یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

داستان مرد مغرور ایتالیا بوبو شهرآشوب میلان


داستان مرد مغرور ایتالیا بوبو شهرآشوب میلان
”کریستین ویه‌ری“، مهاجم قدرتمند فوتبال اروپا این تابستان انتقالی دیگر را تجربه کرد و البته برخلاف همیشه بزرگترین جنجال را آفرید؛ چرا که از اینتر به رقیب همشهری یعنی میلان پیوست. داستان مردی که از زمان حضور در یووه و آن جار و جنجال‌های خاص، انتقال به لاتزیو و به خشم آوردن پاپ فقید و حضور در اینتر و میلان، همیشه در متن حواشی جای داشته، جالب توجه است.
تولد: ۱۲ ژوئیه ۱۹۷۳
محل تولد: بولونیا
وزن: ۸۲ کیلوگرم
قد: ۱۸۵ سانتیمتر
ستاره اقبال: کانسر
القاب: بوبو، باب
وضعیت تأهل: متأهل، دارای همسری به نام الیزابت کانالیس
شماره پا: ۴۵
هنرپیشه‌های مورد علاقه: سیلوستر استالونه، جولیا رابرتز
خواننده مورد علاقه: وینس هیوستون، مایکل جکسون، لیگبوی
برنامه تلویزیونی محبوب: MaiDireGol
اسطوره فوتبال: جان‌لوکا ویه‌ری (پدرش)
محل سپری کردن تعطیلات: سیدنی
علایق: سینما، بسکتبال (NBA) و کریکت
ماشین: فراری ۵۵۰ و مرسدس CI به همراه دوکاتی ۷۵۰
غذای مورد علاقه: لازانیا، سوپ
شماره شانس: ۳
رنگ محبوب: قرمز
اولین‌بار نام ویه‌ری هنگامی مطرح شد که به باشگاه کوچک راونا پیوست و با درخشش خود تیتر یک محافل ورزشی ایتالیا شد. تا پیش از این نیز کریستین مسائل مربوط به‌خود را داشت. درست که وی در ایتالیا متولد شده؛ اما به خاطر کوچ اجباری خانواده به استرالیا (آبا و اجداد بوبو استرالیائی هستند) مراحل ترقی را در دیار کانگوروها طی کرد. پدر و پدربزرگ او فوتبالیست آماتور بودند. ویه‌ری نیز به همین خاطر مجبور شد وقتی تنها ۳ سال داشت به خاطر فوتبال پدرش به استرالیا برود.
پدربزرگ ”انزو“، نقش زیادی در علاقه‌مندی هر چه بیشتر بوبو به فوتبال داشت. او بود که روش‌های ضربه‌زدن به توپ را برای اولین‌بار به نوه‌اش آموخت. کریستین به‌دلیل جثه درشت خود کمتر تحرک لازم یک فوتبالیست را بروز می‌داد؛ اما انزو به بار نشستن محصول خود را انتظار می‌کشید و امید زیادی به آینده بوبو داشت. استرالیا جایگاه چندان مناسبی برای پرورش استعداد او نبود. وی تا دوران نوجوانی آینده تقریباً مبهمی داشت، حضور در مدرسه‌های فوتبال نیمه‌حرفه‌ای آن زمان استرالیا به هیچ‌وجه وی را به آنچه می‌خواست، رهنمون نمی‌کرد تا اینکه با بازگشت به ایتالیا اوضاع بر وفق مراد شد.
▪ بازگشت به ایتالیا
بوبوی نوجوان، به سرزمین مادری مراجعت کرد؛ ولی شاید واقعاً برای نوجوانی به سن و سال او حضور در تیم‌های پایه کمی دیر شده بود. بوبو بدون توجه به این مسائل راه خود را ادامه داد. حضور در چند باشگاه محلی برای وی فرجام خوشی نداشت. همان‌طور که اشاره شد اولین‌باری که نام ویه‌ری در سراسر ایتالیا پیچید، زمانی بود که وی عضو تیم راونا شد. او در اولین روزها قدم‌های آهسته‌ای برمی‌داشت؛ اما به تدریج ذات ویرانگر خود را نشان داد. هیچ دروازه‌ای از غارت بوبو در امان نبود؛ به هر حال حضور در راونا چندان به‌طول نینجامید. باشگاه بعدی پیاچنزا نام داشت. بوبو باز هم هیچ چشم تیزبینی را به دنبال خود ندید. او هیچ نقشی در ایتالیا نایب قهرمان جام جهانی ۱۹۹۴ نداشت و حتی در یورو ۹۶ زیر سایه سنگینی از انریکو کیه‌زا باقی‌ماند. عاقبت ویه‌ری یک تصمیم ویژه اتخاذ کرد. او به اسپانیا رفت و فوتبال خود را آنجا پی گرفت. نام تیم اسپانیائی، آتلتیکو مادرید بود. پولی که این باشگاه برای جذب وی پرداخت، در نوع خود رکورد بود و ویه‌ری چه خوب جواب این‌همه محبت را با گل زدن داد. او در منطقه کارگری ”سن کریستوبال“ بی‌نهایت محبوب شد. سبک لباس پوشیدن و عادات رفتاری وی برای هواداران باشگاه جالب بود. ویه‌ری خیلی زود خود را با این سبک رقابت تطبیق داد. کار به جائی رسید که با آن هیکل تنومند هر هفته شاهد شادی‌های پس از گل او بودیم. وی تا میانه راه بیش از ۲۰ گل به ثمر رسانده بود و می‌رفت تا تاریخ‌ساز شود. البته این‌گونه شد.
در نهایت بوبو طی اولین فصل حضور در ویسنته کالدرون به‌عنوان پی‌چی‌چی (آقای گل اسپانیا) دست یافت. محبوبیت او به‌طور فزاینده‌ای بالا رفت؛ اما باز هم با یک تصمیم عجیب خبر از خداحافظی با آتلتیکو داد. این انتقال باعث معرفی هر چه بیشتر ویه‌ری شد. مقصد، باشگاه یوونتوس بود. داستان جنجالی او از همین زمان آغاز شد. در ابتدای حضورش در یووه فروغ چندانی نداشت؛ اما در اواسط کار، گلزنی را شروع کرد. شاید دوستی او و اینزاگی در همین باشگاه و مدتی بعد آغاز شد. همزمان با درخشش در یووه شایعه‌سازی نیز آغاز شد. پاپاراتزی‌ها گزارش دادند که او پس از فراغت از تمرینات به محیط‌های فاسد پای می‌گذارد و حتی یکی از جراید پا را فراتر گذاشته و اعلام کرد عکسی از حضور ویه‌ری در چنین محافلی در اختیار دارد.
▪ ازدواج‌های متعدد و سرآغاز حاشیه‌سازی
یکی از شایعات داغ در مورد ویه‌ری آن بود که وی طی دوران حضورش در یووه چندین بار ازدواج کرد که البته این شایعه از سوی خودش تکذیب شد. مسئله‌ای که اصلاً صحت هم نداشت ویلای زیبائی که او و دوستش را در خود جای داده، محلی برای حضور خبرنگاران و کنجکاوی در مورد زندگی ویه‌ری بود، با این حساب بوبو با حفظ آرامش وانمود کرد تنها تفریحش در یووه خرید در بازار تورین است؛ اما عملکرد فنی او چگونه بود؟ درست که وی علیرغم نمایش نه چندان مطلوب از بهترین‌های یووه در امر گلزنی بود؛ اما فروغ دوران حضور در آتلتیکو مادرید را نداشت. شاید این مسئله بی‌ارتباط با خوش‌گذرانی‌های بی‌مورد در تورین نبود. به هر حال کار به‌جائی رسید که یووه از عدم تمایل خود برای تمدید قرارداد بوبو صحبت کرد. این به آن معنا بود که وی باید هر چه زودتر گورخرها را ترک کند. همین‌گونه شد؛ اما انتقال بعدی او پای رهبران مذهبی جهان را نیز وسط کشید! سرجیو کرانیوتی، رئیس وقت لاتزیو حاضر شد برای خرید ویه‌ری مبلغ هنگفتی را هزینه کند. هنگفت که نه، او رسماً تبدیل به گرانترین بازیکن دنیا شد. مرز ارزش پولی در فوتبال اروپا توسط کرانیوتی شکسته شد و آن هنگام بود که حتی پاپ ژان‌پل دوم با صدای بلند، اعتراض خود را به گوش سران فوتبال دنیا رساند. او می‌گفت چرا در حالی که بسیاری از کودکان حتی در ایتالیای ویه‌ری از گرسنگی رو به مرگ هستند؛ باید برای یک فوتبالیست چنین مبلغ افسانه‌ای صرف شود؟ و او درست می‌گفت هنگامی‌که ویه‌ری با یک کتانی آدیداس آخرین مدل و عینک پلیس و کاپشن چرمی میلیون‌دلاری از ماشین پیاده شد تا مراسم ابتدائی حضورش در لاتزیو را انجام دهد، کمتر کسی به یاد می‌آورد انزو (پدربزرگ بوبو) همانند گرهارد شرودر، صدراعظم سابق آلمان به عشق یک سیب‌زمینی در زمین فوتبال خود را به در و دیوار می‌کوبیدند! اما جواب کریستین به پاپ چه بود؟
▪ تقدیم به مامان ناتالینا
ویه‌ری در اقدامی جالب اعلام کرد تمام پول دریافتی از لاتزیو را به مادرش ناتالینا هدیه کرده است. این عمل او با تحسین پاپ فقید همراه شد، با این وجود ویه‌ری هرگز آن درخشش خاص گذشته را از خود بروز نداد. هر چند وی یک گل بسیار زیبا به یووه، تیم سابقش زد؛ اما کار چندان مثبتی در این تیم انجام نداد تا در خاطره هواداران رمی باقی بماند.طبق معمول ویه‌ری گرانترین بازیکن دنیا، به انتقال بعدی فکر کرد. جابه‌جائی که در واقع طولانی‌ترین مدت اقامت او در یک تیم را رقم زد. اینتر نه با بالاترین قیمت؛ اما با پرداخت حقوقی سرسام‌آور او را به جمع خود فرا خواند. او در ابتدای حضور فوق‌العاده گل می‌زند. این روند این‌بار قطع نشد. طولی نکشید که بوبو در دربی به میلان گل زد تا در بین هواداران اینتر جائی برای خود دست و پا کند. همگان زوج او و رونالدو را مخوف‌ترین خط حمله دنیا می‌نامیدند؛ اما به‌دلیل مصدومیت‌های پیاپی ۲ طرف و به‌خصوص رونالدو، این زوج تنها ۲۳ دقیقه کنار هم بازی می‌کردند. ویه‌ری در اینتر یک عادت جدید پیدا کرده بود: مدام مصدوم می‌شد؛ ولی هرگاه آماده بود، برای تیمش به گلزنی می‌پرداخت. پس از چندین سال حضور در این تیم و حتی ربودن جام یوفا، بوبو و اینتر در فصل ۲۰۰۲ تا آستانه قهرمانی اسکودتو پیش رفتند. ویه‌ری در دربی دور برگشت، دروازه میلان را باز کرد. آن‌هم با زانوی خود! او گل خود را مرهون اشتباه آبیاتی و روکه جونیور بود؛ اما به هر حال ۳ امتیاز شیرین را به ارمغان آورد. فریاد هواداران اینتر در هفته سی‌وسوم نشان می‌داد باشگاه در هفته پایانی چقدر به قهرمانی نزدیک است؛ اما آن اتفاق عجیب و شکست مقابل لاتزیو تمام حساب و کتاب‌ها را به‌هم ریخت. ویه‌ری قرارداد خود را تمدید کرد تا بتواند آنقدر گل بزند که اینتر قبل از هفته آخر قهرمانی را به چنگ بیاورد؛ اما چه سود. اینتر در فصل ۲۰۰۳ طی یک پیشروی جالب با گل‌های ویه‌ری در بازی‌های رفت و برگشت (هر بازی یک گل) مرحله یک‌چهارم نهائی لیگ قهرمانان و به مدد گل زده در خانه حریف، به نیمه نهائی رسید؛ اما آنجا در حالی‌که طی هر ۲ دیدار رفت و برگشت از حضور ویه‌ری بی‌نصیب بود، مقابل میلان ناکام ماند و حذف شد. افت بوبو در تیم از همان زمان آغاز شد. در آغاز فصل ۲۰۰۴ ـ ۲۰۰۳ ویه‌ری از تمدید قرارداد سرباز زد. تبعات