پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مهاجرت ژن‌ها


مهاجرت ژن‌ها
در این مقاله مهاجرت ژن‌های هوشمند به‌عنوان یك نظریه جدید ارائه شده است. براساس این نظریه نه تنها نخبگان كشور كه ثروت ملی می‌باشند از دست می‌روند بلكه پس از گذشت قرن‌ها از نظر ژنتیكی كشورهای نخبه‌پذیر (مقصد) به جوامع نخبه تبدیل خواهد شد و درصد ژن‌های هوشمند آنها به شكل گسترده‌ای افزایش می‌یابد. لذا در زمینه تولید علم،‌ فن‌ و فنآوری همچنان پیشتاز خواهند بود. در نتیجه كشورهای نخبه‌گریز (مبدأ) روز‌به‌روز فقیرتر شده و به دلیل همین فقر، وابسته‌تر می‌شوند و تعادل جهانی با شدت بیشتری به هم می‌خورد. بنابراین ضرورت دارد، موضوع حفظ، صیانت و كرامت نخبگان به‌عنوان یك پروژه ملی تعریف شود و عوامل دافعه‌زا رفع گردد. یكی از جمله راهكارهای عملی برای جلوگیری از مهاجرت طیف وسیعی از ژن‌های هوشمند، حمایت مقاطع دكتری در داخل كشور و همچنین مشاركت تمامی شركت‌های خصوصی و دولتی در تأسیس مراكز پژوهشی تخصصی و همچنین بكارگیری نخبگان در این مراكز می باشد.
●نخبگان و توسعه پایدار
نخبگان و متخصصان هر كشور را به حق باید «ثروت ملی» آن سرزمین به شمار آورد. پدیده مهاجرت نخبگان و متخصصان به خارج از مرزها، به دلیل تأثیری كه در فرآیند توسعه و همچنین تخریب اعتبار ملی و تغییر نسل‌های آینده دارد قابل تأمل و مطالعه است. به همین دلیل است كه آثار و تبعات فرهنگی، روانی و سیاسی مهاجرت نخبگان برای نظام ما كه در تلاش برای استقرار الگوی جدیدی در مدیریت جامعه بر پایه دین است و توسعه علمی كشور و بالندگی مراكز و نهادهای آموزشی و پژوهشی را از لوازم استحكام بنیان‌های امنیت ملی و سربلندی كشور می‌داند به‌صورت یك نگرانی و دل‌مشغولی جدی درآمده است؛ به‌ویژه آنكه برای كشور ما «منابع انسانی توسعه» از جمله سرمایه‌ها و مزیت‌های اساسی است و آسیب‌پذیری آن به منزلهٔ تهدیدی بزرگ برای حال و آینده جامعه می‌باشد.[۱]. مهاجرت مورد نظر این گفتار شامل مهاجرت موقت نخبگان جهت كسب و انتقال علم، فن و تجربه نمی‌شود، زیرا چنین مهاجرت و یا در واقع مسافرتی در راستای توسعه پایدار كشور بوده و از ضروریات تعامل واقعی با پدیده جهانی شدن و رسیدن به توسعه علمی می‌باشد. دانش، ثروت و سلامت از مؤلفه‌های اصلی توسعه پایدار است. توسعه نتیجهٔ كمی یك مقولهٔ كیفی به نام رشد است و از اساسی‌ترین شرایط رسیدن به توسعه پایدار این است كه منابع مادی یك كشور جهت رفاه فعلی شهروندان به حراج گذاشته نشود، زیرا در این‌صورت نسل‌های آینده در برآوردن نیازهای خویش دچار مشكل خواهند شد[۲]. ركن دانش و نقش آن در توسعه، وابستگی جدی با نخبگان علمی دارد و درگیر كردن ایشان به امور علمی سرعت رسیدن به توسعه را افزایش داده و زمان دستیابی به آن را كاهش می‌دهد. لذا ایجاد شرایط مادی و معنوی مناسب جهت حفظ، پاسداشت و كرامت فرزانگان، دانشمندان، اندیشمندان، قهرمانان ورزشی و هنری و در یك كلام نخبگان جامعه از مهمترین وظایف مردم، حكومت و دولتمردان جامعه است. اگر چه نخبگان متعلق به كل جامعه بشریت بوده و نقش موثر آنها در زندگی بشریت به حصار مرزها محدود نمی‌شود ولی حضور ایشان جهت دستیابی به توسعه پایدار در هر محدوده جغرافیایی نقش كلیدی دارد. در این حقیقت كه مهاجرت مغزها تعادل جهانی را به هم می‌زند[۳] و باعث می‌شود تا كشورهای فقیر همچنان فقیر باقی بمانند اجماع بین‌المللی وجود دارد[۴]. لذا كشورهای پیشرفته با ایجاد شرایط و جاذبه‌های مادی و معنوی، نخبگان دیگر كشورها را جذب نموده و با اتكاء به توان علمی، ابتكارات، ابداعات و اكتشافات ایشان، توسعه پایدار كشورهای خویش را سرعت می‌بخشند. در عوض به همان میزان كشورهای در حال توسعه و توسعه‌نیافته و یا به عبارت دیگر نابرخوردار، از توسعه و پیشرفت كشور خویش باز می‌مانند و به مرور زمان این شكاف و اختلاف بین كشورهای مختلف افزایش یافته و این تفاوت خود را در ابعاد مختلف علمی، سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نشان می‌دهد. در نتیجه در مقوله جهانی شدن در همه ابعادش تعداد معدودی از كشورها نقش كلیدی را ایفا خواهند نمود و كشورهای غنی، ثروتمندتر شده و كشورهای نابرخوردار همچنان فقیر مانده و به كشورهای پیشرفته و نخبه‌پذیر وابسته خواهند بود.
