یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


اگر باران مواد مخدر هم ببارد کسی نباید خیس شود


اگر باران مواد مخدر هم ببارد کسی نباید خیس شود
برای پیشگیری از گرایش جوانان به اعتیاد و انحرافات اجتماعی باید مهارتهای زندگی را به آنان بیاموزیم، نشاط را در خانواده و جامعه گسترش دهیم و از برخوردهای تحکم آمیز خودداری کنیم اما خانواده‌های گسسته، پرکار، اردوگاهی و بی‌تفاوت با بی توجهی به این مفاهیم زمینه انحراف فرزند خود را فراهم می‌کنند.
حمید صرامی، مدیر کل امور فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر است و بیش از دو دهه در زمینه برنامه‌ریزی برای کنترل اعتیاد و آسیبهای اجتماعی در کشور فعالیت کرده است، وی معتقد است، برای پیشگیری از اعتیاد و آسیبهای اجتماعی در نسل جوان باید خانواده ها با ارتباط نزدیک و موثر با فرزندانشان، مدارس با آموزش مهارتهای فردی و اجتماعی و کل جامعه و رسانه‌ها با آموزش مداوم شرایطی را فراهم کنند که اگر باران مواد مخدر هم ببارد کسی خیس نشود. در این زمینه با او به گفت و گوی مفصلی پرداخته‌ایم.
▪ ارزیابی شما از اقدامات فرهنگی و پیشگیرانه برای کنترل اعتیاد در کشور چیست؟
فعالیتهای فرهنگی و پیشگیرانه در هر مقوله‌ای از جمله اعتیاد در فرآیند زمان خودش را نشان می‌دهد ما امروز آموزش می‌دهیم و ۱۰ سال دیگر نتایجش را برداشت می‌کنیم امروز برای نوجوانان اطلاع رسانی و آگاه سازی می‌کنیم اما حداقل ۲ سال دیگر نتایجش را می‌بینم منظور من این است که اقدامات فرهنگ سازی و پیشگیری خیلی مانند اقدامات درمانی و مقابله‌ای در کوتاه مدت جواب نمی دهد و در افق زمانی بلندتری خودش را نشان می‌دهد.
نکته دیگر این است که امروز در عصر هزاره سوم در عصر طغیانهای اجتماعی و فرهنگی قرار داریم و شوکهای متعدد خورده فرهنگ به جوامع در حال ورود و بروز است، طبیعتا ما نیازمند یک مهندسی فرهنگی هستیم که کمیته فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر به دنبال آن است تا در این مهندسی فرهنگی تولیدات متنوع فرهنگی متناسب با ذائقه نسل جوان تولید کند اینکه عده‌ای فکر کنند که پیشگیری فقط عبارتست از آموزش به چهار گروه، خانواده ها و والدین، دانش آموزان و دانشجویان و افراد ساکن محله ها و ادارات و محیط کارای را ما قبول نداریم بلکه ما نیازمند تربیت انسانهای حرفه‌ای هستیم، در هزاره سوم ما دانش‌آموز حرفه‌ای می‌خواهیم، والدین حرفه‌ای که شیوه زیستن را در این عصر بداند می‌خواهیم و کمیته فرهنگی- پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر به دنبال رسیدن به این هدف است.
نکته بعدی هم این است که اقدامات پیشگیرانه عمر چهار ساله دارد و یک راهبرد جدید است در راهبردهای ملی ستاد مبارزه با مواد مخدر که در ماده ۹۷ قانون برنامه چهارم توسعه آمده است و در سیاستهای کلان نظام در مورد مواد مخدر اقدامات پیشگیرانه هم آمده است و این امر نشانه این است که نظام جمهوری اسلامی برای مصون سازی مردم و حفظ و کرامت انسان اهمیت زیادی قائل است و متولیان نظام به دنبال این معنا هستند.
