جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

تحولات خاورمیانه و ابهام در راهبرد منطقه‌ای آمریکا – اسرائیل


تحولات خاورمیانه و ابهام در راهبرد منطقه‌ای آمریکا – اسرائیل
یک پایگاه اینترنتی ضدجنگ در گزارشی با اشاره به تحولات اخیر در سیاست‌های اعلامی آمریکا و انگلیس در قبال منطقه خاورمیانه و با اشاره به دعوت واشنگتن از ایران برای گفت‌وگو درباره مسائل افغانستان، به بررسی ابهامات در سیاست دولت باراک اوباما، رئیس‌جمهور جدید آمریکا در سیاست‌های عملی در این منطقه پرداخت.‌
در این گزارش که در پایگاه اینترنتی <آنتی‌وار> منتشر شده، آمده است: دولت انگلیس چندی پیش اعلام کرد با شاخه سیاسی حزب‌الله لبنان گفتگو خواهد کرد. دولت باراک اوباما دو نماینده به سوریه فرستاده تا در مورد گام‌هایی برای بهبود روابط بحث کنند. هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا از ایران برای شرکت در کنفرانسی درباره آینده افغانستان دعوت کرد.
به نوشته این پایگاه اینترنتی؛ این طور به نظر می‌رسد که بریتانیا و آمریکا سعی دارند به سیاست تحریم که زمانی دولت بوش و هم پیمانانش مجدانه علیه ایران و متحدان منطقه ایش دنبال می‌کردند، خاتمه بدهند، اما وسعت این تغییرات واقعا تا چه حد بوده است و برای خاورمیانه در ماه‌های پیش رو چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ ‌
در این مقاله تصریح شده است: این تصویر هنوز مبهم و ضد و نقیض است. نشانه‌های بسیاری وجود دارند که دولت اوباما هنوز تصمیم روشنی در مورد مسائل خاورمیانه اتخاذ نکرده، البته به استثنای تصمیم مهم خروج نیروهای آمریکایی از عراق تا پایان سال ۲۰۱۱، که روز ۲۷ فوریه اعلام شد. اما در مورد ایران، سوریه، حزب الله، حماس و عموما مساله فلسطین، هنوز هیچ تصمیم محکمی در واشنگتن مشاهده نمی‌شود. در واقع از بخش‌های مختلف دولت اوباما کماکان علائم ضد و نقیضی به گوش می‌رسند. ‌
در این گزارش با اشاره به فشارهای وارده در درون ساختار سیاسی آمریکا برای برکناری <چارلز فریمن> از سمت ریاست شورای اطلاعات ملی آمریکا بخاطر انتقاد از اسرائیل، آمده است: وجود این اختلافات در کشمکش بر سر انتساب چارلز فریمن به ریاست شورای امنیت ملی قابل مشاهده بود. فریمن، سفیر سابق آمریکا در عربستان و یک تحلیلگر مسائل جهان به خاطر انتقادهایش از سیاست‌های اسرائیل دچار دردسر شد. هنگامی که اعضای تحت نفوذ لابی اسرائیل در کنگره انتصاب او را به چالش کشیدند، کاخ سفید از او حمایت نکرد و فریمن کنار کشید. ‌
اخیرا نیز برخی از مقامات ارشد دولتی در واشنگتن، بیش از بقیه همقطارانشان نسبت به تصمیم لندن مبنی بر آغاز محتاطانه روابط با حزب الله که توسط دیوید میلیبند عنوان شد، انتقاد می‌کردند. ‌
نویسنده به ذکر دیگر موارد این سیاست‌های متناقض پرداخته و می‌افزاید: همین طور علامت‌های ضد و نقیض مشابهی از داخل دولت اوباما در مورد تلاش برای شرکت دادن حماس در حکومت ائتلافی فلسطین به گوش رسیده است. در تاریخ ۱۹ فوریه، جرج میچل نماینده آمریکا به رهبران یهودی آمریکا گفت که آشتی فتح و حماس برای تلاش‌های آتی او در مورد میانجیگری بین اسرائیل و فلسطین مفید خواهد بود، اما در کنفرانس بازسازی غزه که در تاریخ ۲ مارس در مصر برگزار شد، خانم کلینتون، وزیر امور خارجه اوباما تاکید کرد که کمک‌های آمریکا فقط به قسمتی از فلسطین که تحت کنترل فتح است، اختصاص خواهد یافت. ‌
این در حالی است که <رابرت گیبس> سخنگوی کاخ سفید تاکید کرد که قبل از این که دولت آمریکا روابط خود را حتی در پایین‌ترین سطح با حماس یا حزب‌الله آغاز کند، آن دو باید موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخته و آنچه را که <فعالیت‌های تروریستی> خواند، کنار بگذارند! ‌
نویسنده تاکید می‌کند: اگر رئیس‌جمهوری آمریکا می‌خواست، دیپلمات‌های باهوش می‌توانستند برای حل این مسائل به ظاهر غیرممکن، راهی پیدا کنند. در عین حال فقدان هرگونه سیاست روشن از جانب واشنگتن، خود نشانه تغییر سیاست تحریمی است که دولت بوش قبلا علیه ایران و کسانی که به نظر متحد او می‌آمدند، اعمال می‌کرد. ‌
در این مقاله تصریح شده است: این تغییر به چندین متحد کلیدی آمریکا در جهان عرب اجازه داده است تا سیاست‌های جدید و نسبتا تغییر یافته‌ای را نسبت به همتایان و همسایگانشان در پیش بگیرند. ‌
مصر که یکی از دریافت کنندگان عمده کمک‌های آمریکاست، به فعالیت‌های میانجی گرانه اش در قبال فتح و حماس ادامه داد. حسنی مبارک رئیس‌جمهور مصر به عربستان سفر کرد تا به همراه حاکمان عربستان و کویت، در دیدار آشتی با بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه شرکت کند. این امر نشانه تغییر سیاست منزوی کردن است که این حاکمان طرفدار آمریکا در سالهای اخیر نسبت به سوریه در پیش گرفته بودند.
هم اینک بسیاری از مفسران سیاسی در لبنان از این واقعیت استقبال می‌کنند که حسن تفاهم جدید میان سوریه و عربستان، می‌تواند برای کاهش تنش‌های داخلی لبنان- که در ماه ژوئن قرار است انتخابات پارلمانی برگزار کند- مفید باشد. ‌
حزب‌الله از سال ۱۹۹۲ تا کنون در تمامی انتخابات پارلمانی لبنان شرکت داشته و اکنون ۱۴ کرسی از ۱۲۸ کرسی پارلمان را در اختیار دارد. انتظار می‌رود حزب الله و متحدان کثیرش در انتخابات ماه ژوئن پیروزی قابل ملاحظه‌ای کسب کنند؛ بدین ترتیب تصمیم بریتانیا در برقراری روابط سیاسی با آن، معانی زیادی پیدا می‌کند. ‌
در این مقاله با اشاره به لایه‌های زیرین تغییر رویه آمریکا و انگلیس آمده است: آنچه که حکومت‌های عربی طرفدار آمریکا را به سمت استفاده بیشتر از دیپلماسی در قبال اعضای اردوی مقابل سوق می‌دهد، این است که آنان دریافته‌اند که فعالیت‌های مقاومت ضد اسرائیلی حماس یا حزب الله، به نسبت سیاست انتظار بی‌پایان برای دستیابی به صلح پایدار به دست واشنگتن - که به نظر نمی‌رسد هرگز اتفاق بیافتد - از محبوبیت بیشتری، از جمله در بین مردم خودشان برخوردار گشته است. ‌
حماس به خاطر نشان دادن پایمردی و استواری در جنگ غزه، همدری قابل ملاحظه‌ای از سوی جهان عرب از جمله مصر، عربستان و کویت کسب کرد. حزب الله لبنان نیز به خاطر پیروزی در جنگ ۳۳‌‌روزه سال ۲۰۰۶ حمایت مشابهی از جانب مردم بسیاری از کشورهای عربی بدست آورد. ‌
یکی دیگر از انگیزه‌هایی که باعث حرکت‌های کنونی در آشتی بین اعراب شده، نگرانی آنها از چالش‌هایی است که از سوی اسرائیل، متوجه جهان عرب است. ‌
در اسرائیل احزاب ملی گرای دست راستی در انتخابات پیروز شدند و بنیامین نتانیاهو رهبر حزب لیکود، حکومت ائتلافی خود را تشکیل داد. تحلیلگران مرتبط با رژیم‌های مصر و اردن گفته‌اند که چشم‌انداز دولت نتانیاهو، که از حمایت مستمر واشنگتن بهره‌می‌برد، موقعیت دولت‌های خودشان را که به عنوان هم پیمان آمریکا در جهان عرب شناخته می‌شوند، بسیار دشوار خواهد کرد. ‌
