌آید. امروزه به واسطه ایجاد تغییرات شگرف و شتابناک در عرصه‌های مختلف زندگی بشری بویژه در حوزه‌های حساس اقتصاد، کسب و کار و بازار که به وجودآورنده شرایط نوین و دگرگونی و الزامات جدید و ناب گردیده و بسیاری از مفاهیم و ماهیت‌ها و تصورات پیشین را دستخوش تغییر و تحول قرار داده است همه و همه تداعی بخش این تفکر خواهد بود که: نوآوری راهبرد اصلی برون رفت بشر از اوضاع متلاطم و پیچیده عصر نوین است.
عصری که به واسطه ایجاد و حضور مظاهر تکنولوژی‌های نوین مقارن با شتاب غیر قابل تصور تغییرات در همه ارکان زندگی بشر گردیده به‌گونه‌ای که برای ادامه حیات، بقا، پایانی، دوام و رشد چاره‌ای جز متوسل شدن به شیوه‌ها و شگردهای جدید و نوآورانه وجود ندارد. بی‌گمان بشر امروز برای حل مسائل جدید نیاز مبرم به خلق و ابداع راهکارهای نوین دارد. عصری که از ویژگی‌های مهم آن می‌توان به منسوخ شدگی و کاهش زمان مطلوبیت کالاها و خدمات و دستاوردهای بشری اشاره نمود و در آن شاهد بروز ادبیات جدیدی در عرصه‌های کسب و کار، اقتصاد، بازار و حتی بخش عمومی نظیر مشتری مداری و یا شهروندمداری و حقوق شهروندان و مصرف‌کنندگان، تنوع طلبی و انتخاب‌گری مشتریان و رقابت شدید و بی‌رحمانه‌ رقبا و... هستیم. بی‌تردید تنها شرط و راهبرد موثری که فراروی جوامع، ملت‌ها و دولت‌ها نهاده شده است توسل به نوآوری، خلاقیت، نواندیشی و نوگرایی است.
علاوه بر موضوعات پیش گفته مبنای پیشرفت، توسعه و تعالی در عصر اطلاعات که به عصر دانش محوری و حاکمیت انسان‌های فرهیخته، نخبه، عالم و فکور معروف است و در آن منشا قدرت فکر افزار و دانش بشری می‌باشد، اصالت به کار فکری داده می‌شود و آینده از انقلابی خبر می‌دهد که نیروی محرکه آن از اندیشه‌های انسان‌ها سرچشمه خواهد گرفت. نوآوری به عنوان یکی از مهمترین عوامل مزیت آفرین برای امروز و نیز آمادگی فردای بشریت تلقی می‌گردد.
بی‌گمان برای آغاز حرکت متعالی نوآوری و ایجاد موج و جنبش عظیم نوآورانه ضمن آنکه نیاز به فراهم آوردن بسترهای مناسب است نیاز به وجود انسان‌های خلاق، نواندیش و تحول خواهی که معتقد به تغییر و دگرگونی بوده و درک بالایی از شرایط و الزامات نوین داشته و دارای چشم‌انداز آرمانی والا و وصل به آینده باشند از ضروریات انکار ناپذیر می‌باشد. آنان کسانی نیستند جز کارآفرینان، این انسان‌های والا گهری که به سختکوشی، برخورداری از اعتماد به نفس بالا، مثبت اندیشی، توان و اندیشه و تخصص بالا، خلاق و مبتکر و نوآور و مسئولیت‌پذیر و متعهد، جسور و شجاع و خطر ناپذیر موصوف و معروف هستند.
افرادی که در تاریخ به پیشگامان و پیشقراولان راستین رشد و توسعه جامعه بشری معروف شدند و نیز عاملان تغییر و تحول و بانیان تمدن آفرینی نام گرفتند به گونه‌ای که تا بدانجا می‌توان ادعا نمود که اگر وجود این انسان‌های متعهد نبود، پیشرفت و رشد و توسعه جامعه بشری هیچ‌گاه تا به این حد نمی‌گردید و اصلا معلوم نبود بشر امروز، دارای چه سرنوشتی بود.
