جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

هنر سیاستمداری


هنر سیاستمداری
انتشار خبر درگیری لفظی سرگئی لا‌وروف وزیر امور خارجه روسیه با کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا،گویای واقعیتی نمادین در عرصه تصمیم‌گیران قدرتمند جهانی درباره پرونده هسته‌ای ایران است. تمامی شواهد گویای آن است که غرب در مسیر سرنوشت‌ساز و البته بسیار سخت و توانفرسایی قرار گرفته است. از یک سو قدرت‌های اثرگذار به این اطمینان رسیده‌اند که هزینه توقف غنی‌سازی در ایران بسیار بالا‌ست. به زبان ساده‌تر، شاید پیدا کردن فرمولی که در آن ایران بپذیرد دست از غنی‌سازی اورانیوم بردارد، چندان آسان نیست.
همین وضعیت نیز برای کشورهای صاحب قدرت متصور است. از سوی دیگر موضع کشورهایی چون روسیه و چین بر معادله چندمجهولی کشورهای غربی تاثیرات تخریبی باقی می‌گذارد. واضح است که در شرایط عادی یا فراتر از آن امکان همراهی روسیه و چین با تصمیم های یکجانبه آمریکا وجود ندارد. در جبهه آلمان، انگلستان و فرانسه نیز علی‌رغم آنکه وانمود می‌شود همگرایی کاملی وجود دارد، نمی‌توان به‌صراحت از این نظریه دفاع کرد.آلمان‌ها بالا‌ترین مناسبات تجاری و اقتصادی را در اتحادیه اروپا با ایران دارند. به صورت سنتی نیز آلمان‌ها نه از نظر بین‌المللی و نه از نظر نظامی در وضعیت اعمال فشارهای نظامی نیستند.فرانسه نیز علی‌رغم آنکه با تغییر دولت بسیار به سیاست‌های آمریکا نزدیک شده است، اما این همراهی نمی‌تواند استراتژیک باشد. دولت فرانسه تا زمانی که از الفاظ یا قطعنامه‌ها علیه ایران سخن می‌راند جای مانور دارد، اما به محض آنکه به سمت اقدامات شدیدتر و حتی نظامی میل می‌کند، با مشکل بسیار بزرگ افکار عمومی روبه‌رو خواهد شد. جامعه فرانسه در ذات خود چپ است و با سیاست‌های آتلا‌نتیستی مخالفت بنیادی دارد. جامعه روشنفکری فرانسه، احزاب چپ، جراید مستقل، انجمن‌های سبز و صلح‌دوست در کنار فرهنگ متضاد فرانسوی با مزه‌های آمریکایی، سارکوزی را در وضعیت صفر قرار می‌دهد، علت عذرخواهی‌های مجدد کوشنر از این زاویه قابل درک است.در انگلستان گوردون براون را یک مصلح اقتصادی و البته کمتر سیاسی می‌شناسند، براون در تلا‌ش است از دست زدن به هر اقدامی که زمینه کاهش محبوبیت حزب کارگر را فراهم می‌آورد، پرهیز کند.از سوی دیگر برای براون و حزب کارگر موفقیت مجدد در انتخابات از پرونده هسته‌ای ایران اهمیت افزون‌تری دارد. شاید یکی از دلا‌یل تغییر دبیرکل در حزب کارگر، تفاوت‌های شاخص براون با تونی بلر در این عرصه‌ها است. لذا هرچند دولت‌های غربی به ظاهر نشان می‌دهند که از همگرایی و قدرت اعمال فشار مضاعف برخوردار هستند، صورت واقع حکایت از وضعیت دیگری می‌دهد؛ آمریکا نیز مشکلا‌ت خود را دارد. آنها در عراق به‌دنبال ایجاد ثبات نهایی هستند. سفر احمدی‌نژاد نیز آنها را در جامعه آمریکا با مشکلا‌تی روبه‌رو ساخته است، در حالی که دولت آمریکا از یک دولت غیرپاسخگو و رادیکال سخن به میان می‌آورد، رئیس‌جمهوری اسلا‌می ایران به افکار عمومی اینگونه نشان داده است که اهل سخنرانی، مصاحبه، گفت‌وگو و مفاهمه است. تغییر این ذهنیت در جامعه آمریکا کار چند روز نیست. لذا هزینه هرگونه اقدام نظامی و یا اعمال فشار مضاعف بسیار بالا‌ است، اما در این میان باید متوجه بود که چوب ظرفیت مجادله طرفین ایران- غرب از چه ظرفیتی برخوردار است. این چوب نمادین را تا آنجایی که اطمینان به خم شدن داریم می‌توانیم زیر فشار قرار دهیم. باید صادق بود و اعتراف کرد که ایران و آمریکا در بحرانی‌ترین مناسبات خود در سال‌های اخیر قرار گرفته‌اند، کافی است هر یک از طرفین در ارزیابی خویش از قدرت، توان و تاکتیک‌های طرف مقابل دچار خطا شوند، آنگاه ناچار به اعتراف هستیم که خاورمیانه در زیر سایه عفریت جنگ و بحران افزون‌تر قرار خواهد گرفت. ‌
این هنر سیاستمداران دو طرف است که همچنان بتوانند از ظرفیت‌های سیاسی و دیپلماتیک برای حرکت مهره‌های خود در صفحه شطرنج جهانی استفاده برند.
منبع : روزنامه اعتماد ملی