دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا
مصائب نمایش تک نفره
نمایش تک نفره (مونودرام) به دلیل محدودیتهای فراوانش یکی از دشوارترین شکلهای نمایش است. دشوار از آن رو که امکانات بیانی محدودی دارد و با کوچکترین لغزش در اجرا، تمامی جذابیتهای نمایش از دست رفته و نمایش به ورطه حدیث نفس، بازگویی خاطره، گلهگزاری، شعارزدگی، کسالت و... میافتد.
اما در عین این دشواری، مونودرام یکی از جذابترین شکلهای نمایش نیز هست.
چرا که به دلیل همان محدودیتها راه را برای ایجاد خلاقیت، فرمهای نوین روایی و استفاده متنوع از بدن و بیان بازیگر ، نور و دکور میگشاید و چه بسا بتوان نمایشی تک نفره را چنان با قدرت اجرا کرد که از لحاظ جذابیت حتی از یک نمایش حماسی پربازیگر و پرزرق و برق نیز پیش افتد.
یکی از مهمترین دغدغههای هر مونودرامی حفظ جذابیت است چرا که این گونه نمایش همواره با این خطر روبهروست که اسیر تکرار شود، یا به دلیل عدم کشمکش بیرونی میان دو یا چندشخصیت، خط داستانی اثر فاقد جذابیت باشد، یا آن که اجرا به شکل یک خطابه درآمده و تماشاگر را با خود نکشاند. به همین دلیل در نمایش های تک نفره عناصر دیگری مورد استفاده قرار می گیرند تا خلاء شخصیت های دیگر روی صحنه احساس نشود.
بخش عمدهای از این تمهیدات را میتوان با دو حوزه بازیگری و کارگردانی مرتبط دانست. در واقع میتوان اصلیترین عامل جذابیت هر مونودرامی را بیش از هر چیز کارگردان و بازیگر دانست. در این نوع نمایش ها کارگردانی و بازیگری ویژگیهای خاص خود را دارند که آنها را به نوعی از دیگر اشکال نمایش صحنهای متمایز میسازد .
این ویژگیها که در این جاسعی خواهیم کرد اشاره ای به آن ها داشته باشیم دشواریهای خاصی نیز به همراه دارند، تا جایی که کارگردانها و بازیگران کمتر به سراغ نمایش های تک نفره می روند . این گونه نمایش مستعد خطای بالایی برای کارگردان است و در آنسو برای بازیگران نیز به دلیل تمرکزی که بر بازی آنها وجود دارد بسیاری از خطاها و اشتباهات بیش از هر شکل دیگری به چشم میآید و به همین دلیل بازیگری نمایش های تک نفره یکی از دشوارترین آزمونهای هر بازیگری در طول دوران کاریش به شمار میآید.
نمایش "خنجرهها" از دو بازیگر سود میجوید و در نگاه اول نمیتوان آن را یک مونودرام به شمار آورد اما بازیگر دوم یعنی سرباز حاضر در دادگاه صرفاً برای القای فضای دادگاه به صحنه میآید و عملاً نه دیالوگ خاصی میگوید و نه تأثیری بر روند داستان دارد، و در عمل محل بار روایی نمایش تنها بر دوش یک بازیگر است و به همین دلیل نمایش خنجرهها را میتوان با ویژگیهای یک مونودرام ارزیابی کرد.
به این اعتبار خنجرهها راهی دشوار برای رویارویی با مخاطبش برگزیده است اما به دلالی چند که بخش عمده آنها به دو حوزه بازیگری و کارگردانی بازمیگردد خنجرهها نمیتواند این راه دشوار را بپیماید و تمام جاذبههایی را که یک مونودرام میتوانست داشته باشد از دست میدهد.
در حوزه بازیگری مونودرام بیش از هر چیز نیاز به بازیگری با تواناییهای بالا چه به لحاظ صوتی، چه به لحاظ انعطاف بدنی و چه به لحاظ انعطاف حسی دارد چرا که در این نمایش ها یک بازیگر گاه به تنهایی عهدهدار نقشهایی متفاوت است و در اغلب موارداز جمله خنجرهها شاهد استفاده پیاپی از بازی در بازی هستیم. بازیگر نمایش های تک نفره باید بتواند چه از لحاظ حسی و چه از لحاظ صدا میان مونولوگها و سولیلوگهایش تمایز ایجاد کند. او باید به تنهایی فضای صحنه را پر کند و ریتم اجرا را نگه دارد این همه تنها بخشی از آزمون دشوار بازیگری در این گونه نمایش هاست.
بازیگر نمایش "خنجرهها" (امیر آتشانی )اگرچه بازیگر توانایی نشان میدهد اما شاید بتوان او را بازیگری مناسب برای نمایش چندنفره دانست .
صدای بازیگر در طول اجرا صدایی گرفته، خشدار و مونوتون است و امکان تغییر صدا و تغییر لحنهای مختلف را ندارد . به همین دلیل چه در شخصیتپردازی شخصیت اصلی و چه شخصیتهای موجود در بازی در بازیها چندان موفق نشان نمی دهد.
به لحاظ توانایی بدنی نیز بسیاری از صحنهها که لازمه آنها یک بازی انرژیک است از جمله صحنههای مربوط به شبیهخوانی و یا صحنه روایت قتل در دادگاه بسیار کمرمق اجرا میشوند. بازیگری که در سالهای گذشته و در نمایش "نیرنگهای اسکاپن" آن همه فرز و چابک نشان می داد اکنون و در جا هایی از نمایش کم انرژی نشان می دهد.
آنچه بر بازی بازیگر بیش از هر چیز تأثیر منفی میگذارد عدم کارگردانی و هدایت صحیح بازیگر است. چرا که بازیگر این نمایش خود در مقام کارگردان نمایش نیز قرار دارد و در نتیجه نمیتواند بر بازی و حرکات خود همچون یک کارگردان ناظر تسلط داشته باشد. حضور کارگردان بالاخص در یک نمایش تک نفره شاید ضروریتر از هر شکل دیگر نمایش باشد چرا که به دلیل حضور تنها یک بازیگر روی صحنه وجود ناظری بیرونی که به هدایت این بازیگر بپردازد بیش از پیش لازم و ضروری به نظر میرسد.
این حضور دوگانه در قالب بازیگر و کارگردان باعث میشودکه خالق نه به خوبی از عهده اجرای نقشش به عنوان بازیگر برآید و نه به عنوان کارگردان تسلطی کامل بر همه عناصر اثرش از جمله بازیگر داشته باشد. اکنون و با این پیشزمینه میخواهیم به بررسی نکاتی چند از کارگردانی امیر آتشانی در خنجرهها بپردازیم:
در این نوع نمایش ها به دلیل حضور تنها یک بازیگر، کارگردان محدودیتهای فراوانی برای ایجاد تصاویر، حجمپردازی، ریتم و فضاسازی دارد . در اشکال دیگر نمایش صحنهای بار عمده این وظایف بر دوش بازیگران قرار دارد. علاوه بر تمام این موارد کارگردان یک نمایش تک نفره به شکلی مداوم دلهره جذابیت اثر و پرهیز از کسالت و یکنواختی را دارد چرا که به شکل خیلی طبیعی نمایش های تک نفره همواره بر لبه تیغ کسالت قرار دارند.
امیر آتشانی در مقام کارگردان نمایش "خنجرهها" تنها در پی روایت سادهای از نمایشنامه است،فارغ از آن که روی صحنه تصاویر یا حرکاتی زیبا خلق کند، مجموعه حرکتهای بازیگر در این نمایش حرکاتی عمدتاً طراحی نشده نشان می دهند که پس از مدتی کوتاه به تکرار میگراید. آتشانی در خلق فضا و تغییر و تنوع آن نیز موفق عمل نمیکند و انگار نمایش "خنجرهها" اصلاً دغدغه فضاسازی ندارد بلکه تنها با بازیگری روبهروییم که روبه تماشاگران ناله و فغان سر میدهد.
با وجود آن که نمایشنامه امکانات فضایی متنوعی در اختیار کارگردان قرار داده است از جمله فضای کفاشی، فضای دادگاه، فضای بازی در بازی تعزیه و ... اما کارگردان و البته بازیگر نمیتواند از این فضاها بهره ببرد و فضایی یکنواخت ارائه میدهد که پس از گذشت لحظاتی کوتاه برای تماشاگر کسالتآور می شود.
