سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

کودکان دیجیتالی


کودکان دیجیتالی
استفاده از رسانه مانند خواندن کتاب داستان یا بازی از مشغولیات مورد علاقه بچه های امریکایی به شمار رود. روی هم رفته، بچه ها بین سنین دو و ۱۸ سالگی تقریباً پنج ساعت و نیم در یک روز را در خانه صرف تماشای تلویزیون، بازی های ویدئویی، استفاده از اینترنت یا فرمهای دیگر استفاده از رسانه می نمایند.
پاسخ به سلسله سوالات محققان و مردم تنها آغاز دریافت این مطلب است که چه طور تکنولوژیهای الکترونیکی بر رشد بچه ها تاثیر می گذارد.
به نظر می رسد که استفاده از رسانه مانند خواندن کتاب داستان یا بازی از مشغولیات مورد علاقه بچه های امریکایی به شمار رود. روی هم رفته، بچه ها بین سنین دو و ۱۸ سالگی تقریباً پنج ساعت و نیم در یک روز را در خانه صرف تماشای تلویزیون، بازی های ویدئویی، استفاده از اینترنت یا فرمهای دیگر استفاده از رسانه می نمایند. اغلب بچه ها در بیش از یک فعالیت وابسته رسانه ای در یک زمان شرکت می نمایند.
چه طور همه این رسانه ها بر ادراک، عواطف و رشد اجتماعی بچه ها تاثیر می گذارند؟ اکنون که جامعه با جدیت به بررسی این سوال پرداخته، محققان در جستجوی پاسخ های آن هستند.
NSF اخیراً گروهی از روانشناسان را گرد هم آورده تا به مطالعه این موضوع بپردازند که چطور رسانه ها به طور مثال بر یادگیری بچه ها تاثیر می گذارند. دیگر روانشاسان این سوال را بررسی می نمایند که چطور رسانه های سنتی مانند تلویزون بر بچه ها تاثیر می گذارد. گرچه هنوز سوالات بسیاری برای پاسخ وجود دارد، اما همان طور که رواشناسان به تحقیقات خود ادامه می دهند یک مسئله روشن می شود و آن این است که: هیچ کدام از تاثیرات رسانه های الکترونیکی به طور کامل خوب یا بد نیست، این محتوای آن برنامه ها است که تفاوت ایجاد می نماید.
● بچه های دیجیتالی:
در میان کار گروهی محققان برای پر کردن خلاهایی در این باره NSF پروژه مرکز رسانه دیجیتالی بچه ها را تاسیس نمودند. مرکز این پروژه که در دانشگاه جورج تون در واشنگتن دی سی واقع شده، شعبات دیگری در دانشگاه تگزاس در آستین، دانشگاه کالیفرنیا، لوس آنجلس و دانشگاه نورت وست در اوانستون دارد. دکتر ساندرا ال کالورت، محقق اصلی پروژه استاد روانشناسی دانشگاه جورج تون و نویسنده کتاب «بچه ها در دوران دیجیتال: نقش تکنولوژیهای سرگرم کننده در رشد کودکان» بیان می دارد: «ما یک جهان کامل رسانه ای و در مراحل اولیه تقسیم بندی آنچه بر روی بچه ها تاثیر خواهد گذاشت هستیم».
بر پایه آنچه در مورد رسانه های قدیمی شناخته شده است، محقق مرکز بر دو سوال اساسی تاکید می نماید: چطور فعالیت دو سویه که نشانه ی تکنولوژی های جدید است بر توانایی بچه ها در یادگیری تاثیر می گذارد؟ و چطور تکنولوژی های جدید به بچه ها کمک می نماید تا هویت خودشان را خلق نمایند؟
محققان مراکز مختلف جنبه های گوناگون این سوالات را بررسی می نمایند. پروژه ها به بررسی این مسئله می پردازند که چطور «ارتباط دوسویه» اتاق گفتگو "chat room" به زندگی اجتماعی واقعی بچه ها ارتباط می یابد و ما را برای یافتن شیوه هایی برای محبوب نمودن کهن الگوهای قهرمانی / شخصیت منفی در بازیهای ویدئویی برای استفاده در برنامه های تحصیلی یاری می دهد.
کالورت بیان می دارد «من خودم را یک مربی می دانم که آنچه می خواهم انجام دهم، پروراندن کیفی محیط رسانه ای برای کودکان است.
