جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سنت عمل و عکس العمل


سنت عمل و عکس العمل
▪ پرسش:
در آموزه های دینی گفته شده که حرکت جوامع انسانی همانند عالم طبیعت براساس یک سلسله قوانین و سنت های لایتغیر صورت می گیرد. لطفا برخی از مهم ترین سنتهای الهی را به نحو اجمال بیان کنید؟
▪ پاسخ:
در بخش های قبلی پاسخ به این سوال ضمن بر شمردن مفروضات این بحث، بر ضرورت و اهمیت شناخت این سنتها و تاثیرات شگرف آن در حیات فردی و اجتماعی انسان تاکید کرده و به سنتهای ابتلا، برکت و هلاکت اشاره کردیم. اینک در ادامه یکی دیگر از سنتهای الهی با عنوان سنت عمل و عکس العمل را مطرح می کنیم.
● سنت عمل و عکس العمل
به طور کلی بر جهان هستی، سنت عمل و عکس العمل حاکم است؛ یعنی همیشه ارتباط تامی بین اعمال انسانی و حوادث کنونی برقرار است.اعمال صالحه موجب فیضان خیرات و اعمال زشت مستوجب بلاها و محنت ها است. انسان ها اگر در زندگی خوب باشند. خوب بودن در دنیا آثاری را برایشان در پی دارد و اگر بدکار باشند، حاصل اعمال و خلافکاری های خود را تا اندازه ای در دنیا می بینند. به تعبیر دیگر انسان ها همچون باغبانند و اعمالشان همانند بذر، هرچه بکارند، همان را برداشت می کنند.
این یک سنت همیشگی است که نیکی ها و بدی ها سرانجام به خود انسان برمی گردد، هر ضربه ای که می زند بر پیکر خویشتن زده است و هر خدمتی به دیگری می کند در حقیقت به خود خدمت کرده است. (یونس - ۲۳).
آیات اولیه سوره اسراء به ما می گوید که بنی اسرائیل دو بار سخت دست به فساد در زمین زدند و خداوند آنها را گرفتار عذاب نمود، چرا که نتیجه عمل انسان عاید خودش می شود و عمل زشتش گریبان او را می گیرد. ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اسأتم فلها (اسراء - ۷) در سوره نساء آیه ۱۶۰ چند نمونه از خلافکاری های یهود مثل پیمان شکنی و کفر جمعی آنها و قتل پیامبران را بیان می کند. پس می فرماید: به خاطر ظلم و ستمی که یهود کردند، قسمتی از چیزهای پاکی را که برایشان حلال بود، تحریم کردیم و آنها را از استفاده کردن از آنها محروم ساختیم.
همچنین در مورد توطئه گروههای کافر و منافق در قتل صالح پیامبر و خنثی شدن آن می فرماید: آنان حیله گری کردند و ما هم نقشه های آنها را نقش بر آب کردیم.
ولی آنها نمی دانند. پس بنگر که عاقبت مکر آنها چگونه بود! ما آنها را با بستگانشان هلاک کردیم.
مواجهه با نتایج اعمال یکی از روش های تربیتی است. هنگامی که فرد بداند و ببیند پیامد عمل او به خودش زیان می رساند یا آنکه به سود خود اوست، زمینه مناسب برای یافتن انگیزه درونی نسبت به ترک یا انجام عمل را یافته است. با ظهور این انگیزه درونی، الزام بیرونی جای خود را به الزام درونی می دهد و فرد خود را از درون ملزم به ترک یا انجام عمل می بیند. بنابراین چشاندن نتیجه عمل به عامل، یک روش تربیتی است. زیر موجب آن می گردد که انسان امکان بازگشت از خطا را بیابد. قرآن کریم این شیوه تربیتی را در سوره روم آیه ۴۱ اینگونه بیان می فرماید: فساد و پریشانی به سبب کرده های مردم در بر و بحر پدید آمد تا (خدا) نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنها بچشاند، شاید آنها (به راه خدا و درستکاری) باز گردند. بار تربیتی آیه در این است که مردم در حدی که متنبه شوند و از خطا باز گردند، دچار نتایج اعمال خویش می شوند. همچنین در آیات ۱۰۳ و ۱۴۵ سوره اعراف در زمینه سرنوشت فرعون و فرعونیان - سرکشان بنی اسرائیل آمده که آنان با مشاهده آن همه معجزات و شنیدن آیات الهی به راه نیامدند و در برابر حق جبهه گیری کردند. خداوند هم توفیق هرگونه هدایت و راهیابی را از آنها گرفت و این نتیجه اعمال آنها، بلکه عین اعمال آنهاست. «هل یجزون الا ما کانوا یعملون» (اعراف - ۱۴۷). در سوره عنکبوت آیه ۴۰ از جزای اعمال قوم شعیب و عاد و ثمود و قارون و فرعون نام برده و در پایان یک نتیجه گیری کلی می شود:
«ما هر طایفه ای را به کیفر گناهانشان مواخذه کردیم که بعضی را بر سرشان سنگ باراندیم و برخی را به صیحه عذاب آسمانی و برخی را به زلزله زمین و گروهی دیگر را به غرق در دریا به هلاکت رساندیم و خدا به آنها هیچ ستم نکرد و لکن آنها در حق خود ستم کردند.
در سوره نحل آیه ۱۱۲ خداوند مثل عمومی آورده و قریه ای را شرح می دهد که تمامی نعمت مادی و صوری را برای اهلش فراهم نمود و این نعمت ها را با فرستادن پیغمبری تمام کرد و به حد کمال رساند، ولی آنان به نعمت های خدا کفر ورزیدند و آن فرستاده را تکذیب کردند، خدا هم نعمتش را به نقمت و عذاب مبدل نمود و گرسنگی و ترس را بر آنها احاطه کرد و این در قبال کفرانی بود که به طور مستمر به نعمت های خدا می ورزیدند.
و یا تعبیراتی که در آیات سوره الحاقه آمده است قابل تامل است. در مورد عذاب قوم ثمود، فرعون، لوط و نوح و ... تعبیر «طغی الماء» می کند که همه اینها مفهوم طغیان و سرکشی در آن نهفته است و به این ترتیب عذاب این اقوام طغیانگر، طغیان بعضی از مواهب زندگی شمرده شده است، اعم از آب، باد، خاک و آتش. این شاخص های کیفر و عذاب گواه بر این حقیقت است که کیفرهای دنیا و آخرت تجسمی از اعمال خود ما است و مجازات ها بازتابی از اعمال انسان ها است.«ذلک بان الله لم یک مغیرا نعمه انعمها علی قوم حتی یغیروا ما بانفسهم (انفال - ۵۳) خداوند هر نعمت و موهبتی را به قوم و ملتی ببخشد، هیچ گاه آن را دگرگون نمی سازد، مگر آنکه خود آن جمعیت دگرگون شوند و تغییر پذیرند.
منبع : روزنامه کیهان