این تصمیم نیمکت‌نشینی بود که برای اولین بار طی دوران حضور در اینتر تجربه می‌کرد. زندگی شخصی بوبو در میلان کم سر و صداتر از تورین بوده و هست. عمده اوقات فراغت او کنار خانواده و دوست صمیمی خود پیپو اینزاگی می‌گذشت. نه از اسکیت روی آب خبری بود و نه کسی می‌توانست در دیسکوها اثری از ویه‌ری بیابد. او تبدیل به جوان سربه‌راهی شده بود که فقط فاصله زمین تمرین اینتر تا محل زندگی خود را می‌پیمود. با این وصف ۲ فصل حضور او در اینتر اصلاً جالب توجه نبود. وی یا درگیر مصدومیت بود یا سعی داشت اختلاف به وجود آورده با رؤسا و مربی جدید تیم، روبرتو مانچینی را حل کند! سرانجام قصه او و اینتر تابستان سپری شده، به پایان رسید. بوبو به‌عنوان بازیکن آزاد راهی تیم همشهری شد تا به پیپو اینزاگی دوست قدیمی خود بپیوندند. او تاکنون فقط در یک بازی تمرینی و یک دیدار رسمی برای میلان گل زده و غالباً به همراه اینزاگی، ذخیره‌نشین شوچنکو و گیلادینو است؛ اما هنوز آنقدر توان در ساق ماجراجویش دارد که همراه با روسونری معجزه‌های بزرگی رقم بزند. چیزی مثل گل زدن به اینتر در بازی هفته‌های آینده در نبردی که اینتری‌ها جوجه اردک زشت را تقبیح می‌کنند و میلانی‌ها پرنس خود را صدا می‌زنند.
▪ عرصه ملی
اولین حضور جدی بوبو در رده بزرگسالان به جام‌جهانی ۱۹۹۸ برمی‌گردد. او همراه با تیم جوانان به رهبری چزاره مالدینی چندین بار موفق به فتح جام جوان شد. اولین آزمون جدی او در فرانسه موفقیت‌آمیز بود. او در بازی دوم مرحله گروهی، ۲ گل فوق‌العاده وارد دروازه کامرون نمود و تک‌گلش در مرحله یک‌هشتم نهائی مقابل نروژ، ایتالیا که بدون باجو، از سوی روزنامه‌نگاران وطنی، بی‌هویت توصیف شده بود را به مرحله بعد فرستاد؛ اما آنجا علیرغم اینکه پنالتی خود را گل کرد؛ اما به خاطر ۲ اشتباه از هم‌تیمی‌هایش، سر در گریبان به رختکن رفت. در جام‌جهانی ۲۰۰۲ او به اکوادور و مکزیک گل زد؛ اما ایتالیا که با هزار زحمت به دور دوم رسیده بود، توسط کره‌جنوبی از جام بیرون افتاد. تک‌گل لاجوردی‌ها را بوبو به ثمر رساند و پس از گل با همان حرکت همیشگی به سمت هواداران رقیب رفت و به آنها فرمان ساکت باش داد. جائی برای مؤاخذه ویه‌ری باقی نمانده بود. یورو ۲۰۰۴ نیز دستاورد بهتری نصیب او نکرد. ایتالیا این‌بار در دور اول با سرافکندگی از جام خارج شد. به‌طور کلی ویه‌ری در مسابقات ملی عملکرد خوبی از خود به نمایش گذاشت؛ هر چند امکان دارد جام‌جهانی پیش‌رو را به خاطر درخشش عجیب ”تونی“ از دست بدهد.
▪ شخصیتی منزوی و مغرور
بوبو به‌طور کلی انسانی منزوی و درون‌گرا است. هم‌تیمی‌های وی می‌گویند او آدم دیرجوشی است که دوست و رفیق زیادی ندارد. عده‌ای انگ مغرور بودن را به او می‌زنند که به‌نظر صحیح است. این غرور ویه‌ری است که سبب‌ساز شده هیچ‌گاه درست و حسابی در کنفرانس‌های مطبوعاتی به سؤالات جواب ندهد. از وی مصاحبه‌های کمی دیده‌ایم. شاید یک دلیل آن به وضعیت خانوادگی وی برمی‌گردد. بوبو در این سال‌ها هرگز یک شخصیت ثابت را از خود بروز نداده است. او از آن دست آدم‌هائی نیست که در تمرینات، سابق پای هم‌تیمی خود را نشانه برود؛ اما در عوض با رفتارهای متکبرانه و ذات کینه‌جوی خود قلب او را نشانه می‌رود. ویه‌ری حتی حاضر نمی‌شود صف طولانی هوادارانش را با امضاهای خود شادمان کند!