یکی از پروژه هایی که در مرکز گرین تون انجام می گیرد استفاده از یک قلمرو چند منظوره است به نام TVTown. بچه ها با شرکت در این پروژه «تجسم هایی» خلق می نمایند، یا هویت هایی برای خود می سازند و سپس از منوهای عاطفی و عملی استفاده نموده تا با بچه های دیگر در شبکه ارتباط دو سویه برقرار نمایند. هدف از این کار آن است که ببینیم چطور بچه ها برای خود هویت می سازند و خودشان را به یکدیگر معرفی می نمایند.
● تلویزیون آموزشی
وقتی موضوع به تلویزیون می رسد، بسیاری از تحقیقاتی که تاکنون انجام گرفته به تاثیر منفی آن بر رشد بچه ها تاکید می نماید. دکتر برایان ال ویلکوکس تاثیراتی که خشونت، اعمال جنسی و تبلیغات بر روی بچه ها دارد را بررسی نموده است. ویلکوکس بیان می دارد: اخبار در این زمینه زیاد خوب نیست. به طور مثال، خشونت افزایش یافته است. مردم عموماً بر این عقیده اند که نمایش مفاهیم خشونت بار به طور کامل تاثیرات منفی بر نگرش ها و رفتارهای بچه ها داشته است.
ویلکوکس بیان می دارد: شاید روشن ترین شواهدی که ما داریم آن است که تلویزیون بر فکر و رفتار بچه ها تاثیر می گذارد و این به خاطر این حقیقت است که مبلغان میلیون ها دلار سرمایه گذاری می نمایند تا بر ادراک، انتخاب و رفتارهای کودکان از طریق آگهی خود تاثیر بگذارند. ما به خوبی می دانیم که آنها این مقدار پول را سرمایه گذاری نمی نمایند بدون آنکه شواهد روشنی از تاثیرات پیغام های خود بر بچه ها داشته باشند.
البته تاثیرات تلویزیون می تواند مثبت هم باشد. بسیای از روانشناسان سعی نموده اند تا از قدرت تلویزیون برای تعلیم و تربیت بچه ها استفاده نمایند و آن را به این سمت کنترل نمایند. به طور مثال، دکتر دنیل اندرسون استاد روانشاسی در دانشگاه ماساچوست به عنوان مشاوری برای تولیدکنندگان چنین برنامه هایی برای بچ ها خدمت می نماید.
اندرسون بیان می دارد: بسیای از افکار پذیرفته شده در مورد بچه ها و تلویزیون اشتباه می باشد. به طور مثال، هیچ شاهدی برای این قضیه وجود ندارد که شیوه اجرای سریع برنامه ها در تلویزیون ظرفیت توجه بچه ها را کم نموده است. هم چنین اندرسون قصد دارد تولیدکنندگان را متقاعد نماید که کمتر به این مسئله که یک برنامه چه طور به نظر برسد توجه نمایند و بیشتر سعی نمایند که محتوای آن اثر را قابل فهم سازند.
سپس اندرسون نظریه مورد قبول دیگری را به چالش می خواند و آن این است که روشن بودن تلویزیون بر بچه های کوچک تاثیری ندارد. وی اظهار می دارد: بیشتر برنامه هایی که در معرض تماشای بچه ها و کودکان نوپا قرار می گیرد، در واقع برنامه هایی است که توسط شخص دیگری مورد تماشا قرار گفته. با توجه به این مسئله که در بسیای از خانه ها، تلویزیون اکثر مواقع روشن می باشد، و قسمتی از محیط خانگی گردیده است. ما نمی دانیم که آن صدا و سرگرمی پتانسیل با بچه ها چه می کند:
برای یافتن این مسئله، اندرسون بچه های زیر سه سال را در آزمایشگاهی می گذارد و به بررسی این مطلب می پردازد که چطور آنها با اسباب بازیها بازی نموده و باوالدینشان برخورد می کنند در آن حال که تلویزیون در پشت زمینه آنها روشن است و در آن حال که خاموش می باشد، نتایج می تواند اساس زمینه آموزشی را برای والدین فراهم نماید.
دختر خود اندرسون نیز در این تحقیق شرکت نموده است. این حقیقت که او برنامه ای را ۱۷ مرتبه بدون آنکه علاقه خود را از دست بدهد تماشا نموده، تحقیق اندرسون را به سمت تاثیر تکرار می کشاند. کشف وی از این مطلب که تکرار بر یادگیری تاثیر می گذارد منجر به آن شد که اپیزودهای تکراری در پنج روز متوالی پخش گردد.
اما اندرسون بیان می دارد که تحقیق وی دخترش را یک فرد معتاد به تلویزیون نکرده است. اکنون (Emma) ترجیح می دهد که بیشتر بخواند.
منبع : سایت طالبی