●مهاجرت ژن‌ها و چالش‌های جهانی
واقعیت‌های مورد اشاره در بخش اول این نوشتار، اگر چه جدی است ولی نگاه سطحی به اثرات و تبعات مهاجرت نخبگان است. لذا به نظر نگارنده بایستی اصطلاحات و مفاهیم مهاجرت نخبگان (Brain Drain, Elites Migration) را با مهاجرت ژن‌های هوشمند یا ژن‌های بالقوه دانایی و توانایی) ( Brainy Genes Migration جایگزین كرد و از این پس به جای این لغات و عبارات مهاجرت ژن‌ها را به‌كار برد. زیرا ژن‌‌ها هستند كه اطلاعات وراثتی را از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌نمایند و هوش و استعداد نیز با ژن‌ها ارتباط لاینفك داشته و این، یك اصل علمی اثبات شده است. بنابراین، هدف اصلی این مقاله ارائه نظریه‌ای جدید تحت عنوان: مهاجرت تدریجی ژن‌های دانایی و توانایی و یا به‌عبارت بهتر ژن‌های هوشمند می‌باشد. نبوغ و نخبگی در اثر دو عامل مهم وراثت ـ كه همان‌ ویژگی‌های ژنتیكی افراد بوده ـ و محیط ـ كه شرایط و بستر لازم جهت رشد علمی و عقلی است ـ حاصل می‌شود. با توجه به مقدمه فوق می‌توان نتیجه گرفت كه هر نخبه‌ای كه از كشور خارج می‌شود، یك ژنوم هوشمند از كشور خارج شده و با زندگی در كشوری دیگر و ازدواج و تولید نسل در آنجا به تكثیر ژن‌های هوشمند آن كشور كمك می‌كند. لذا به تدریج درصد ژن‌های هوشمند جوامع نخبه‌پذیر افزایش یافته و در طولانی مدت و پس از گذشت سال‌ها، اختلاف فاحش ژنتیكی بین كشورهای نخبه‌پذیر و نخبه‌گریز ایجاد خواهد شد. به‌گونه‌ای كه كشورهای نخبه‌پذیر به جوامعی نخبه تبدیل می‌شوند و جوامع نخبه‌گریز با كاهش ژن‌های هوشمند خویش، به تبعیت بی‌چون و چرا از جوامع نخبه‌پذیر،‌تن در داده و اداره امور جامعه با اتكا به افرادی انجام خواهد شد كه از ضریب هوشی كمتری برخوردار هستند و به عقب‌ماندگی كشور خواهد انجامید[۵].
چرا‌كه جوامع نخبه هر روزه به علم، فن، صنعت و تولید جدیدی دست می‌یابند و دیگر كشورهای دنیا به دلیل نیاز به علوم، فنون، صنایع و تولیدات جدید، ناگزیر باید هزینه لازم را پرداخت نموده و فرهنگ كشورهای نخبه را كه با علوم، فنون، صنایع و تولیدات آنها همراه است را نیز بالاجبار بپذیرند، زیرا فرهنگ جدید و نو نیز با تولید علم و فن جدید حاصل می‌شود. یعنی محصول فیزیكی و تولیدی حاصل از علم و تكنولوژی جدید به همراه خود فرهنگ استفاده جدید را نیز متولد می‌نماید. به‌عبارت دیگر كالاهای تولیدی هر كشور بر اساس فرهنگ همان كشور تولید می‌شود. لذا هر كشوری با صدور كالاهای خود به دیگر كشورها، فرهنگ خویش را نیز صادر نموده و به مرور زمان فرهنگ دیگر كشورها را با فرهنگ خویش جایگزین می‌نماید و در نهایت كشورهای نخبه‌گریز به دلیل نیاز و وابستگی همیشگی، خدمتكار این كشورها می‌شوند. زیرا حكام و دولتمردان هر كشوری موظف هستند تمامی ملزومات رفاهی جدید و یافته‌های نوین بشریت را برای شهروندان خویش مهیا نمایند. به‌عنوان مثال با پیشرفت علم الكترونیك و توسعه صنعت تلفن همراه، رایانه و شبكه‌های اینترنت اولاً تاثیرگذاری كشورهای مولد این تكنولوژی بر روی فرهنگ كشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته (نابرخوردار) بسیار سهل، آسان و مقدور شده و از طرف دیگر با ارائه یافته‌های جدید و محصولات جدیدتر روز به روز وابستگی این كشورها را به خود افزایش می‌دهند. كشورهای در حال توسعه و نابرخوردار نمی‌توانند استفاده از دستاوردهای انقلاب فناوری اطلاعات یعنی صنعت IT و الكترونیك را برای شهروندان خود تحریم كنند زیرا چنین كاری خودكشی علمی را در پی خواهد داشت. چند دهه قبل تصور اینكه رایانه بتواند روزی اینقدر زندگی بشریت را متحول نماید ممكن نبود. در این رابطه می‌توان این سئوال را مطرح نمود كه، واقعاً صنعت و فنآوری رایانه و یا تلفن همراه چقدر فرصت شغلی برای كشورهای مولد خود ایجاد نموده و خواهد نمود؟ مسلماً درآینده نیز علوم و تكنولوژی‌های جدیدی ظهور خواهند كرد كه نقشی به مراتب مهم‌تر از رایانه بر زندگی بشر خواهند داشت و دانشمندانی كه این فنون و فنآوری‌ها را كشف می‌نمایند آیندهٔ كشورهای خویش را بیمه می‌كنند و كشورهایی كه دانشمندان و اندیشمندان بیشتری را پذیرا باشند، رهبری جهان آینده را در دست خواهند داشت. لذا جهت رهبری آیندهٔ جهان، نیازی به قدرت نظامی از جمله: بمب اتمی، تكنیك‌ها و تاكتیك‌های نظامی پیشرفته، برای وادار كردن دیگر كشورها به تبعیت وجود ندارد. زیرا قدرتمندترین ابزار برای تغییر و دگرگون ساختن جامعه و جهان، استفاده از علم و فنآوری است[۶]. بعید نیست در آینده با تولید و كشف منابع جدید انرژی مناسب و مواد اولیه ارزان و سازگار با محیط زیست، تنها منبع اقتصادی خیلی از كشورها یعنی نفت، كم‌ارزش و یا بی‌ارزش شود و یا ذخایر آن به اتمام برسد. با كمی دقت می‌توان دریافت كه نخبگان قادرند علم، فن، فنآوری و صنعت جدید تولید نموده كه به تبع آن فرصت‌های شغلی جدید برای جامعه خویش ایجاد نمایند. لذا درصد بیكاری در كشورهای پیشرفته در همه سطوح بسیار كم می‌شود، این در حالی است كه مهمترین مشكل كشورهای در حال توسعه و نابرخوردار از جمله كشور ما بیكاری و باز هم مهاجرت ژن‌ها است. بنابراین بهترین و مطمئن‌ترین نقطه برای سرمایه‌گذاری در خصوص اشتغال و رفع معضل بیكاری در بلند مدت، توجه ویژه به نخبگان، دانشمندان و اندیشمندان جامعه است تا با تولید علم، فن، تكنولوژی و صنعت جدید ، فرصت‌های شغلی برگرفته از علم و صنعت داخلی را برای كشور ایجاد نمایند.
