پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ماه آسمان هشتم


ماه آسمان هشتم
۱. ولایت تكوینی معصومان
معصومان(ع) دارای مقام تكوینی هستند كه در این شأن، اسماء حسنی الهی به حساب می آیند. اسمائی كه همه گشایش ها و خیرات به دست آن وجودهای مقدس است. این اسماء الهی در بعضی از ادعیه مثل دعای سمات، دعای عرفه و سایر ادعیه آمده وما خدا را با آن اسماء می خوانیم.
۲.ولایت تاریخی معصومان
شأن دیگر معصومان(ع)كه با این شأن هماهنگ است، ولایت تاریخی آنهاست؛ ائمه در منزلت، اشراف بر همه تاریخ دارند و افعال آنها تصرف در تاریخ است. منزلت فعل آنها این است كه با كمال بصیرت و احاطه در تاریخ تصرف می كنند. وقتی سیدالشهداء (ع) به میدان می آید، آینده كار خود رامی بیند.تصرف صدیقه طاهره، امیرمؤمنان، رسول گرامی اسلام و یكایك معصومان (ع) از موضع اشراف بر تاریخ بوده است. آنچه را كه ما امروز پس از گذشت ۱۴۰۰ سال از واقعه عاشورا و تصرفات معصومان می بینیم، آثار ونازله آن در عالم دنیا و شأنی از شئون آن،همان چیزی است كه معصوم پیش از آن حوادث می بیند. معصوم آثار این حوادث را نه تنها در عالم ملك، بلكه در ملكوت، قیامت و بعد از قیامت شهود می كند. بنابراین معصوم در منزلت تصرف در تاریخ، از منزلت اشراف بر فعل خود و اشراف بر همه تاریخ عمل می كند و نمی توان فعل آنها را به یك زمان خاص تعریف كرد.
امام حسین (ع) فقط امام سال ۶۱ هجری نیست، امام همه سال هاست. حتی امام همه عوالم است
۳. ولایت اجتماعی
شأن سوم ائمه اطهار(ع) تصرفات اجتماعی آنهاست .آنان در شرایط خاص اجتماعی موضع گیری خاص می كنند.
●چگونگی تحلیل تصرفات اجتماعی معصومان
تحلیل این مطالب دقیقاً به هم پیوسته است ؛ بنابراین رعایت نكاتی چند ضروری است:
الف.قدرت تصرف در تكوین و تاریخ به میزان قرب به معصوم.
مقربان به معصومان(ع) به میزان تقربشان به ساحت معصوم و اسماء حسنای الهی، رتبه تصرف در تاریخ و اشراف بر آن را می یابند، هر كسی به میزان قرب خود به اسم اعظم الهی، در تاریخ تصرف می كند. بنابر این منزلت تصرفات تكوینی و تاریخی همه معصومان(ع) ، از انبیاء اولوالعزم به پایین، به میزان قربشان به ساحت مقدس رسول الله (ص) و امامان بستگی دارد و همه افراد نیز چنین اند. بر این اساس عده ای معتقدند مقربان درگاه ائمه، اهل سرند، یعنی آنها همه مشرف می شوند و تصرفات آنها از روی اشراف است،وچنان نیست كه ندانند چه می كنند و چه می شود. در زیارت نیزآنان را «اركان توحیدالهی» نامیده اند. ابتلاوتحمل آنان در راه خدای متعال ورضای آنها به قضا و بلای الهی، محور سلوك و حركت همه عوالم به سمت خدا است.
ب.ضرورت هماهنگی بین فعل مقربان به معصوم با فعل معصوم
به نظر می آید ائمه (ع) در منزلت تصرفات اجتماعی و تاریخی خود هر كدام نوع خاصی از تصرف راكه حلقه های مكمل یك زنجیره هستند، انجام داده اند كه تحلیل آن ، شأن دیگری است، نكته قابل تأمل این است كه فعل مقربان معصومان(ع) در هر عصری كه بودند حتماً باید متناسب با فعل معصوم آن زمان باشد. حتی آنهایی كه تصرفات تاریخی می كنند در پرتو تصرفات تاریخی معصوم است.
