یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

درس های سفر نیویورک


درس های سفر نیویورک
حضور محمود احمدی نژاد در نیویورک نه به عنوان یکی از اهالی سیاست یا یک متخصص ترافیک یا حتی کسی که نظریات شنیدنی و عجیب- از مناظر مختلف- دارد، که به عنوان ریاست جمهوری اسلا می ایران صورت گرفت، تحت همین عنوان هم بود که او در اجلا س عمومی سازمان ملل، دانشگاه کلمبیا و ... سخنرانی کرد، به پرسش های مختلف پاسخ داد و با افراد و شخصیت ها دیدار داشت و دقیقا به همین خاطراست که توهین به او را نباید توهین به شخص احمدی نژاد دانست- که اگر آن هم بود باز هم ناپسند بود- که باید توهین به جایگاه و عنوان او دانست که چنین وضعیتی در حقیقت تحقیر و توهین کل مردم ایران است، همچنان که روزگاری که سید محمد خاتمی تحت همین عنوان نظریه گفت وگوی تمدن ها را مطرح کرد، به مردم آمریکا پیام فرستاد و با سخنان عالمانه و نظرات پخته اش آبرویی خرید و تحسین جهانی را برانگیخت و کسی آن را تنها از آن خاتمی ندانست که آن همه افتخار و احترام از آن مردمی بود که خاتمی، نمایندگی شان را داشت. حال هم احمدی نژاد چنین عنوانی دارد و اوست که نماینده مردم کشور ماست و توهین هایی که به او شده را باید به همه مردم ایران دانست. از همین روست که در برابر آن، کسی سکوت نکرد و آن را محکوم کرد. این اتفاق عجیب و غیردیپلماتیک آمریکایی ها اما نباید به همین جا ختم شود و در هیاهو و اشتیاق بازگشت هیات ایرانی از سازمان ملل و داستان های روزمره سیاسی به فراموشی سپرده شود. این اتفاق، حاشیه ها و واکنش های به آن را باید مورد با زخوانی قرار داد و از این تجربه تلخ و پیامدهای آن، درس گرفت.
۱) دشمنی صهیونیست ها و سیاستمداران آمریکایی تحت تاثیر آنها با ایران، در طول سالهای پس از انقلا ب همواره وجود داشته و هیچگاه از آن کاسته نشده است. سیاست های خصمانه آمریکا علیه ایران چه در زمان جنگ تحمیلی، چه در زمان حضور ناوگان آنها در خلیج فارس و چه در سالهای پس از آن و در تمام دوران ریاست جمهوری کارتر، ریگان، بوش پدر، کلینتون و جورج دبلیو بوش وجود داشته و هیچگاه قطع نشده است. با این همه اهانت های اخیر رئیس دانشگاه کلمبیا واقعا بی سابقه بوده و تاکنون هرگز در یک محیط رسمی چنین توهین هایی به مقامات و مردم ایران نشده بود: اینکه رئیس جمهور را به جایی برای سخنرانی دعوت کنند و قبل از سخنرانی بگویند که علت دعوت از شما این بوده که میزان نفرت خود و مردم را به شما اعلا م کنیم!
درباره این اتفاق باید چند نکته مورد توجه قرار گیرد. اول اینکه در همه این سالها مقامات ایرانی در مقابل سخنان به مراتب رقیق تر غربی ها(بالا خص صهیونیست ها) همواره با ترک محل و پاسخ شدید اللحن، جواب در خوری به آنها داده اند. دوم اینکه به واسطه تسلط مشاوران و دست اندرکاران دستگاه دیپلماسی هیچگاه هیچ مقام ایرانی در چنین موقعیتی قرار نگرفته بود و آنچه در مورد اول مطرح شد، تنها در مجامع عمومی بین المللی اتفاق افتاده بود. سوم آنکه کسی جرات ابراز چنین سخنانی را نداشت.
حال باید پرسید که چرا این بار چنین اتفاقی افتاد؟ به نظر می رسد در روزهای پس از این حادثه، خواسته یا ناخواسته بعضی از دست اندرکاران و مقامات می خواهند فضایی ایجاد کنند که چنین سوالی پرسیده نشود و شاید آن را تضعیف دولت می دانند اما واقعیت این است که در صورت توجه نکردن به این سوال و ندادن پاسخ دقیق، شفاف و بدون چشم پوشی های معمول امکان بروز چنین وقایعی بیشتر و بیشتر می شود و این حق مردم است که نخواهند چنین توهین هایی تکرار شود.