در غیر این‌صورت كشورهای بیگانه از این نعمت‌های خدادادی استفاده می‌كنند. یعنی نخبگان كشور را جذب نموده و با استفاده از علم و د انش فنی تولید شده توسط ایشان محصولات جدیدی تولید نموده و این محصولات را به بازار كشور ما روانه می‌كنند، از استعداد، دانایی و توانایی نسل مهاجر استفاده نموده و موجبات وابستگی كشورش را ایجاد می‌نمایند. با توجه به دلایل فوق است كه كشورهای نخبه‌پذیر، نخبگان دیگر كشورها را با هر دین و آیینی می‌پذیرند و نه تنها از هوش و استعداد و توان ایشان در توسعه علمی، فنی و صنعتی خویش استفاده می‌كنند بلكه ذخایر ژن‌های هوشمند خویش را برای نسل‌های آتی افزایش داده و آینده روشنی را برای ایشان ترسیم می‌نمایند. یعنی به طور كاملاً طبیعی اصلاح ژنتیكی انجام می‌دهند. در نتیجه با یك تیر دو نشان را هدف قرار می‌دهند. لذا نسل‌های آینده در كشورهای نخبه‌پذیر برای برآوردن نیازهای خویش نه تنها مشكلی ندارد بلكه با سهولت بیشتری توسعه پایدار كشور خود را دنبال خواهند نمود. به عبارت دیگر سیاستمداران كشورهای نخبه‌پذیر مهمترین «ثروت ملی» خود، یعنی نخبگان را چند برابر افزایش می‌دهند. چنین جوامعی با داشتن ذخایر ژنتیكی هوشمند، كافی، مناسب و همچنین حفظ منابع و ذخایرمادی خود از یك طرف و استفاده از ذخائر و منابع مادی كشورهای در حال توسعه و نابرخوردار از طرف دیگر، اختلاف طبقاتی و سرانه ثروت ملی بین كشورهای نخبه‌پذیر و نخبه‌گریز را افزایش می‌دهند. مهمتر اینكه جوامع نخبه‌پذیر با بكارگیری علوم و فنون جدید حاصل از پژوهش و تحقیق نخبگان، امكان كشف منابع طبیعی كه بشر قبلاً به دلیل نداشتن علم و فن كافی از آنها بی‌بهره بوده است را نیز ممكن می‌سازند. این واقعیت سبب خواهد شد كه كشورهای نخبه‌پذیر جهت كشف و استخراج چنین منابعی در كشور خویش نخواهند داشت.●نخبه‌پذیری و تأثیرات آن بر جامعه
از جمله سؤالاتی كه ممكن است مطرح شود مسائل امنیتی ناشی از حضور افراد غیربومی در كشورهای نخبه‌پذیر است. تجربه نشان داده است نخبگان غیربومی به دلیل داشتن امكانات مادی و معنوی در حد شأن خویش و همچنین فرهنگ بالا از لحاظ امنیتی برای كشورهای نخبه‌پذیر مشكلاتی ایجاد نمی‌نمایند. سؤال دیگری كه در خصوص مهاجرت ژن‌ها جای طرح دارد این است كه آیا فرزندان نخبگان در خارج از كشور در زمینهٔ علم و فن تلاش خواهند نمود تا به مرجعیت علمی یا همان نخبگی برسند؟ در این خصوص می‌توان گفت امكان بالقوه برای بلوغ علمی از نظر ژنتیكی و محیطی وجود دارد. بنابراین جهت توسعه منابع انسانی در كشورهای نخبه‌پذیر هر دو عامل رشد یعنی وراثت هوشمند و شرایط محیطی مناسب برای اینگونه افراد وجود دارد. به‌طوری كه بهره‌گیری از نهایت پتانسیل نخبگان و دانشمندان در این كشورها به سادگی میسر است. شرایط محیطی عبارتند از ملزومات تحقیق و پژوهش كه در حد عالی در كشورهای نخبه‌پذیر مهیا است به گونه‌ای كه هر وسیله، دستگاه یا ماده‌ای را كه محقق نیاز داشته باشد در كمترین زمان ممكن در اختیارش قرار می‌گیرد. حقوق مادی و معنوی محققین و نخبگان در این جوامع نسبت به دیگر كشورها چندین برابر است، دانشمندان و پژوهشگران در این كشورها از سوی صنایع و شركت‌های خصوصی مورد حمایت مادی قرار می‌گیرند و از محل این حمایت مالی، دانشمندان كشورهای نخبه‌پذیر به سهولت می‌توانند نخبگان دیگر كشورها را جهت كار بر روی پروژه یا پروژه‌های خویش كه در ارتباط با رفع معضلات شركت‌های خصوصی حمایت كننده هست را جذب نمایند. علاوه بر موارد فوق، اكثریت قابل توجهی از نخبگان به دلیل هوش و استعداد سرشار، از نظر معنوی و اخلاقی هم تفاوت قابل توجهی با دیگر افراد جامعه داشته و الگوی عملی برای اقشار مختلف می‌باشند و معمولاً ارتباط و اعتقاد عمیق‌تری با ماوراء‌الطبیعه و خداوند دارند. لذا به نظر نگارنده افزایش شمار نخبگان در هر جامعه، تقویت باورهای دینی را نیز در پی دارد.
●عوامل دافعه‌ای و جاذبه‌ای و تاثیرات آنها در مهاجرت ژن‌ها
مهاجرت نخبگان دغدغه اكثریت كشورهای جهان است و خیلی از كشورها محققین توانمندی را، جهت بررسی علل و عوامل این پدیده و ارائه راهكارهای مناسب مأمور به تحقیق و پژوهش نموده‌اند كه بخشی از نتایج یافته‌های آنها منتشر گردیده و می‌تواند مورد استفاده محققین دیگر كشورها قرار گیرد [۳ـ۵، ۸ـ۱۲]. تنها جستجو در پایگاه علمی آمار و اطلاعات بین‌المللی ISI با كلیدواژهٔ فرار مغزها (Brain Drain) تا تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۰۴ میلادی، ۵۳۸ گزارش را در این خصوص نشان داد [۱۳]. گریت لادل (Grit Laudel) در سال ۲۰۰۳ میلادی سعی كرده است پدیده فرار مغزها را به روشی سیستماتیك مورد بررسی قرار دهد [۱۴]. آنچه از تحقیق در این موضوع حاصل می‌شود این است كه نخبگان هر كشوری، سرمایه‌های ملی محسوب شده و كشورهایی كه در نخبه‌پروری و حفظ و نگهداری آنها می‌كوشند، در فرآیند جهانی شدن از دیگران در همه زمینه‌ها گوی رقابت را خواهند ربود. به همین دلیل در كشورهایی مانند: انگلستان، روسیه، نیوزلند، هندوستان، آفریقای جنوبی و غیره جهت مقابله با این پدیدهٔ زیانبار، مطالعات جدید صورت پذیرفته است.
لذا ضرورت دارد در كشور ما هم تحقیقی جامع‌الاطراف جهت روشن شدن زوایای مختلف این پدیده زیانبار صورت پذیر و پاسخ مناسبی برای انبوهی از سؤالات كه در این رابطه مطرح است یافته و راهكار عملی و بومی ارائه گردد. واقعاً باید بررسی نمود كه در كشور ما صنایع خصوصی چقدر حاضر هستند كه در زمینه تحقیق و پژوهش سرمایه‌گذاری نمایند تا نخبگان كشور از این طریق بتوانند نقش مؤثر خویش را ایفاء نمایند؟ تا چه اندازه در تامین ملزومات تحقیق و پژوهش جهت رسیدن به بلوغ علمی نخبگان خویش، سرمایه‌گذاری كرده‌ایم؟ و آیا پژوهشگران و نخبگان برای اینكه فعالیت علمی خویش را به حداكثر برسانند، امكانات لازم و به موقع را در اختیار دارند؟ بنابراین محرز می‌گردد كه مدل جاذبه ـ دافعه در خصوص مهاجرت ژن‌ها سازگار است.
برخی از عوامل ایجاد كننده دافعه در كشورهای نخبه‌گریز از جمله ایران عبارتند از:
۱. عدم كارایی علمی و فنی در وطن برای سطوح عالیه نخبگان اعم از نخبگان علمی، ورزشی، هنری [۱].
۲. عدم امكان كسب علوم و دانش مورد علاقه برای دانشجویان مستعد همراه با دریافت حمایت مالی (بوسیه شدن)، رویه‌ای كه در كشورهای نخبه‌پذیر در حال انجام است.
۳. عدم تامین امكانات زندگی در شأن نخبگی و قابل مقایسه نبودن با حقوق و شرایط رفاهی كشورهای نخبه‌پذیر. جدیدترین گزارشات حاكی از آنست كه دانشگاه‌های آمریكا جهت جذب دانشمندان عالی رتبه جهان، حقوق بسیار بالایی را برای ایشان در نظر گرفته‌اند، به‌گونه‌ای كه این سیاستگذاری، كشورهای اروپایی و روسیه را دچار اضطراب جدی نموده است[۷]. به‌عنوان مثال دولت انگلستان در سال ۲۰۰۱ میلادی مبلغ قابل توجهی را به حقوق اعضاء هیات علمی دانشگاه‌ها خود اضافه نمود تا اختلاف حقوق بین اساتید دانشگاه‌های خود با كشور آمریكا كاهش دهد و از خروج دانشمندان خود جلوگیری نماید[۸].
۴. كمبود امكانات و ملزومات تحقیق و پژوهش جهت رشد علمی و عدم امكان تهیه آنها در زمان مناسب[۱۳]، كه مواردی از آنها عبارتند از:
۴ـ۱. كمبود دستگاه‌ها، وسایل كمك آموزشی، آزمایشگاه‌ها، كارگاه‌ها و ...
۴ـ۲. عدم هماهنگی و هم جهتی سیاست‌های علمی و فنی كشور با انقلاب فناوری اطلاعات یعنی صنعت IT. نخبگان و محیط كارشان یعنی دانشگاه‌ها و مراكز تحقیقاتی برای رقابت كردن با همتایان خود در سطح بین‌المللی و برای اینكه نقش رهبری خویش را در عصر اطلاعات به خوبی بازی نمایند[۱۶] باید امكان دسترسی به تمامی بانك‌های اطلاعاتی و پایگاه‌های اطلاعات علمی دنیا برایشان مقدور باشد، چرا كه مشاركت نخبگان در تولید علم و فن بین‌المللی بایستی بر اساس شاخص‌های اساسی تولید علم و فن جهانی باشد[۱۷]. این بدین معناست كه یكی از سهل‌الوصول‌ترین مسیرها جهت تعامل علمی نخبگان با محققین بین‌المللی و همچنین استفاده از علم جهانی، امكان اتصال به پایگاه‌های علمی دنیا است كه متاسفانه به دلیل محدودیت‌های مالی چنین امكانی برای دانشگاه‌ها و مراكز تحقیقاتی نخبه‌پرور در كشور ما در حد مناسب وجود ندارد. این واقعیت، بزرگترین محدودیتی است كه در حال حاضر نخبگان جامعه را رنج می‌دهد. امروزه، به‌طور كلی این واقعیت پذیرفته شده است كه علم در جوامعی كه دانشمندان آن با یكدیگر دارای روابط و ارتباطات متقابل هستند با سرعت و شدت بیشتری رشد می‌كند [۱۸ـ۱۹].
۴ـ۳. عدم امكان تهیه نشریات و كتب علمی جدید و به روز.
۴ـ۴. ناكافی بودن بودجه‌های پژوهشی و عدم تحقق بودجه‌های پیش‌بینی شده در برنامه‌های توسعه كشور.
۴ـ۵. بی‌ثباتی ردیف‌های حمایتی بودجه‌های پژوهشی و برخوردهای سلیقه‌ای با پژوهش و پژوهشگر در سطح كلان كشوری. لذا با وضع موجود نخواهیم توانست در حفظ نیروهای متخصص موفق شویم به همین دلیل بسیاری افراد، كشور را ترك می‌كنند. زیرا نمی‌توانند فكر و ایده خود را عملی كنند. محقق عمده‌ترین نیازش امكان كار است، اگر برای او مهیا نشود در كشور نمی‌ماند[۲۰]. در این خصوص گفته شده است: ملتی كه پژوهش را قدر می‌داند، پژوهشگر را بر صدر می‌نشاند.
۴ـ۶. عدم توجه ویژه به پژوهش‌های بنیادی كه تنها منجر به گسترش مرزهای دانش و تولید علم می‌شوند. لذا نخبگان و متخصصان علوم بنیادی و رشته‌های علوم پایه به ظاهر نقش پژوهش‌های خویش را در راستای نیازهای جامعه ندیده و از طرف دیگر دائماً به ایشان وانمود می‌شود كه نتایج یافته‌های شما چه مشكلی را از جامعه حل می‌كند و در نهایت محققین توانمند در این رشته‌ها، مكانی مناسب را در كشورهای نخبه‌پذیر، جهت گذران زندگی علمی خویش انتخاب می‌كنند كه در آنجا برای پژوهش‌های بنیادی ارزش بیشتری قائل هستند و در نهایت عازم كشورهای نخبه‌پذیر می‌شوند.
۵. عدم رعایت جدی شایسته سالاری در انتصاب مدیران در كشور كه این مورد شامل تمامی سطوح مدیریتی می‌گردد. در جوامع پیشرفته كه دموكراسی به معنی واقعی حاكم است، نخبگان جامعه به طریقی كاملاً عادی بر مسند امور قرار می‌گیرند و جامعه توسط نخبگان مدیریت می‌شود. چون مدیران خود از نخبگان هستند و از نیازهای نخبگان آگاهی كامل دارند، لذا شرایط لازم را جهت حضور و اثرگذاری نخبگان مهیا می‌كنند و برای نخبگان هم پذیرش شرایط ساده‌تر شده و حضور خویش را در وطن موثر می‌بینند.
۶. امنیت و آرامش ملی در ابعاد مختلف آن تاثیری جدی در مهاجرت نخبگان و مهاجرت ژن‌ها دارد. این واقعیت در خصوص طبیعت و تمامی موجوداتش تحت عنوان انتخاب طبیعی (Natural Selection) امری پذیرفته شده است.
موارد فوق در كشورهای نخبه‌پذیر عكس می‌باشد محدودیت را برای تولید علم و توسعه علمی برداشته و توانسته‌اند در نقطه مقابل با سرمایه‌گذاری بر روی عوامل دافعه‌‌زای كشورهای نخبه‌گریز، آنها را به جاذبه تبدیل نمایند. اگر چه در مقولهٔ علوم انسانی بالاخص وقتی كه تحلیل رفتار انسان‌ها مورد نظر است، اظهارنظر و حتی تحقیق و پژوهش، كاری بسیار مشكل است و برخلاف علوم طبیعی و تجربی امكان ارائه نسخه‌ای حاوی نوشدارو و كاری غیرممكن است. لذا از نظر منافع شخصی وقتی نخبه‌ای حقوق و مزایای مكفی و چندین برابر از یك طرف و امكان رشد علمی به مراتب بیشتر از طرف دیگر را در اقدام به مهاجرت می‌بیند، جهت كسب وجهه بین‌المللی و زندگی بی‌دغدغه وطن خویش را با تمام علایقی كه در آن دارند ترك می‌نماید. در اینجا وظیفه دولتمردان است كه با درایت لازم برنامه‌ریزی نموده و به نحو مطلوبی نخبگان كشور خویش را حفظ و شرایط مناسب را برای مهاجرت معكوس ژن‌ها نیز مهیا نمایند. مهاجرت معكوس، منظور جذب نخبگان ایرانی مقیم دیگر كشورها و همچنین نخبگان كشورهای دیگر است. چرا كه مهاجرت معكوس موجب می‌شود كه ذخیره ژن‌های هوشمند كشور، غنی‌تر شود.
برای تحقق اهداف مورد نظر در سند چشم‌انداز ۲۰ ساله كشور و همچنین ارتقاء جایگاه علمی ایران به ده كشور اول تولید‌كننده علم در جهان[۲۱]، ضرورت وجود و حضور نخبگان، دانشمندان و اندیشمندان، غیرقابل انكار می‌باشد، چرا كه كلید دستیابی به اقتصاد مبتنی بر دانایی، استفاده از نبوغ و استعداد خدادادی نخبگان جامعه است. لذا مسئولان كشور می‌باید، حفاظت، صیانت و كرامت نخبگان را به‌عنوان پروژه و آرمان ملی تعریف نموده و با نگاهی ویژه، زمینه شكوفایی استعدادهای ایشان و كاربست توانایی‌های حاصله را مهیا نمایند. مطمئناً هرگونه سرمایه‌گذاری در این خصوص به‌منزلهٔ استخراج منابع خدادادی بوده و منجر به افزایش ارزش افزوده تولیدات علمی، فنی، صنعتی و منابع طبیعی كشور خواهد شد. توجه به تمامی سطوح نخبگان از دوران دانش‌آموزی گرفته تا سطوح پژوهشگرای، دانشمندی و اندیشمندی ضرورت دارد. زیرا هر پژوهشگر موفق و یا دانشمند در سطوح ملی و بین‌المللی، برای به حداكثر رساندن فعالیت‌های علمی و تحقیقاتی خویش، نیاز به حمایت همه جانبه دارد، همانطوری كه یك دانش‌آموز تیزهوش دبیرستانی به امكانات، دبیر و شرایط ویژه و متفاوتی نیاز دارد. توجه به یك مقطع خاص از نخبگی و هوشمندی، آن‌هم با هدف ویژه، دلالت بر عدم فهم صحیح از مفاهیم نخبه و نخبگی است. نخبگانی نیز هستند كه حضور فیزیكی در كشور دارند ولی به دلیل كمبود امكانات مادی و معنوی لازم جهت رشد علمی و پژوهشی خویش عملاَ همچون نخبگان مهاجرت نموده نقش آنها در توسعه علمی و فنی كشور كمرنگ است. تنها تفاوت این گروه با افراد مهاجرت نموده در این است كه خسارتی از نظر كاهش ژن‌های هوشمند به جامعه نمی‌رسد. به‌هرحال مدیران كشور در هر سطحی وظیفه ملی،‌ میهنی و دینی دارند تا به سلسله مراتب نیازهای این قشر موثر جامعه توجه نمایند[۲۲] و تمامی همت خویش را جهت بسترسازی مناسب برای جلوگیری از مهاجرت ژن‌های هوشمند كشور و همچنین بهره‌مندی از نخبگان موجود به‌كار گرفته، تا دین خویش را به میهن و نسل‌های آتی كشور ادا نمایند.
ای كه دستت می‌رسد كاری بكن پیش از آن كز تو نیاید هیچ كاراهمیت توجه به نخبگان و همچنین ویژگی‌های استثنایی این قشر از جامعه توسط بزرگان علم و ادب كشور نیز تذكر داده شده است. شعر زیبای باباطاهر موید این واقعیت است.
به هر الفی، الف قدی برآید الف قدم كه در الف آمدستم
یعنی یك متفكر، حاصل و فشرده تلاش میلیون‌ها انسان در طول سال‌ها و قرن‌هاست و این الف قدها هستند كه اندیشهٔ مردم را بارور می‌سازند و مسیر جامعه بشریت را عوض می‌نمایند و برای كشور خویش علوم و فنون، فرهنگ نو، ثروت، عزت و افتخار می‌آفرینند.
●نخبه كیست؟
در كنفرانس توسعه دانش و فنآوری در ایران سه مقاله تحقیقی بسیار جالب ارائه گردید كه یكی از ارائه‌دهندگان مقالات براساس اداره گذرنامهٔ آمریكا هر فرد متخصص را نیروی نخبه معرفی نمود. صرف‌نظر از تعدادی افراد سیاسی هر كسی كه مهاجرت می‌كند حتماً توانایی خاصی دارد كه با اتكاء به آن مهاجرت می‌نماید، این توانایی می‌تواند ثروت و یا تفكر و تخصص باشد كه دسته دوم موضوع بحث در این مقاله می‌باشد [۲۳ـ۲۵]. نخبه فردی با هوش، مستعد،خلاق، كارآفرین و با نبوغ فكری می‌باشد كه با فعالیت ذهنی خود و ایجاد نوآوری به رشد و توسعه كشور سرعت می‌بخشد[۲۶]. نخبگان می‌توانند امور را بهتر انجام داده و قدم‌های موثری در رفع مشكلات محیط، جامعه و كشور خود بردارند[۲۷].
●نخبه‌پروری و راه‌كارهای حفظ و بكارگیری نخبگان
خوشبختانه طی سال‌های گذشته توجه بیشتری به نخبگان كشور شده و تاسیس بنیاد نخبگان امر مقدسی است كه در حال انجام می‌باشد. اخیراً حساسیت مسئولین كشوری و همچنین محققین واندیشمندان كشور به معضل مهاجرت نخبگان شدیداً افزایش یافته و تحقیقی نسبتاً جامع تحت عنوان «چالش‌ها و راه‌كارهای حفظ و بكارگیری نخبگان» در بخش گزارش كمیسیون راه‌حل‌ها و راه‌كارهای كنفرانس توسعه دانش و فنآوری در ایران به چاپ رسیده است[۲۸].
در سال ۱۳۸۱ قانعی راد در مقاله‌ای بسیار جالب، نهادینه شدن علم را شرط لازم برای نگهداری و استقرار مغزها دانسته و راهكارهای منطقی وعلمی، در این خصوص ارائه نموده است[۲۹]، كه خلاصه آنها عبارتند از:
ـ گفتگو بین مردم و نخبگان علمی جهت تقویت نظام ارزشی علم و گسترش درك عمومی از علم و فنآوری.
ـ پیشبرد برنامه‌های آموزشی و پژوهشی نیازگرا به دست نخبگان علمی.
ـ حمایت سخاوتمندانه از فعالیت‌های علمی و پژوهشی.
ـ آشنایی مسئولین امور با نقش دانش در ادارهٔ جامعه.
ـ ایمن بودن ساختار و مدیریت دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهشی در مقابل تحولات سیاسی كشور.
ـ افزایش میزان دانشبری (Knowledge Intensity) در كلیه فعالیت‌های اقتصادی، صنعتی و خدماتی.
ـ پرداخت بخشی از حقوق و دستمزد اعضای هیأت علمی، اساتید و پژوهشگران براساس كار كیفی ایشان جهت ایجاد رقابت سالم و افزایش نوآوری.
ـ افزایش همبستگی و انسجام بین اهل علم و دانش از طریق تقویت انجمن‌ها، مجلات و همایش‌های علمی.
ـ استقرار مغزها از طریق افزایش جذابیت‌های كاری و محیطی با ایجاد شبكه‌های آموزشی، پژوهشی و فنآوری بین دانشگاه‌ها، مؤسسات پژوهشی و سازمان‌های اجرایی.
در هر صورت تاسیس و راه‌اندازی مقاطع تحصیلات تكمیلی بالاخص دوره‌های دكتری، زمینه نگهداری تعداد قابل توجهی از نخبگان كشور را جهت تحصیل و اشتغال در داخل ایجاد نموده است كه این امر مبارك مسیر حركت علمی كشور را از ترویج علم به سمت تولید علم و در نهایت تولید ثروت از دانش سوق داده و خواهد داد[۳۰].
لذا به نظر نگارنده، تقویت جدی مقاطع تحصیلات تكمیلی و حمایت در ابعاد مختلف مادی و معنوی و به میزان شایسته از قشر اثرگذار در این بخش، یكی از بهترین مسیرهای حمایت از طیف وسیعی از نخبگان كشور بوده و همچنین بهترین فرآیند برای نخبه‌پروری در تمامی رشته‌های مورد نیاز كشور می‌باشد. همچنین ضرورت دارد راه‌كارهای مناسب جهت شناسایی و كشف استعدادهای درخشان و پرورش آنها (نخبه‌پروری) در كنار حفظ سرمایه‌های انسانی موجود (نخبگان) تدوین و اعمال گردد. چه بسیار استعدادهای عالی و فراوانی در كشور وجود دارد كه به دلیل فقر و امثال آن به فعلیت نمی‌رسند.
چنانچه كسب ثروت از طریق حلال به یك فرهنگ تبدیل شود و ثروتمند بودن حاصل از نخبگی و نبوع، ضد فرهنگ تلقی نشود و این باور در مردم ایجاد گردد كه امنیت لازم برای ثروت و سرمایه در كشور وجوددارد و ثروتمندان و صنایع خصوصی و دولتی می‌توانند با اتكاء و بهره‌مندی از پتانسیل نخبگان و متخصصان ثروت خویش را افزایش دهند. همچنین در صورتی كه تمامی شركت‌های دولتی و خصوصی موظف شوند كه واحدهایی تحت عنوان مركز پژوهشی تخصصی داشته باشند و درصدی از درآمدهای خویش را در خصوص پژوهش هزینه نمایند. این اقدام، ضمن اینكه زمینه اشتغال فارغ‌التحصیلان مقاطع تحصیلات تكمیلی را ایجاد می‌نماید محصولات شركت‌های خصوصی و تولیدی روز به روز بهبود كیفیت بیشتری خواهند داشت. از طرف دیگر از پتانسیل علمی نخبگان كشور هم به نحو مطلوبی استفاده شده و از نبوغ ایشان در راستای اثرگذاری بر جامعه بهره‌برداری خواهد شد. آن‌وقت است كه مردم با نقش نخبگان و خواص جامعه بیشتر آشنا شده و در راستای حفظ،‌ صیانت و كرامت ایشان از هیچ حمایتی دریغ نخواهند نمود. چرا كه مردم در آن‌صورت می‌دانند كه توسعه پایدار كشور بایستی به دست نیروهای خودی و با تكیه بر توانایی‌های نخبگان و خواص جامعه صورت پذیرد و در فرآیند جهانی شدن مطمئناً نخبگان جامعه می‌توانند در تولید محصولات با كیفیت بهتر و هزینه كمتر، شركت‌های خصوصی و دولتی را كمك نمایند تا در میدان رقابت بین‌‌المللی و در فرآیند جهانی شدن در حفظ و ارتقاء جایگاه خویش موفق شوند. ما باید باور داشته باشیم كه، توسعه و پیشرفت كشور، با هدایت و حمایت از بیرون از مرزهای آن خوابی بیش نیست. شاعر شیرین سخن علامه اقبال لاهوری چه زیبا این واقعیت را بیان نموده است.
خدا آن ملتی را سروری داد كه تقدیرش به دست خویش بنوشت
به آن ملت، سرو كاری ندارد كه دهقانش برای دیگران كشت
و یا ایشان چه خوش سروده است كه:
آن جهان بینان كه خود را دیده‌اند خود گلیم خویش را بافیده‌اند
●●نتیجه‌گیری
امید است مدیران كشور دست در دست یكدیگر داده و كرامت نخبگان، یعنی حفاظت، صیانت از آنان را به‌عنوان یك پروژه و آرمان ملی تعریف نمایند تا افتخارات گذشته كشور احیاء شده و ایران اسلامی مهد فرهنگ، علم، فن و تكنولوژی جهانی بشود. یقیناً موارد مطرح شده در این نوشتار مورد عنایت ویژه مسئولین اثرگذار در سیاستگذاری آینده كشور قرار خواهد گرفت و مطالب مطروحه در آن صرفاً مصداق شعر زیر قرار نخواهد گرفت.
گرچه دانی كه نشنوند بگوی هرچه دانی زنیك خواهی و پند
نویسنده:محمدعلی زلفی‌گل
منابع و مآخذ
[۱] ذاكر صالحی، غلامرضا؛ «دانشگاه، جامعه و فرهنگ: گزارش شورای فرهنگی اجتماعی ۱۳۸۰ـ۱۳۷۶» وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری، صفحات ۱۳۰ـ۱۱۶، چاپ اول، سال ۱۳۸۲.
[۲] عابدین‌زاده، نیلوفر؛ «ارزش‌گذاری اقتصادی توسعه پایدار»، ماهنامه علمی محیط زیست، ناشر: جهاد دانشگاهی، صفحات ۱۲ـ۱۵، پیش‌شماره بهمن ۱۳۸۲.
[۳] Davenport, S.,"Panic and Panacea: Brain Drain and Science and Technology Human Capital Policy" Research Policy, ۳۳, ۶۱۷-۶۳۰, (۲۰۰۴).
[۴] Stark, O, "Rethinking the Brain Drain" World Development ۳۲, ۱۵-۲۲, (۲۰۰۴)
[۵] Beine, M.; Docquier, F.; Rapoport, H.; "Brain Drain and Economic Growth: Theory and Evidence" Journal of Development Economics ۶۴, ۲۷۵-۲۸۹, (۲۰۰۱).
[۶] سرخوش، نیكو؛ «پیش‌بینی تكنولوژیك، ابزاری برای سیاست علمی پویا» چكیده مقالات، سال‌های ۱۳۸۰ ـ ۱۳۷۰، مجله رهیافت، فصلنامه علمی ـ پژوهشی، صفحات ۲۵۵ـ۲۵۶، چاپ اول، سال ۱۳۸۰.
[۷] King, D.A.; "The Scientific Impact of Nations" Nature, ۴۳۰, ۳۱۱-۳۱۶, (۲۰۰۴).
[۸] News and Comment "Plug for Brain" TREND in Pharmacological Scinces ۲۲,۱۶۷, (۲۰۰۱).
[۹] Stark, O.; "A Brain Gain with an Brain Drain" Economic Letters ۵۵, ۲۲۷-۲۳۴, (۱۹۹۷).
[۱۰] Martineau, T.; Decker, Ki; Bunderd "Brain Drain of Health professionals: from Rhetoric to Responisble Action" Health Policy ۷۰, ۱-۱۰, (۲۰۰۴).
[۱۱] Wong, K. y.; Yip, C.K. "Education, Economic, Growth, and Brain Drain" Journal of Economic Dynamics and Control ۲۳, ۶۹۹-۷۲۶, (۱۹۹۹).
[۱۲] Khadaria, B.; "The Migration of Knowledge Workers&#۰۳۹; Second Generation Effects of India&#۰۳۹;s Brain Drain" Economics Review ۲۱, ۶۴۴-۶۴۵, (۲۰۰۲).
[۱۳] http://access.isiproducts.com/trial.
[۱۴] Laudel, G.; "Studing the Brain Drain: Can Bibliometric Methods Help?" Scientometrics, ۵۷, ۲۱۵-۲۳۷, (۲۰۰۳).
[۱۵] منصوری، رضا؛ «شناخت عوامل رشد پژوهش و نه موانع آن: یك چرخش بینش» مجلهٔ رهیافت، فصلنامهٔ علمی‌ـ پژوهشی، شماره ۳۲، صفحات ۲۹ـ۳۶، بهار و تابستان ۱۳۸۳.
[۱۶] آراسته، حمیدرضا؛ «تغییر راهبردی در دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالی: برنامه‌ریزی برای بقاء و موفقیت» ناشر: دانشگاه امام حسین، ۲۵۲ـ۲۵۳، چاپ اول، سال ۱۳۸۲.
[۱۷] موسوی، میرفضل‌الله؛ «رتبه‌بندی تولید علم در ۵۰ كشور اول جهان» مجله رهیافت،‌ فصلنامه علمی ـ پژوهشی، شماره ۳۲، صفحات ۳۷ـ ۵۷، بهار و تابستان ۱۳۸۳.
[۱۸] محسنی، منوچهر؛ «مبانی جامعه‌شناسی علم» ناشر: كتابخانه طهوری، چاپ اول، سال ۱۳۷۲.
[۱۹] توكل، محمد؛ «جامعه‌شناسی علم» ناشر: موسسه علمی و فرهنگی «نص»، صفحات ۴۰ـ۴۲، چاپ اول، سال ۱۳۷۰.
[۲۰] منصوری، رضا؛ «همچنان اعتقادی به پژوهش نداریم» خبرنامهٔ تحقیقات و فنآوری، ناشر: مركز تحقیقات سیاست علمی كشور، شماره ۲۶، صفحه ۲، مهر ۱۳۸۳.
[۲۱] موسوی، میرفضل‌الله؛ «بررسی امكان ارتقاء علمی ایران به ده كشور اول تولید كننده علم در جهان»، مجله رهیافت، فصلنامه علمی ـ پژوهشی، شماره ۳۰، صفحات ۷۹ـ۸۹، تابستان ۱۳۸۲.
[۲۲] علاقه‌بند، ‌علی؛ «مدیریت رفتار سازمانی: كاربرد منافع انسانی» ناشر: موسسه انتشارات امیركبیر، صفحات ۳۰ـ۴۸، چاپ بیست و یكم و بیست و دوم، سال ۱۳۸۲.
[۲۳] جانمردی، مهوش؛ «بررسی پدیدهٔ مهاجرت نخبگان با تاكید بر دیدگاه جامعه‌شناسی» كنفرانس توسعه دانش و فنآوری در ایران: عوامل، موانع و راهكارها، ۲۶ـ۲۸ آبان ماه ۱۳۸۳ محل برگزاری كنفرانس: دانشگاه صنعتی شریف، كتابچه چكیده مقالات، صفحه ۲۰.
[۲۴] اخوان كاظمی، بهرام؛ «پدیدهٔ مهاجرت نخبگان علمی و متخصصان» كنفرانس توسعه دانش و فنآوری در ایران: عوامل،‌ موانع و راهكارها، ۲۶ـ۲۸ آبان ماه ۱۳۸۳ محل برگزاری كنفرانس: دانشگاه صنعتی شریف، كتابچه چكیده مقالات، صفحه ۲۴.
[۲۵] عباسی، رسول «بررسی جامعه شناختی گردش نیروی كار ماهر در سطح بین‌الملل: مهاجرت نخبگان» كنفرانس توسعه دانش و فنآوری در ایران: عوامل،‌ موانع و راهكارها، ۲۶ـ۲۸ آبان ماه ۱۳۸۳ محل برگزاری كنفرانس: دانشگاه صنعتی شریف، كتابچه چكیده مقالات، صفحه ۱۹.
[۲۶] آیین‌نامه جذب و نگهداری نیروهای انسانی نخبه: مصوبه هیات وزیران شماره ۱۷۸۱۴/ت/۳۰۹۸۷ هـ مورخ ۱۲/۷/۸۳.
[۲۷] قلی‌زاده، احد؛ «دولت و قوانین مربوط به نخبگان» مجله رهیافت، فصلنامه علمی ـ پژوهشی، شماره ۳۳، صفحات ۲۶ـ۳۳، پاییز ۱۳۸۳.
[۲۸] سیف‌الدین اصل، امرعلی؛ «چالش‌ها و راهكارهای حفظ و بكارگیری نخبگان» كنفرانس توسعه دانش و فنآوری در ایران: عوامل، موانع و راهكارها، ۲۶ـ۲۸ آبان ماه ۱۳۸۳ محل برگزاری كنفرانس: دانشگاه صنعتی شریف، كتابچه گزارش كمیسیون راه‌حل‌ها و راهكارها، صفحات ۴۲ـ۵۴. این مقاله شامل تعداد زیادی مراجع و منابع مفید جهت مطالعه بیشتر می‌باشد.
[۲۹] قانعی راد، محمد امین، «نهادینه شدن علم، نگهداری و استقرار مغزها»، مجله رهیافت، فصلنامه علمی ـ پژوهشی، شماره ۲۸، صفحات ۷۱ ـ ۸۶، پاییز ۱۳۸۱.
[۳۰] زلفی‌گل، محمدعلی؛ «از ترویج علم تا تولید ثروت از دانش» مجله رهیافت، فصلنامه علمی ـ پژوهشی، شماره ۳۳، صفحات ۱۶ ـ ۲۴، پاییز ۱۳۸۳.
منبع:فصلنامه سیاست علمی و پژوهشی رهیافت، شماره ۳۳
منبع : خبرگزاری فارس