سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

چارچوب عملی شهر اخلاق


چارچوب عملی شهر اخلاق
یادداشتی که در پی می‌آید به پایه‌های نظری و عملی تحقق شهر اخلاق پرداخته است و مبانی شعار شهر اخلاق را حکمت عملی و حکمت نظری معرفی می‌کند.
شهر اخلاق بر دو پایه اساسی بنا شده است، یکی تفکر و دیگری محبت. تفکر، ساختار و چارچوب تعلیم و تربیت اجتماعی را تشکیل می‌دهد. تفکر و خرد‌ورزی اساس و پایه علم آموزی و تعلیم است. کسب علم، آگاهی یافتن بر معلومات در مرحله‌های مختلف دانش، پژوهشگری، حل مساله و مشارکت فعال در جریان آموزش زندگی و یادگیری اجتماعی بر مبنای تفکر استوار است. تفکر زیر‌ساخت حکمت نظری را تشکیل می‌دهد. پایه و مبنای دوم ساخت شهر اخلاق که زیر‌ساخت حکمت عملی است و فرآیند عمومی تربیت اجتماعی را شکل می‌دهد، محبت و مهر‌ورزی است. به طور خاص تربیت بر مبنای محبت جریان پیدا می‌کند و شکل می‌گیرد.
از این‌رو مهر‌ورزی و محبت و نرم‌دل بودن، اساس و پایه عملی مربیان و مدیران فرهنگی برای توسعه و ترویج فرهنگ اخلاق‌محور خواهد بود.
نظام فرهنگی انسجام و وحدت خود را از اهداف خود به دست می‌آورد. اهداف از نظام ارزشی و اخلاقی جامعه برمی‌خیزد. ساختار نهادهای اجتماعی از جمله آموزش و پرورش و نهادهای پرورشی و فرهنگی در سطح جامعه به نوبه خود زمینه رشد بعضی ارزش‌‌ها را فراهم می‌کند و بازداری خاصی را در ارتباط با برخی ارزش‌ها به وجود می‌آورند. از این رو باید اهمیت این نهادها را در یک جامعه اخلاق‌گرا در انتقال ارزش‌ها مدنظر قرار داد. سازمان‌های فرهنگی در مجموعه مدیریت خود، مقررات خود، روابط انسانی، نسبت فرد و گروه‌ها با عناصر فیزیکی، فضاهای کالبدی، می‌توانند به مردم نگرش‌هایی درباره ارزش‌های اخلاقی، ارتباطات اخلاق‌گرا، اخلاق تفکر و مجموعه اخلاق عملی، منتقل کنند.
این بخش در مدیریت فرهنگی، را باید برنامه‌های فرهنگی پنهان نامید. مهم‌ترین کارکرد برنامه‌های فرهنگی پنهان برای تحقق جامعه اخلاقی، انتقال ارزش‌هاست. در این بین مهرورزی و محبت مدیران، مجریان، دست‌اندرکاران و غیره، عامل اساسی در برنامه‌های پنهان در راه انتقال ارزش‌ها محسوب می‌شود. حال باید از مدیران فرهنگی پرسید که آنها چقدر با رفتار مبتنی بر تفکر و مهر‌ورزانه خود، عامل انتقال ارزش‌های اخلاقی به جامعه هستند؟
افراد جامعه چیزهایی را می‌پذیرند و عقلانی می‌شمارند که پیش از آن را پذیرفته باشند. محبت و مهرورزی عامل اساسی است که مطابق آن نظامی از ارزش‌ها و باورها به عنوان مرجع داوری و قضاوت انتخاب می‌شوند و همان‌طور که در قرآن در وصف پیامبر آمده، پیش از آنکه به جنبه عقلانی و استدلالی پیامبر توجه دهد، به جنبه نرم‌خویی و مهرورزی پیامبر اشاره می‌کند. این همان اشاره مهم ایشان است که مگر دین چیزی به جز محبت است.
● مدل جامعه اخلاقی
دین به منزله منبعی مهم در ارائه برنامه‌های شهری اخلاقی و راه‌های درست زیستن معرفی شده است. راهنمایی انسان به گفتار پاک و صراط حمید، گویای آن است که انسان برای دستیابی به زندگی سالم، در شهری اخلاقی نیازمند دانایی و راه درست است.
جامعه اخلاق‌گرا برای پیمودن شیوه و سبک زندگی سالم، نیازمند الگو و مدل مناسب است. این الگو و مدل در قرآن کریم، پیامبر اکرم(ص) است. رسول خدا انسانی مثل سایر انسان‌هاست با این تفاوت که محل وحی الهی است و به همین سبب ارتباطی با منبع وحی می‌تواند الگوی عمل و گفتار وحیانی برای یک جامعه اخلاقی قرار بگیرد. جامعه از طریق پیمودن مسیر و پیروی از رسول خدا(ص)، می‌تواند راه نجات را بپیماید و به سعادت دست یابد.
پیامبر اکرم از سوی خدا با بهترین منزلت‌های اخلاقی معرفی شده است. پیامبر اکرم(ص) خود را به عنوان رسول و سفیر الهی مامور به تعلیم انسان و ساختن یک جامعه اخلاقی می‌داند. ایشان علاوه بر ماموریت تربیت انسان و جامعه، وظیفه مهم تحول بخشیدن و تقدیر رفتار و اخلاق مردم به سمت بهترین و بالاترین اعمال و اخلاقیات را بر‌عهده دارد. از این رو سیره رسول اکرم(ص)- قول و فعل او- منبع اصیلی برای معنا کردن، معرفی و عینیت بخشیدن به جامعه اخلاقی و شهری رو به تعالی است. تربیت افراد جامعه مهم‌ترین مساله دین است. مهم‌ترین کار و کانونی‌‌ترین رسالت پیامبر، آموزش و تربیت جامعه است. همان‌گونه که ایشان می‌فرمایند، کار پیامبری برطرف کردن نقص و کاستی وجود بشر و تمامیت بخشیدن به کرامت‌های اخلاقی آدمی است. گستره اخلاق در اینجا همه وجود آدمی و همه اعمال- باورها، انگیزه‌ها، نیات، حرکات و ارزش‌ها- را پوشش می‌دهد. اعتقادات اعمال و ارزش‌های اخلاقی همه در چارچوب اخلاق قرار می‌گیرد. جوهره تربیت را انتقال همین اعتقادات و اخلاقیات تشکیل می‌دهد. از این منظر تربیت به شکل‌گیری اخلاق و درونی شدن ارزش‌ها و شکل‌گیری نوعی الزام درونی دلالت می‌کند. تن دادن به الزام درونی که در فرد تعهد ویژه‌ای را به انجام امور به شکل خاصی و به طریق معینی ایجاد می‌کند، چیزی بیش از کارآموزی، بیش از شناخت صرف امور واقع و چیزی بیش از یک مشغولیت است. در اسلام حکمت نظری در پرتو حکمت عملی معنا می‌شود.
بر این اساس اگر مبانی و مقاصد شعار «شهر اخلاق» را در حوزه حکمت نظری جست‌و‌جو کنیم، چارچوب عملی شهر اخلاق در حکمت عملی نهفته است و فرآیند این دو با مدلی و الگویی که اسلام معرفی می‌کند، به ایجاد جامعه‌‌‌ای اخلاقی می‌انجامد.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید