جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


قانون طلایی رفتار با کودک


قانون طلایی رفتار با کودک
واکنشی که والدین و اطرافیان در برابر رفتارهای کودک در پیش می گیرند نوع رفتارهای او را تا حد زیادی در آینده شکل می دهد، اما سؤال اصلی اینجاست که چگونه می توان یک رفتار خوب و مثبت را به کودکی که هنوز بسیاری از هنجارهای اجتماعی و اخلاقی را نمی شناسد و حتی قدرت درک او از بسیاری امور تربیتی نظیر نوع دوستی، کمک و ‎.‎.‎. بسیار پائین است، آموزش داد روانشناسان معتقدند با صبر و حوصله و ممارست فراوان باید شروع کرد و قوانین ساده تربیتی را بکار گرفت. پس از مدتی کودک نوپای لجباز و سلطه جو تبدیل به یک فرشته کوچک مؤدب و دوست داشتنی خواهد شد.
اگر بخواهیم این اصول پایه تربیتی را در قالب یک دفترچه کوچک راهنما ارائه کنیم، ۱۰ قانون طلایی سرفصل های آن خواهد بود.
● تشویق رفتارهای مثبت
واکنش در برابر رفتار بد کودکان و اصلاح کردن اشتباهات و خطاهایی که انجام می دهند، رفتار آشنایی است که اغلب والدین در پیش می گیرند. غافل از آنکه اگر بطور مرتب رفتارهای مثبت آنان را ببینند و تشویق کنند نتیجه بهتری خواهند گرفت زیرا برای یک کودک احساس تأیید شدن از جانب والدینش اهمیت زیادی دارد و در آینده آن را به احساس تأیید شدن از سوی همسالانش تعمیم می دهد. هر وقت رفتار خوبی داشت او را درآغوش بگیرید و به عنوان مثال با جمله هایی نظیر: «چه خوب کاری کردی که اسباب بازی هایت را بعد از بازی کردن جمع کردی» تشویق کنید.
● پیشگیری از مشکلات
دور کردن و برداشتن اشیای تیز و برنده، شکستنی و حادثه آفرین از محیط رشد و پرورش کودک جلوی بسیاری از اتفاقات ناگوار و مشکلات را خواهد گرفت. همچنین از وضعیت ها و موقعیت هایی که دردسر آفرین خواهند بود، باید دوری کرد. به عنوان مثال وقتی از زمان خواب ظهر کودک گذشته پیش از شروع بهانه گیری ها از وسوسه انجام دادن یک کار دیگر خودداری کنید و یا اگر کودک بیش فعال و پرهیجان است از رفتن به جاهای شلوغ و پرجمعیت باید اجتناب کرد. راه دیگر به حداقل رساندن احتمال بروز مشکلات با یادآوری خطاها و اشتباهات به کودک است.
به عنوان مثال در حمام به کودک یادآوری کنید: «مقررات این است: اگر آب را از وان بیرون نریزی کارت زرد می گیری و باید از آب بیرون بیایی!»
● برقراری حد و حدود
همه کودکان نیاز دارند از جانب والدین حد و حدودی برای رفتارهای قابل قبول و غیرقابل قبول آنها برقرار شود و در حقیقت به این مسئله برای احساس امنیت کردن در دنیایشان احتیاج دارند. در آغاز تعریف کردن و یا پافشاری کردن بر این گونه حد و حدودممکن است لازم به نظر نرسد.
ممکن است بپرسید: چه اشکالی دارد اگر بچه یک ساله موقع چهار دست و پا رفتن کتاب ها را از قفسه بیرون بکشد و یا کودکی ۱۸ ماهه فراموش کند که بگوید: «لطفاً». جواب این است: «اگر حد و حدودی برای رفتارهای او قائل نشوید و این کار را از همان سنین کودکی انجام ندهید، او متوجه نخواهد شد چه کاری خوب و چه کاری بد است و در درک بسیاری از هنجارهای رفتاری - اجتماعی دچار مشکل و سردرگمی خواهد شد.
برخی والدین با استدلال ها و بهانه هایی نظیر «او هنوز عقلش نمی رسد» یا «او هنوز خیلی کوچک است»، از برقراری اینگونه حد و حدود خودداری می کنند، اما حقیقت این است که بچه ها زرنگ تر از آن چیزی هستند که شما فکر می کنید و با کمک شما و کمی حوصله می توانند فرق یک کار درست را از یک کار اشتباه به خوبی تمیز دهند.»
● قاطع بودن
مطمئناً بچه داری فقط با سخت گیری امکان پذیر نیست، اما به مرور زمان قاطع نبودن در رفتار با یک کودک بازیگوش می تواند تمام زحمات تربیتی را به باد دهد. اگر حد و حدودی برای فرزند قائل نشوید و بر آن پافشاری نکنید، در حقیقت کودک خود را از درک انتظاری که از او دارید، محروم می کنید. در چنین حالتی او برخلاف تصور شما نه تنها احساس آزادی نمی کند، بلکه احساس ناامنی، ترس و نیز سردرگمی می کند. اگر بیش از حد آسان بگیرید، کودک سوءاستفاده خواهد کرد.
