یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

کشتن زوئی - KILLING ZOE


کشتن زوئی - KILLING ZOE
سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : ساموئل هادیدا
کارگردان : راجر ایواری
فیلمنامه‌نویس : راجر ایواری
فیلمبردار : تام ریچموند
آهنگساز(موسیقی متن) : تامندندی
هنرپیشگان : اریک استولتس، ژولی دلپی، ژان اوگ آنگلاد، تای تای، بروس رمزی، کاریو سیلم و گاری کمپ
نوع فیلم : رنگی، ۹۸ دقیقه


ـ ̎زد̎ (استولتس)، جوان امریکائی در پاریس با دانشجوی پاریسی، ̎زوئی̎ (دلپی) آشنا می‌شود که برای پرداخت هزینه‌های تحصیلش گهگاه خیابان‌گردی می‌کند. ̎اریک̎ ( آنگلاد)، دوست زمان بچگی ̎زد̎ نیز سر می‌رسد و او را به شرکت در نقشهٔ سرقت یک بانک دعوت می‌کند. ̎زد̎ سرانجام می‌پذیرد اما هنگام سرقت از خشونت و بی‌رحمی ̎اریک̎ شوکه می‌شود و ناگهان با ̎زوئی̎ روبه‌رو می‌شود که به طور پاره‌وقت در بانک کار می‌کند و ̎اریک̎ می‌خواهد او را به عنوان سپر در برابر پلیس به کار برد. ̎اریک̎ با ̎زد̎ درگیر می‌شود و نزدیک است او را بکشد که پلیس وارد صحنه می‌شود. با از بین رفتن ̎اریک̎، ̎زوئی̎ نزد پلیس وانمود می‌کند که ̎زد̎ یک مشتری گروگان گرفته شده در بانک بوده و آنان به اتفاق از مهلکه دور می‌شوند.
ـ مقدمه‌ای که شباهت‌هائی به مثلاً دیوانه‌وار رومن پولانسکی، ۱۹۸۸ دارد در نیمهٔ راه به واریاسیون پرحادثه‌تر موقعیتی خونین در یک بانک تحت محاصره (مثلاً به سبک فیلک‌ سگ‌های سگدانی کوئنتین تارانتینو، ۱۹۹۲) پیوند می‌خورد. تدوین موازی صحنهٔ مهرورزی با نماهائی از فیلم نوسفراتو فریدریش ویلهلم مورنا، ۱۹۹۲ تمهیدی مدیون ویدئو کلیپ‌هاست و تصویر دنیای زیرزمینی پاریس و ضد قهرمانان بدزبان و بی‌بند و بار، مثلاً ̎اروپائی̎ شدهٔ نسخهٔ تارانتینو از دنیای تبهکاران امریکاست که خودش تحت تأثیر سینمای اروپا، شکل و شمایل غریبش را یافته و از این رو حکم ̎ترجمهٔ دوباره به متن اصل̎ را دارد. با این حال کار ایواری (همکار فیلمنامه‌نویس فیلم داستان عامه‌پسند تارانتینو، ۱۹۹۴) از نظر فنی شسته رفته است اگرچه او نمی‌تواند به طنز بالقوهٔ موقعیت‌ها مجال باروری بدهد، خبری از گفت‌وگوهائی که فیلم‌های تارانتینو را ممتاز می‌کرد، نیست و به ویژه در نیمهٔ دوم با خشونت اضافی و افراطی که سطح فیلم را پایان می‌آورد و ضمناً به گونه‌ای نادرست بدین سو پیش می‌رود که شخصیت جذاب‌تر گنگستر جسور فرانسوی که به هیچ رابطه و مرامی پایبند نیست، رابطهٔ اصلی و ظاهراً با اهمیت استولتس / دلپی را کاملاً تحت‌الشعاع قرار دهد.