پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

امیرمومنان (ع) در مقام کشف الغطاء


امیرمومنان (ع) در مقام کشف الغطاء
در مقاله حاضر نویسنده با تشریح چیستی کشف الغطاء در روز قیامت به تشریح مقام عبودیت امام علی (ع) به عنوان انسان کامل و اطلاع ایشان از غیبت عالم و رسیدن به درجه حق الیقینی و مرگ اختیاری می پردازد وجایگاه حضرت را دراین خصوص تبیین می کند.
همچنین راه رسیدن به مقام کشف الغطایی را روشن می سازد که با هم آن را از نظر می گذرانیم.
● چیستی کشف الغطاء
یکی از مقامات که هر انسانی در روز نفخ صور آن درآن قرار می گیرد، مقام کشف الغطاء است که درآیه ۲۳ سوره ق بدان تصریح شده است. انسان پس از آن به حکم الهی در روز قیامت با نفخ صور اسرافیل از خواب مرگ بر می خیزد، با صحنه های شگفت و شگرف رو به رو می شود و همه پرده های جهل و غفلت کنار زده می شود و خود را با حقیقت آشکاری مواجه می بیند، زیرا قیامت آغازی بر جهانی است که خداوند از آن به حیات محض یاد می کند که جز حق نیست و به هیچ وجه آغشته به باطل نمی باشد، جهانی یک پارچه از حق و حقیقت و زندگی محض که در آیات بسیاری بدان تصریح شده است.
برای بسیاری از مردم مقام کشف الغطاء درقیامت و رستاخیز پس از نفخ صور تحقق می یابد و هر کسی بر اساس اعمال و نامه کردار خویش، حالات و احوال متفاوتی را تجربه می کند که سوره ها و آیات بسیاری آن را تصویرسازی کرده است.
این کشف الغطاء به گونه ای است که دیگر هیچ غیب و نهانی باقی نمی ماند از این رو چهره های تیره و رخسارهایی روشن در قیامت به پروردگارشان در تجلی قیامتی می نگرند و از وجودش لذت می برند و از تجلی قیامتی اش روشن می گردند.
اما برای برخی از انسان ها اتفاقاتی پیش از این می افتد که برای دیگران در آخرت و پس از نفخ صور و رستاخیز اتفاق می افتد. دو گروه در دو جهت مخالف و متضاد از هم هستند که پیش از رستاخیر برای ایشان مقام کشف الغطاء رخ می دهد و آنان با مطلق حق و حقیقت آشنا می شوند. گروه نخست کسانی هستند که درجهت مخالفت تکامل حرکت کردند و به عنوان و مقام ائمه الکفر دست یافتند.
اینان چون ابلیس از جنیان و فرعون از بشرکسانی هستند که پیش از رستاخیز و نفخ صور با حقیقت مطلق و عذاب و آتش دوزخ وگرفتاری های آخرتی آشنا شده و آن را تجربه می کنند. خداوند درباره فرعون بیان می کند که وی هنگام مرگ به مقام کشف الغطاء رسید.
دوزخ و عذاب های آن را دید و خواستار توبه و بازگشت و پذیرش ایمان شد ولی توبه پس از کشف الغطاء و دیدن مرگ، سودی ندارد و ایمان آوردن بی فایده و بی تاثیر است؛زیرا در مقام کشف الغطاء چنان که آیات قرآن بیان می دارد همه کافران و اهل دوزخ از کرده خویش پشیمان می شوند و خواهان بازگشت به دنیا و عمل صالح می گردند ولی نظام آفرینش به گونه ای است که راه بازگشت از جاده رفته امکان پذیر نیست.
پس از قرار گرفتن امامان کفر در مقام کشف الغطاء آنان دوزخ را تجربه می کنند و آتش دوزخ ایشان را عذاب می دهد؛ زیرا هم دوزخ و عذاب های آن را به عین الیقین می بینند و هم به حق الیقین در می یابند؛ چنان که فرعون پس از مرگ خویش تا قیامت عمومی و نفخ بزرگ صور اسرافیل بامدادان و شامگاهان به تازیانه های آتشین دوزخ عذاب می شود.