۲) پس از انتشار خبر توهین رئیس دانشگاه کلمبیا به احمدی نژاد، همه گروه های سیاسی این رفتار را محکوم کردند. در این میان می توان عکس العمل دو مقام را مورد بررسی قرار داد. هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام در این باره گفت: در جریان سفر رئیس جمهور به نیویورک شاهد برخورد بی ادبانه آمریکایی ها بودیم که این برخورد نشان از عصبانیت، دستپاچگی و شکست روحی آنها داشت. آنها علیه ما جنگ روانی به راه انداختند ولی خودشان از این جنگ روانی آسیب دیدند.
غلا معلی حداد عادل، اما درباره سفر احمدی نژاد و اتفاقات آن گفت: به نظر من یکی از مهمترین دستاوردهای این سفر این است که تا بوی گفت وگو نکردن شکسته شد و ما از این به بعد می توانیم به همه بگوییم که آماده گفت وگو با مردم آمریکا و مسوولا ن آمریکایی هستیم. مساله گفت وگو نکردن نیست. مساله این است که چه کسی گفت وگو کند و چه بگوید و وقتی این طور از مواضع انقلاب دفاع می شود و به صورت منطقی و با استدلال دفاع می شود، می توانیم بگوییم که تابوی گفت وگو نکردن شکسته شد.
تفاوت این دو اظهارنظر، تفاوت های دو سیاستمدار پخته و کم تجربه را نشان می دهد. در حالی که هاشمی به درستی، برخورد بی ادبانه آمریکایی ها را علیه همه ایرانی ها می داند، حداد عادل برای تعریف از احمدی نژاد، همه اقدامات بزرگ خاتمی از جمله پیام او به مردم آمریکا در سال ۷۷ را فراموش می کند یا اینکه به طور تلویحی، می خواهد برساند که خاتمی آن طور که باید گفت وگو نکرده و به صورت منطقی و با استدلال از مواضع انقلاب دفاع نکرده است! این حرف از آنجا نشات می گیرد که بعضی اهالی سیاست فکر می کنند اگر موفقیت های خاتمی را به یاد بیاورند، جناح مقابل را بزرگ کرده اند و اصلا توجه نمی کنند که آن موفقیت ها از آن کل مردم بود. از طرف دیگر این اظهارات حداد عادل، کمی تا قسمتی عجیب هم هست. تا پیش از این سیاست ایران برای مذاکره با آمریکا که از طرف مقامات عالی رتبه کشور طرح شده بود پیش شرط دست کشیدن آمریکا از دشمنی با ایران و ترک اقدامات امپریالیستی و استکباری و عذرخواهی از کارشکنی های قبلی بود. آیا این اتفاقات افتاده که حداد عادل از آمادگی گفت وگو با مسوولان آمریکایی سخن گفته اند؟!
باید این نکته را به بعضی سیاستمداران تذکر داد که احساساتی شدن در هنگام اظهارنظرهای سیاسی خیلی خوب نیست، چه این احساسات به حرف هایی از نوع فوق الذکر و همچنین انتشار اطلاعیه هایی شبیه اطلاعیه دفتر رئیس جمهور منجر می شود از مردم غیور درخواست کرده با حضور در مساجد، حسینیه ها وشرکت در نمازهای جمعه و جماعات به شکرانه این موفقیت بزرگ، سجده شکر به درگاه ایزد منان بسایند!
۳) بعد از سفر احمدی نژاد به نظر می رسد برخی افراد دوست دارند بیش از حد به بزرگنمایی این سفر بپردازند و دستاوردهای آن را بسیار بیشتر از آنچه هست نشان دهند. خوشبختانه باید گفت که احمدی نژاد در این سفر توانست از عهده وظایفش برآید اما این موضوع دلیلی بر بزرگ نمایی قضایا نیست. هر حادثه تاریخی، قدر و اهمیت واقعی خود را حفظ می کند و تبلیغات نه از اهمیت موضوعی خواهد کاست و نه می تواند حادثه یا واقعه ای معمولی را به چیزی فوق العاده و چشم گیر تبدیل کند.
داستان نامه نوشتن محمود احمدی نژاد به جورج دبلیو بوش رئیس جمهور آمریکا را به خاطر بیاورید. در زمان ارسال آن نامه، چنان تبلیغی برای آن شد که در تاریخ بی نظیر است! حتی احمد جنتی از تریبون نماز جمعه این نامه را «الهام» خواند اما همانطور که در گفته های حداد عادل قابل مشاهده است، آن نامه امروز حتی آنقدر اهمیت ندارد که رئیس مجلس آن را به خاطر بیاورد و تابوشکنی مذاکره را به آن نامه منتسب کند، نه به سفر اخیر احمدی نژاد!
نویسنده : محمد حسین روانبخش
منبع : روزنامه مردم سالاری