در این رهگذر معلمین نوآور که با خلق ایده‌های جدید و ایجاد فعالیت‌ها و کارهای نوین و در مقیاس کوچک ضمن مرتفع ساختن نیازهای رو به تزاید جامعه روند اشتغال مولد و پویا شتاب بخشیده و در این راه به بسیاری از ناملایمات، بحران‌ها و ناامنی‌های اجتماعی خاتمه می‌بخشند امروزه به امیدهای جوامع بشری در رهایی از شرایط حاد و بحرانی تبدیل گردیده‌اند.
معلمین خلاق با توجه به ویژگی‌های روانشناختی بسیار برجسته‌ای که دارند به عنوان انسان‌های برتر طلایه‌دار حرکت‌های تعالی آفرین در عرصه‌های مختلف می‌باشند که از آن جمله می‌توان به نقش‌آفرینی آنان در حوزه‌های بسیار مهم و حیاتی اقتصاد اشاره نمود که به فرایند نوآوری کمک می‌نمایند. آموزش و پرورش خلاق باعث شکوفایی اقتصادهای ملی و محلی گردیده و به توسعه و پیشرفت کشور کمک می‌نماید و همچنین سبب بهبود شرایط و اوضاع مناطق کمتر برخوردار می‌گردد و از نشست اقتصادی جلوگیری کرده و در خدمت تحقق عدالت اجتماعی و رفاه عمومی خواهد بود.
همچنین گسترش و سرعت تغییرات در سراسر جهان باعث شده که خلاقیت بیش از پیش اهمیت یابد کشورها فقط با ابتکار و نوآوری می‌توانند خود را با شرایط جدید وفق داده و همگام با دگرگونی‌ها به پیش‌روند. بدیهی است در دنیای پیچیده کنونی، جوامعی موفق‌ترند که بتوانند از فرصت‌های پیش‌رو به بهترین نحو استفاده کنند و این امر جز با افزایش خلاقیت و نوآوری امکان پذیر نیست. هر نوع کاری به سازماندهی و سیاست‌های خاص احتیاج دارد. نظام تعلیم و تربیت یک کار ویژه به حساب می‌آید و نگاه به آموزش و پرورش برای دستیابی به سطح بالای اثر بخشی و کارآمدی و باروری نیروی انسانی می‌بایست با آگاهی از میزان خلاقیت و تقویت آن به دنبال تعالی مراکز آموزشی از حالت سنتی به مراکزی با عملکرد عالی صورت گیرد به گونه‌ای که در آن بهبود مستمر یادگیری توسط همگان اجرا شده و به عنوان یک فرهنگ در بین دانش‌آموزان درآید. آنچه که در تفکر یک سازمان بایستی گنجانده شود آینده سازی و فراهم آوری شرایط آن است با این اندیشه که به بهبود و تغییر به عنوان یک برنامه دراز مدت و مستمر بهره‌وری پرداخته شود. در نظام‌های آموزشی تاکید عمده بر پرورش خلاقیت دانش‌آموزان است و معیار اساسی موفقیت این نظام‌ها نیز در این است که چقدر افراد با فکر و خلاق تربیت می‌کنند و به تعبیری دیگر معلم خوب را کسی می‌دانند که تفکر و چگونگی استفاده از اطلاعات را به دانش‌آموزان یاد دهد و آنان را خلاق بارآورد. خلاقیت و نوآوری امری است که وجود آن دائما در هر سازمانی احساس می‌شود، در واقع وجود محققان تعلیم دیده، توانا، با انگیزه و همچنین آزمایشگاه‌های تخصصی مجهز لازمه پیشرفت نوآوری و خلاقیت است.