▪ یک نظر در مورد ویه‌ری
”ماسیمو موراتی“، مالک باشگاه اینتر پس از جدائی ویه‌ری و پیوستن وی به میلان، نظرات جالبی در خصوص بوبو ارائه کرد: ”بوبو بازیکن بزرگی است. از تصمیم او شگفت‌زده نشدم. یک بازیکن درخشان می‌تواند هر تصمیمی که به صلاحش باشد و به‌نظرش درست بیاید اتخاذ کند. برای او آرزوی موفقیت می‌کنم. ویه‌ری بارها با من درباره شرایطش در اینتر گفت و گو کرده بود؛ به هر حال این توافق ۲ جانبه بود. متأسفم از اینکه هواداران اینتر هرگز نتوانستند شاهد زوج رؤیایی رونالدو و ویه‌ری باشند. نراتزوری و طرفدارانش مقابل ویه‌ری نمی‌ایستند. من هنوز به سبک بازی او اعتقاد دارم. ویه‌ری می‌تواند در میلان دوران موفقیت‌آمیزی داشته باشد. اینتر بازیکنان خوبی دارد و میلان به همین جهت از ما خرید می‌کند!“
▪ Top secret
ـ خانواده ویه‌ری از این نفرات تشکیل شده است: مادری فرانسوی به نام ناتالی، پدری ایتالیائی به نام جان لوکا، پدربزرگی به نام انزو، برادری با اسم ماسیمیلیانو و خواهری که اسمش ورونیکا است.
ـ ویه‌ری در خانه مادرش را ”ناتالینا“ خطاب می‌کند.
ـ ویه‌ری عاشق کریکت است و قهرمان او ”آلن بوردر“ نام دارد. بوبو دست چپ قدرتمندی برای ضربه‌زنی در کریکت دارد. او ترجیح می‌دهد کمتر از آرنج خود استفاده کند.
ـ لقب ویه‌ری در کودکی ”غول“ بود؛ زیرا از ابتدای زندگی سری بزرگتر از حد معمول داشت.
ـ وی علاقه‌مند بود همواره اینزاگی زوج وی در خط حمله ایتالیا باشد. از دیگر آرزوهای برآورده نشده او در اختیار داشتن یک آپارتمان شراکتی همراه با پیپو بود.
ـ ویه‌ری به پوشیدن لباس‌های ورزشی علاقه زیادی دارد.
ـ ویه‌ری در زمان حضور در اینتر با بروکی (هنگام پوشیدن لباس اینتر) هم‌اتاقی می‌شد و در سفرهای ملی طبق معمول اینزاگی را کنارش داشت.
ـ رؤیای بزرگ ویه‌ری، فتح جام‌جهانی همراه با ایتالیا و همچنین قهرمانی در لیگ قهرمانان با میلان است.
ـ ویه‌ری زندگی رؤیایی خود را حضور در جزایر زیبای دنیا همراه با دوستانش توصیف می‌کند.
ـ ویه‌ری قادر است به راحتی انگلیسی صحبت کند.
ـ ویه‌ری بدترین خاطره خود را تمام آسیب‌دیدگی‌هایش می‌داند و بهترین آن‌را گل پیروزی بخش در دربی میلان طی فصل ۲۰۰۲، جالب آنکه آن نبرد آخرین برد اینتر تا هم‌اکنون در دربی بوده است.
ـ ویه‌ری تعویض پیاپی باشگاه را ناشی از تنوع‌طلبی و برآورده نشدن خواسته‌ها و عدم تطابق با ”جو“ می‌داند.
ـ ویه‌ری بنا بر ادعای خود بین ۱۰ باشگاهی که پیراهنشان را به تن کرده؛ به اینتر، نه فقط به خاطر طولانی‌ترین دوران حضور، تعلق خاطر خاصی پیدا کرده است.
ـ شخصیت محبوب ویه‌ری، پدربزرگش محسوب می‌شود.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی