چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


ایران _ چین و هویت نوین آسیایی


ایران _ چین و هویت نوین آسیایی
●۱- روند اصلاحات در چین: در حال حاضر می توان گفت كه اساس سیاست های داخلی چین در ابعاد مختلف آن بر دو اصل بنیادین زیر استوار شده است:
- پیشبرد اصلاحات اقتصادی و تداوم و تعمیق سیاست در های باز
- حفظ ثبات و آرامش سیاسی و اجتماعی و وحدت و یكپارچگی ملی برای تداوم اصلاحات
از ابتدای سال ۱۹۷۸ رهبران چین سعی كرده اند اقتصاد كشورشان را از حالت «سوسیالیستی محض» و كنترل كامل دولت به حالتی تبدیل كنند كه بازار، نقش بیشتری در آن داشته باشد. این اصلاحات اقتصادی و سیاست در های باز كه تاكنون از شتاب و رشد قابل ملاحظه ای برخوردار بوده است، از طریق توسعه تجارت خارجی، اصلاحات عمل گرایانه و ایجاد زیرساخت های اقتصادی مناسب صورت گرفته و از جمله مهم ترین دلایل رشد ۸ تا ۵/۹ درصدی تولید ناخالص داخلی چین بوده است.
افزایش صادرات و موازنه تجاری مثبت باعث شد تا چین با دارا بودن۴۰۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی تا پایان سال ۲۰۰۵ ، پس از ژاپن مقام دوم جهانی را در اختیار داشته باشد.
پیش بینی می شود در فاصله سال های ۲۰۱۰-۲۰۰۶ میلادی تولید ناخالص داخلی چین حدود ۵/۷ تا ۸ درصد رشد داشته باشد.
یكی از عناصر كلیدی برنامه های پنج ساله چین، سرمایه گذاری در بخش های زیربنایی شامل راه سازی، راه آهن، فرودگاه، ارتباطات الكترونیكی، نفت و گاز و بخش معدن است. سیاست جاری دولت چین بر این مسئله تاكید دارد كه برای كنترل تورم لازم است تعداد طرح هایی كه توسط دولت حمایت و پشتیبانی می شود را محدود كرده و تنها به تعدادی طرح محدود دولتی اجازه فعالیت دهد و سرمایه های داخلی برای فعالیت ها و طرح های زیربنایی تخصیص پیدا كنند. با این حال، یكی از مشكلات عمده اقتصادی این كشور«انحصارات دولتی» است كه برنامه هایی از سوی دولت برای شكستن این انحصار پیش بینی شده است.
از سال ۱۹۹۴ چندین بانك دولتی برای تامین مالی پروژه های اقتصادی در راستای برنامه های پنج ساله اقتصادی تاسیس شده اند، از آن جمله بانك دولتی چین، بانك كشاورزی چین و بانك صادرات و واردات چین است. البته نظام بانكی چین متناسب با رشد اقتصادی آن توسعه پیدا نكرده است كه برای رفع این نقیصه نیز از سال ۲۰۰۱ به بانك های خارجی اجازه فعالیت بانكی در چین داده شده است. (بانك های خارجی قبل از این تنها دفتر نمایندگی داشتند كه مجاز به فعالیت بانكی نبودند.)
همزمان با اعلام سیاست اصلاحات و در های باز و به منظور سرعت بخشیدن به برنامه های نوسازی كشور و استفاده از تكنولوژی، سرمایه و دانش فنی و مدیریت خارجی، این كشور چهار منطقه ساحلی را به عنوان مناطق ویژه اقتصادی اعلام كرد كه این مناطق بعدها به پنج منطقه افزایش یافتند. در این مناطق شركت های خارجی می توانند خارج از مقررات داخلی چین، براساس نظام سرمایه داری و مقررات ویژه این مناطق، سرمایه گذاری كرده و از معافیت های ویژه مالیاتی بهره مند شوند. در این مناطق به منظور جذب بیشتر سرمایه های خارجی، سیاست های تشویقی و تسهیلات ویژه ای در نظر گرفته شده كه از جمله نرخ مالیات بر درآمد شركت های خارجی در این مناطق ۱۵درصد است (در سایر مناطق چین ۳۳درصد است). با این حال، دولت چین قصد دارد نرخ مالیات شركت های خارجی را افزایش داده و با شركت های داخلی یكسان نماید.
●۲- مناسبات ایران و چین
پس از پیروزی انقلاب ، با توجه به سیاست كشورمان مبنی بر توسعه مناسبات با كشور های اسلامی و جهان سوم، حجم مبادلات تجاری با چین نیز افزایش یافت.
پس از استقرار جمهوری اسلامی و به ویژه پس از آغاز جنگ عراق و ایران، به تدریج جو اعتماد بیشتری میان دو كشور ایجاد شد و دو طرف علاقه مندی خود را نسبت به توسعه مناسبات ابراز داشته و با ایجاد جو تفاهم، این روابط در زمینه های مختلف همواره رو به رشد و دارای سیر صعودی بوده است. در همین راستا، سفر رهبران و مقامات عالی رتبه دو كشور، روابط دوجانبه را هرچه بیشتر گسترش داده و تعمیق بخشیده است. سفر آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در تیر ۱۳۶۴ (۱۹۸۵میلادی )، سفر حضرت آیت الله خامنه ای رئیس جمهوری وقت در اردیبهشت ماه ۱۳۶۸ (۱۹۸۹ میلادی)، سفر حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای كروبی ریاست وقت مجلس شورای اسلامی در آذرماه ۱۳۷۰ (۱۹۹۱ میلادی )، سفر جناب آقای رفسنجانی در شهریور۱۳۷۱ (۱۹۹۲ میلادی) ، سفر مقام محترم ریاست جمهوری جناب آقای خاتمی در تابستان ۱۳۷۹ (۲۰۰۰ میلادی ) و سفر حجت الاسلام جناب آقای كروبی در اسفند ۱۳۸۱ (۲۰۰۱ میلادی) از جمله سفر های مقامات بلندپایه كشور ایران به چین هستند.علاوه بر این، در سال های اخیر برخی دیگر از مقام های كشورمان از جمله وزرای امور خارجه، كشاورزی، نفت، راه و ترابری، معادن و فلزات، بهداری، پست و تلگراف و تلفن (ارتباطات)، جهاد سازندگی، مسكن و شهرسازی، اقتصاد و دارایی، بازرگانی، كار و امور اجتماعی، فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین معاونان و مشاوران ریاست جمهوری در امور اجرایی، سیاسی، انرژی، تربیت بدنی، رئیس كل بانك مركزی، معاونان مجلس شورای اسلامی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، هیات دوستی پارلمانی و معاونان بسیاری از وزارتخانه ها از جمهوری خلق چین بازدید و در حوزه وظایف خود با مسئولین این كشور گفت وگو كرده اند.
همچنین از طرف چین نیز رهبران و مقام های عالی رتبه از جمله یانگ شان كن رئیس جمهور، لی پنگ نخست وزیر، ون لی رئیس كنگره ملی خلق ، هوجین تائو معاون رئیس جمهور وقت و وزرای امور خارجه، كشاورزی، راه آهن، روابط اقتصادی و تجارت خارجی، بهداری، بازرگانی، مسكن، ماشین آلات و صنایع الكترونیك و وزیر ارتباطات حزب كمونیست چین و معاونان و مقامات برخی وزارتخانه های چین از جمهوری اسلامی ایران دیدار داشته اند. همچنین در فروردین ماه ۱۳۸۰ آقای «جیانگ زمین» در راس هیاتی از ایران دیدن كرد. در این سفر شش سند همكاری در زمینه های اقتصادی، علمی و فرهنگی امضا شد كه بر اساس آن همكاری های دوجانبه در عرصه نفت و گاز، بازرگانی، حمل و نقل، فناوری اطلاعات و مبادلات فرهنگی و آموزشی گسترش یافت.همچنین دو كشور در بسیاری از مسائل بین المللی و منطقه ای دارای دیدگاه های مشتركی هستند. ایران و چین خواهان افزایش نقش سازمان ملل در مسائل جهانی، ممانعت از به كار گیری سلاح های اتمی و شیمیایی، مخالف نظم نوین جهانی پیشنهادی از سوی آمریكا و استقرار نظم نوین سیاسی و اقتصادی با مشاركت همه كشورها به طور مساوی هستند.