در همین حال، بعضی از حاکمان عربی از زمانی که رژیم ضد ایرانی صدام در سال ۲۰۰۳ سرنگون شد، با توجه به قدرت روزافزون ایران، خود را با این واقعیت جدید وفق داده‌اند و ایران را در اکثر فعالیت‌ها و نشست‌های منطقه خلیج فارس مدنظر قرار می‌دهند. ‌
بنابراین در سال‌های اخیر خیلی بیشتر از آنچه که داستان‌های ساده، میانه روها در مقابل تندروهای (ساخته و پرداخته دولت بوش) خاطرنشان می‌کنند، دیپلماسی در خاورمیانه رواج پیدا کرده است. ‌
در این مقاله تصریح شده است: سیستم سیاسی پیچیده منطقه هنوز با چالش‌های مهمی مواجه است، به خصوص در مورد مساله فلسطین. آیا چنانچه احزاب فلسطینی در مورد دولت جدید به توافق برسند واشنگتن از آنها حمایت خواهد کرد؟ واشنگتن در قبال نتانیاهو و اقدامات دولت راست گرای افراطی وی چه واکنشی نشان خواهد داد؟ ‌
● کابینه افراطی نتانیاهو و مسائل پیچیده منطقه‌
در چنین شرایطی، روزنامه صهیونیستی جروزالم پست نوشت: کابینه نتانیاهو تمام طرح‌های صلح پیشنهادی و توافق شده مربوط به موضوع فلسطینیان، اعم از نقشه راه ، طرح صلح عربی و سند آناپولیس را مورد بازنگری و ارزیابی دقیق و کامل قرار می‌دهد. ‌
روزنامه صهیونیستی جروزالم پست به نقل از یکی از مقامات این رژیم، افزود: از این موضوع که رسما اعلام نشده، با خبر شده است و تا این بررسی‌ها به طور دقیق و کامل صورت نگیرد، کابینه نتانیاهو هیچ اظهار نظری در مورد این طرحها و متعهد دانستن خود به آنها نخواهد کرد. ‌
این مقام رژیم صهیونیستی در ارتباط با سخنان <آویگدور لیبرمن> وزیر خارجه این رژیم اظهار داشت: دولت هنوز موضع خود را درباره طرحهای صلح بیان نکرده و اگر هر وزیری اظهارنظر کند، این نظر شخصی وی است، نه بازتاب نظر حکومت. ‌
لیبرمن گفته بود: تنها سندی که اسرائیل خود را متعهد به آن می‌داند، نقشه راه است و از نظر ما سند آناپولیس لازم الاجرا نیست.‌
البته کابینه نتانیاهو اظهار نظری در مورد اظهارات لیبرمن نکرد.‌
جروزالم پست تصریح کرد: یکی از اهداف در نظر گرفته شده در نقشه راه تشکیل دو کشور اسرائیلی و فلسطینی است. ‌
به نوشته این نشریه صهیونیستی؛ نتانیاهو در پارلمان این رژیم (کنیست) اعلام کرد که کابینه وی در قبال فلسطینیان خود را متعهد به صلح و سیاست مبتنی بر سه اصل می‌شناسد. ‌
براساس این سیاست، فلسطینیان اجازه می‌یابند بدون احساس خطر از جانب اسرائیل، بر خود حکومت کنند.‌
به باور بسیاری از آگاهان مسائل خاورمیانه، نه‌فقط کابینه افراط‌گرای کنونی رژیم صهیونیستی که بنیامین نتانیاهو بر راس آن نشسته، بلکه سایر دولت‌های این رژیم در گذشته نیز، مساله فلسطین و صلح را در اولویت سیاست خود قرار نداده‌اند. اینان یکی از دلایل عمده چنین رفتاری را از جانب رژیم صهیونیستی، وجود ضعف در موضعگیری‌های اعراب و فلسطینیان می‌دانند و معتقدند که <صلح> برای صهیونیستها همواره‌از جنبه‌های‌حاشیه‌ای‌مانند‌اهداف‌اقتصادی قابل بررسی بوده و در زمینه‌های سیاسی یا حاکمیتی، هیچ مفهومی برای آن قائل نبوده‌اند.دراین‌مقاله موضوع یاد شده را بررسی می‌کنیم:
یکی از مقامات وزارت خارجه رژیم صهیونیستی هم گفت: اکنون لازم است نقشه راه به طور کلی مورد بازنگری قرار گیرد، زیرا شرایط سند تغییر کرده است. به عنوان نمونه، یکی از مفاد پیشنهادی سند، دال بر این بود که تا سال ۲۰۰۵ بر سر موضوعات کلی توافق نهایی صورت گیرد، در حالی که این امر تاکنون محقق نشده است.‌
