شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


تاثیر عمر بر ادبیات


تاثیر عمر بر ادبیات
● چگونه عمر می تواند بر یك اثر نوآورانه تاثیر بگذارد؟
خوان رولفو تنها رمانش " پدرو پارامو" را سال ۱۹۵۵ در سی و هفت سالگی منتشر و پس از نوشتن این رمان، سكوت اختیار می‌كند. گابریل گارسیا ماركز گویی خواب زده رمان رولفو را می‌خواند. رمان كوتاه رولفو دری پنهانی را به روی ماركز می‌گشاید كه به ماكوندو ختم می‌شود.
نام ملكیادس و گفت‌وگو با مردگان از رمان رولفو به رمان ماركز (صد سال تنهایی) منتقل می‌شود. دو نفر از روستا به شهر می‌آیند و در بطن شهر، روستایی را كشف می كند كه ویران شده‌است. الیوت بر این باور است كه شاعر حقیقی (یا رمان نویس واقعی) در زمان حاضر، به طوركامل گذشته را می‌بیند. هر لحظه كه در اكنون رخ می‌دهد درون خود، تاریخ كامل هستی را بازگو می‌كند.
ماركز، صد سال تنهایی، تاثیرگذارترین رمانش را سال ۱۹۶۷ منتشر می‌كند. وی در این زمان سی و هفت سال دارد. خودش می گوید آن را یك ساله نوشته‌است. استیونسون صاحب دو رمان " دكتر جكیل و مستر هاید " و " ربوده شده"‘ این آثار را سال ۱۸۸۶ و در سی و شش سالگی منتشر كرد. گفته می‌شود " صد سال تنهایی" تحت تاثیر آثار استیونسون نوشته شد. بورخس درباره دومین رمانش می‌گوید: ربوده شده، بهترین رمانی است كه در تاریخ ادبیات نوشته شده‌است، البته بورخس مبالغه می‌كند. رمان اولش درباره مردی است كه دو شقه شده‌است و بورخس، داستان‌های زیادی از آن الهام گرفته‌است با این همه بورخس بهترین داستان‌های كوتاهش را در زمان جنگ جهانی دوم یعنی بین سی تا چهل سالگی نوشت و با داستان‌های شگفت انگیزش، تا اواخر عمر جهان را در انتظار نگه داشت.
چهل سالگی، شاخص‌ترین زمان برای خلق آثار ادبی بوده و تنها ماركز و رولفو خالقان آثار ماندگار در چهل سالگی نبوده‌اند. هاروكی موراكامی، چهارمین رمانش " پایان جهان و سرزمین عجایب " را در سی و شش سالگی، سال ۱۹۸۵، منتشر كرد. در سی و هشت سالگی نیز جنگل نروژی را به چاپ رساند. آخرین رمانش دو سال قبل و دو ماه پیش از ترجمه انگلیسی‌اش به زبان ژاپنی با نام " كافكا در ساحل" منتشر شد. این رمان چیزی بیش از رمان‌هایی كه در آستانه چهل سالگی نوشت، ندارد.
جرج پرك، شاهكارش " زندگی: راهنمایی برای استفاده " را در چهل و دو سالگی منتشر كرد ولی ده سال برای نوشتن آن وقت گذاشته بود. پرك، استیونسون نیست كه كتاب دكتر جكیل و مستر هاید را ۱۳ روزه بنویسد، بعد آتش بزند و دوباره آن را بنویسد. استیونسون می گوید رمان‌هایش را جوری می‌نویسد گویی خواب نما شده‌باشد.
بورخس عادت داشت بنشیند و عقل و قلب و هوشش را جمع كند تا چیزهایی را كه نمی‌دانست، به سراغش بیایند. الیوت هم چنین عادتی داشت. سرزمین هرز را سال ۱۹۲۲ و زمانی كه سی و سه سال بیش‌تر نداشت، سرود.