▪ انتظار شما از صدا و سیما به عنوان رسانه ملی برای آموزش همگانی در مورد خطرات اعتیاد چیست؟
در کمیته فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر که من دبیر آن هستم و بسیاری از معاونان دستگاههای فرهنگی حضور دارند معاون اداری- مالی سازمان صدا و سیما به عنوان رئیس این کمیته انتخاب شده است و این تصمیم نمایندگان فرهنگی ۱۲ دستگاه اجرایی کشور است اما اینکه آیا رسانه ملی توانسته است در خصوص اقدامات فرهنگ سازی فعالیت جدی داشته باشد، خود ما هم این انتظار را از صدا و سیما داریم من معتقدم رسانه ملی در دو دهه گذشته در حوزه جهاد فرهنگی برای مبارزه با مواد مخدر اقدامات جدی نداشته است.
ما می‌‌توانیم این درخواست را از رسانه‌ ملی داشته باشیم که اولا سرعت اطلاع رسانی را با توجه به تغییر سریع الگوی مصرف مواد مخدر بیشتر کند و نیز راجع به بحث پیوستن جوانان و نوجوانان به مواد مخدر، کاهش سن اعتیاد در کشور اطلاع‌رسانی کند تا مصون سازی به صورت جدی و در سطح وسیع انجام شود.
در این زمینه البته طرحی آماده شده که بر اساس آن رسانه ملی تقریبا اقدامات خودش را شروع کرده است، البته این اقدامات باید سرعتش بیشتر شود تا متناسب با سرعت آسیب مواد مخدر در جامعه باشد.
▪ در مورد وزارت ارشاد چطور؟
ما از وزارت ارشاد هم انتظار داریم که مقوله مبارزه با اعتیاد را در سطح سینما، تئاتر و مطبوعات دنبال کند و در همین راستا از همه نویسندگان و هنرمندان خواسته‌ایم در آثارشان مفهوم پیشگیری از اعتیاد را از یک حالت انتزاعی به یک حالت کاربردی و ملموس در آورند و در این زمینه تولیدات متنوع داشته باشند، این اقدامات اکنون در ابتدای راه است اقدامات انتظامی و مقابله‌ای در مورد مواد مخدر از اول انقلاب بوده است، قانون مصوب و بودجه مصوب نیز داشته است، اقدامات درمانی هم همین طور، اما اقدامات پیشگیرانه ۳ یا ۴ سال در ایران سابقه دارد، هنوز حتی قانون مصوب ندارد الان درماده ۹۷ برنامه چهارم توسعه بعد از سه برنامه کشور برای دستگاههای فرهنگی روشن شده که چه اقداماتی انجام ‌دهند بنابراین از اعضای ستاد مبارزه با مواد مخدر می‌خواهیم فعالیتشان را در این زمینه بیشتر کنند به خصوص همان قدر که برای آموزش آشپزی، تبلیغ چیپس و نوشابه وقت می‌گذارند به همان میزان در سطح اطلاع رسانی عمومی با انیمیشن‌ها، کلیپها و فیلمها آگاه‌سازی مردم را در مورد خطرات مواد مخدر سنتی و شیمیایی و این کراک جعلی و کریستال جعلی که امروز در جامعه ما آمده که همان هروئین فشرده است، فعالیتشان را وسیع کنند اما زیر سوال بردن دستگاههای دیگر و توپ را در میدان یکدیگر انداختن به مصلحت نظام جمهوری اسلامی نیست، نفی خدمات یکدیگر خیلی اشتباه است اما نقد باید باشد حتی نقد بیرحمانه ولی اینکه بگوئیم فلان دستگاه کاری نکرده، قابل قبول نیست همه دستگاهها اقدامات پیشگیرانه را شروع کرده‌آند آموزش و پرورش کار خود را به عنوان نفی رفتارهای پرخطر شروع کرده است اما اینکه ملموس نیست به علت قلت اعتبار است.
▪ شما به رسانه‌ها و هنرمندان توصیه می‌کنید در زمینه پیشگیری به شما کمک کنند ولی قانون و شاخصی که دستگاههای فرهنگی را در این زمینه ملزم کند که به اندازه‌ای مشخص در این زمینه فعالیت کنند وجود ندارد به همین علت فعالیتهای این دستگاهها قابل ارزیابی نیست؟
بله چون سیاستهای کلان نظام در مورد مواد مخدر طی ۲۶ سال گذشته به تصویب نرسیده است. طبیعتا قانون مبارزه با مواد مخدر هم هنوز اصلاح جدی نشده است. بنابراین راهبردهای ملی به تصویب نرسیده است اما در قانون چهارم برای اولین بار تکلیف دستگاهها در این زمینه مشخص شده به این معنا که وزارت آموزش و پرورش در کتب درسی در طول برنامه چهارم و تا پایان سال ۸۸ مقوله‌های پیشگیری و فرهنگ سازی را باید از اول دبستان تا دوره پیش دانشگاهی در یک فرآیند آموزشی تدوین کند و باید در پایان سال ۸۸ بگوید که چه اتفاقی افتاده و چه کار کرده است برای رسانه ملی هم در این قانون الزاماتی وجود دارد.
اگر رسانه ‌ملی بخواهد سرباز بزند طبیعی است که دستگاه نظارتی ما نسبت به دستگاهی که تعلل کرده باشد برخورد قانونی خواهد داشت فقدان قوانین مصوب در دو دهه گذشته باعث شده اقدامات ملموس نباشد اما امیدواریم از این پس هم شاهد افزایش سرعت اقدامات پیشگیرانه باشیم و هم نتایج آن را در سطح جامعه لمس ‌کنیم، به شرط آنکه بودجه لازم هم تامین شود.
الان در کشورهای توسعه یافته سرانه آموزش هر فرد در اقدامات پیشگیرانه از اعتیاد ۲۰ دلار است در حالی که در کشور ما این رقم ۶ دلار است این فاصله ۶ دلار تا ۲۰ دلار خیلی رقم مشهودی است که با استفاده از این بودجه قرار است سه میلیون و ۳۲۰ هزار نفر زیر پوشش برنامه‌های پیشگیرانه آموزشی قرار بگیرند بنابراین الزامات قانونی هنگامی که همراه با افزایش اعتبارات و نظارت و ارزیابی باشد می‌تواند به افزایش سرعت عملیات فرهنگی و پیشگیری منجر شود.
▪ حالا بخشی از پیامهای پیشگیرانه را که به مردم می‌دهید تا آنها را در مقابل اعتیاد مصون کنید، اعلام کنید.
اولین نکته آموزش مهارتهای زندگی یا life skils است، امروز والدین ما باید بدانند چگونه با بچه‌های خود برخورد کنند و ارتباط داشته باشند، نقش خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی در پیشگیری از آسیبها نقش انکار ناپذیری است هر قدر والدین اطلاعات کافی در مورد اینکه چگونه آموزش مقاومت در برابر خواسته‌های منفی را به فرزندانشان بدهند داشته باشند موثرتر است.
والدین باید بیاموزند چگونه به بچه‌ها آموزش حل مسئله را بدهند یا هر قدر والدین به بچه‌ها بیاموزند، چگونه آموزش ارتباطات اجتماعی داشته باشند، هر قدر بیاموزند چگونه به بچه‌ها آموزش دهند تا ارتباطات اجتماعی و فردی خود را با دوستان باب و ناباب مدیریت کنند، هر قدر مهارتهای مقاومت و مهارتهای همدلی را به فرزندانشان بیاموزند یا به آنها بیاموزند که چه نقاط ضعف یا قوتی دارند در این زمینه موفق بوده‌اند هر قدر خانواده‌ها این مسائل را به فرزندانشان بیاموزند به مصون سازی فرزندان خود همت گماشته‌اند.
هر قدر جو خانواده را با نشاط کنند، هر قدر خانواده از محیط بازجویی و حالت اردوگاهی خارج شود، هر قدر ارتباط موثر والدین با فرزندان بیشتر باشد در این زمینه موثر است، ارتباط موثر والدین با فرزندان باید حداقل شبی نیم ساعت باشد و والدین در این مدت باید در مورد مسائل اجتماعی و آسیبهای اجتماعی با فرزندانشان صحبت کنند، این اقدامات می‌تواند از جهت مصمون سازی فرزندان از طریق والدین موثر باشد.
این موضوع را در نهاد مدرسه به عنوان دومین نهاد اجتماعی هم نیازمند هستیم، مدارس هم باید آموزش مهارتهای زندگی را به دانش‌آموزان ارائه کنند، تجربه یکی دو سال اخیر نشان داده دانش‌آموزانی که این آموزشها را دیده‌اند به طرف رفتارهای پرخطر مثل ایدز، اعتیاد، سیگار و خشونت نیامده‌اند و به این ترتیب ما نقش آموزش را در پیشگیری از آسیبها به صورت ملموس مشاهده کردیم
و بالاخره در افق سوم نقش جامعه در کنار خانواده و مدرسه برای پیشگیری مطرح است، در این زمینه رسانه‌های، نوشتاری، دیداری، شنیداری و الکترونیکی باید به کمک خانواده و مدرسه بشتابند و آموزشهای مهارتهای زندگی را ارائه کنند، هر قدر این آموزشها در یک مسیر و در طول هم باشد ما جامعه را مصمون کرده‌ایم ولی اگر این آموزشها هر کدام دیگری را نفی کند مسلما با مشکل مواجه می‌شویم.
نکته بعدی توسعه نشاط است، جامعه و نسل جوان ما احساس می‌کند نشاط خود را باید از قرصهای اکس به دست بیاورد یا در یک پارتی باید شرکت کند و الکل مصرف کند من به عنوان یک کارشناس که حدود دو دهه عمرم را در مسیر برنامه های کنترل اعتیاد گذرانده‌ایم معتقدم هر قدر جامعه با نشاط‌تر باشد و امید بیشتری به زندگی داشته باشد و رضایت از زیستن داشته باشد هر چقدر والدین در خانواده به جای گلایه از مباحث اقتصادی، بتواند نشاط اجتماعی را در خانواده ایجاد کنند و به جای این سیگنالها منفی زمینه‌های نشاط را فراهم کند و هر قدر مدارس ما نشاط و شادابی را میان دانش‌آموزان گسترش دهتد جوانان کمتر به سمت شادیهای کاذب می‌روند و به دنبال قرص اکستازی نمی‌روند.
حلقه سوم تحرک است، امروز ساختار مهندسی ساختمان ما متاسفانه فقر تحرک را در نسل جدید پر رنگ کرده است، بچه ها در آپارتمانهای ۵۰ یا ۶۰ متری زندگی می‌کنند و بالغ بر ۵ تا ۶ ساعت عمرشان پای تلویزیون یا کامپیوتر می گذرد، این مسئله خمود جسمی برای آنها به وجود آورده و زمینه انحراف آنها را فراهم کرده است.
البته ورزش ما هم بیشتر در بخش خصوصی است و اکثرا گران است و این مسئله فقر تحرک را در نسل جوان تشدید کرده است اما اگر ما نشاط، تحرک و ذهن فعال داشته باشیم می‌توانیم زمینه های خودکنترلی را در نسل جوان فراهم آموریم در این صورت اگر باران مواد مخدر ببارد کسی به دنبال آن خیس نمی‌شود این شعار ما در عرصه پیشگیری است و لازمه آن ایجاد زمینه خودکنترلی و خودنگهبانی در جوانان است.
▪ خودکنترلی چیست؟
خودکنترلی این است که ما اطلاعات افرادی را قوی کنیم، صلاحیتهای افراد را در این زمینه رشد دهیم و نشاط اجتماعی را به قدری گسترش دهیم که جوانان بتوانند از خودشان مراقبت کنند و در مقابل انحرافات و آسیبهایی که در اطرافشان است مصون باشند.
▪ خانواده ها چه کار باید بکنند و نقش خانواده‌ها اکنون در این زمینه چقدر است؟
بر اساس گزارشهای پراکنده‌ای که در مورد نقش خانواده ها انجام شده، خانواده امروز حداکثر حدود ۲۰ دقیقه در روز در کنار فرزندان خود می‌نشیند و ارتباط موثر دارند، ممکن است چهار ساعت هم در خانه کنار هم باشند اما این با ارتباط موثر خیلی فرق دارد.
▪ ارتباط موثر یعنی چه؟
ارتباط موثر این است که والدین با فرزند خود از نظر عاطفی و احساسی ارتباط عمیق فکری و احساسی برقرار کند و بر اثر آن شناخت فرزند را بالا ببرد و آنها را برای زیستن بهتر تربیت کند در این زمینه ۵ گروه خانواده داریم، خانواده منطقی، خانواده اردوگاهی، خانواده پرکار، خانواده گسسته و خانواده بی تفاوت.
خانواده منطقی، خانواده‌ای است که می‌تواند این مولفه ارتباط موثر را داشته باشد، در غیر این صورت اگر خانواده اردوگاهی باشد و با تحکم بخواهد فرزندش را تربیت کند یا خانواده گسسته باشد یعنی طلاق روانی و عاطفی در خانواده برقرار باشد یا خانواده پرکار باشد یعنی خانه را به پانسیون تبدیل کند و فقط نگهبانی از پچه ها و تامین آب و غذا و پوشاک بچه‌ها را عهده دار باشد یا خانواده‌های بی تفاوت که رسیدگی به همه این مسائل را وظیفه مدرسه و جامعه بداند، لطمه‌های زیادی در انحرافات بچه‌ها می‌بیند.
در میان این پنج دسته خانواده، فقط خانواده منطقی می‌تواند در این زمینه مصونیت داشته باشد، در خانواده منطقی مولفه ارتباط موثر و نزدیک والدین با بچه‌ها هیچوقت اجازه نمی‌دهد بچه‌ها به گرداب آسیب اجتماعی بروند، نشاط را در منزل زیاد می‌کند و مهارتهای فرزند را بالا می‌برد نه اینکه با اول برخورد خشن داشته باشد.
▪ مافیای مواد مخدر به چه کاری مشغول است؟
طبیعاً در هزار سوم سعی می‌کنند ۱۶۰۰ نوع مواد شیمیایی را تولید کنند، شاید دیگر حشیش و تریاک پاسخگوی فعالیت سودآور آنها نباشد و به همین خاطر به گسترش آمفتامینها و متاآمتفامینها روی آورده‌اند، آنچه مشاهده می‌شود این است که در آن سوی آبها شوکهای متعددی برای نسل جوان ترسیم شده است، ضمن اینکه می‌خواهند از اقتصاد آن استفاده کنند، سعی می‌کنند به طور مرتب براساس یک ترافیک فزاینده فرهنگی، شوکهای متعدد خرده فرهنگ‌ها را اعم از مواد مخدر، الکل، سکس و روابط نامشروع برای کشورهای در حال توسعه (و از جمله ایران به شکل افراطی‌وار) توسعه دهند.
مهم این است که هر قدر می‌توانیم در جهت توانمندسازی مردم کار کنیم و نقش مردم را برای مقابله با خرده فرهنگ‌ها مشخص کنیم تا مردم به جای آنکه تماشاگر باشند، خودشان ایفای نقش کنند، در این زمینه سوالی که مطرح است این است که آیا ما باید به مردم اطلاعات و آگاهی بدهیم یا باید به مردم بگوییم نه خیر هیچ مشکلی نداریم، ‌آیا باید مشکلات اجتماعی را برای مردم خیلی باز کرد یا نه؟
شوکهای فرهنگی از طریق اینترنت به شدت در حال گسترش است همین الان ۱۰۰ سایت اینترنتی در مورد روانگردانها فعال هستند و تبلیغ می‌کنند، شیوه مصرف و ترک را آموزش می‌دهند، ترکی که من معتقدم خیلی سخت اتفاق می‌افتد و شاید امکان ناپذیر باشد.