از دیگر ضعفهای کارگردانی که باعث بیروح شدن اجرا و فقدان جذابیت آن میشود عنصر ریتم است، ریتم نمایش "خنجرهها" ریتم کند و یکنواختی است و از فراز و فرودهای ریتمیک که میتوانست متناسب با لحظات ، تغییر کند اثری نمییابیم و به همین دلیل خنجرهها تنها تبدیل به روایتی ساده و یا به عبارتی دقیقتر یک گلهگزاری ساده میشود.
از دیگر عوامل مهمی که میتواند کارگردان را در نبود مجموعه بازیگران برای ایجاد جذابیت و تنوع در فضاسازی یاری دهد عواملی همچون نور، دکور، آکسسوار و موسیقی است. حتی در ترکیب بازیگر با دکور و صحنه افزارها در این گونه نمایش میتوان به تصاویری زیبا و کمپوزیسیونهای بدیعی نیز دست یافت.
در نمایش "خنجرهها" این امکانات نیز از سوی کارگردان مورد استفاده قرار نمی گیرد. در این نمایش شاهد کمترین استفاده بازیگر از دکور و آکسسوار اندک موجود بر صحنه هستیم.
تعداد زیادی کفش که فقط برای القای فضای کفاشی به صحنه میآیند و بیرون برده میشوند بدون آن که هیچ استفادهای از آنها انجام گیرد.همچنین است صندوقی که نسخهها و ابزارهای اجرای تعزیه در آن قرار دارد و به جز این کارکرد هیچ استفاده دیگری در طول نمایش از آن نمی شود. در حالی که هر کدام از این ابزارها میتوانست با توجه به تغییر فضای نمایش استفاده و کارکردهای متنوعی داشته باشند.
نورپردازی اثر نیز که میتوانست کمک شایانی به بازیگر و فضاسازی اثر بنماید بسیار ساده است و در حد چندبار خاموش و روشن کردن نور برای تعویض صحنهها باقی میماند.
تنها عاملی که تا حدودی به کمک اجرا آمده و در راستای آن قرار میگیرد موسیقی است که بالاخص کمک زیادی به صحنههای تعزیه نمایش میکند اما موسیقی نمیتواند به تنهایی وظیفه ای را عهده دار باشد که در انجام آن عواملی همچون بازیگری، نور و دکور نیز باید تاثیر گذار باشند.
در نتیجه این موارد است که استعداد های اثر هیچ گاه چنانکه شاید و باید به مرحله عمل درنمیآیند و آنچه بیش از هر چیز دیگر در نمایش "خنجرهها" از کف میرود جذابیت اثر است . نمایشی که میتوانست اثری خلاقانه و تأثیرگذار باشد به دلیل آسیب هایش در حوزههای مهمی چون کارگردانی و بازیگری ناکارآمد میماند.
رحیم عبدالرحیمزاده
منبع : ایران تئاتر
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران صادق زیباکلام مجلس شورای اسلامی مجلس انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس انتخابات مجلس دوازدهم دولت انتخابات مجلس شورای اسلامی ستاد انتخابات کشور دولت سیزدهم
قتل شیراز سیل تهران هواشناسی شهرداری تهران زلزله سازمان هواشناسی سلامت پلیس وزارت بهداشت بارش باران
حقوق سربازان سایپا خودرو قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا گاز بازار خودرو حقوق بازنشستگان نمایشگاه نفت ایران خودرو بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب فضای مجازی نمایشگاه کتاب تهران کتاب جشنواره فیلم فجر دفاع مقدس سینمای ایران تلویزیون رضا عطاران سینما نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تئاتر
فناوری کره زمین
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا حماس افغانستان نوار غزه سازمان ملل اوکراین رفح
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید لیگ برتر بازی هوادار باشگاه پرسپولیس لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران سپاهان باشگاه استقلال
هوش مصنوعی شفق قطبی خورشید مریم میرزاخانی ایلان ماسک ناسا اپل تبلیغات نوآوری گوگل
رژیم غذایی کاهش وزن درمان و آموزش پزشکی دیابت فشار خون قهوه بارداری افسردگی