خلاقیت را به کارگیری توانایی‌های ذهنی برای انجام یک فکر یا مفهوم جدید دانسته‌اند که از مسائل کوچک برای انجام یک کار خاص شروع می‌شود و قبل از اینکه حاکی از نبوع باشد حاصل انجام کار است. بنابراین در راستای به کار گیری فنون پرورش خلاقیت، بایستی ابتدا از بارش افکار (توفان مغزی) به عنوان بهترین ابزار استفاده کرد که در این راستا با توجه به این مطلب که هیچ انتقادی نباید بر هیچ نظریه‌ای صورت پذیرد، برای دستیابی به حداکثر نظرات تلاش کرد. حتی نظرات تکراری نیز یادداشت شود و در عین حال زمان مطلوب اجرا می‌بایست کوتاه باشد.
دامنه آگاهی‌ها و توانایی افراد در جهت بالا بردن کیفیت خدمات و ایجاد فضای شوق‌انگیز، مسئولیت‌پذیری در راستای آشکار کردن توانمندی‌های آنان و ابداع روش‌های تازه و ابتکاری برای بالا بردن قدرت یادگیری و پرورش استعدادهای نهفته فراهم آورده شود. در یک نظام آموزشی معمولا افراد ذهنی تحلیلگر، کنجکاو، مستقل و متفکر دارند و به فعالیت‌های علمی و ریاضی علاقه‌مندند. چنین افرادی معمولا نیاز شدید به استقلال عمل و تحولی در محیط کار و احترام دارند. فعالیت افراد خلاق مستلزم کار مشترک است که در این راستا نیز داشتن مهارت‌های ارتباطی امری بسیار ضروری است. البته افرادی که برای کار خاصی انتخاب می‌شوند می‌بایست توانایی انجام آن را داشته باشند چه در غیر این صورت احساس ناتوانی باعث نارضایتی و کسالت آنان می‌شود. همچنین در تشکیل تیم‌های خلاق باید افراد را در پیدا کردن هم تیمان جدیدی که ارتباط مناسبی با آنان دارند آزاد گذاشت چون در این مورد آنان نسبت به موقعیت احساس مسئولیت و پایبندی زیادتری خواهند داشت.
آنچه در همبستگی و تداوم این تیم‌ها مهم است، اعتماد متقابل و همکاری صمیمانه بین اعضا ومدیریت همچنین هماهنگی بین خواسته‌ها و هدف‌هاست.
همیشه این باور وجود دارد که هر فرد در حالت عادی دارای استعدادها، قابلیت‌ها و ظرفیت‌هایی از قبیل خلاقیت، نوع‌آوری، ابتکار و اختراعی است که بر اثر روش و آموزش صحیح و مناسب می‌توان این استعدادها را به مرحله ظهور رساند.
از آنجایی فرایندهای مدیریتی، فرایندی مستمر، پیوسته و پایدار می‌باشد می‌بایست به بهبود بهره‌وری نیز به عنوان یک فرایند مدیریتی نگاه کرد که به طور مداوم جزء لاینفک عملکرد سازمانی را تشکیل داده و به یک دوره زمانی خاص نیز محدود نمی‌گردد و برای ماندگاری و بقای آن می‌بایست به عنوان یک اندیشه و فرهنگ به بهره‌وری نگاه کرد.
بنابراین از جمله مهمترین ابزارهای رشد و بهره‌وری توجه به آموزش و پرورش هدفمند نیروی انسانی است و از آنجایی که بهره‌وری استفاده بهینه و مطلوب از امکانات در دسترس می‌باشد، بدون توجه به برنامه‌های مدیریت مشارکتی که در واقع همکاری فکری و علمی کلیه افرادی است که درباره روش‌های حل مسائل و ارتقای بهره‌وری فعالانه اندیشیده و حاصل آن را در قالب طرح و پیشنهاد ارائه می‌دهند. همچنین با تکیه بر خلاقیت و نوآوری عناصر اصلی که همانا توانمندی و بهره‌گیری از توانایی نیروی انسانی به عنوان مهترین عوامل سازمانی است عملی نخواهد شد.
مهری حسینی- کارشناس امور مدارس ابتدایی
منبع : روزنامه رسالت