در مقابل و معادل این سایتها ما هم باید از طریق چت رومها، وبلاگها و خانه‌های اینترنتی اطلاع‌رسانی را برای چند میلیون کاربر کامیپوتر همسان با حرکت آنها طراحی کنیم، اگر این کار را نکنیم و سرعت حرکت آنها جلو برود ما عقب می‌افتیم.
نکته دیگر این است که ببینیم آینده اعتیاد ایران و اعتباد آینده ایران چیست، هیچ کس نمی‌تواند مسئول آینده باشد اما ما می‌توانیم مطالعات آینده شناسی را از هم‌ اکنون داشته باشیم برای این کار پاسخ به این دو سوال جدی ضروری است، اینکه آینده اعتباد ایران چیست و دیگر اینکه اعتیاد آینده ایران چیست؟ پاسخ به این دو سوال نیازمند مطالعات استراتژیک توسط همه دستگاههاست.
آیا آینده اعتیاد ما الکل است یا مواد روانگران صنعتی‌ است؟ آیا تریاک است یا روابط جنسی نامشروع؟ آیا اینترنت و ماهواره خواهد بود؟ و اینکه اعتیاد آینده ما چگونه خواهد بود آیا ما واقعاً‌ می‌توانیم حجم دایره آسیبهای اجتماعی را کم کنیم، آیا می‌توانیم همسان‌ با آن اقدامات درمان و پیشگیری و مقابله‌ای را انجام دهیم.
▪ عصر انکار گذشته است
همه اینها نیازمند این است که جامعه‌ای پویا داشته باشیم نه منفعل و شنوا باید به استقبال پدیده‌های اجتماعی برویم امروز عصر انکار گذشته است و به هیچوجه نمی‌توانیم چیزی را منکر شویم یا سکوت کنیم در عین حال نباید اغراق و غلو کنیم، متاسفانه بعضی‌ها می‌گویند دیگر هیچ کاری نمی‌شود کرد و ما شکست خوردیم و اعلام می‌کنند به قدری ریشه آسیبهای اجتماعی زیاد است که همه فلج شده‌ایم اما ما ظرفیتهای بسیار مناسبی در کشور داریم، مردم ما هنوز اعتقادات دینی خوبی دارند. هر قدر دستگاههای فرهنگی بتوانند از مولفه دینی استفاده کنند و به تقویت معنویت بپردازند اهمیت دارد امروز مهمترین ابزار برای گرفتار کردن جوانهای ما شوکهای فرهنگیاست، اروپایی‌ها اعلام کرده‌اند که از زمانی که معنویت در جامعه آنها کمرنگ شده است، بنیان خانواده را از دست داده‌اند و با فروپاشی اجتماعی مواجه شده‌اند.
برای کشورهای در حال توسعه هم همین برنامه را دارند اول تضعیف بنیان خانواده و دوم کمرنگ کردن معنویات اگر به این دو مولفه جدی توجه نکنیم و به خصوص به حفظ بنیان خانواده نپردازیم شکست می‌خوریم.
باید از طریق انجمنهای اولیا و مربیان و رسانه‌های دیداری و شنیداری و مکتوب به خانواده‌ها آموزش دهیم که چگونه با فرزندانشان رفتار کنند، همه چیز فقط پول نیست.
امروزه خیلی از والدین تصور می‌کنند اگر برای فرزندانشان تخت و کامپیوتر بخرند و اتاقشان را ست کنند مشکل حل می‌شود در صورتی که امروز بچه‌ها این چیزها را نمی‌‌خواهند، بچه‌ها محبت و عاطفه و ارتباط موثر می‌خواهند.
خانواده‌های ما باید یاد بیگرند چگونه جو محبت و عاطفه در خانه ایجاد کنند و به تقویت معنویت بپردازند، معنویت یعنی توسعه صداقت، راستگویی، توسعه ارتباط مؤثر و صمیمانه البته توسعه نماز و روزه و مکارم اخلاقی هم جزو آن است، هرقدر مکارم اخلاقی را در جامعه به صورت واقعی گسترش دهیم به همان میزان از آسیبهای اجتماعی مصون می‌مانیم.
▪ فرمودید ۱۰۰ سایت اینترنتی مشغول تبلیغ مواد مخدر روانگردان هستند، ما چند تا سایت داریم؟
این یکی از مباحث جدی ماست که از همه مسئولان به خصوص وزارت ارشاد درخواست همکاری کرده‌ایم اما متاسفانه هنوز هیچ کار جدی در این زمینه انجام نشده است، الان سایتهای پراکنده‌ای را وزارت بهداشت یا وزارت ارشاد زده‌اند اما سایتی که بتواند واقعاً با سایتهای آنها مقابله کند، هنوز در کشور نداریم و این یک خلا است.
▪ بیشتر پیامهایی که برای مقابله با مواد مخدر به مردم داده می‌شود متضمن این است که این مواد خطرناکند و بیماری و مرگ را به همراه دارند. آیا این پیامها واقعاً اثرگذار و بازدارنده هستند؟
پیامهای فرهنگی نباید حاوی یکسری اطلاعات خام باشد بلکه باید بتواند به شیوه‌ای غیر مستقیم بر نگرش فرد تاثیر بگذارد تا تغییر نگرش منجر به تغییر رفتار شود، پیامهای ترس‌آمیز، اغراق‌آمیز، نهی کننده و مستقیم امروز برای نسل ما پاسخگو نیست، باید متناسب با ذائقه این نسل پیام تولید کرد.
پیامهایی که شیوه‌های خود کنترلی را در مقابل استرس بیاموزد یا یاد بدهد که اگر جوان دچار اضطراب شد چه باید بکند، جوانان نیازمند آموزش این نوع مهارتها هستند. اینکه فقط بگوییم سیگار نکش جواب نمی‌دهد ما در بحث بازاریابی اجتماعی نیازمند این هستیم که عواملی را که گرایش به مصرف سیگار و مواد مخدر می‌کنند را شناسایی کنیم و با آن عوامل مقابله کنیم.
تحقیقات نشان می‌دهد که دو انگیزه در گرایش جوانان به مواد مخدر مؤثر است یکی انگیزه‌های منفی برای رهایی از استرس، اضطراب و اختلالات روانی است بنابراین پیامهای فرهنگی باید با توجه به این عامل تهیه شوند که شیوه‌های رفع استرس و مقابله با اضطراب و اختلالات روانی را بیاموزد.
دوم انگیزه مثبت جوانان برای خوشگذرانی، لذت، تفریح و کنجکاوی است که جوان را به سمت مواد مخدر و روانگردان می‌کشاند.
پیامهایی که در این زمینه داده می‌شود باید حاوی این باشد که چطور تو نمی‌توانی برای خودت اوقات فراغت سالم با نشاط داشته باشی؟ و شرایط آن را فراهم کنیم اینکه فقط بگوییم مواد روانگردان تو را بیچاره می‌کند برای این نسل کاربرد ندارد بلکه به جای آن شیوه‌های ایجاد تحرک، نشاط، خوشگذرانی‌های مثبت و شیوه مقابله با کنجکاویهای منفی و هیجانات منفی را به نسل جدید آموزش دهیم. این روش آموزشی می‌تواند کارساز باشد و گرنه این نسل می‌داند که تریاک اعتیاد آور است اما اینکه چرا این دانش تبدیل به نگرش نمی‌شود دلیلش این است که متناسب با ذائقه جوانان با آنها صحبت نکرده‌ایم.
گفت و گو از: افشین شاعری
خبرگزاری فارس
منبع : آرش رضائی


همچنین مشاهده کنید