شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

احزاب قدرتمند، ضرورت توسعه نخبگان


احزاب قدرتمند، ضرورت توسعه نخبگان
یک بار دیگر طی چند روز اخیر موضوع نخبگان کشور به واسطه دیدار این قشر با مقامات عالی کشور و پخش مکرر این گفت‌وگوها از رسانه ملی به یکی از مسائل روز کشور تبدیل شد.
نفس توجه به نخبگان علمی جامعه و برنامه‌ریزی راهبردی به منظور توسعه و مدیریت آنها امری هستند میمون و مبارک، چرا که حاملا‌ن توسعه علمی کشور که زیربنای توسعه ملی است این بخش از جامعه می‌باشند و پرواضح است چنانچه بخواهیم در دنیای امروز زیست همراه با تعامل سازنده برای خود در نظر بگیریم چاره‌ای جز مسلح شدن به ابزارهای علمی و تکنولوژیکی‌ای که بتوانند ضمن <ثروت‌آفرینی> نقش بازدارندگی را نیز ایفا نمایند نداریم اما چند سوال اساسی پیرامون این موضوع مطرح است؛ آیا نخبگان این جامعه صرفا به نخبگان علمی محدود می‌شوند؟ چرا کشور ما به‌رغم برخوردار بودن از نخبگان علمی هنوز در توسعه‌نیافتگی غوطه‌ور است؟ چه باید کرد تا بتوان از توان نخبگان علمی در پیشرفت کشور بهره برد؟ و... برای پاسخ دادن به اینگونه سوالا‌ت و تحلیل آنها لا‌زم است به چند نکته توجه داشت:
▪ نکته اول:
نخبگان این کشور صرفا به نخبگان علمی محدود نشده و حداقل می‌توان چهار نوع نخبه در اندیشه‌های صاحبنظران یافت؛ نخبگان علمی، نخبگان فنی، نخبگان اقتصادی و نخبگان سیاسی. نخبگان علمی یک جامعه نوآوران علمی و فکری هستند که می‌بایست پایه‌ریزان مبانی علمی جامعه باشند و از طریق نظریه‌پردازی به مثابه سلول‌های خون‌ساز بدن ایفای نقش نمایند. نخبگان فنی یک جامعه نوآوران فنی‌ای هستند که توانایی طرح‌ریزی مبانی فنی جامعه را دارند، نخبگان اقتصادی، نوآوران اقتصادی هستند که توانایی ایجاد گشایش افق‌های تازه اقتصادی را دارا می‌باشند و می‌توانند با ایجاد کسب و کارهای جدید به عنوان رگ‌های حیات‌بخش اقتصاد یک جامعه ایفای نقش نمایند و سرانجام نخبگان سیاسی که سرنوشت جامعه را رقم می‌زنند و در حقیقت نوآورانی هستند که می‌بایست مدیریت امور جامعه را به نحوی سازماندهی نمایند تا منابع محدود کشور با حداکثر اثربخشی و کارایی در خدمت جامعه قرار گیرند.
▪ نکته دوم:
چنانچه بخواهیم الگوی موفقی از مدیریت و توسعه منابع انسانی در کشور ترسیم نماییم می‌بایست ضمن در نظر گرفتن نخبگان حوزه‌های گوناگون، اولا‌ مشخص نماییم کدامیک از انواع فوق در راس قرار می‌گیرند و سپس به طراحی و تنظیم نهادها و فرآیندهای لا‌زم برای پرورش هر بخش بپردازیم. به زعم نگارنده این یادداشت اساسی‌ترین و مهم‌ترین بخش نخبه یک جامعه، نخبگان سیاسی هستند، چرا که این بخش با قرار گرفتن در مقام سیاستگذار و برنامه‌ریز به مثابه برج مراقبت هستند که نقش مهمی در هدایت و بهره‌برداری از توان نخبگان حوزه‌های مختلف دارند و فراز و فرود یک جامعه را با اعمال سیاستها تعیین می‌کنند. بنابراین چنانچه بخواهیم در دنیای امروز حرفی برای گفتن داشته باشیم چاره‌ای نداریم در برنامه‌ریزی‌های کلا‌ن خود ضرورت پرورش نوآوران (نخبگان) و بهره‌برداری از توان آنها در حوزه مدیریت امور عمومی جامعه را در راس امور قرار دهیم.
▪ نکته سوم:
بدیهی است لا‌زمه پرورش نخبگان فراهم‌سازی بستر لا‌زم است و البته از مهم‌ترین اقدامات <نهادسازی> است؛ بدین‌معنا که می‌بایست نهادهای پرورش‌دهنده نخبگان را در راس برنامه‌ریزی‌ها قرار دهیم و پرورش هریک از انواع نخبگان، نهادهای خاص خود را می‌طلبد که در دنیای امروز <مرکز پرورش نوآوران سیاسی> احزاب است و به راحتی می‌تواندر تمام کشورهای توسعه‌یافته و یا تازه توسعه‌یافته تجربه وجود احزاب قدرتمند را مشاهده کرده و قبول کنیم چنانچه در اندیشه به ثمرنشاندن زحمات نخبگان خود در حوزه‌های علمی، فنی و اقتصادی هستیم می‌بایست وجود احزاب قدرتمند در کشور را به مثابه یک <ضرورت مبرم> بپذیریم و بدانیم که عدم پذیرش این ضرورت به مثابه اندر خم کوچه ماندن است و اندیشه تاختن بر احزاب سیاسی و زیر سوال بردن ضرورت وجودی آنها در کشور نه‌تنها تفکری ضدتوسعه است بلکه زمینه‌های ناکارآمدی نظام سیاسی در غیاب احزاب و عدم بهره‌مندی مناسب از نخبگان در اداره امور کشور را تسهیل می‌نماید.
رضا انصاری
منبع : روزنامه اعتماد ملی