گروه دومی که پیش از رستاخیز عمومی در مقام کشف الغطاء در می آیند امامان حق و دعوت گران به سوی آن می باشند که ازجمله ایشان برخی از پیامبران و اولیای عظام الهی(ع)هستند.
اینان به علل و عواملی حتی پیش از مرگ و در همین زندگی دنیوی به مقام کشف الغطاء می رسند و به سخن دیگر قیامت کوچک(مرگ) و قیامت بزرگ (رستاخیز) ایشان در همین دنیا تحقق می یابد.
به تعبیر دیگر این گروه از مؤمنان با مرگ اختیاری، قیامت صغرا و کبرای خویش را تجربه می کنند و مردگان بیدار جامعه انسانی هستند که همه مراتب یقین را تجربه کرده اند. از این رو نسبت به همه امور کائنات و هستی از علم یقین و یا عین یقین برخوردار می باشند بلکه در مقام حق الیقین قیامت کبرای پس از نفخ صور نشسته اند و برای آنان پس و پیش زمانی و یا مکانی معنا ندارد؛ زیرا از سعه وجودی که آنان را در مقام خلافت عظمای الهی قرار داده برخوردار شده اند؛ یعنی مقامی که نه تنها آنان را نسبت به حق مطلق و خداوند آگاهی و شناختی جامع بخشیده است بلکه همه هستی برای آنان چون روز عیان و آشکار است و غیبی برای آنان به اذن الهی نیست.
البته تفاوت درجات و فضیلت در میان این اولیای الهی بسیار است. این مطلبی است که خداوند درباره خود پیامبران به صراحت در چندین آیه تکرار کرده و بیان داشته که میان پیامبران از جهاتی تفاوت هایی محسوس و روشن است که بستگی به مقام فضیلت آنان دارد. در این میان پیامبراکرم(ص) و تالی تلو ایشان حضرت امیرمؤمنان علی(ع) در مقام قاب قوسین او ادنی (نجم آیه۹) نشسته است و با خداوند از نزدیک در مقام قرب قرار گرفته است؛ به گونه ای که میان ایشان و خداوند جز تفاوت عبودیت و ربوبیت نیست.
در پس این دو بزرگوار، امامان دیگر قرار گرفته اند که چنان که از معصومان نقل شده آنان از همه پیامبران الهی برتر هستند و در مقامی نشسته اند که پیامبراکرم(ص) و امیرمؤمنان(ع) نشسته است البته با کمی تفاوت در درجات همین مقام که بستگی به ظرفیت و سعه وجودی آنان دارد؛ زیرا همه این بزرگواران از نور یگانه ای هستند و تفاوت معناداری میان ایشان نیست. براین اساس است که خود را در هستی فراتر از همه موجودات معرفی می کنند و می فرمایند درباره ما هرچه می خواهید بگویید و تنها به این نکته توجه داشته باشید که تفاوت میان ما و خدا در اولوهیت و ربوبیت مطلق و ذاتی خداوند است و ما در مقام عبودیت نشسته ایم و اگر به هر یک از مقامات دیگر دست یافته ایم به سبب برخورداری از همین مقام عبدالله یا عبده بودن است.
● امیرمؤمنان(ع) و قیامت کبرا و کشف الغطاء
امیرمؤمنان(ع) در عبارتی که ناظر به آیات ۲۰ تا ۲۳ سوره ق است به صراحت اعلام می کند که او در مقامی نشسته است که همگان یا در هنگام مرگ (ائمه الکفر) یا پس از نفخ صور اسرافیل و رستاخیز کبرای هستی در آن وارد می شوند و پرده ها به کنار می رود و آنان با حقایق هستی روبه رو می شوند.
خداوند درباره این ویژگی روز قیامت که مردم اعمال خویش را می بینند (زلزال آیه۶) یعنی زمانی که راه بازگشتی دیگر نیست (مؤمنون آیه ۱۰۰) کشف الغطاء می شود و پرده ها کنار می رود هرکسی با دیدن حقیقت دارای چهره های تیره (عبس آیه۴۱) و یا روشن (قیامت آیات ۲۱تا۲۳) می شود.
در آیات ۲۰و ۲۲ سوره ق می فرماید: «و در صور دمیده می شود. آن روز، روز تحقق وعده وحشتناک است. هر انسانی وارد محشر می گردد درحالی که همراه او حرکت دهنده و گواهی است. (به او خطاب می شود) تو از این صحنه غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملاً تیزبین است.»
آن حضرت(ع) بیان می دارد که برای من پرده ها کنار رفته و رستاخیز کبرای من در همین دنیا به مرگ اختیاری اتفاق افتاده است و من حقایق هستی را چنان که در روز رستاخیز دیگران می بینند می بینم که مرگ و قیامت برای من هیچ پرده ای را کنار نمی زند: لو کشف الغطاء لما ازددت یقینا؛ اگر پرده هایی که می بایست پس از رستاخیز کنار زده شود کنار رود بر یقین من چیزی افزوده نمی شود؛ زیرا وی درحال حاضر در مقام کشف الغطاء نشسته است و چیزی از وی نهان و در پرده غیب نیست تا با کنار رفتن پرده های قیامتی چیزی به یقین او افزوده شود.
از این رو همانند حضرت مریم(ع) از نعمت های بهشتی بهره می برد و از غیب همه چیز آگاه است و تا قیامت و اتفاق های آن خبر می دهد؛ زیرا سعه وجودی او به انشراح صدر الهی (سوره انشراح) چنان است که همه زمان ها و مکان ها همان گونه که برای خداوند معنا و مفهومی ندارد در هم تنیده و طی السجل شده است. بر این اساس گذشته و آینده برای او مفهومی ندارد و قیامت و واقعه و رستاخیز و بهشت را هم اکنون درک می کند؛ چنان که شهیدان پس از شهادت درک کرده و از مواهب و روزی بهشت بهره می برند.
برای حضرت علی(ع) ملکوت همه چیزها، از آسمان و زمین و غیر آن آشکار است و بلکه فراتر از آن در اختیار او می باشد و آن ها را به خلافت ربوبی در اختیار دارد و در آن ها تصرف می کند تا هر موجودی از بشر و غیر بشر را به کمال شایسته ایشان برساند.
● مقام انسان کامل
این مقام انسان کامل است که همه اسمای تعلیمی الهی را در خود از قوه به فعلیت درآورده و هیچ اسمی از اسمای ودیعه و سرشته شده را در خود در حالت قوه نگه نداشته است. بر این اساس او با ظاهر کردن و فعلیت بخشی همه این اسمای حسنای الهی در خود این ظرفیت را پدید آورده است که همه هستی را به تسخیر خویش درآورده و همگان از فرشتگان و جنیان را به فرمان خود گیرد و همگان بر او سجده تکوینی اطاعت برند و یا به شمشیر اسداللهی خویش به اکراه و اجبار به اطاعت وادارد. هرچند که به ظاهر ابلیس و ابلیسیانی از اطاعت سر باز زنند و به تمرد و طغیان سر از اطاعت بردارند ولی در حکم تکوین به حکم فاروقیت حق و باطل و قاسمیت نار و جنت (دوزخ و بهشت) آنان را به تازیانه آتشین دوزخ به فرمان درآورد و ایشان را به اطاعت وادارد و به حکم و فرمان الهی ولایت عظمای ایشان را به عهده گیرد که: انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون (مائده آیه ۵۵) او است که توانسته نماز را با زکات در یک آن جمع کند و به دو وظیفه و مسئولیت در برابر خدا و خلق همزمان عمل کند. این عملی است که هیچ کس پیش از او در این کار سبقت و پیشی نگرفت و به جرگه سابقون درآمد و از مقام ایشان سود برد. چنان که وی تنها کسی است که بر طبق دستور خدا در دادن صدقه برای گفتگو با پیامبر به حکم الهی عمل کرد و هیچ کسی پیش از او یا پس از ایشان نتوانست و بلکه نخواهد توانست بدان عمل کند؛ زیرا صدقه برای نجوا حکمی است که تنها آن حضرت(ع) بدان عمل کرد و چون دیگران از آن سر باز زدند، از میان برداشته و نسخ شد و دیگر هیچ جن و انسی به این حکم عمل نکرد و علی(ع) به مقام عامل یگانه رسید. (سوره مجادله آیات ۱۲ و ۱۳)