این روزنامه صهیونیستی متذکر شد: با توجه به این شرایط، بعید به نظر می رسد نتانیاهو تا آغاز ماه مه، برای شرکت در کنفرانس سالانه کمیته امور عمومی آمریکا - اسرائیل به واشنگتن سفر کند. نتانیاهو قرار است در این سفر با باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا دیدار کند. ‌
بنابر گزارش؛ نتانیاهو تصمیم دارد تا زمانی که همه طرح‌های بنیادین در خصوص فلسطینیان را مورد ارزیابی قرار نداده است دیداری با اوباما نداشته باشد. ‌
● مساله فلسطین و اولویت‌های کابینه نتانیاهو
در همین حال یک کارشناس امور رژیم صهیونیستی در نابلس خاطرنشان کرد که مساله فلسطین از اولویتهای سیاستهای اسرائیل، چه در گذشته و چه در حال حاضر، به سبب ضعف اعراب و فلسطینی‌ها، نیست. ‌
‌<عمر جعاره> درباره اینکه آیا دولت بنیامین نتانیاهو برنامه‌ای درباره روند صلح دارد، گفت: این دولت، دولت وحدت ملی نیست، بلکه ائتلافی است و تفاوت زیادی میان دولتهای ائتلافی و وحدت ملی در اسرائیل وجود دارد به گونه‌ای که تنها دو بار دولت وحدت ملی در تاریخ سیاسی اسرائیل روی کار آمد. یک بار در زمان <لوی اشکول> و بار دیگر در زمان <اسحاق شامیر> و شیمون پرز.‌انتظارات دولت جدید اسرائیل درباره صلح، مشابه تمام دولتهای گذشته است. چه کسی می‌گوید که دولت فعلی یا دولت گذشته موافق نقشه راه بود؟ چه کسی مانع اجرای نقشه راه شد طرف فلسطینی یا طرف اسرائیلی؟ انتظارات صلح در دولتهای اسرائیلی، حاشیه‌ای و اقتصادی بوده و در زمینه سیاسی یا حاکمیتی، هیچ مفهومی ندارد. ‌
وی درباره میزان تاثیر سفر جورج میچل، فرستاده دولت آمریکا به منطقه بر تعدیل دیدگاه نتانیاهو اظهار داشت: مشکل در آمریکا این است که این کشور شاهد و ناظر امضای تمام توافقنامه‌ها از جمله توافقنامه‌های مادرید و توافقنامه اوسلو بود. موضع آمریکا در قبال مساله فلسطین، نامفهوم است.‌
صلح در خاورمیانه، پایه‌ای از پایه‌های امنیت آمریکایی است و در نتیجه، برقراری صلح در خاورمیانه یک تصمیم اسرائیلی یا غیره نیست. ‌
وی درباره اینکه آیا عمر دولت نتانیاهو طولانی خواهد بود، گفت: پیش‌بینی می‌کنم عمر این دولت به چند دلیل طولانی باشد. اینکه ورود ایهود باراک به ائتلاف نتانیاهو برای مهار لیبرمن صورت گرفت. اکنون با اضافه شدن ۱۳ کرسی حزب کار، تعدادکرسی‌های دولت به ۷۸ رسید.‌
تمام دولتهایی که در اسرائیل تصمیمات سرنوشت ساز در قبال خاورمیانه می‌گیرند، دولتهای اقلیت بودند. دولتهایی که از ۶۵ کرسی فراتر نرفته‌اند. حزب کار حزبی بود که توافقنامه کمپ دیوید را با مصر امضا کرد، در حالی که نیمی از اعضای لیکود ضد این توافقنامه رای داده بودند. تمام اعضای حزب کار به نفع این توافقنامه رای دادند که این امر موفقیتی برای حزب کار بود. عمر دولت نتانیاهو به سبب ورود حزب کار طولانی خواهد بود، سه دولت اسرائیلی دوره قانونی خود را به طور کامل سپری نکردند و در نتیجه، اکنون خواهان تعدیل سیستم انتخاباتی هستند که البته روندی طولانی است. ‌
وی درباره اینکه آیا حزب کار شروطی در برابر نتانیاهو قرار خواهد داد، گفت: اگر حزب کار شرطی داشته باشد، شرط دو کشور برای دولت ملت است که اوباما بارها بر این مساله تاکید کرده است و این رویایی بود که بوش در طول هشت سال، نتوانست به آن جامه عمل بپوشاند.‌
مشکل این است که مساله فلسطین، از اولویتهای سیاست اسرائیل نه در گذشته، نه در حال و نه در آینده، به سبب ضعف اعراب و فلسطینی‌ها، نیست. نگاه اسرائیل این است که قدرت نظامی مسلط بر تمام منطقه باشد و آماده شود هر نقطه‌ای را در صورت دریافت چراغ سبز آمریکا، مورد حمله قرار دهد. از اولویتهای امنیتی اسرائیل، آنگونه که می‌گویند، مساله ایران است اما این موضوع به بحث و بررسی‌های دقیق و طولانی‌تر نیاز دارد.‌