نجیب محفوظ سه گانه‌اش را طی سال‌های ۱۹۵۶ و ۱۹۵۷ منتشر كرد ولی این‌ها را سال‌ها قبل نوشته بود. سال‌های بین جنگ جهانی دوم و انقلاب افسران آزادی‌خواه كه ملك فاروق را بركنار كردند. محفوظ متولد ۱۹۱۱ است یعنی سه گانه‌اش ( بین القصرین، قصر الشوق و السكریه ) را در آستانه چهل سالگی نوشت. یك كتاب بود اما ناشر به او پیشنهاد كرد در سه جلد منتشر كند، وگرنه چه كسی كی می خریدشان؟
توماس مان بادنبروك‌ها را سال ۱۹۰۱ در بیست و پنج سالگی منتشر كرد. نجیب محفوظ بسیار تحت تاثیر این رمان بود.
كافكا در چهل و یك سالگی درگذشت. بانانا یوشیموتو " آشپزخانه" را سال ۱۹۸۷ پیش از این كه بیست و سه سالش تمام شود، منتشر كرد. بعد از نوشتن این رمان كوتاه – تا این لحظه – چیزی ننوشته كه از آن فراتر باشد.
هرمان ملویل " موبی دیك " را سال ۱۸۵۰، در سی و یك سالگی نوشت. كافكا "مسخ" را در سال ۱۹۱۳ در سی سالگی خلق كرد. كنت هامسون " گرسنگی" را در سی و یك سالگی، سال ۱۸۹۰ نوشت. پاتریك ساسكند نیز " عطر " را سال ۱۹۸۵ در سی و شش سالگی نوشت البته تاثیر روانی " كبوتر " او در دو سال پس از آن، بیش‌تر بود. این رمان كوتاه از تاریكی و سكوت در اعماق انسان مدرن سخن می‌گوید. ساسكند پس از كبوتر، رمان كوتاه دیگری نیز با نام " داستان آقای سومر " منتشر و سكوت اختیار كرد. اكنون چكار می‌كند؟ می‌نویسد؟ آیا مثل جاناتان نویل، قهرمانش، درگیر وسواس و هراس شده؟
چهل سالگی، زمانی مهم و سرنوشت ساز است. ویلیام فاكنر، متولد ۱۸۹۷ ، پیش از این كه به چهل سالگی برسد، مشهورترین آثارش را نوشت و طی چهار سال ( بین ۱۹۲۹ - ۱۹۳۲ ) پنج رمان منتشر كرد.
كاواباتا در عوض بیشتر آثار زیبایش را پس از چهل سالگی نوشت و زمانی كه جایزه ادبی نوبل را سال ۱۹۶۸ دریافت می‌كرد گفت بدنش پر از چاقوی بودایی است. پیرمرد متولد آخرین سال قرن نوزدهم بود و با باز كردن شیر گاز و بستن درها و پنجره‌های منزل مسكونی‌اش، بهار ۱۹۷۲، به عمر خود پایان داد. خودكشی كرد چون بیماری‌های پیری درگیرش كرده بود و طی چهار سال ( از ۱۹۶۹ - ۱۹۷۲ ) جانش را گرفت.
لئو تولستوی " جنگ و صلح " ( ۱۸۶۵ - ۱۸۶۸ ) را در چهل سالگی منتشر كرد. كنت روسی متولد ۱۸۲۸، پس از این حماسه جاودانه، دیگر احساس ناراحتی می‌كرد. " آنا كارنینا" ( ۱۸۷۴ تا ۱۸۷۶) نشان دهنده آخرین تلاش‌های اوست و پس از آن سیر نزولی را پیش گرفت.
واقعا آدمی در آستانه چهل سالگی، تمامی توانایی‌اش را صرف خلق و نوآوری می كند؟
نویسنده:ربیع جابر
ترجمه‌ی یوسف علیخانی
منبع : روزنامه الحیات
منبع : ماهنامه ماندگار