پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

درباره «صندلی خالی» و سامان استرکی


درباره «صندلی خالی» و سامان استرکی
پس از دیدن فیلم صندلی خالی، ساخته سامان استرکی، دیدن چهره متعجب بسیاری از همکاران مطبوعاتی برایم خیلی غیرمنتظره نبود اما خودم بسیار خوشحال بودم از اینکه یکی از معدود آدم های خاص و یونیکی که می شناختم بالاخره پس از چند سال تلاش با کمک و حمایت کم نظیر علیرضا شجاع نوری توانسته بود درصدی از توانایی هایش و نوع نگاه خاصی را که به سینما و تجربه کردن دارد، نشان دهد.سامان استرکی کارگردان فیلم غریب صندلی خالی را از حدود سال ۸۰ زمانی که در روزنامه حیات نو کار می کردم، می شناختم. در آن زمان جوانی بود پرشور و حرارت که نقد فیلم می نوشت و یادداشت هایش را برایمان می آورد. هیچ کارگردانی را غیر از کیارستمی قبول نداشت و از کار همه فیلمساز ها هم ایراد می گرفت. هنوز هم نمی دانم منی که اساساً با سینمای کیارستمی مشکل داشته و دارم و سامانی که اساس تفکرات سینمایی اش را از کیارستمی می گرفت، با چه منطقی ساعت ها با هم گپ می زدیم،آن دوران گذشت و او در حال سعی و تلاش و آزمون و خطا برای ساخت فیلمش بود. در یکی از این دیدارها نسخه ویدئویی از یکی از کارهایش به اسم «چند ایستگاه جلوتر» را به من داد تا ببینم و نظرم را حتماً بگویم. زمانی که به خانه آمدم از آنجایی که مطمئن بودم فیلم مشابه بسیاری از کارهای مرید های کیارستمی است، حوصله و وقت دیدن فیلم را نداشتم. هر زمان هم که با او روبه رو می شدم با یک بهانه یی از زیر گپ زدن درباره فیلم درمی رفتم.در این دو سه سال گذشته کمتر خبری ازش داشتم تا اینکه شنیدم قرار است اولین فیلم بلند سینمایی اش را به تهیه کنندگی علیرضا شجاع نوری بسازد. پیش خودم امیدوار بودم تا بتواند نگاه ارژینالی را که دارد به کار ببرد و نه تاثیرات فیلم های کیارستمی را...
پس از دیدن فیلم خوشحال بودم که به جز ماجرای نخ بادبادک و خود بادبادک که در جلسه مطبوعاتی به عنوان آموزه های کیارستمی وار به کار برد، باقی ماجرا را بر اساس توانایی ها و نگاه بسیار خاص و شخصی اش ساخته است؛ اثری به شدت تجربی با نگاهی خاص اما با قالبی حرفه یی که برخلاف آثاری اینچنین تجربی، کمترین نشانه های آماتورگونه یی دارد.فیلم قطعاً ضعف ها و کاستی هایی دارد اما پایه یی که فیلمساز شروع کارش را روی آن سوار کرده بسیار امیدوارکننده است تا سینمای ما هم بتواند فضای اینچنینی را هم در ساختار و هم در نوع نگاه و جسارت تجربه کردن در این فرم و قالب، تجربه کند.بحث و تبادل نظر درباره فیلم را بهتر است در فضای آرام تر پس از جشنواره دنبال کنیم اما مطمئنم پس از جشنواره با خیال راحت تری کپی وی اچ اس «چند ایستگاه جلوتر» را می گذارم و تماشا می کنم.

علی باذل
منبع : روزنامه اعتماد