● علی(ع) جان پیامبر
آن حضرت کسی است که به حکم خداوندی به طور رسمی به عنوان ولی الله از سوی پیامبر(ص) در روز غدیرخم معرفی و منصوب می شوند به گونه ای که اگر این نصب انجام نمی شد هرگز دین اسلام به اکمال و اتمام نمی رسید. (مائده آیه۳) هرچند که ابلیس و یاران وی می کوشیدند با ترور حضرت پیامبر(ص) از این کار جلوگیری کنند. (مائده آیه ۶۷)
حضرت علی(ع) از آن جایی که به مقام جان پیامبر (انفسنا) رسیده بود از اموری مطلع و آگاه می شود که پیامبر(ص) از آن آگاه بوده است. خداوند در تثبیت این مقام و معنا برای حضرت امیرمؤمنان علی(ع) در آیه مباهله آن را به صراحت بیان می کند که آن حضرت نفس و جان پیامبر(ص) است. (آل عمران آیه ۶۱)
براساس این مقام جان پیامبر بودن است که آن حضرت می فرماید هرچه را پیامبر(ص) می دید من هم می دیدم و هرچه را می شنید من هم می شنیدم. این مطلبی است که آن حضرت(ع) به پیامبر بیان می دارد یا رسول الله(ص)! من صدای فرشته وحی را می شنوم و او را می بینم، و پیامبر(ص) خطاب به امیر مؤمنان(ع) می فرماید: انک تسمع ما اسمع و تری ما اری؛ تو هر آن چه من می شنوم و هر آن چه را که می بینم می بینی با این تفاوت که: لست بنبی؛ تو پیامبر نیستی.
بنابراین تنها تفاوتی که میان پیامبر(ص) و امیرمؤمنان ثابت است تفاوت منصب نبوت است و این بدان معنا نیست که وحی را نمی شنید و یا فرشته وحی را نمی دید.
این گونه است که آیات سوره نجم را که درباره دیدارهای پیامبر(ص) با فرشته وحی و روح القدس و یا خداوند است می توان درباره امیرمومنان(ع) تعمیم داد و معراج هایی نیز برای حضرت امیر مومنان(ع) اثبات نمود. بر این اساس سخت و دشوار نیست که آن حضرت(ع) بفرماید من همه چیز هستی را مثل کف دست می دانم و می شناسم و اگر پرده های هستی به کناری رود چیزی بر یقین من افزوده نمی شود.
● راه رسیدن به مقام کشف الغطاء
پرسشی که مطرح می شود این است که چگونه آن حضرت(ع) به این مقام دست یافت و آیا برای دیگری نیز امکان آن است که به این مقام و یا درجه ای از درجات این مقام دست یابد و کشف الغطایی برای او رخ دهد و از آثار آن در همین دنیا بهره مند شود؟
پاسخ این پرسش این است که هر کسی می تواند به این مقام دست یابد هر چند که عین این مقام به عللی نصیب آنها نخواهد شد؛ زیرا امیرمومنان(ع) همانند پیامبر(ص) از اختصاصاتی برخوردار بود که نصیب و بهره دیگری نخواهد شد. چنان که پیامبر(ص) فرمود تفاوت میان من و تو این است که تو پیامبر نیستی، برای امیر مؤمنان(ع) نسبت به دیگران نیز چنین تفاوت هایی می توان یافت. با این همه هر کسی می تواند به درجه و یا درجاتی از مقام کشف الغطاء دست یابد.
برای رسیدن به این مقام می بایست از همان راهی رفت که امیرمؤمنان رفته است. این مطالب از آن رو بیان می شود تا هم عمق ظرفیت انسان شناخته شود و هم راهکاری برای دیگران برای دست یابی به این مقامات براساس آموزه های وحیانی و نبوی و علوی فراهم آید و هم این که شخصیت امام همام امیر مؤمنان(ع) معلوم گردد.
از آن جایی که نمی توان به همه ابعاد و نیز اعمال و راهکارهای عمومی و اختصاصی رسیدن به این مقامات اشاره کرد در این نوشته به مقدار حوصله و ظرفیت مقاله به برخی از آنها اشاره می شود.
