یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


اقتصاد چین فارغ از التهاب اقتصاد جهانی


اقتصاد چین فارغ از التهاب اقتصاد جهانی
شاخص رشد اقتصادی چین برای نخستین بار طی چهار سال گذشته به کمتر از ۱۰ درصد در سال جاری میلادی رسید تا ثابت شود، چین نیز از بحران اقتصادی جهانی تاثیر پذیرفته است. البته برخلاف پیش بینی ها کمترین تاثیرپذیری را از این بحران متحمل شده است. در همین رابطه دفتر ملی چین اعلام کرد، تولید ناخالص ملی سالانه این کشور در سال ۲۰۰۸ به ۹/۹ درصد رسیده است.
همچنین رشد اقتصادی چین در سه ماهه سوم امسال به ۹ درصد رسید در حالی که پیش بینی می شد این رقم در بدترین حالت ۷/۹ درصد باشد. این رقم در سال گذشته میلادی در حدود ۴/۱۰ درصد بود. به گزارش دیپلماسی ایران به اعتقاد دفتر ملی چین بحران مالی جهانی تاثیری مستقیم بر رشد اقتصادی و تولید ناخالص ملی این کشور گذاشته که دلیل عمده این نیز به کاهش واردات از چین توسط کشورهای اروپایی و آمریکا به دلیل بحران مالی اخیر جهانی محسوب می شود. همچنین بر اساس آمار، تولید صنعتی چین برای نخستین بار از سال ۲۰۰۲ تا کنون به ۴/۱۱ درصد رسیده که کمترین رقم در طول این مدت محسوب می شود.
این در حالی است که رشد شاخص سهام در بازار سهام تاو وانگ چین در سال جاری میلادی بر خلاف دیگر بورس های اقتصادی جهان رشد داشته و چندان تحت تاثیر بحران مالی جهانی قرار نگرفته است. در همین حال لی جیباشو، سخنگوی دفتر ملی چین خبر از اجرای برنامه ای جدید از سوی دستگاه اجرایی این کشور برای افزایش روند رشد، صادرات و کمبود نقدینگی و کاهش تاثیرات بحران مالی جهانی بر اقتصاد چین داد. پیش از این دفتر ملی چین اعلام کرده بود، که قصد دارد مالیات ها را کاهش داده، سرمایه گذاری در بخش زیر بنایی را افزایش دهد و برخی محدودیت ها در بخش مسکن را در برخی از مناطق کشور از میان بردارد. گفتنی است که نرخ سود بانکی بانک مرکزی چین طی روزهای گذشته دو بار کاهش یافته و پیش بینی می شود این رقم تا پایان سال جاری باز هم کاهش یابد.
● تاثیر بحران مالی جهانی بر چین
با وجود این که همان طور که در بالا گفته شد، بحران مالی جهانی تاثیراتی بر اقتصاد چین گذاشته اما به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این تاثیر بسیار کمتر از آن چیزی است که انتظار می رفت، بر اقتصاد این کشور بگذارد. تاکنون چین هیچ برنامه اقتصادی برای تزریق منابع مالی مستقیم به اقتصاد کشور تدوین نکرده و هیچ کدام از بنگاه ها و شرکت های اقتصادی آن بر خلاف کشورهای اروپایی و آمریکایی در معرض تهدید سقوط و نابودی قرار نگرفته است.
علاوه بر آن بر خلاف بازارهای بورس کشورهای اروپایی، آمریکایی و حتی آسیایی بازار بورس آن چندان تحت تأثیر بحران اقتصادی جهانی قرار نگرفته است. در اوج بحران مالی، هو جین تائو، رئیس جمهوری چین تنها یک بار با همتای آمریکایی خود جورج بوش تماس گرفت و از طرح نجات مالی وی دفاع کرد و البته گفت: «موفقیت طرح نجات مالی آمریکا می تواند به مصلحت اقتصاد چین باشد.» ون جیا باو، نخست وزیر چین که گفته می شود از فهم عمیقی در امور اقتصادی برخوردار است، توانست با اطمینان بیشتری به کار خود ادامه دهد و اجازه ندهد بحران مالی تاثیرات عمیقی بر اقتصاد چین بگذارد. به اعتقاد وی مهمترین کار برای چین در چنین وضعیتی حمایت از بازار داخلی و عدم اتکا به بازار خارجی است تا بتواند به سرعت رشد خود را ادامه دهد. کاری که به اجرا رساند و ظاهراً هم موفق از آب در آمده است.
به اعتقاد کارشناسان علت اصلی موفقیت وی در اجرای این برنامه حجم بسیار بالای بازار چین در تولید، سرمایه و منابع اقتصادی است. در حالی که عمده سرمایه گذاری های چین متمرکز داخل کشور است و تنها دو درصد از کل سرمایه این کشور در خارج سرمایه گذاری شده است. اما با این حال بسیاری از کارشناسان معتقدند چین در نهایت موفق از این بحران خارج خواهد شد و خواهد توانست به رشد ۴۰ درصدی صادرات خود در آینده امیدوار باشد.
زیرا اقتصاد غربی اکنون به شدت ضربه خورده و این باعث شده بسیاری از شرکت های بزرگ اروپایی برای فرار از ورشکستگی و تحمل هزینه های کلان همانند آدیداس، پوما و بسیاری شرکت های دیگر سرمایه و خط تولید خود را به طور کامل به چین منتقل کنند. اتفاقی که یقینا باعث ضربه خوردن شدید اقتصادهای اروپایی خواهد شد. در همین حال چینی ها بر خلاف بسیاری از شرکای خارجیشان نگران از وضعیت بحرانی فعلی بازار اقتصادی نشدند. آنها توانستند به موقع و قبل از آن که بحران مالی دامنگیرشان شود سودهای بانکی خود را کاهش دهند و این کار را نیز به صورت مستقیم از طریق بانک مرکزی خود انجام دادند تا نشان دهند چقدر در حل بحران مالی کشورشان مسئولند.
این در حالی است که برخی از کارشناسان مسائل اقتصادی معتقدند که بحران اقتصادی جهان فرصت تازه ای را برای چین به ارمغان آورده است. بدین ترتیب که اکنون چین می تواند بر سر واردات مواد اولیه از کشورهای دیگر با خیالی آسوده تر با طرف های خارجیش به مذاکره بپردازد و آنها را با قیمتی نازل تر و ارزان تر از گذشته وارد کشور کند. همچنین می تواند دروازه های شرکت های خود را در برابر سرمایه گذاران خارجی با اطمینانی بیشتر بگشاید و این بدان معنا است که چین از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را خواهد برد و به سرعت می تواند خود را به عنوان یک قطب مهم اقتصادی جا بزند. همچنین به دلیل به بحران کشیده شدن تولید در دنیای غرب به سرعت کالاهای خود را روانه بازارهای کشورهای غربی کند و بازارهای بیشتری را تصاحب کند.
همچنین چین اکنون با نفوذ بیشتری می تواند به حل بحران های جهانی بپردازد و محوریت تازه ای به نقش خود بدهد. در برابر پرونده های پردردسری همچون تایوان، تبت و حقوق بشر نیز با قدرت بیشتر و دست پرتری رفتار کند.
● چین و آلمان در راه دوستی بیشتر
در همین راستا خبرگزاری دویچه وله آورده است: سومین سفر صدراعظم آلمان به چین در حالی انجام می شود که بحران مالی، کشورهای جهان را به شدت به خود مشغول داشته است. روابط آلمان و چین که پس از ملاقات مرکل با دالایی لاما، رهبر مذهبی تبتی ها به تیرگی گرائیده بود، بار دیگر صمیمانه شده و به همین جهت است که آلمان می کوشد از هر گونه اختلافی با چین خودداری کند. آنگلا مرکل در سومین سفرش به چین به موضوع های اختلاف برانگیز دو کشور چون وضعیت حقوق بشر در چین نیز پرداخت. روابط دو کشور که در سپتامبر سال ۲۰۰۷ به خاطر دیدار مرکل با دالایی لاما، رهبر مذهبی تبتی ها تیره شده بود، اکنون بار دیگر عادی شده است، زیرا در آغاز سال ۲۰۰۸ میلادی فرانک والتر اشتاین مایر، وزیر امور خارجه آلمان اعلام کرد که فقط یک سیاست باید در قبال چین به اجرا درآید.
منظور او این بود که آلمان فقط چین را به رسمیت می شناسد و در پی حمایت از جنبش های جدایی طلبانه در تبت و تایوان نیست. خانم مرکل هم بر اهمیت ویژه ارتباط آلمان با چین تاکید ورزیده است. چین پیام های دوستی و آشتی آلمان را می فهمد و از شنیدن آن ها خوشحال است. بی جهت نیست که ماکانرونگ، سفیر چین در آلمان، در آستانه سفر صدراعظم آلمان به چین، در مورد صمیمانه شدن دوباره روابط دو کشور با خوشحالی می گوید:
ـ «ما باید نظرمان به جلو باشد. بله، این بار هم در چین از خانم صدراعظم با صمیمیت فراوان استقبال خواهد شد. ما با دولت آلمان به این نتیجه رسیده ایم که هر گونه اختلاف نظر می تواند از راه گفت و گو حل شود. این اختلافات را نمی توان با صف آرایی در مقابل هم پیش برد. رویارویی راهی صحیح برای حل اختلافات نیست». صدراعظم آلمان خطاب به نمایندگان چین می گوید: «ما علاقمندیم که کشور شما به پیشرفت هایی بزرگی دست یابد. این پیشرفت ها به نفع ما نیز هست، زیرا با پیشرفت شماست که بخت ما برای افزایش صادرات بیشتر می شود».
● بحران اقتصادی و بازار آسیایی
از سوی دیگر کشورهای آسیایی که از یک دهه پیش نگران بحران اقتصادی بودند، دیرزمانی است که به ذخیره ارزهای خارجی مشغولند. به نظر می رسد که آنها به اندازه مازاد پول اندوخته اند. لی میونگ باک، رئیس جمهور کره جنوبی خواهان تاسیس یک آژانس بین المللی برای رسیدگی به مشکلات اقتصادی آسیا شد. گلوریا آرویو، رئیس جمهور فیلیپین خواستار احداث یک صندوق بین المللی برای مقابله با زهر بحران اقتصادی شد. ژاپن، چین، کره جنوبی و بانک جهانی نیز اعلام کردند که حاضر به حضور در این بانک هستند. هرچند به نظر نمی رسد که بانک جهانی در این خصوص کاملاً اطمینان داشته باشد.
تارو آسو، نخست وزیر جدید ژاپن، نگاهی به اطراف اقیانوس آرام دارد و معتقد است که لزوما نجات بانکداری آمریکایی منجر به بهبود شرایط در بازار بورس نخواهد شد. این بحث ها همچنان در بازارهای آسیایی داغ است و پیش بینی می شود برای مدتی تنها در حد بحث و گفتگو باقی بماند.
نبود هماهنگی واقعی یکی از مشکلات است. به نظر می رسد مقامات آمریکایی هفته به هفته گرایش خود را تغییر می دهند و این در حالی است که دولت های کشورهای اروپایی با یکدیگر وارد میدان عمل می شوند. اقتصاد کشورهای آسیایی تفاوت بیشتری با یکدیگر دارند و پیوندهای سیاسی و سازمانی آنها کمتر است. خوشبختانه دلایل کمی وجود دارد که به این موضوع فکر کنیم که نیازمند به یک نجات بین المللی هستیم. مسلما مشکلاتی وجود دارد. واحد پول کره جنوبی، دارای نوسانات سریع و ناگهانی است و پنجشنبه گذشته بیشترین سقوط را در دهه گذشته از خود نشان داد. بازارها در بدترین شرایط خطر قرار دارند و این شرایط در پاکستان نیز حاکم است.
بازارهای بورس نیز شرایط بهتری ندارند. مسأله مهم و فوری فرار سرمایه است. سرمایه گذاران به دنبال پناهگاهی امن می گردند. پاکستان در میان لیست سرمایه گذاران قرار ندارد. اندونزی هم همینطور. در اندونزی این روزها بازار سهام بیش از آنکه باز باشد در تعطیلات به سر می برد. در این میان کره جنوبی مهمترین اقتصاد را با بخش خصوصی و سیستم بانکی وابسته به بازارهای پول بین المللی دارد و همچنان در مقابل آسیب های طوفان ایستادگی می کند این درحالی است که یک چهارم تریلیون دلار ذخیره خارجی دارد. بانک های مرکزی آسیا، ۴ تریلیون پول دارند اما این پول به طور نامساوی در میان کشورها پراکنده شده است. به همین دلیل است که دولت ها می خواهند سریعتر برنامه پول مشترک منطقه را به اجرا درآورند. شتابزده خواهد بود اگر بخواهیم بحران مالی اقتصادی بعدی را در جهان پیش بینی کنیم اما جنگ سرمایه در آسیا اتفاقی است که مدام تکرار می شود. مشکل بزرگ در راه است:
ـ وقتی غربی ها تمایل خود را برای محصولات آسیایی از دست دادند، چه کنیم؟
منبع : روزنامه ابرار اقتصادی