● ۳- چشم انداز مناسبات دو كشور ایران و چین
سال ها است كه نگاه به شرق و گسترش رابطه با كشور های آسیایی جزء اولویت های سیاست خارجی ایران است. بر این اساس تهران دارای روابط گسترده با اكثر كشور های آسیایی است. مهمترین شركای اقتصادی ایران در آسیا عبارتند از ژاپن ، چین و كره جنوبی و كشور های اروپایی در مرحله بعدی قرار دارند.در حال حاضر مناسبات اقتصادی تهران _ پكن به حدود ۱۰میلیارد دلار در سال می رسد و تراز تجاری به نفع ایران است. شركت های مختلف چینی در زمینه های گوناگون در بازار ایران فعالیت دارند و نزدیك به صد پروژه در ایران در اختیار شركت های دولتی و خصوصی چینی است.پروژه هایی كه اكنون توسط شركت های دولتی و خصوصی چین انجام می شود، طرح های اساسی، بنیادی و زیربنایی است. عرصه نفت و گاز یكی از میدان های جدید همكاری است و از ظرفیت بالایی هم برخوردار است و در این ارتباط قراردادها و توافقنامه های مهمی بین دو كشور به امضا رسیده است. پیش بینی می شود در سال های آتی حجم روابط تجاری دو كشور از مرز ۱۰میلیارد دلار هم فراتر برود. از بعد فرهنگی و آموزشی دو كشور دارای روابط تعریف شده و قابل اتكایی هستند.
هر ساله در ایران و یا در چین هفته فرهنگی دو كشور برگزار می شود و هیات ها و تیم های هنری میان دو طرف در تردد هستند.هر ساله علاوه بر دانشجویانی كه با ابتكار شخصی برای ادامه تحصیل به چین می روند، بین هشت تا پانزده دانشجو از ایران با بورس دولتی به چین اعزام می شوند و تعدادی دانشجوی چینی هم با پذیرش دولتی برای ادامه تحصیل به ایران می آیند. بنابراین همكاری های فرهنگی و علمی خوبی میان دو كشور برقرار است و در چارچوب گفت و گوی میان فرهنگ ها و ادیان، هر ساله هیات های مختلفی تبادل و پذیرایی می شود. بنابراین در یك جمع بندی اجمالی می توان گفت كه روابط ایران و چین دارای تنوع و گوناگونی لازم بوده و در چشم انداز میان مدت ، روابطی پایدار و قابل اتكا ارزیابی می شود.●۴ - نقش انرژی و نفت و گاز در روابط ایران و چین
با توجه به اینكه چین بازار بزرگ مصرف آینده دنیا است و ایران نیز یكی از بزرگترین تولیدكنندگان انرژی در جهان است ، چین یك بازار قابل اتكا برای ایران است و ایران نیز با توجه به ذخایر عظیم نفتی یك تامین كننده قابل اتكا برای چین محسوب می شود. در حقیقت دو كشور ایران و چین در دو سوی آسیا از نظر اقتصادی مكمل یكدیگر قلمداد می شوند. كشور چین روز به روز نیاز بیشتری به مصرف انرژی دارد و ایران نیز به نوبه خود یكی از بزرگ ترین تولیدكنندگان نفت و گاز است. از نظر دو طرف، امنیت انرژی و امنیت تولید و عرضه آن بسیار مهم است. شاید بتوان ادعا نمود در آینده نه چندان دور، امنیت تولید و عرضه نفت و گاز تا حد زیادی در گرو همكاری های راهبردی ایران و چین است. همچنین چین برای توسعه خود نیاز به انرژی تمیز دارد و این انرژی تمیز تا حد زیادی در گرو مصرف گاز است كه ایران یكی از بزرگترین تولید كنندگان عمده آن است. پس می توان گفت سال های آتی ، سال های مشاركت طلایی ایران و چین است.همكاری های ایران و چین در بخش انرژی با امضای تفاهم نامه مهم همكاری های بین دو دولت نهایی شده است. در سند تفاهم شده میان دو دولت موارد مهمی از جمله محور های زیر قرار دارد:
- همكاری بلندمدت ایران و چین در زمینه نفت و گاز؛
بدین معنی كه همكاری های دو طرف در عرصه همكاری های انرژی ۲۵ تا ۳۰ ساله خواهد بود و جریان صادرات نفت ایران به چین و خرید نفت توسط چین از ایران به صورت بلند مدت تضمین گردید.
- خرید سالانه ده میلیون تن گاز طبیعی ( LNG ) از ایران؛
واگذاری بازار ۱۰میلیون تنی گاز مایع به ایران از سوی چین یك تصمیم راهبردی تلقی می شود و در صورت توافق شركت های دوطرف، این صادرات از یكی دو سال آینده آغاز و تا ۲۵سال ادامه خواهد داشت.
- واگذاری امتیاز توسعه برخی میدان های نفتی به چین ؛
دولت ایران در یك تعهد متقابل، موافقت نموده است كه امتیاز توسعه یكی از میدان های بزرگ نفتی خود را به چین واگذار نماید. این تصمیم برای دو طرف از اهمیت زیادی برخوردار است و شركت های نفتی چین با این تصمیم ضمن دسترسی به چاه های استراتژیك منطقه نفتی خلیج فارس، به میدان رقابت بین المللی پای خواهند گذاشت.
●۵ _ سطح مناسبات دو كشور و ظرفیت های آن
مناسبات تهران- پكن از نگاه سیاسی در سطح قابل قبولی قرار دارد. اما این مناسبات دارای ظرفیت های بالقو ه ای است كه می تواند بسیار بالاتر از آن چیزی باشد كه اینك شاهد آن هستیم. روابط ایران و چین از جهت اقتصادی و فرهنگی هنوز گنجایش توسعه زیادی دارد كه به دلیل فقدان استراتژی و فراز و نشیب های موسمی از ثبات و پویایی لازم برخوردار نیست و دوطرف باید اقدامات موثری را برای رفع این مشكلات به عمل آورند. اقدام های ضروری برای اثر بخش تر كردن مناسبات دو قدرت آسیایی و ایجاد شرایط مساعد تر می تواند این قدم ها باشد:
▪اول: تبادل هیات های تجاری در دو بخش دولتی و خصوصی افزایش یابد و بیشتر به آن پرداخته شود.
▪دوم: با ایجاد یك مكانیسم موثر به تبادل اطلاعات به روز و فرصت های موجود در دو كشور همت بگماریم و در اصل قادر شویم اطلاعات، توانایی و تكنولوژی چین را به مردم و شركت های ایران منتقل كنیم و شركت های چینی هم نسبت به سطح فناوری ، توانایی ها و ظرفیت های واقعی ایران مطلع تر شوند.
▪سوم: توسعه همكاری های بخش های خصوصی اقتصادی دو كشور، تقویت روابط در صنایع كوچك و متوسط چین و ایران است.
▪چهارم: برقراری تعرفه های خاص و حمایتی بین دو كشور و تعرفه های ترجیحی مانند تعرفه هایی كه بین كشور های عضو بلوك های اقتصادی یا WTO وجود دارد كه كالاها با مالیات و عوارض پایین تر بین آنان مبادله می شود.
منظور از تعرفه های ترجیحی و حمایتی برداشتن مشكلات از سر راه صادركنندگان و واردكنندگان كالا است كه قدرت رقابت را در بازار یكدیگر داشته باشند. مثلا كیفیت پسته ایران چند برابر كیفیت پسته های موجود در بازار چین است اما به دلیل تعرفه زیاد، بازرگانان نمی توانند آن را وارد كنند و در عوض پسته های باكیفیت پایین تر بازار چین را قبضه كرده است.
▪پنجم: تلاش برای ایجاد یك بانك مشترك خصوصی بین دو كشور نظیر بانك ایران و چین برای حمایت از همكاری ها دو كشور و ایجاد تسهیلات تجاری، پولی و مالی برای بازرگانان دو كشور است. اینك نمونه چنین بانكی بین ایران و ژاپن وجود دارد.
▪ششم: تشكیل شركت های مشترك حمل و نقل بین ایران و چین ، این شركت می تواند شامل خطوط هوایی، دریایی و ریلی مشترك باشد. این امر باعث خواهد شد كالاها ارزان تر به كشور مقابل حمل شود. با توجه به اینكه اقتصاد دو كشور به سمت خصوصی سازی پیش می رود و به تدریج از نقش اقتصادی دولت كاسته می شود می توان وظیفه ایجاد شركت مشترك حمل و نقل را به بخش های خصوصی دو طرف واگذار كرد. اگر چه ایران و چین معتقد به نظارت دولت بر اقتصاد هستند، اما امور اجرایی بهتر است در دست بخش خصوصی قرار گیرد و این به نفع دو كشور خواهد بود.
▪هفتم: ضرورت بعدی ، برقراری سیستم اعتبارات حمایتی دولتی از سوی چین و ایران برای پشتیبانی از صنایع كوچك و متوسط است كه دولت چین می تواند این اعتبارات را به مناطق آزاد ایران و صنایع كوچك و متوسط اختصاص دهد و ایران هم می تواند به مناطق غربی چین كه در حال توسعه است توجه داشته باشد.