بی گمان راه دست یابی به هر مقامی از مقامات انسانی، عبودیت محض است. بهترین و کامل ترین و آسان ترین راه نیز همان چیزی است که خداوند به عنوان نسخه نهایی هدایتی برای بشر به عنوان اسلام و قرآن فرو فرستاده است. بر این اساس می توان گفت که پذیرش آموزه های وحیانی قرآن و عمل به فرمان های خداوندی در آن و رسول الله(ص) تنها راه رسیدن به این مقامات است.
● شریعت، طریق رسیدن به حقیقت
نگارنده روزی از معلم کامل و انسان واصل آیت الله بهجت فومنی پرسید که راه رسیدن به مقام حق چیست؟ ایشان در پاسخی کوتاه فرمودند: عمل به تمام توضیح المسایل.
اگر به توضیح المسایل توجه شود معلوم می گردد که نسخه کاملی از حقایق قرآن و آموزه های نبوی و علوی را با خود همراه دارد. این نسخه شامل افکار و اندیشه ها و رفتار و سیر و سلوک است. به سخن دیگر ایشان راه رسیدن به حقایق را از طریق شریعت بیان می کند و می فرماید هر کسی بخواهد به حقیقت برسد راهی جز طریق شریعت ندارد و هر راه دیگری به عنوان طریقت، سیر و سلوکی نادرست و گمراه کننده است و آدمی را به ضلالت خویش و اضلال دیگران می کشاند.
امیرمؤمنان(ع) نیز برای رسیدن به مقامات عالی چون مقام کشف الغطاء از راه شریعت رفت. این مطلب نشان می دهد که ادعای برخی از درویشان و صوفیان که راه حقیقت را بیرون از دایره شریعت می دانند نادرست و باطل است چنان که این گفته که هنگام رسیدن به مقام حقیقت دیگر نیازی به شریعت نیست با عمل پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) که در مقابل کشف الغطاء نشسته اند و هیچ چیزی بر ایشان نهان نیست و در مقام یقین کامل و حق الیقین هستند همخوانی ندارد.
به سخن دیگر شریعت هم طریقت دست یابی به حقیقت و مقام حق الیقین و کشف الغطاء و قیامت کبرای آدمی است و هم تضمین کننده و حافظ و نگه دارنده شخص در این مقام می باشد وگرنه همانند بلعم باعوراء چنان که قرآن می فرماید گرفتار اخلاد فی الارض می شود و در دام خود بزرگ بینی و کبر و کبریایی ابلیسی و فرعونی دچار می شود و یقین و دانش وی وبال جانش می گردد و او را به دوزخ بلکه اسفل السافلین می کشاند.
● عبودیت، رمز خدایی شدن
امام خمینی(ره) با اشاره به مقام پیامبر(ص) در عبودیت به نکاتی درباره جایگاه و اهمیت شریعت برای دست یابی به حقیقت (که باطن عبودیت است؛ زیرا العبودیه کنهه الربوبیه و هم چنین الربوبیه الانسانیه کنهه العبودیه است) به نقل حدیثی ازعایشه و نقد آن می پردازد. ایشان می نویسد: از ابی بصیر نقل شده که حضرت باقر(ع) فرمود: شبی رسول خدا پیش عایشه بود. عایشه به پیامبر(ص) رو می کند و می گوید: ای رسول خدا! چرا جان خود را به زحمت می اندازی حال آن که خداوند گناهان پیش یا پس تو را بخشیده است (اشاره به آیه: لیغفر لک الله ما تقدم من ذنبک و ما تأخر ۶- فتح۱)؟
پیامبر(ص) فرمود: ای عایشه آیا بنده شکور و سپاسگزار نباشم؟
امام باقر(ع) درباره عبادت های پیامبر(ص) می فرماید که آن حضرت(ص) بر سر انگشت های دو پای خویش جهت عبادت می ایستاد تا این که خداوند این آیه را بر او فرو فرستاد: طه ماانزلنا علیک القرآن لتشقی؛ ای محمد ای طالب حق! ما قرآن را بر تو فرو نفرستادیم تا خود را به مشقت اندازی. (کافی ج۲ کتاب ایمان و کفر باب شکر، حدیث۶)
امام خمینی(ره) در کتاب چهل حدیث خویش بیان می دارد که گناهان همه موجودات هستی ذنوب ولی مطلق است از این رو خداوند به رحمت تام خویش و به غفران شامل خود، رحمت بر نبی اکرم(ص) فرموده و فرمود: آن چه گناه از پیشینیان و آن چه پس از این گناهی واقع شود در تحت مغفرت تام واقع گردد و به شفاعت تو تمام دایره تحقق به سعادت کامل خود رسند...
بدان که عایشه گمان کرده بود که سر عبادات منحصر به خوف از عذاب یا محو سیئات است و تصور کرده بود که عبادات نبی مکرم(ص) نیز مثل عبادات سایر مردم است. از این جهت مبادرت به اعتراض نموده که چرا این قدر خود را به زحمت می اندازی و این گمان ناشی از جهل او به مقام عبادت و عبودیت بود و از جهل به مقام نبوت و رسالت نمی دانست که عبادت عبید و اجراء (اجیرشدگان) از ساحت مقدس آن سرور دور است و عظمت پروردگار و شکر نعمای غیر متناهیه او آرام و قرار را از آن حضرت بریده است؛ بلکه عبادات اولیای خلص، نقشه تجلیات بی پایان محبوب است...
از امیرمؤمنان(ع) رسیده که فرمود: پیامبر(ص) ده سال بر سر انگشتان خود ایستاد تا قدم های آن حضرت ورم نمود و رویش زرد شد. آن حضرت تمام شب را می ایستاد تا خداوند او را مورد عتاب قرار داد... در هر صورت از آیه شریفه استفاده می شود که آن حضرت(ع) به ریاضت و زحمت و تعب اشتغال داشته است. (الاربعون حدیثا، الحدیث الحادی و العشرون)
از ا ین عبارت روشن شد که پیامبر(ص) هرچند که عبادت براساس جذبه عشقی داشته است و از باب دیگری به ریاضت و عبادت می پرداخت ولی حتی پس از دست یابی به کمال مطلق و عبودیت محض نیز دست از عبادت برنداشت و پس از عتاب الهی آن را محدود کرد.
از روایات بسیاری که به شیوه عبادت آن حضرت اشاره کرده و این که همواره در طول شبانه روز به عبادت مشغول بوده و حتی هنگام کار نیز از ذکر و استغفار و بندگی دست نمی شست به خوبی برمی آید که شریعت راه رسیدن به حقیقت و نیز حفظ آن است و کسی که به مقامات عالی تر می سد نه تنها از عبودیت و عمل به شریعت چون نماز و روزه دست برنمی دارد بلکه خود را حتی به مشقت می افکند. این مطلب را قرآن درباره پیامبران دیگر حتی حضرت مریم(س) نیز نقل می کند که بیانگر آن است آن حضرت مأمور می شود پس از ارتباط با فرشته وحی به عنوان راکعین عمل کند و چنان عبادت خویش را تقویت کند تا به مقام راکعین درآید.
▪ عبودیت، تنها راه رسیدن به مقام کشف الغطاء
امیرمؤمنان(ع) نیز این گونه بود و عبادت های آن حضرت(ع) زبانزد عام و خاص بود و روایات و گزارش های تاریخی بسیاری به شیوه عبودیت آن حضرت(ع) اشاره دارد.
خداوند به صراحت تنها راه رسیدن به مقام کشف الغطاء را عبودیت برمی شمارد که می بایست در حوزه عمل به شریعت قرار گیرد. به این معنا که عبودیت در چارچوب شریعت تنها راه دست یابی به مقام یقین و کشف الغطاء است. از این رو می فرماید: فاعبد ربک حتی یاتیک الیقین؛ پروردگارت را برای دست یابی به یقین عبادت کن.
در اینجا برای یقین می توان دو معنا بیان داشت؛ زیرا هم به معنای مرگ است چنان که در آیه دیگری این معنا به صراحت بیان شده و هم به معنای یقین و قطعیتی که در آن شک و ظنی راه ندارد در آیات قرآنی به کار رفته است البته ناگفته نماند در آیه ای که از مرگ به یقین به شکل کنایه تعبیر شده مقصود این است که مرگ اصلی ترین راه دست یابی به یقین و کشف الغطایی است که در آیات دیگر چون آیه ۲۳ سوره ق بیان شده است.
بر این اساس انسان می بایست تا زمان مرگ که زمان کشف الغطاء است به عبادت ادامه دهد. این کشف الغطاء می تواند درجات متعددی را شامل شود؛ به این معنا که هر کسی براساس درجه عبودیت خویش به هنگام مرگ به یقین و درجات متعدد و متنوع آن می رسد. از آنجایی که یقین دارای مراتب متعدد و تشکیکی است هرکسی به مقدار عبادت و عبودیت خویش در هنگام مرگ یکی از آن ها را درمی یابد. بر این اساس برخی در هنگام مرگ در مقام علم الیقین و یا عین الیقین و یا حق الیقین می نشینند. اکثر مردم در مقام نخست و برخی در مقام دوم (مانند اصحاب یمین) و برخی در مقام حق الیقین هستند که امامان حق و امامان کفر می باشند که امامان کفر هنگام مرگ: لترون الحجیم هستند و آتش دوزخ را می بینند و یا درمی یابند و تجربه می کنند مانند فرعون که به عنوان یکی از امامان کفر براساس تعبیر قرآنی پس از مرگ آتش را به شکل حق الیقین هر بامدادان و شامگاهان تجربه می کند.
اگر به آیه مزبور توجه شود خداوند پایان عبودیت را زمان مرگ می شمارد و لذا واژه «حتی» را به کار می برد تا نهایت و غایت عبودیت را بیان کند که باتوجه به دو معنای واژه یقین می توان گفت که زمان مرگ غایتی است که انسان در آن به یقین و قطع و کشف الغطاء با درجات متعدد و متنوع آن می رسد و هم چنین زمانی است که عبودیت به مفهوم عمل به شریعت پایان می یابد.
امیرمؤمنان(ع) نیز این گونه بود که همواره به شریعت به عنوان طریقت دست یابی به عبودیت مطلقه که کنه و باطن آن ربوبیت طولی بود، عمل می کرده است. البته ایشان در زندگی دنیوی خویش به مقام سابقون دست می یابد و با سبقت در ایمان و انجام کارهای نیک و عبادت های اخلاصی به مرگ اختیاری می رسد و یقین و قیامت کبرای خویش را در زندگی دنیوی تجربه می کند. این گونه است که سخن از کشف الغطاء می کند تا بیان دارد عبودیت وی به گونه ای بوده که هم به مرگ اختیاری دست یافت و هم مقامات یقین را تا نهایت یعنی حق الیقین تجربه کرد.
● ستایش خداوند از مجاهدتهای علی(ع)
خداوند با بیان مجاهدت های متعدد علی(ع) به ویژه در هنگام توطئه دشمنان مکی و قتل پیامبر(ص) که در رختخواب ایشان می خوابد نقش این گونه اعمال و رفتار خالصانه را می ستاید و در هنگامی که برخی سقایه الحاج را عبادتی کامل و بی نقص می شمارند خداوند مجاهدت های آن حضرت(ع) را ستایش می کند و آن را الگوی درست و اسوه می شمارد که می بایست پیروی شود.
در سوره انسان از ویژگی های دیگری از عبادت آن حضرت و خانواده مکرم ایشان سخن به میان می آورد که چگونه به سه روز روزه داری، اسیر و فقیر و مسکین را اطعام می کنند و با آن که خود به آن غذا نیازمند بودند دیگران را بر خود مقدم می شمارند و با ایثارگری تنها به نیت اخلاص وجه اللهی آن را به دیگران می دهند.
این گونه است که آن حضرت با کشتن همه هواها و هوس ها و خواسته های نفسانی و کنترل و مدیریت نفس و باتقوای خویش به جایی می رسد که عبدالله و عبده می شود و به مقام کشف الغطاء می رسد.
خلیل منصوری
منبع : روزنامه کیهان