كار اصحاب سیدالشهداء (ع)را اصحاب امام رضا (ع) انجام نمی دهند. محیط تصرفی كه معصوم (ع)در عالم برای آنها با فعل خود باز می كند غیر از محیط تصرفی است كه معصوم بعدی باز می كند.
از ضروریات فعل مقربان به ساحت مقدس معصومان یكی هم این است كه تصرفاتشان را با تصرف معصوم هماهنگ كنند. بر این اساس شاید تحلیل فعل معصومان(ع)مقدمه تحلیل و راهی است برای تحلیل رفتار بزرگانی كه مقرب به درگاه آنها بوده اند.
۴.چگونگی تحلیل عملكرد حضرت معصومه (س)
الف .ضرورت تحلیل فعل حضرت معصومه (س) با توجه به منزلت تكوینی ، تاریخی فعل امام موسی بن جعفر و امام رضا(ع)ممكن است.
تحلیل تصرف فاطمه معصومه علاوه بر توجه به منزلت تكوینی و تاریخی ایشان، یعنی معرفت به مقامات تكوینی و توجه به ولایت تاریخی و موقعیت خاصی كه معصوم و این امام در عصر او قرار دارد، به تحلیل فعل و تصرف موسی بن جعفر و وجود مقدس امام رضا (ع) بستگی دارد.
بر این اساس فقط دو احتمال عرضه می شود؛ چرا كه این تحلیل ها به یك كار اجتهادی عظیم نیاز دارد و همه اجتهادی كه فقهای ما در طول هزار و اندی سال انجام داده و می دهند عمدتاً در فقه است آن هم فقه رفتار افراد نه فقه سرپرستی جوامع در تاریخ، كه این بخشی از ولایت رسول الله (ص) است ؛یعنی احكام، مجاری ولایت الهی در عالم هستند و چیزی غیر از مجاری ولایت نیستند.
در روایات درذیل این آیه شریفه: «ذروا ظاهر الاثم و باطنه» (انعام۱۲۰،)می فرماید: ظاهر گناهان همین معاصی هستند و باطن آن همان ولایت اعداء است. ظاهر عبادات همین مناسك عبادی هستند و باطن آن ولایت ماست. عبادات مجاری ولایت ائمه (ع) در عالم است، همان گونه كه معاصی مجاری ولایت دشمنان اهل بیت در عالم است. این بحث نیازمندتحقیقی اجتهادی است . همه فقه، تفقه نسبت به شأنی از شئون رسول اكرم (ص) است، و آن هم ولایتی در سطح خرد كه هم لازم و هم محترم است. تفقه در باب تصرفات آنها در تكوین و تاریخ و شأن تكوینی آنها كه كمتر از بحث تفقه در فقه نیست، بی تردید محتاج یك تفقه گسترده تر با منطق و روشی گسترده تر و دقیق تر از علم اصول موجود است. تفكر كنونی شیعی وتاریخ هزار ساله شیعه بر دوش همین روش معتبری است كه فقها بر حجیت او اصرار ورزیدند. تردید نیست كه این حد و شیوه از تفقه،كفاف تأمل در باب معارف عظیمی چون شناخت امامان(ع) را نمی دهد.
این كه می بینید بحث شناخت امامان در كتب تاریخی و حداكثر در كتب روایی تدوین شده است، یاحتی آنجا كه تفقه می كنید تاریخی است و آن جا كه به روایت می رسیم فقط بیان نقل است نه كار اجتهادی به خاطر چیست؟ اهتمامی كه به تفقه در این عرصه باید داد بی تردید كمتر از اهتمام به تفقه در حوزه علم نیست، گرچه این هم ضروری است، و ركن ركین فرهنگ شیعه است و حفظ صیانت آن كاری است كه فقیهان بزرگ شیعی هزار سال با هدایت معصومین انجام داده اند .درغیراین صورت اگر وجود مقدس امام زمان «عج» انگشت اشارت را به طرف دیگری می بردند، دیگران محور اندیشه می شدند و این مصلحت نبود چون عرصه تفقه در آن جامعه بسته است وبر روی معارف اهل بیت كار اجتهادی نشده است. مادر این عرصه ها متكی به عقل خود و عقل دیگران هستیم.در حال حاضر نقل محوری و اتكا به ثبت معرفت معصومین (ع) در حوزه معارف به شیوه مجتهدان انجام نگرفته است وهیچ كس نیز مدعی آن نیست. اگر یك جا نظریه قبض و بسط درست باشد، همان است كه از حوزه برداشت های عقلی به حوزه معارف سرریز شده و معارف بر اساس تلقی های عقلی تحلیل شده است.
درهرصورت تفكر در حوزه معصومین و شناخت آنها و تصرفات آنها، یك تفكر عظیم است كه عرصه خود را می طلبد و باید بر روی آن كار شودو آنچه گفته شد صرفاً یك احتمال است.
ب.آگاهی حضرت معصومه علیها السلام به تأثیر هجرتشان در تاریخ
بر این اساس یكی از اموری كه در تحلیل فعل فاطمه معصومه مؤثر است، شناخت وضعیت امام كاظم و امام رضا(ع) است . اصولاً هماهنگی با ابتلاء و بلاء معصوم كار دشواری است.كسی كه محور دیگران خواهد شد باید خود هماهنگ با معصوم عمل كند و حضرت فاطمه معصومه (س) این كار را انجام دادند. درباره نقش تاریخی موسی بن جعفر (ع) وآن گاه وجود مقدس امام رضا اجمالاً در نقش ایشان در زندان و در مهاجرتشان سخن گفته شده است. همین مهاجرت حاوی مسایل مهمی است: اول این كه كاملاً آگاهانه است، متصرف می داند كه آثار هجرتش چیست. آنچه ما می بینیم گوشه ای از آن چیزی است كه امام رضا می دیدند و تا زمان ظهور اتفاق خواهد افتاد. یكی از نمونه های آن جا به جایی مرز جغرافیایی است، وقتی حضرت به ایران آمدند، تشیع را با خود جابجا كردند.
ج.شكل گیری جامعه شیعی بر محور امام زاده ها
براساس برخی نقل ها، امام رضا بعد از هجرت خودشان امام زادگان را نیز دعوت كردند وهجرت امام زاده ها ادامه مهاجرت حضرت است. گرد امامزاده ها جامعه شیعه با فرهنگ تشیع شكل می گیرد. این همان چیزی است كه در بحث جامعه شناسی هنگام مطالعه جامعه های شیعی می گویند: جوامع شیعی جوامعی هستند كه گرد امامزاده هایشان شكل گرفتند وفرهنگ و هویت آنها بر اثروجود امام زاده هاست. در دورترین روستاهای ایران امامزاده هایی است كه اصلاً دین مردم آن روستا ها به آن امامزاده بستگی دارد. اگر ایشان نباشند تاریخ دینداری مردم تغییرمی كند؛همان مفهومی كه دیگران ازآن به عنوان «سنن» یاد كرده و گاهی هم آن را تحلیل می كنند. فرهنگ شیعی چه در گذشته و چه در حال به وسیله آنها حفظ می شود اگر آدمی در دوره كهنسالی و میان سالی هم باشد چنانچه رگه هایی از این امامزاده ها در روحش نقش بسته نمی تواند از آنها جدا شود.این یكی از آثار هجرت امام رضا (ع)است. در این تأثیر یكی از سهم های مؤثر در تكوین تاریخ تشیع، بحث معرفت شیعی است؛ شكل گیری جامعه شیعی و هویت بخشیدن به شیعه.
د.ارجاع شیعه به زیارت فاطمه معصومه منشأ شكل گیری جامعه شیعی بر محور آن
یكی از مهم ترین نقش هایی كه در این زمینه ایفا شده است متعلق به فاطمه معصومه (ع)است .به چند روایت اشاره می كنیم: وجود مقدس امام صادق (ع) فرموده اند: «پاره ای از وجود من در قم دفن می شود» . نكته اول این است كه آیا نسبت به غیر معصوم چنین تعابیری وجود دارد؟ در روایات نداریم كه قبل از تولد كسی خبر بدهند چنین شخصیتی به دنیا خواهد آمد و در فلان جا دفن خواهد شدوآن گاه بگویند كه به اوبپیوندید.
نكته دوم این است كه وقتی مردم را برای درك درجات جنت به گرد او دعوت می كنند می گویند: «من زارها فله الجنه» ؛یعنی كسی كه به قرب او نزدیك شود به مقامات بالا نزدیك می شود. آیا این كمتر از آن است كه یك استاد در یك سیر معنوی برای شاگردانش انگشت اشارت گذاشته و می گوید به گرد او بروید؟ معصوم در شأن هدایت خود می گوید به گرد او بروید، و بعد هم می فرماید: «من زارها عارفاً بحقها» آیا این موضوع را در جای دیگری در مورد غیر معصوم داریم؟ همین تصرفات منشأ آن است كه قلوب گرداگرد حضرت معصومه جمع می شوند، یعنی اگر شأن ایشان شأنی نبود كه بتواند سرچشمه معارف و قرب باشد، معنی ندارد كه معصوم(ع)افراد را به وی ارجاع دهد، در حالی كه می بینیم معصوم شیعه را در طول تاریخ به ایشان ارجاع داده است. این ارجاع یك ارجاع تصادفی نیست .منشأ آثار است، همچنان كه ائمه و امام زمان (عج) جامعه شیعی را به راویان حدیث و فقیهان هدایت كرده اند. همین اشارت ها منشأ شكل گیری جامعه شیعی بر محور فاطمه معصومه علیها السلام است.
هـ.تصادفی نبودن تجمع حوزه های علمیه برگرد حضرت معصومه (س)
این هدایت یك هدایت حساب شده است، اما ایشان برای چه شأنی مردم را به آنها ارجاع می دهند؟ آیا گفته اند به دور ایشان بروید تا به مقامات دنیوی برسید؟ این از مراحل تصرفات معصومین در شكل گیری و هدایت جامعه تشیع است. كانون اتمام حجت بر محور معارف شیعه، در قم است و وجود حضرت معصومه محور آن است كه این امر با هدایت معصومین و با بصیرت فاطمه معصومه (س) صورت پذیرفته است.
مسأله این نیست كه ایشان تصادفاً مریض شده و به قم آمده اند! ایشان می دانسته كه چه می كند، البته هنور هم این كه تأثیر ایشان بر عالم و ملكوت عالم چه بوده و چه هست، بر ما معلوم نیست و فهم آن نیازمند انجام تحقیقاتی میدانی و وسیع است.
در ارجاع سه معصوم بزرگوار به زیارت حضرت فاطمه علیها السلام دو مطلب نهفته است:
این ارجاع از روی بصیرت است ؛ هم بصیرتی كه معصوم علیه السلام در ارجاع شیعه دارد و هم بصیرتی كه خود حضرت معصومه علیها السلام دارند .نكته دیگراین است كه ارجاع به زیارت حضرت معصومه نشان دهنده شأن باطنی و شأن تكوینی ایشان است كه شأنی از شئون ائمه علیهم السلام است. شاید معنی جمله شریف «شأن من الشأن» این باشد كه شأنی از اسماء الهی در ایشان است، یعنی برخی از اسماء الهی و شأنی از شئون الهیه در ایشان متجلی است.
سیدمحمدمهدی میرباقری
منبع : روزنامه همشهری