▪هشتم: با توجه به مزیت های نسبی در ایران، نظیر ارزان بودن منابع انرژی ، وجود منابع مختلف و ارزان بودن نیروی كار؛ بخشی از تكنولوژی تولید كالا های چینی به ایران منتقل شده و این كالاها با استاندارد چین تولید شود و در منطقه خاورمیانه و آسیای میانه به طور مشترك عرضه گردد.
▪ نهم: با توجه به ضرورت گسترش شناخت و تقویت تبادل اطلاعات بهنگام ، شرایط رفت و آمد و تسهیلات ویزایی و گردشگری میان دو كشور بیشتر شود. چراكه مردم چین گمان می كنند كه ایران فقط تولیدكننده نفت است، در حالی كه ایران با دارا بودن منابع عمده دیگر همچون نیروی كار ماهر ، تولیدات متنوع دیگر، كارخانجات تولیدی معظم، صنایع سنگین ، پتروشیمی و غیره می تواند یك شریك قوی و مطمئن برای چین در غرب آسیا و خاورمیانه باشد و این اطلاعات باید به مردم چین داده شود و روابط گردشگری می تواند روند صحیح گردش اطلاعات را تقویت كند.
● ۶- ایران- چین و همكاری های آسیایی
امروزه روابط ایران و چین از دیدگاه واشینگتن، در چارچوب منافع آمریكا ارزیابی نمی شود، زیرا این روابط زمینه ساز انسجام و هماهنگی كشورهای آسیایی است و این انسجام با منافع غرب و ایالات متحده سازگار نیست. در عوض ایران و چین در آسیای متحد دارای منافع راهبردی هستند و هر اقدامی كه بتواند كشورهای آسیایی را به هم نزدیك تر نماید در حوزه منافع تهران _ پكن ارزیابی می شود. ایران و چین می دانند كه كشورهای آسیایی دارای اشتراكات زیادی با یكدیگر هستند. آسیا از جمعیت، وسعت زیاد و منابع طبیعی غنی برخوردار است و كشور های آسیایی فرصت های خوبی برای همكاری دارند.چین مدت ها است كه برای مقابله آرام و صبورانه با «جهانی سازی» به دنبال یك هویت نوین آسیایی است و ایران می تواند پرچمدار این «هویت آسیایی» در غرب قاره آسیا باشد. به ویژه آنكه در سال های اخیر، نگا ه ایران بر همكاری با كشور های آسیایی متمركزتر شده است. بر این اساس ، ایجاد یك شبكه ارتباطی از چین تا اروپا كه بتواند كشور های چین، روسیه، هند، ایران، پاكستان، افغانستان و آسیای غربی و مركزی را دربرگیرد، نیاز و ضرورت فعلی آسیا است.
این حركت می تواند در قالب یك گذرگاه ترانزیتی به عنوان شاهرگ حیاتی یك اتحادیه اقتصادی تعریف شود. اگرچه اختلافاتی میان كشور های منطقه آسیا به طور جسته و گریخته وجود دارد اما با مكانیسم هایی كه آنها برای حل اختلافات خود تعریف نموده و ایجاد كرده اند می توان امیدوار بود كه دامنه این منازعات از داخل این اتحادیه فراتر نرود و به طور مسالمت آمیز و مناسبی حل و فصل شود، اگر چه این سازوكار ها مانع از تهدید آنها از سوی قدرت های فرامنطقه ای نمی شود ولی ایران و چین در دو سوی آسیا می توانند نقطه های اتكای قابل توجهی باشند. این ایده خیلی هم با ذهن رهبران آسیایی فاصله ندارد و كشور های آسیایی به تدریج دریافته اند كه برای حفظ قدرت و منافع خود باید «هویتی منطقه ای» دست و پا كنند و ضرورت چنین همبستگی را در قالب «سازمان همكاری های شانگهای» و «گفت وگو های» آسیایی دریافته اند. این كشور ها در عمل مشاهده كرده اند كه عمده مشكلات آنها ناشی از سوءاستفاده قدرت های فرامنطقه ای از وجود اختلافات موجود و بعضاً جزیی میان این كشورها است. بنابر این قطعاً وجود چنین اتحادیه ای برای كشور های عضو جامعه بزرگ آسیا ضروری بوده و با توجه به پتانسیل های بالای این كشورها، كارایی بسیاری در همبستگی و رفع اختلافات میان كشور های این قار ه ایفا خواهد نمود.
فریدون وردی نژاد
سفیر سابق ایران در چین
منبع : روزنامه همشهری