● واقع گرایی
یک بچه یک ساله به سختی می تواند برای ۱۵ دقیقه آرام و بی حرکت بنشیند چه برسد به این که بخواهد یک ساعت پشت یک میز هرچند در صندلی خودش بنشیند تا اعضای خانواده همگی با هم شام بخورند. انتظارات خود را متناسب با سن کودک تعریف کنید و آنها را با بالا رفتن سن و قدرت درکشان افزایش دهید. به عنوان مثال از یک بچه ۱۲ ماهه نباید انتظار داشت از واژه هایی مثل لطفاً یا «متشکرم» استفاده کند، اما کودک ۱۸ ماهه ای که دایره واژگان او به ۵۰ لغت می رسد، می تواند یاد بگیرد از آنها استفاده کند.
● ثبات عمل
وقتی قانونی را در چارچوب قوانین تربیتی کودک وضع می کنید به آن پایبند مانده و ثبات عمل به خرج دهید. نداشتن ثبات عمل، کودکی را که در سن آموزش است گیج و سردرگم می کند. سعی کنید به شیوه ای که برای کودک قابل پیش بینی است به محدودیت ها و قوانینی که وضع می کنید پایبند بمانید.
اگر به کودک گفته شده فقط دو بار دیگر می تواند سرسره بازی کند و بعد باید زمین بازی را ترک کنید، این کار را انجام دهید.
منتظر اصرار و التماس او برای سه یا چهار یا حتی ۱۰ بار سرسره بازی دیگر نشوید چون دفعه بعد که به پارک می آیید و بعد از دو بار سرسره بازی اضافی به او می گویید آماده رفتن به خانه شود، قطعاً حرف شما را جدی نخواهد گرفت.
البته صد درصد ثبات عمل داشتن در همه موارد و همه زمان ها امکان پذیر نیست. گاهی می توان استثنا قائل شد. هنگام قائل شدن اینگونه استثنا ها به او توضیح دهید چرا چنین تشویقی را برای او قائل شده اید و در هرحال یک استثنا بوده است.
● خونسردی
پیام تربیتی شما تأثیر بیشتری بر کودک خواهد داشت، چنانچه آن را با خونسردی و آرامش ادا کنید. اگر داد و فریاد کنید، کودک نوپا با جیغ و فریاد بیشتر صدای خودش را از صدای شما بلندتر کرده و یا فکر می کند، کار بامزه ای است و دست به شیطنت های دیگر می زند تا آستانه صدای شما را محک بزند. از سوی دیگر واکنش غیرآمرانه نیز همانقدر بی تأثیر است که فریاد زدن بر سر او و اگر دو دل و یا متزلزل باشید، پیام تربیتی شما فراموش خواهد شد.
● خلاصه گویی
بهترین راه برای رساندن پیامتان به یک کودک نوپا این است که تا حد امکان از جملات موجز و مختصر استفاده کنید. برای مثال لزومی نیست توضیح پزشکی دهید که چرا دست زدن به چاقو برایش خطرناک است. یک کودک نوپا از توضیحات و پیام های کوتاه و صریح بیشتر استقبال می کند:«داغه»، «راه برو، ندو»، «این کار قدغن است»، «گاز گرفتن ناراحتم می کنه».
● الگوی خوب
وقتی مادری دست کودکش را محکم می کشد و سر او داد می کشد الگوی خوبی از خود برای فرزندش نمی سازد. همچنین کشیدن چیزی از دست بچه ها رفتاری منفی است که والدین ناخودآگاه آن را جلوی کودکشان بروز می دهند.
اگر کودکتان محکم چیزی را در دستش گرفته که نمی خواهید داشته باشد و یا می خواهید آن را از او پس بگیرید سعی نکنید آن را از دستش بکشید. بهتر است دستتان را به طرف او دراز کنید و با خواهش و در عین حال لحنی قاطع از او بخواهید آن را به شما بازپس دهد.
● بچه ها مثل هم نیستند
در بحث تربیت هیچ اصلی در مورد همه کودکان بخصوص بچه های کوچک صدق نمی کند. بعضی بچه ها را راحت تر می شود تربیت کرد و برخی دیگر مقاومت بیشتری در مورد آموزش هایی که از والدین خود دریافت می کنند، نشان می دهند. حتی تربیت دو کودک از یک خانواده نمی تواند مشابه هم انجام شود. در مورد بعضی بچه ها باید سختگیرتر بود و عذاب وجدان نداشت و در مورد بعضی دیگر سهل گیرتر و باز هم بدون عذاب وجدان و ناراحتی از بابت حرف و حدیث های دیگران رفتار کرد.
وقتی کودکتان را تربیت می کنید به یاد داشته باشید که فقط به او کمک نمی کنید یاد بگیرد چطور رفتار کند، به او یاد دهید چه انتظاری از این دنیا داشته باشد و یا دنیا در عوض چه انتظاری از او دارد.
پروانه محبی
منبع : روزنامه ایران