شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

مناسبات ناسالم روابط عمومی ها و رسانه ها


مناسبات ناسالم روابط عمومی ها و رسانه ها
وقتی افکار عمومی اهمیت می یابد سازمانها نیز برای آنکه در عرصه عمومی حیات موفقیت آمیزی داشته باشند، ناگزیر باید پاسخگوی افکار عمومی شوند تا همدلی و همراهی آنها را با خود بیابند. شکل گیری واحدهایی با عنوان "روابط عمومی" در سازمانها و شرکتها نیز در پاسخ به همین نیاز بوده است. تجربه روابط عمومی ها در ایران تا حدود زیادی نشاندهنده مشکلات ساختاری است که تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ایران طی سالها شاهد آن بوده است.
اکنون روابط عمومی ها خصوصا - روابط عمومی های بخش دولتی - محلی برای حضور افرادی شده است که بی اعتنا یا بی اطلاع از وظیفه و کارکردهای چنین نهادی در جامعه مدرن، خود وظایفی نو برای خود تراشیده اند و کارکرد اصلی شان برگزاری مراسم اعیاد، سوگواری، نصب پرچم و پلاکارد، تهیه دسته گل و تدارک سرویس رفت و برگشت برای مراسم عزای همکاران و کارهایی از این قبییل شده است. به گونه ای که هر جا صحبت از روابط عمومی است، در ذهن کار گِل، غیر علمی و بیکاری و نصب پلاکارد تداعی می شود. کسی می گفت: روابط عمومی ها کمترین کار را می کنند و بیشترین حرف را می زنند! زخمی که توسط قشر بی تخصص روابط عمومی (از مدیر آن گرفته تا کارمند معمولی) بر جامعه روابط عمومی وارد آمده است به زودی التیام نخواهد یافت.
بعد از دوم خرداد سال ۷۶ با بوجود آمدن نشریات جدیدی که دیدی انتقادی داشتند، روابط عمومی ها را از اهمیت رسانه ها با خبر کرد و روابط عمومی های به خواب رفته که سر هر ولادت و شهادتی خودی نشان می دادند، دریافتند که وظیفه مهم روابط عمومی تقویت ارتباط مستمر با رسانه هاست.
الزاما می بایست راه پاسخگویی را انتخاب می کردند ولی ساختار آنها غلط بود، فضای بسته ای در ادارات حاکم بود. ساختاری که حقوق مردم را به رسمیت نمی شناخت و کارآمد نبود. به فکر راه جایگزین بودند: رسانه ها اخبار مثبتی از سازمانشان را نقل کنند که هم رایگان تبلیغ شود و هم مدیر به مذاقش شیرین آید.
پس مناسبات ناسالم شروع شد: هدیه ای به رسم یادبود، سکه، باج خواهی و باج گیری. از طرفی به شکل غیر مستقیم: ارائه آگهی به رسانه های خودی!(یا دوست) و یا انتشار اخباری در غالب "رپرتاژ آگهی" (که اصلا توجیهی برای آگهی دادن آن خبر وجود ندارد!) اینها عیان ترین مناسبات ناسالم رسانه ای است که بر واقعیت ها سرپوش می گذارد.
اکنون در دروس عملی روابط عمومی نیز صریحا اعلام می کنند رابطه خود را با خبرنگار حفظ کن حتی با استفاده از راه های ذکر شده. خبرنگارانی که در پایان مصاحبه به صف ایستاده اند تا هدایای خود را از دست مسوولین خندان روابط عمومی دریافت دارند. این هدیه همان شیوه ناسالم ارتباط با رسانه است و آن لبخند، نشانه صلحی زیرکانه. در این بین حقوق مردم پایمال می شود.
حتی شیوه نامطلوبی که برخی از رسانه ها برای خود ابداع کرده اند. "هم کار خبرنگاری انجام بده، هم امور بازرگانی نشریه." خبرهای مثبت با تیتر جذاب، مصور و در بهترین مکان صفحه، بالطبع تبلیغ متقابلی در بر خواهد داشت و باید از شرمنده خبرنگار آن حوزه درآمد...(البته مدیران نشریه از بابت بالا نرفتن هزینه ها دست به این کار می زنند ولی بهرحال این موضوع جای تجدید نظر دارد.)
مقابله با وضع موجود از چه زمانی آغاز می شود. پس این اصل را فراموش نکنیم که مطبوعات باید صادقانه سخن بگویند و روابط عمومی ها نیز باید پاسخگویی را جایگزین معامله با رسانه ها نمایند.

نویسنده مقاله : حسین امامی hemami.persianblog.com
منبع : مطالب ارسال شده