● رژیم صهیونیستی گرفتار بدگمانی است‌
از طرفی، <کریستین ساینس مونیتور> در مقاله‌ای، وجود ارتباط بین بازگشت اسرائیل به میز مذاکره با فلسطینیان و برنامه‌های اتمی ایران را غیر منطقی خواند وبه گفته یکی ازتحلیل گران اسرائیلی، آن‌را نشانی از بدگمانی این رژیم عنوان کرد. ‌
جورج میچل برای بررسی موضوع صلح خاورمیانه مدتی در منطقه به سر برد و با دولت جدید رژیم صهیونیستی و مقامات دولت خود گردان فلسطین ملاقات کرد. ‌
روزنامه کریستین ساینس مونیتور در مقاله خود به این موضوع می‌پردازد که اقدامات اسرائیل به ویژه موضوع شهرک‌های یهودی‌نشین، چه تاثیری می‌تواند بر موضوع مذاکرات بین ایران و آمریکا بگذارد. ‌این روزنامه ابتدا با اشاره به تحلیل‌های مطرح در رسانه‌های صهیونیستی، این دو موضوع را دل مشغولی تیم اوباما دانست و افزود که این دو موضوع، یعنی منازعه اسرائیل و فلسطینیان و تاثیر آن بر فعالیت‌های اتمی ایران، مرتبط هستند.در ادامه آمده است که در چند سال گذشته، اقدامات بسیاری در مورد پیشبرد صلح در این منطقه انجام شده بوده که اکنون با سخنان برخی مقامات دولت جدید اسرائیل، امید جهانیان در مورد دستیابی به صلح، کمرنگ شده است. ‌این روزنامه بخش‌هایی از سخنان بنیامین نتانیاهو را آورده است که با نوعی عقب نشینی گفت که در حال بررسی سیاست‌های اسرائیل هستم. ‌
به گفته نتانیاهو؛ دولت آمریکا چند ماهی است که برسر کار آمده است، اما دولت اسرائیل تنها چند هفته است که کار خود را شروع کرده و باید به این رژیم وقت بیشتری داد. یکی از مسئولین دفتر نتانیاهو نیز اعلام کرد که وی مایل به تعامل با حکومت خودگردان فلسطین است تا در سه حوزه اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک، گفتگو‌ها آغاز شود. ‌
به نوشته این روزنامه؛ ممکن است باراک اوباما با تغییر در استراتژی خود بین رویکرد اسرائیل به مذاکرات و نگرانی این رژیم از فعالیت‌های هسته‌ای ایران، ارتباط ایجاد کند تا اسرائیل را به روند مذاکرات صلح بازگرداند. ‌
روزنامه یدیوت آهارونوت نیز در تفسیری از سخنان اوباما، فعالیت اتمی ایران در بوشهر را هم وزن و مساوی با فعالیت‌های شهرک‌سازی اسرائیل در یکی از تندروترین مناطق دانست! ‌ برخی تحلیل گران اعلام کرده‌اند که آویگدور لیبرمن و ایهور باراک، وزیر جنک رژیم صهیونیستی، توافق کرده‌اند تا جبهه متحدی تشکیل دهند و بین تمایل و رویکرد این رژیم برای ادامه صلح و فعالیت‌های اتمی ایران ارتباط برقرار کنند. به عبارت دیگر، این رژیم می‌خواهد به آمریکا بفهماند که بازگشت این رژیم به روند صلح، به رویکرد ایران در مذاکره با آمریکا ارتباط دارد. ‌
اما بسیاری از تحلیل گران حتی در درون اسرائیل، از جمله <مارک هلر> کارشناس موسسه مطالعات امنیت ملی در دانشگاه تل آویو، اعتقاد دارند که این دو موضوع از جنس متفاوتی هستند و ارتباطی به هم ندارند. این موضوع نشان دهنده نوعی جنون بدگمانی و پارانوئید در رفتار اسرائیل است. ‌
با اوضاع موجود در سرزمین‌های اشغالی، جنگ سرد بین فتح و حماس، نبود توافق و آتش بس پایدار بین حماس و اسرائیل و رویکرد دولت جدید این رژیم وظیفه جورج میچل بسیار سخت خواهد بود، زیرا با افزایش توقع اسرائیل، نمایندگان فلسطین برسر میز مذاکره حاضر نخواهند شد. ‌
منبع: ایرنا
منبع : روزنامه اطلاعات